شایا گلدوست
شرایط دشوار پناهجویان و پناهندگان رنگینکمانی در ترکیه مسئلهای است که در سالهای اخیر بسیار درباره آن صحبت شده است و میشود، اما زمانی که پای صحبت تکتک این افراد مینشینیم به این واقعیت میرسیم که عملا هیچ اقدامی در جهت بهبود وضعیت آنها انجام نمیشود.
انتظاری نامعلوم برای رسیدگی به پروندهها و اسکان مجدد، شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نابهسامان کشور ترکیه و برخورد نامناسب و غیرانسانی در مواجهه با افراد رنگینکمانی، ادامه زندگی را در مواقعی حتی غیرممکن میکند.
«سارا»، زن ترنس ۴۲ ساله، تنها یکی از صدها پناهجو و پناهنده رنگینکمانی در ترکیه است که شرایط دشوار این روزهای خود را روایت میکند:
«پانزده سال پیش در ایران جراحی کردم. خیلی سعی کردم که در ایران بمانم و زندگی کنم، اما شرایط روزبهروز دشوارتر شد. به ناچار تصمیم گرفتم ایران را ترک کنم و به ترکیه آمدم. مهاجرت در این سن برایم بسیار دشوار بود، اما چارهای جز این نداشتم.»
«سارا» مبتلا به «هپاتیت سی» است. به همین دلیل نیاز به مراقبتهای پزشکی و مصرف منظم داروهای خاصی دارد. با وجودی که بیماری خود را در پرونده پناهجوییاش ذکر کرده، اما هیچگونه خدمات پزشکی و درمانی دریافت نکرده و به همین دلیل با شرایط دشوار بیماری دست و پنجه نرم میکند.
هپاتیت سی، نوعی عفونت ویروسی است که باعث التهاب و آسیب به کبد میشود. عامل این بیماری ویروسی، ویروس «اچ.سی.وی» است که از طریق خون آلوده به ویروس انتقال مییابد. هپاتیت سی حاد معمولا در عرض شش ماه درمان میشود اما اگر مزمن شود، ممکن است به سرطان تبدیل شود. این هپاتیت علت اصلی سرطان کبد است.
«سارا» میگوید هفته گذشته احساس گلو درد داشته و به درمانگاه «چانکایا»، در شهر آنکارا مراجعه کرده است، اما خدمات پزشکی لازم را دریافت نکرده و حال جسمی او روبه وخامت رفته است.
«دکتر بعد از معاینه گفت که چیز خاصی نیست و با یک سرم حل میشود. راستش را بخواهید فکر میکنم حتی در سرم همچیز خاصی نبود. به دلیل شرایط مالی نمیتوانستم داروی خاصی بخرم، به همین دلیل فردا هم برای زدن سرم به کلینیک مراجعه کردم. شب تب و لرز بسیار شدیدی داشتم. فردا که به کلینیک مراجعه کردم همان دکتر دیروزی معاینهام کرد. گفت وای اشتباه کردم، گلویت عفونت شدید دارد. باید یک سرم دیگر دریافت کنی.
بعد از دریافت سرم با وجود تب بسیار شدید ترخیصم کردند و تنها توصیهای که دکتر کرد این بود که در خانه یک قالب یخ بخورم تا شاید دمای بدنم پایین بیاید. حالم در خانه بدتر شد. از تب زیاد هذیان میگفتم. فردا دوباره به کلینیک مراجعه کردم. از شدت حال بد گریه میکردم. اما باز هم به غیر از سرم چیز دیگری برایم تجویز نکردند. بعد ازظهر همان روز مجبور شدم از شدت حال بد دوباره به کلینیک مراجعه کنم، اما در کمال ناباوری همان دکتر نه تنها اقدامی برای بهبود حالم نکرد بلکه من را پیش روانپزشک برد. انگار که من مریضی روحی دارم و یا دیوانهام که هر روز به کلینیک مراجعه میکنم.»
شرایط پناهجویان و پناهندگان در ترکیه هر روز دشوارتر میشود. به وضعیت سلامت و درمان این افراد رسیدگی لازم نمیشود و دولت ترکیه نیز در چند سال گذشته اقدام به قطع بیمههای درمانی برای اتباع ایرانی کرده است. این مساله بر شرایط سلامت پناهندگان رنگینکمانی که جزو اقشار آسیبپذیر هستند، بسیار تاثیرگذار است. معمولا زمانی که افراد به درمانگاههای طرف قرارداد آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد در ترکیه نیز مراجعه میکنند، خدمات لازم را دریافت نکرده و به وضعیت سلامتی آنها اهمیت داده نمیشود.
این تنها یک مورد از خیانتی است که پناهجویان وپناهندگان در مورد وضعیت سلامت خود با آن مواجه هستند. با وجودی که اکثر پناهجویان و پناهندگان در ترکیه از خدمات پزشکی و درمانی گلایهمند هستند، اما وضعیت میتواند برای افراد رنگینکمانی دشوارتر باشد. تجربه تبعیض و خشونت بهواسطه گرایش جنسی و هویت و بیان جنسیتیشان آنها را در معرض آسیبهای بیشتری قرار میدهد.
«سارا» میگوید در حالت بیهوشی روی صندلی سالن انتظار درمانگاه افتاده بود و هیچ کس هیچ اهمیتی به حال بدش نمیداد. در نهایت هم گفتند درمانگاه تعطیل است و مجبور شد به خانه برگردد و با داروهایی که دوستانش در خانه داشتند خود را درمان کرد. او در ادامه میگوید:
«به عنوان یک زن ترنس وقتی به پزشک یا مرکز درمانی مراجعه میکنم، برخوردها بسیار ناراحتکننده است. نگاهها سنگین و رفتارها نامناسب است. همانطور که گفتم انگار با یک بیمار روانی طرف هستند. در پرونده من ذکر شده است که مبتلا به هپاتیت هستم، اما از پرستاران و کادر درمان انتظار نمیرود که تا این اندازه تبعیضآمیز رفتار کنند. از تماس بدنی تا جایی که بتوانند خودداری میکنند. طوری رفتار میکنند که انگار اگر به من دست بزنند آنها هم مبتلا میشوند.»
«سارا» برای امرار معاش مجبور به کارگری جنسی است. میگوید که افراد متقاضی وقتی متوجه ترنس بودن او میشوند رفتارشان بسیار زننده است. انگار که با موجود عجیب و غریبی روبرو هستند. میگوید:
«به دلیل ترنس بودن و اینکه جراحی کردهام از نظر آنها یک گناهکار هستم و بیشتر افراد از برقراری رابطه جنسی خودداری میکنند. امرار معاش از طریق کارگری جنسی نیز برایم کار سادهای نیست و در تامین هزینههای زندگیام ناتوان هستم. این روزها تنها امید رسیدن به کشور مقصد مرا قادر به ادامه زندگی کرده است، امیدی که شاید روزی به واقعیت بدل شود.»
ترنس یا ترنسجندر یک واژه چتری است و در واقع به شخصی گفته میشود که هویت جنسیتی خود را مغایر با جنسیتی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به او نسبت داده شده است، تعریف میکند.
به زبانه سادهتر، زن ترنس به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به مردانه متولد شده است و جنسیت مردانه به او نسبت داده میشود، در صورتی که او خودش را یک زن میداند و هویت جنسیتی خویش را زنانه تعریف میکند.
مرد ترنس به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به زنانه به دنیا آمده است و جنسیت زنانه به او نسبت داده میشود، در حالی که او هویت جنسیتی خود را مردانه تعریف میکند و خویش را یک مرد میداند.
البته ترنسها میتوانند هویت جنسیتی «غیردوگانه» یا «نانباینری» نیز داشته باشند و با وجودی که جنسیت نسبت داده شده به خود را نمیپذیرند اما خودشان را متعلق به هیچکدام از دو قالب زنانه و مردانه ندانند.
مطلب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر