مجموعه «مجلس، نردبان قدرت» چهرههایی را معرفی میکند که مجلس شورای اسلامی سکوی پرتاب آنها شده است. نگارنده با این پیشفرض که «انقلاب»، «آقازادگی»، «چکمه» و «عمامه» بهخودی خود رانت مهم برای ورود به قدرت در نظام جمهوری اسلامی و ثروتاندوزی بوده و هستند و افراد متصل به این چهار گروه برای رسیدن به قلههای ثروت و قدرت نیاز به رانت نمایندگی نداشته و ندارند، در گزینش مصادیق این مجموعه، تمرکز را روی نمایندگانی قرار داده است که پیش از ورود به مجلس، کم نامونشان بودهاند و در سابقه آنها هیچیک از این چهار رانت برجسته نبوده است. هرچند کمتر نمایندهای را میتوان پیدا کرد که با رجال سیاسی جمهوری اسلامی رابطه فامیلی نداشته یا دورهای را هرچند کوتاه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپری نکرده باشد ولی مهم این است که این دو در کارنامه آنها برجسته نبودهاند و نمایندگی مجلس نقش مهمی در بالا رفتن آنها از نردبان قدرت ایفا کرده است.
***
سخنگوی ضدزنترین حزب ایران با نمایش انتخاباتی کاملا زنانه
با دخترش وارد ستاد انتخابات شد تا نسبت به اعلام کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری اقدام کند. خواهرش را هم به عنوان نماینده مورد اعتماد به صداوسیما اعزام کرد تا به جای او با رسانهها حرف بزند. برای اولینبار در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری، یک زن را به عنوان رییس ستاد انتخابات خود برگزید و او نیز در یک کنفرانس خبری گفت: «دکتر قاضیزاده هاشمی بین زن و مردم تفاوتی قائل نیست؛ شایستگی ملاک است، حتی اگر تمام کابینه را زنان تشکیل دهند!»
امیرحسین قاضیزاده هاشمی که با چنین صحنهآرایی و شعاری پا به صحنه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گذاشت، سال ۱۳۹۲ سخنگوی «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» به عنوان ضدزنترین حزب سیاسی ایران بود.
جبهه پایداری که توسط جمعی از مریدان آیتالله «محمدتقی مصباح یزدی» در سال ۱۳۹۰ اعلام موجودیت کرد، حزبی اصولگرا، راست و متشکل از تندروترین چهرههای سیاسی اصولگرا است. اولین شورای مرکزی این حزب در سال ۱۳۹۳ به این شرح تشکیل شد: «مرتضی آقاتهرانی»، «روحالله حسینیان»، «صادق محصولی»، «علیاصغر زارعی»، «کامران باقری لنکرانی»، «مجید متقیفر»، «ناصر سقای بیریا»، «سیدمحمود نبویان»، «محمد سلیمانی»، «غلامحسین رضوانی»، «زهره طبیبزاده»، «فاطمه آلیا»، «قاسم روانبخش»، «سیدمحمدرضا حسینی»، «علی خطیبی شریفیه»، «میثم نیلی» و «میرهاشم موسوی».
همچنین «حسن حمیدزاده»، «ستار هدایتخواه»، «حسین جلالی»، «علیرضا عسگریان» و «سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی» به عنوان اعضای علیالبدل این شورا برگزیده شدند.
«طرح حجاب و عفاف» که در حال حاضر در مجلس شورای اسلامی در دست تصویب است تا حجاب اجباری را قانونی و مجازاتهای شدیدی برای ناقضان پیشبینی کند، از دستپختهای مرتضی آقاتهرانی، از شاخصترین چهرههای این حزب و رییس «کمیسیون فرهنگی» مجلس است.
«طرح افزایش فرزندآوری»، «جرمانگاری سقط جنین» و «جرمانگاری فروش و تبلیغات وسایل پیشگیری از بارداری» نیز از دیگر دستاوردهای این حزب در مجلس یازدهم هستند.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی اگرچه در جریان انتخابات اعلام کرد که از این حزب جدا شده است ولی هیچگاه نسبت به مشی و مرامنامه این حزب و نیز برنامهها و اهداف آن انتقادی وارد نکرده و تعلق خاطر خود را به این جریان سیاسی حفظ کرده است.
او میگوید: «من سال ۱۳۹۲ سخنگوی جبهه پایداری و به مدت حدود یک سال عضو شورای مرکزی جبهه پایداری بودم ولی چندین سال است که توفیق حضور در بین دوستانمان را از دست دادهام. دلیلش هم این هست که هم مشغلهام زیاد است و هم علاقهمندم که مواضع مستقلتری بگیرم.»
ولی چرا او با چنین سابقه و طرز تفکری، زنان را در ویترین ستاد انتخاباتی خود گذاشت و چرا پس از انتصاب به سمت معاونت ریاست جمهوری و ریاست بنیاد شهدا و ایثارگران، برخلاف ژست انتخاباتی خود، سمتهای کلیدی این بنیاد را به زنان نسپرد؟ پاسخ در یک کلمه میگنجد: فریبکاری!
او نه تنها پستی عالی در بنیاد تحت امرش را به زنان نسپرد بلکه با بیان این که «مساله شهدا، موی زنان بود»، از سرکوب زنان به اسم حجاب و عفاف حمایت کرد.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی کیست؟
امیرحسین قاضیزاده هاشمی سال ۱۳۵۰ در فریمانِ استان خراسان رضوی متولد شد. پدرش نانوا و مادرش روضهخوان (خانم جلسهای) بود. خانواده قاضیزاده هاشمی از خانوادههای سیاسی فریمان بود که رابطه نزدیکی با خانواده پدری شهید «مرتضی مطهری»، دیگر چهره سیاسی فریمان داشت. به همین دلیل تقریبا همه اعضای مرد این خانواده در سیاست نقش داشته و دارند. پسرعموی بزرگش، «حسین قاضیزاده هاشمی»، نمایندگی فریمان در مجلس دوم و سوم را برعهده داشت. دیگر پسر عمویش، «حسن قاضیزاده هاشمی»، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت «حسن روحانی» بود. برادر کوچکترش، «احسان»، نماینده فریمان در مجلس دهم و یازدهم بوده و هست.
او در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، خود را اینگونه معرفی کرده بود: «در آستانه ورود به ۵۰ سالگی هستم. در ۲۴ سالگی ازدواج کردم، دو فرزند دارم، دخترم ۱۹ ساله و دانشجوی ترم یک برق صنعتی شریف است و پسرم ۱۶ ساله و سال هشتم است و در یک آپارتمان پنج احدی ۱۷۰ متری در تهران زندگی میکنم و ماشینم سوزوکی است.»
امیرحسین قاضی زاده به گفته خواهرش، در ۱۵ سالگی راهی مناطق جنگی شده و جانباز است. او با استفاده از سهمیه ایثارگری، وارد «دانشگاه فردوسی» مشهد میشود تا مثل بسیاری از اعضای خانواده قاضیزاده، در رشته پزشکی تحصیل کند. او تخصص خود را در رشته گوش و حلق و بینی گرفته است و از سال ۱۳۸۱ فعالیت اجرایی را با معاونت درمان بنیاد جانبازان خراسان شروع کرد و به عضویت هیات امنای «دانشگاه علوم پزشکی» مشهد درآمد که نشان میدهد از ابتدا میدانسته است چهگونه از روابط خود و خانوادهاش برای ترقی در نظام اداری کشور سود ببرد.
دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۸۴، با حکم رفیق دوره دانشجویی خود، «کامران باقری لنکرانی»، وزیر بهداشت دولت «محمود احمدینژاد»، به ریاست دانشگاه علوم پزشکی سمنان منصوب شد و تا سال ۱۳۸۷ این کرسی را حفظ کرد.
قاضیزاده هاشمی در خصوص چگونگی قبول واگذاری مسوولیت این دانشگاه اعتراف میکند که تصدی این پست، نتیجه رفیقبازی و باندبازی بوده است: «…دکتر لنکرانی از سالها پیش با ما همفکری داشتند. ایشان از دوران تشکیل جامعه اسلامی دانشجویان باهم رفیق شدیم و بعدا هم من رییس دانشگاهش بودم و با هم همکاری داشتیم. دورهای که ایشان کاندیدای ریاست جمهوری بود، بنده سخنگوی جریانی بودم که از ایشان حمایت کرده (جبهه پایداری) و به خواست دکتر لنکرانی هم سخنگو شدم و اینقدر رفاقت و نزدیکی بین ما بوده است. الان هم همفکری وجود دارد و به هم کمک میکنیم.»
یعنی باهم بده بستان دارند؛ رویهای که در جمهوری اسلامی امری معمول است.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی در جریان انتخابات مجلس هشتم، از حوزه انتخابیه مشهد اعلام کاندیداتوری کرد و با حمایت اصولگرایان راهی مجلس شد و برای چهار دوره متوالی کرسی خود را در مجلس حفظ کرد. او در مجلس به عضویت هیات رییسه درآمد و در مجلس یازدهم به مقام نایب رییسی اول رسید.
تکیه بر کرسی نایب رییسی مجلس، فرصتی برایش مهیا کرد تا برای ریاست جمهوری خیز بردارد. او با بیان این که به نمایندگی از یک اندیشکده ۱۰۰ نفره، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده است، میگوید: «این که من چرا وارد این عرصه شدم، به این دلیل بود که رهبر معظم انقلاب بیانیه گام دوم را صادر کردند و فرمودند که تحول عظیم در نظام مدیریت کشور مورد نیاز است. ما اینگونه فهمیدیم که باید انقلابی در مدل حکمرانی کشور اتفاق بیفتد، لذا آن را تبدیل به برنامه کردیم. برای این که روش اداره کشور را تغییر دهیم، برنامهای را تدوین کردیم و در نهایت لازم بود از این جریان فکری یک نفر در معرض انتخاب قرار بگیرد که با توجه به سابقه و سن و سال من در بین دوستانی که این کار را دنبال میکردند، میتوانستم در تعریف مدیر و مدبر و رجل سیاسی بگنجم و در معرض قرار بگیرم. ما در اندیشکده بسامد گام دوم انقلاب، جمع بیش از ۱۰۰ نفرهای برای تدوین این برنامه بودیم و من در بین این دوستان میتوانستم در این تعاریف قانونی قرار بگیرم، لذا نماینده این مکتب فکری شدم.» این که این ۱۰۰ نفر چه کسانی هستند، نام این اندیشکده چیست و بودجه آن از کجا تامین میشود، پرسشهایی هستند که پاسخی برای آنها در دست نیست و هیچگاه در این خصوص شفافسازی نشده است.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی در طول سه دوره و نیم که در مجلس حضور داشته، طرحهای متعددی را امضا کرده است. با نگاهی به لیست آن طرحها، میتوان دریافت به چه ایدئولوژی و اندیشهای پایبند است و اگر رییس جمهوری میشد، چه آیندهای برای ایران و ایرانیان رقم میزد.
فهرست مهمترین طرحهایی که امضای کرده، به این شرح است:
- طرح اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی و فرزندان شهدای غیر ایرانی
- طرح عملیات بانکی بدون ربا
- طرح صیانت از حریم عفاف و حجاب
- طرح آموزش همگانی قرآن کریم در خانه
- طرح افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت کشور
- طرح تقویت و توسعه سازمان بسیج رسانه
- طرح ملی جمعآوری آب باران
- طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده
- طرح تخصیص اعتبارات ویژه برای ازدواج جوانان
- طرح ساماندهی تعطیلات رسمی کشور
- طرح انتقال پایتخت
- طرح حمایت از صنایع پیشرو در فناوری
- طرح تاسیس سازمان غیردولتی جهاد اقتصادی.
او در انتخابات ریاست جمهوری، تنها چیزی بیش از یک میلیون رای، معادل ۳.۵ درصد آرا را کسب کرد؛ یعنی یک سوم آرای باطله. او در نهایت با پیشنهاد «ابراهیم رئیسی»، از مجلس استعفا داد و به معاونت ریاست جمهوری و ریاست بنیاد شهدا و ایثارگران منصوب شد.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی که پیش از ورود به مجلس شورای اسلامی، عالیترین پست اجرایی در کارنامه اجرایی او، سه سال ریاست دانشگاه علوم پزشکی سمنان بود، با رانت نمایندگی مجلس و قدرت لابی خود، توانست پرشی بلند را تجربه کند و به مقام معاونت رییس جمهوری دست یابد. البته به نظر نمیرسد بتواند بدون لابی، برای طولانیمدت این کرسی را حفظ کند.
تقاضای عزل توسط جمعیت ایثارگران دفاع مقدس
امیرحسین قاضیزاده هاشمی نه تنها برخلاف شعارهای انتخاباتی، نتوانست تحولی در بنیاد عریض و طویل و ثروتمند شهدا و ایثارگران ایجاد کند بلکه به ناکارآمدی و ناتوانی در حل مشکلات ایثارگران متهم شد. در پی امضای تفاهمنامهای میان بنیاد شهدا و «موسسه شهدای عراق»، «جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی» در نامهای سرگشاده، خواستار عزل قاضیزاده هاشمی از این سمت شد.
در نامه این جمعیت آمده بود: «با چه توجیهی که حتی در رسیدگی به امور ایثارگران ناتوان هستید، آمادگی خود را در جهت رتق و فتق امور شهدای عراقی (قاتلان فرزندان ملت شریف ایران) اعلام کردهاید؟»
این جمعیت با راهاندازی کمپینی، خواستار عزل او شده و خطاب به رییس جمهور نوشته بود: «خواستار عزل سریع آقای قاضیزاده هاشمی، با توجه به ناتوانیهای ایشان بعد از یکسال و اندی مدیریت در بنیاد که برای دولت و ایثارگران محرز شده و با امنیتی کردن بنیاد و بیاعتنایی و بیاحترامی به ایثارگران باعث نارضایتی آنها و راهکاری برای برون رفت از مشکلات ارایه نکرده، هستیم.»
این در حالی است که قاضیزاده هاشمی در طول تبلیغات انتخاباتی خود به طور مداوم ادعا داشت که برای حل مشکلات کشور طرح و برنامه دارد. او حتی وعده داده بود که مشکلات بازار سرمایه را سه روزه حل میکند!
البته همان موقع هم، زمانی که برای حل مشکل نظام مالیاتی کشور گفت مالیات روستاییان را کاهش میدهم، روشن بود که ادعاهاش بیشتر شوخی بودند و تنها جنبه تبلیغاتی داشتند، چرا که حتی نمیدانست کشاورزی، دامداری و صنایع روستایی کلا از پرداخت مالیات معاف هستند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر