حمله تاریخی جمهوری اسلامی به اسراییل، منطقه را در حالت آمادهباش و نگرانی قرار داده است، اما درحالیکه رهبران سیاسی و نظامی اسراییل به فکر چگونگی پاسخ به حمله ایران هستند، تحلیلگران و ستوننویسان روزنامههای آمریکایی، هریک به نوبه خود در این زمینه اظهارنظر میکنند و البته براساس منابع خود، سعی میکنند در مورد حرکت بعدی اسراییلیها را پیشبینی کنند.
رسانههای مختلف غرب و شرق با تیترهای مختلفی به استقبال این اوضاع حاد رفتهاند. روزنامه «فایننشال تایمز»، تحلیلی از «ریچارد هاس»، از شاخصترین متفکرین سیاست خارجه آمریکا، منتشر کرد با عنوان «اسراییل در ایران گزینه خوبی ندارد.» این دیپلمات سابق و رییس افتخاری «شورای روابط خارجه» (مهمترین اتاق فکر آمریکا در این زمینه) میگوید در میان گزینههای بد و بدتر، اسراییل باید یا بازگشت به اوضاع قبل از حمله را انتخاب کند، یا انجام حملهای محدود علیه اهداف نظامی.
روزنامه «لسآنجلس تایمز» در ستونی تحلیل به قلم «جونا گلدبرگ» تیتر زد: «برای اسراییل و اوکراین، پشتیبانی آمریکا دیگر کافی نیست.» گلدبرگ از دشواریهای تامین حمایت مالی از این دو کشور در کنگره آمریکا میگوید. در سوی دیگر جهان، روزنامه «ساوت چاینا مورنینگ پست» هنگ کنگ تیتر زد: «خاورمیانه تاب بالا گرفتن تخاصم اسراییل و ایران را ندارد.» نکتهای که موضع دولت «جو بایدن» در آمریکا و دولتهای فرانسه و بریتانیا، کانادا و کل گروه هفت نیز است.
رسانههای هندی نیز عمدتا با لحن هشداردهنده مشابهی به این قضیه پرداختهاند. تنها برخی ستوننویسان راستگرا هستند که رویکردی کاملا متفاوت دارند. مثلا «تاشا خیرالدین»، ستوننویس روزنامه «نشنال پست» کانادا، در ستونی گفت اسراییل باید به حرفهای امثال «ملانی ژولی»، وزیر خارجه کانادا، وقعی ندهد و دست به پاسخ قوی به ایران بزند. او از دولت لیبرال کانادا بهخاطر تروریستی اعلام نکردن سپاه پاسداران و رای آری به قطعنامه آتشبس غزه در سازمان ملل نیز، انتقاد کرد.
اما گرچه تمام این رسانهها نقشی در فضای کشورهای خود دارند، تاثیرگذارترین نظرات را باید در روزنامههای جریان اصلی آمریکا و بهخصوص چند روزنامه بزرگ ساحل شرقی این کشور بخوانیم.
«دیوید ایگنِیشِس» در ستون دوهفتگی خود در روزنامه «واشنگتن پست» به نقل از منابعی آگاه گفت که مقامات اسراییل به این نتیجه رسیدهاند که برای اینکه بازدارندگی خود را علیه ایران به کرسی بنشانند، باید حتما تلافی کنند. اما بهدنبال انتخاب هدفی برای این کار هستند که منجر به بالا گرفتن بحران نشود. یک مقام ارشد اسراییلی به او گفته اگر تلآویو کاری نکند، ایران به این تصور میرسد که واقعا قوانین بازی با اسرایيل را عوض کرده. او اما افزود: «ما نمیخواهیم اوضاع را بدتر کنیم. میخواهیم جمعش کنیم؛ اما نمیتوانیم ماجرا را فراموش کنیم.»
ایگنِیشِس گفت دولت بایدن احتمالا دل خوشی از قصد اسراییلیها برای تلافی نخواهد داشت؛ اما تاکید کرد که نهایتا این تنها خود اسراییل است که درباره چگونگی دفاع از خودش تصمیمگیری میکند. این ستوننویس در توضیح تفکر اسراییلیها گفت: «آنها با دوراهی همیشگی بازدارندگی مواجه هستند؛ یک کشور چگونه میتواند آمادگی خود برای استفاده از نیرو (و غلبه بر چرخه تشدید اوضاع) را نشان دهد، بدون اینکه دقیقا همان بحرانی را که میخواهد از آن اجتناب کند، ایجاد کند؟ رویکرد سرسختانه اسراییل به این مساله، جلوی برخی تخاصمها را گرفته؛ اما میتوان گفت که باعث ایجاد برخی تخاصمهای دیگر شده است.»
از پایتخت که به بزرگترین شهر آمریکا، نیویورک، برویم به دو ستوننویس چپ و راست میانه «نیویورک تایمز» میرسیم که هر دو یهودی هستند و دلبستگیهایی به اسراییل دارند، اما از زوایایی بسیار مختلف به خاورمیانه نگاه میکنند. بااینوجود چنانکه خواهیم دید، پیشنهاد آنها به اسراییلیها عموما مشابه است: «به ایران حمله نکنید.»
«توماس فریدمن» لیبرالماب تاکید دارد که اسرایيل نباید دست به تلافی نظامی علیه ایران بزند و در عوض باید دست به ائتلافسازی بزند. فریدمن میگوید غرب نباید حملات ایران را دستکم بگیرد و خواهان «اقدامی عظیم، پایدار و جهانی برای منزوی کردن ایران» میشود. او میگوید هدف از این اقدام باید «نهتنها بازداشتن ایران از تلاش به ماجراجویی اینچنینی در آینده، که دادن دلیلی به اسراییل برای عدم تلافی خودکار نظامی باشد.»
فریدمن میگوید تلافی نظامی توسط اسراییل «خطایی بزرگ» خواهد بود، چراکه ایران شبکهای منطقهای دارد و اسراییل برای مقابله با آن باید ائتلافی منطقهای با کمک آمریکا برقرار کند تا در طولانیمدت جلوی جمهوری اسلامی بایستد. این ستوننویس در ضمن میگوید این حمله باید «عواقب عمده دیپلماتیک و اقتصادی» برای ایران داشته باشد و کشورهایی مثل چین نیز باید به وسط کشانده شوند. او هشدار میدهد که اگر اسراییل بهصورت نظامی دست به عمل بزند، اوضاع میتواند منجر به «جنگی عظیم در خاورمیانه و نفت بشکهای ۲۵۰ دلار شود.» او در تحلیل حمله ایران، درضمن به این اشاره میکند که دستگاههای اطلاعاتی ایران به قدری رخنه پیدا کردهاند که دولت بایدن قادر بود تقریبا ساعت دقیق حمله را از یک روز پیش در اختیار داشته باشد.
پیشاز این، «آموس هارل»، کارشناس نظامی روزنامه «هاآرتص» اسراییل نیز، دفاع این کشور در مقابل حملات ایران را «دستاوردی بیسابقه در تاریخ جنگهای اسراییل (البته با کمی کمک از سوی دوستان)» خوانده بود. به گفته هارل، که فریدمن نیز به آن اشاره میکند، اسراییل نشان دارد که قادر است با سلاح اصلی تحت اختیار محور مقاومت، یعنی پهپاد و موشک، مقابله کند.
فریدمن در ستون خود به اوضاع داخلی ایران نیز پرداخته، از شعارهایی که علیه اسراییلستیزی حکومت در استادیومهای فوتبال داده میشود، تا سرکوب زنان. او مینویسد: «بسیاری ایرانیان میدانند که وسواس جمهوری اسلامی نسبت به نابودی دولت یهودی چیزی نیست بهجز راهی گرانقیمت برای پرت کردن حواس مردم ایران از سرکوب مرگباری که حکومت علیه مردم خودش انجام میدهد.»
این ستوننویس در همین راستا مینویسد: «ازجمله دلایل پشتیبانی از جنگ حماس و ترجیح اینکه اسراییل در غزه و اشغال کرانه غربی گیر بماند، این است که جهان و بسیاری مردم آمریکا متمرکز بر اعمال اسرایيل خواهند ماند و نه سرکوب وحشیانه معترضین دمکراسیخواه در ایران و نفوذ امپریالیستی ایران در منطقه.»
فریدمن در عین حال هشدار میدهد که «هیچکس نباید فکر کند ایران تنها ببری کاغذی است»، چراکه این کشور همچنان به هزاران راکت کوتاهبرد حزبالله و موشکهای خودش در خاک ایران دسترسی دارد.
در سوی دیگری از طیف فکری نیویورک تایمز، «برت استفنز» قرار دارد. او عملکرد اسراییل در مقابله با حمله ایران را ستود و گفت این باید «درسی روشن برای رهبران ایران» باشد که از نظر فنآوری، قابلیت مقابله با اسراییل و آمریکا را ندارند.
استفنز تاکید کرد که اسرایيل کاملا حق «اخلاقی و قانونی» دارد که به ایران پاسخ دهد و نوشت: «کافی نیست که اسراییل ظرفیت پدافندی خود را نشان دهد، در ضمن میبایست بار دیگر قابلیت بازدارندگی خود را برپا کند. یعنی باید به رهبران ایران نشان دهد که هزینه اینکه جنگشان علیه اسراییل را از سایه بیرون بیاورند، بهشدت بالا خواهد بود و در نتیجه نباید تکرار شود.»
این نویسنده اما میگوید که اسرایيل علاوهبر «حق»، باید به مساله «تدبیر» هم فکر کند. او در این زمینه یادآوری کرد که اسرایيل هنوز جنگ خود علیه غزه را به پایان نبرده و حمله مستقیم به ایران میتواند جبهه دومی علیه حزبالله و حتی شاید جنگ مستقیم با خود ایران را آغاز کند. او میافزاید: «بیشتر مردم اسرابیل میدانند که این جنگ باید دیرتر یا زودتر انجام شود –شاید قبل از پایان تابستان – و این جنگ برای آنها بسیار سختتر از جنگ غزه خواهد بود.»
به گفته استفنز، نتانیاهو باید از فرصت حمله ایران استفاده کند تا روابط مخدوششده خود با دولت بایدن و سایر کشورهای غربی را بهبود بخشد. او اما افزود که اگر اسراییل قصد به تلافی گرفت، بایدن باید تماموکمال از این کشور پشتیبانی کند.
این ستوننویس در پایان یادآوری کرد که «تصمیمات کلیدی نیم قرن گذشته که خاورمیانه را به وضعیت امروز رساندهاند»، همه ریشه در انقلاب ۱۳۵۷ دارند که منجر به برپا آمده «حکومت استبدادی دینسالاری شد که مصمم بر پخش افراطیگری، توحش علیه مردم خودش، نابودی اسرایيل و ایجاد بدبختی در سراسر منطقه در جهت اهداف ایدئولوژیک خود است.» او گفت حملات شنبه را باید آخرین نمونه کارنامه سیاه جمهوری اسلامی دانست و در عین حال، اسرایيلیها باید بدانند که در مقابله با چنین حکومتی، بهتر است هوشمندانه و غیراحساساتی عمل کنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر