جزییات گزارش تکاندهنده سرویس جهانی «بیبیسی» از آخرین ساعات زندگی «نیکا شاکرمی»، نوجوان ۱۶ سالهای که در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» جان سپرد، با واکنشهای زیادی روبهرو شده است. حامیان حکومت گزارش را جعلی میخوانند و تلاش میکنند جزییات تعرض، شکنجه و کشته شدن نیکای نوجوان را زیر سوال ببرند اما شهروندان خشمگین و اندوهگین برای آنچه بر سر این نوجوان معترض آمده، به عزا نشستهاند.
*****
«وقتی متهمه مجدداً شروع به داد و بیداد و تقلا کرد، لحظهای موبایلش را روشن کرده و دیده صادق منجزی همانگونه که روی متهمه نشسته است، دستش در شلوار او است»، «سرپرست تیم، مرتضی جلیل در عقب ون را باز کرد و پیکر بیجان نیکا را دید»، «از سه باتون و سه شوکر استفاده شده بود. مشخص نیست کدام ضربه باعث مرگ شده است» و … اینها بخشی از گزارش هولناک سرویس جهانی «بیبیسی» هستند که در رابطه با آخرین ساعتهای حیات «نیکا شاکرمی» منتشر شده است؛ نوجوان ۱۶ سالهای که در جریان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» روز ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ جان باخت.
در شامگاه ۲۹ شهریور چه گذشت
گزارش سرویس جهانی بیبیسی با توصیف صحنه بازداشت نیکا شاکرمی آغاز میشود؛ نوجوانی جسور که شال خود را در دست گرفته بود.
در این گزارش آمده است که «تیم۱۲» به یک نوجوان به دلیل رفتار «جسورانه» و تماسهای مکررش با تلفن مشکوک شده و تصور میکنند او نقش «هدایت» معترضان را بر عهده داشته باشد.
در ادامه این گزارش که بر اساس «سندی که خطاب به فرمانده کل سپاه پاسداران [انقلاب اسلامی]» تنظیم شده، به تایید رسیده که نیکا موفق شده است در اقدام اول تیم ۱۲، از دست ماموران امنیتی فرار کند اما در نهایت یک ساعت بعد توسط آنها بازداشت و به قسمت عقب یک ون بدون آرم و علامت منتقل و به همراه سه مامور به نامهای «آرش کلهر»، «صادق منجزی» و «بهروز صادقی» حبس میشود. سرپرست این تیم، «مرتضی جلیل» در قسمت جلوی ماشین با راننده بوده است.
تیم۱۲ اما آن شب نتوانسته است بازداشتگاهی را بیابد. بازداشتگاه اول، مقر موقت پلیس، پر بوده و بازداشتگاهی دیگر از پذیرش نیکا به دلیل «شجاعت و جسارت» او سر باز زده است: «رییس بازداشتگاه دوم در فاصلهای ۳۵ دقیقهای، ابتدا با پذیرش نیکا موافقت کرد اما بعد نظرش عوض شد، چرا که متهم مدام فحش میداد و شعار میداد. در آن زمان ۱۴ زن بازداشتی دیگر در بازداشت بودند و تصور من این بود که او ممکن است بقیه را تحریک کند.»
رییس این بازداشتگاه تاکید کرده است: «نگران بودم باعث شورش شود.»
سرویس جهانی بیبیسی در ادامه نوشته است: «در مسیر انتقال نیکا به زندان اوین به عنوان سومین مقصد او در آن شب، این نوجوان شروع به مقاومت میکند.»
بهروز صادقی در این رابطه به بازپرس پرونده میگوید: «آرش کلهر با جورابش دهان وی را بست اما همچنان به سمت ما لگد میزد. آخر صادق [منجزی] او را کف یخچال خواباند و رویش نشست. اوضاع کمی آرام شد. اما چند دقیقه بعد نمیدانم چه شد که او شروع کرد به دست و پا زدن و فحاشی. واقعا من نمیدیدم چه میشود، فقط صدای زد و خورد میشنیدم.»
آرش کلهر گفته است: «صادق منجزی همانگونه که روی متهمه نشسته بود، دستش را در شلوار او کرده بود.»
او حاضر به سوگند خوردن در این رابطه نیز بوده است.
صادق منجزی اما ضمن تایید این موضوع که زمانی که روی بدن نیکا نشسته، تحریک شده بوده، فرو بردن دستش به درون لباس نیکا شاکرمی را تکذیب کرده است.
او ضمن متهم کردن آرش کلهر، در آن جلسه میگوید: «او مدتها به رشد من در تیم و احتمال استخدام شدنم در سپاه حسادت داشت.»
به تایید هر سه مامور، در تمامی این لحظات دستان نیکا از پشت بسته شده و برای خفه کردن صدایش، جورابی به درون دهانش فرو کرده بودند. با این حال، همزمان با این که مورد تعرض جنسی قرار گرفته بود، با باتون، مشت و لگد هم به جانش افتاده بودند تا زمانی که مرتضی جلیل، سرپرست تیم در عقب ون را باز میکند و با پیکر بیجان این نوجوان مواجه میشود.
بر اساس این گزارش، مرتضی جلیل، مسوول تیم تلاشی برای پی بردن به جزیيات وقایع نکرده بود: «فقط به این فکر میکردم که چه طور او را منتقل کنم و از هیچ کس سوالی نکردم. فقط پرسیدم نفس میکشد؟ فکر کنم بهروز صادقی بود که جواب داد نه، مرده است.»
جلیل که یک جسد روی دستش مانده بود، برای بار سوم با ستاد سپاه تماس میگیرد و با یک افسر ارشدتر صحبت میکند با نام مستعار «نعیم ۱۶».
نعیم ۱۶در بازجوییها گفته است: «ما قبلا هم در پایگاه کشته داشتیم و من نمیخواستم تعداد اینها به ۲۰ نفر برسد. آوردن او (نیکا) به پایگاه مشکلی را حل نمیکرد.»
او به جلیل گفته بود جسد را در خیابان بیندازد.
مرتضی جلیل گفته است: [بعد از دریافت این دستور] صادق منجزی را به جلو فرستادم و خودم داخل یخچال نشستم. با کمک چراغ قوه و با استفاده از زیرپیراهنی خودم، خونهای صورت را پاک کردم. دندانها و سر سالم نبودند… هر طوری بود، سر و صورت او را سامان دادم… در خیابانی نسبتا خلوت در حوالی تیموری، زیرگذر یادگار احتمالا… جنازه را رها کردم.»
در این گزارش همچنین اسنادی در خصوص تیم۱۲ وجود دارد؛ تیم ۱۲ «مسلمبنعقیل»، یگان امنیتی «امام رضا» از گردان امنیتی «امام حسن مجتبی».
انتشار جزیيات آنچه بر نیکا شاکرمی رفت، خشم و اندوه عمومی را در پی داشت.
«آتش شاکرمی»، خاله نیکا، ساعتی پس از انتشار این گزارش سرویس جهانی بیبیسی، تصویری از او را منتشر کرد.
«مونا برزویی»، ترانهسرا در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «آن دست که نفسِ بیگناهی را کشت.»
«گوهر عشقی»، مادر «ستار بهشتی» نیز در این باره نوشت: «اشک چشمانم خشک نمیشود و جگرم شرحه شرحه شده است. انگار یک بار دیگر ستار و محمدم را جلو چشمانم کشتند!»
«علی حجوانی»، پژوهشگر نیز در شبکه ایکس نوشت: «زندگی نیکا توی اون ون تموم شده ولی مبارزهاش ادامه داشته و ادامه داره…. همین گزارش جدید هم پر از جزئیات مهمیه که ابعاد جنایت جمهوری اسلامی ایران رو نشون میده؛ جنایت علیه زن، زندگی و آزادی.»
گروهی دیگر از کاربران نیز بر نامهای افشا شده قاتلان نیکا تاکید کردند:
«آذر منصوری»، رییس جبهه اصلاحات نیز در این رابطه در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «چرا مقامهای حکومت ساکتند؟ چرا توضیح نمیدهند؟ محض رضای خدا کاری کنید که باور کنیم این گزارش نادرست است. رواست گر من از این غصه خون بگریم، خون…»
در مقابل اما حامیان نظام جمهوری اسلامی، موسوم به «ارزشیها» نیز تلاشی هماهنگ برای بیاعتبار کردن این گزارش را آغاز کردند.
نان در خون
خانواده نیکا شاکرمی از ۲۹ شهریور جستوجو در زندانها، بازداشتگاهها، ادارات پلیس امنیت و بیمارستانها را آغاز و از روز چهارم مهر درباره مفقود شدن او در شبکههای اجتماعی اطلاعرسانی کرده بودند.
در نهایت، روز هفتم مهر در حالی که مادر، خاله و دایی نیکا شاکرمی برای تکمیل پرونده مفقودی او به پلیس امنیت مراجعه میکنند، به آنها گفته میشود جسدی پیدا شده است که با مشخصات نیکا تطابق دارد.
روز هشت مهر، در حالی که ۱۰ روز از مفقود شدن نیکا شاکرمی میگذشت، خانواده او پیکرش را در سردخانه «کهریزک» شناسایی کردند. همزمان منابع حکومتی ادعا کردند که نیکا خودکشی کرده است. آن زمان اما خاله نیکا به بیبیسی گفت در پرونده این نوجوان، علت مرگ سقوط از ارتفاع نوشته شده است. عکسی هم که از جسد نیکا در پیادهرو به آن ضمیمه بوده، به گفته دایی و مادرش، شبیه عکس کسی که از بلندی سقوط کرده باشد، نبوده است: «به نظر میرسید که بطری آب و موبایل کنار دستش چیده شده است برای عکاسی.»
روز تحویل پیکر نیکا شاکرمی، خانوادهاش متوجه میشوند که دماغش منهدم شده و جمجمهاش شکسته است. روایتهای خانواده نیکا از شرایط پیکر او، با دادههای گزارش سرویس جهانی بیبیسی همخوانی دارد.
احتمالا به همین دلیل بود که خاله و دایی نیکا در همان روزهای اول، بازداشت و وادار به اعتراف اجباری در راستای سناریوسازی تکراری حاکمیت در مقابل دوربینهای صداوسیما شدند؛ اعترافات اجباری که به سرعت پس از آزادی اعضای خانواده شاکرمی تکذیب شدند و با اسناد و مدارک منتشر شده نیز در تضاد بودند.
«مهدی کشتدار»، مدیرعامل خبرگزاری «میزان» تلاش کرد با زیر سوال بردن خانواده نیکا شاکرمی، در اصالت گزارش سرویس جهانی بیبیسی خدشه وارد کند.
در این میان اما بیشترین تلاش برای زیر سوال بردن این گزارش را «وحید اشتری» انجام داد. نام اشتری که خودش را «عدالتخواه» میخواند، با افشاگری در چند پرونده فساد اقتصادی، از جمله «سیسمونیگیت» گره خورده است. اما پس از انتشار گزارش سرویس جهانی بیبیسی در رابطه با نیکا شاکرمی، او دوباره مرکز توجه قرار گرفت؛ این بار به دلیل گزارشی که روز ششم مهر ۱۴۰۱ منتشر کرده بود؛ گزارشی در تایید روایت رسمی حکومت.
او دوباره اقدام به انتشار رشته توییتی در رابطه با گزارش سرویس جهانی بیبیسی کرده است تا بتواند اصالت آن را زیر سوال ببرد؛ برای مثال، مدعی شده است: «مستند این مطلب یک نامه است که فاقد ابتدائیات مثل فونت رایج نامههای اداری است.»
او ادعا کرده است: «از همه عجیبتر در نامه بدون تاریخ آن بالا نوشته سال تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین که اسم سال ۱۴۰۱ است و نامه ظاهرا متعلق به همان سال است. ولی ناجا از سال ۱۴۰۰ تبدیل به فراجا شد و در همه سربرگها و مکاتبات رسمی اسم فراجا میآید…»
این در حالی است که در گزارش سرویس بیبیسی فارسی در این رابطه توضیح داده شده است: «سندی که در تحقیقاتمان بررسی کردیم، چند مورد از این ناهماهنگیها را داشت؛ مثلا پلیس ناجا که در گزارش آمده است، در آن زمان به عنوان فراجا شناخته میشد. به همین دلیل برای اطمینان از اصالت سند، آن را به یک مامور سابق اطلاعاتی ایران دادیم که صدها گزارش مشابه را قبلا دیده است. او با استفاده از یک کد رسمی که روزانه توسط مسوولان اطلاعاتی در ایران صادر میشود، با آرشیو سپاه پاسداران تماس گرفت تا در مورد وجود چنین گزارشی مطمئن شود. در پاسخ تأیید شد که چنین گزارشی وجود دارد و بخشی از یک پرونده ۳۲۲ صفحهای در مورد اعتراضات ضد حکومتی سال ۱۴۰۱ است.»
همزمان، خبرگزاری میزان، ارگان رسانهای قوه قضاییه جمهوری اسلامی نیز دست به بازنشر گزارشی قدیمی در رابطه با نیکا شاکرمی زد. در این گزارش ادعاهای دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی در رابطه با نیکا تکرار شده بود؛ ادعایی مانند: «ورود او به یک ساختمان نیمه کاره و پرت شدن او به داخل حیاط ساختمان کناری.»
خبرگزاری قوه قضاییه اما توضیح نداده است که در صورت صحت ادعاهای مطرح شده در این گزارش، چه طور تاکنون حتی نام یکی از افرادی که در آن ساختمان ساکن بوده و در را به روی نیکا باز کردهاند، افشا نشده و چرا نقش این افراد در پرونده مرگ نیکا در دادگاه مورد بررسی قرار نگرفته است؟
یک سوال دیگر هم پیرامون روایت ادعای جمهوری اسلامی همچنان بدون پاسخ است: «بر فرض صحت گزارش قوه قضاییه، نیکا در بین ساعات دو تا چهار صبح به حیاط پرت شده است. چرا همسایهها صدای او را نشنیدند و ساعت هفت صبح که متوجه پیکر او شدند، با پلیس تماس گرفتند؟»
این گزارش سرویس جهانی بیبیسی که مبتنی بر اسناد به دست آمده از گفتوگوهای مفصل با اعضای تیمهای امنیتی ناظر بر اعتراضات تهیه شده است، چند نکته مهم دیگر نیز دارد؛ از جمله این که نعیم۱۶ نام مستعار ارتباطی برای سروان «محمد زمانی» است که در سپاه خدمت میکند.
سرویس جهانی بیبیسی تاکید دارد که این نام در میان حاضران در جلسهای پنج ساعته درباره مرگ نیکا به چشم میخورد؛ جلسهای که در گزارش، خلاصه آن آمده است.
نعیم ۱۶ همان کسی است که در بازجوییها اعتراف کرده بود در پایگاه آنها تعدادی از معترضان جان باختهاند و او تمایل نداشته است تعداد جسدها به ۲۰ نفر برسد!
یکی دیگر از نکات حائز اهمیت، عدم مجازات قاتلان نیکا شاکرمی است. سرویس جهانی بیبیسی در این رابطه نوشته است: «در کنار نام همه اعضای تیم۱۲ - که در جلسه حضور داشتند - عنوان حزبالله قید شده است. به نظر میآید اشاره به این گروه برای توصیف کسانی به کار رفته است که توسط سپاه مورد استفاده قرار گرفتهاند ولی گاه خارج از حوزه قضایی این نهاد فعالیت میکنند. از آنجایی که افراد فوق متعلق به نیروهای حزبالله بودهاند، پیگیری این پرونده فراتر از اخذ تعهد و ضمانت امنیتی لازم امکانپذیر نبوده است.»
در جریان اعتراضات زن، زندگی، آزادی، بیش از ۵۰۰ نفر جان خود را از دست دادند. امروز روایت جانباختن نیکا شاکرمی منتشر شد اما بدون شک روایت جانباختن دیگر قربانیان سرکوب خشن جمهوری اسلامی نیز همینقدر هولناک، دردناک و آزارنده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر