close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

روزگار سخت ایرانیان در زندان سونگای بلو

۱۳ مهر ۱۳۹۲
کوالالامپور، سحر بیاتی
خواندن در ۹ دقیقه
روزگار سخت ایرانیان در زندان سونگای بلو
روزگار سخت ایرانیان در زندان سونگای بلو

 تنها در چند ماه گذشته چهار زن ایرانی از زندان های مالزی حکم اعدام دریافت کرده اند؛ دو خواهر 26 و 24 ساله و دو زن 31 و 26 ساله.

کشور مالزی به طور طبیعی با توجه به موقعیت جغرافیایی، حفره های عمیق قانونی، رواج داشتن رشوه خواری و بسیاری موارد دیگر، مامن امنی برای باندهای بزرگ قاچاق مواد مخدر است. در سال های اخیر، با افزایش قیمت رینگت و افت شدید قیمت ریال، وسوسه حضور ایرانی ها در مالزی بیش تر شد. هر کیلو گرم ماده مخدر صنعتی شیشه، 150 هزار رینگت سود دارد. این تجارت کثیف و پرسود البته بدون خسارت هم نیست. بر اساس آمارهای رسمی، 341 زندانی تنها به جرم حمل مواد مخدر در مالزی زندانی هستند. 64 تن از این زندانیان طبق بند «ب» ماده 39 قانون مصوب 1952، به مجازات مرگ محکوم شده اند.

در زندان های مالزی چه می گذرد؟

مالزی کشوری با آب و هوای شرجی و گرم است که پایین ترین میزان کاهش درجه هوا، شاید به 26 درجه بالای صفر برسد. شرجی بالای هوا و گرما باعث شده زندگی در این سرزمین تنها زیر باد پنکه و کولرهای گازی ممکن باشد تا جایی که حتی دولت مالزی پیاده روهای مسقف در سطح شهر طراحی کرد که افزون بر تهویه هوا، از کولرهای گازی نیز برخوردارند.

حالا تصور زندانی شدن در بازداشت گاه ها و سلول هایی که حتی یک تهویه هوای ساده هم ندارند برای بسیاری از ایرانیانی که به محض خروج از فرودگاه، هُرم داغ گرما را بر صورت خود حس کرده اند، ساده تر است. از سوی دیگر، به محض ورود به مالزی حتما کسی هست که به شما توصیه کند زیاد آب بنوشید. نوشیدن آب کافی در طول روز از ضروریاتی است که موجب می شود نه تنها آب از دست رفته بدن در اثر گرما جبران شود که در صورت گزیدگی توسط حشرات استوایی، خطرات ناشی از این گزش ها را کاهش می دهد. برای نمونه، تب کشنده «دنگی» که در کشورهای استوایی رایج است و در صورت عود کردن، بسیار خطرناک و کشنده خواهد بود تنها با نوشیدن آب کافی درمان می شود.

در زندان های مالزی، آب آشامیدنی جیره بندی شده و در صورت خوش شانس بودن متهم و محبت زندان بان، روزی یک پارچ آب به زندانیان تعلق می گیرد. غذای روزانه زندانیان افزون بر کم بودن و کثیفی بیش از حد ظروف غذا، از بی کیفیت ترین غذاهای موجود در مالزی است. سوء تغذیه و کمبود آب به اضافه ناراحتی های گوارشی، بیماری های پوستی، گرمازدگی و ... مساله ای عادی و طبیعی در میان زندانیان ایرانی مالزی است. نکته دیگر این که بیش تر زندانیان، در اولین سفر و هنگام ورود به مالزی بازداشت شده اند؛ زبان انگلیسی هم خیلی کم  می دانند. مترجم های پاکستانی و یا حتی ایرانی تنها در بازجویی ها و دادگاه حاضر هستند و تمام سال های بازداشت، رابطه بین زندانی و زندان بان و حتی سایر زندانیان غیر ایرانی، رابطه ای گنگ و نامفهوم است.

روزهای خوب ملاقات

برخی زندانیان ایرانی که دوست و آشنایی در مالزی دارند، هر از گاهی در سال های سخت زندان، کسی به ملاقات شان می رود که آن هم با پرداخت هزینه هایی به ماموران زندان امکان پذیر است. اما آن هایی که  آشنایی ندارند در آرزوی لحظه ای گفت و گو با آدم های پشت میله ها می مانند، به اندازه ای که حتی شاید دنیای بیرون را هم فراموش کنند. تماس تلفنی به ایران با توجه به پرهزینه بودن آن، تقریبا غیر ممکن است و زندانیانی که از داشتن حق ارتباط بهره مند هستند، پول های هنگفتی به ماموران زندان پرداخته اند و گاه در میان آن ها کسانی هستند که به راحتی می توانند با بیرون تماس بگیرند. البته این دست از زندانیان توان پرداخت هزینه هنگفت چند وکیل سرشناس مالزی را هم دارند. وکلایی که تا امروز قاچاق چیان بزرگی را از زندان آزاد کرده اند. منظور از هزینه های هنگفت، چیزی نزدیک به 400 هزار رینگت مالزی تخمین زده شده است.

روند دادگاه ها، بازجویی ها و گرفتن پاسخ از قضات مالزی هم چنین روال کند و کشنده ای است که گاه 8 سال به طول می انجامد تا در پایان ثابت شود این زندانی بی گناه بوده و باید تبرئه شود. افرون بر همه این ها، تنبیه بدنی زندانیان از مسایل عادی و طبیعی زندان های مالزی است. بستن زنجیر به دست و پای چند زندانی همراه با هم برای انتقال به دادگاه هم مساله ای کاملا عادی است. تنبیه بدنی در مالزی تا جایی پیش می رود که برخی از زندانیان با وسیله ای به نام «روتان»  تنبیه می شوند یا با خوردن «روتان» از دوره حبس آن ها کاسته می شود. «روتان» به زبان مالایی یعنی عصا. این وسیله شلاقی است به ضخامت یک عصای چوبی. زندانی را عریان با زاویه 40 درجه به پایه ای چوبی می بندند و بر پشت او روتان می زنند. هر ضربه از روتان پوست و گوشت زندانی را می شکافد. برخی از زندانیان ایرانی برای کاسته شدن از دوران حبس خود ضربه های روتان را ترجیح داده اند. کتک زدن زندانی در طول بازجویی امری عادی است. زندانی را با طناب بالا می کشند و تا جان در بدن دارد برای گرفتن اعتراف کتک می زنند.

 البته در زندان، امکانات برای زندانیان مسلمان بیش از سایر زندانی هاست. بسیاری از ایرانی ها هم با توجه به مسلمان بودن و در صورت شرکت در مراسم مذهبی اسلامی، موقعیت بهتری نسبت به زندانی های بودایی و هندو کسب کرده اند. اما این موقعیت چیزی است به اندازه یک شلوار؛ شلواری که تنها به زندانی های مسلمان تعلق می گیرد. سایر زندانیان تنها یک شلوارک دارند. نارنجی برای جرم های سنگین، یعنی حمل مواد مخدر یا قتل، بنفش برای جرم های کوچک تر. زندانیان مسلمان آب بیش تری برای شست و شو و وضو در اختیار دارند البته همه این امکانات در صورتی است که هر روز پیش از طلوع آفتاب برای نماز جماعت صبح از خواب برخیزند. تمام نمازهای یومیه را به جا آورده و در طول روز مرتب دعا و قرآن بخوانند. البته قضا شدن نماز، تنبیه سختی در پی خواهد داشت.

بازداشت در فرودگاه

اما بد نیست روند بازداشت در فرودگاه مالزی تا رسیدن به یکی از زندان های اصلی، از جمله «سونگای بلو» را مرور کنیم؛ مسیری که «ایمان» رفته است. او حالا تبرئه شده و قاضی پس از چهار سال باور کرد این بسته ها متعلق به فرد دیگری بوده و «ایمان» تنها حامل بسته های سوغات بوده است:«با خیال آسوده چمدانم را در دستگاه گذاشتم، نه استرس داشتم نه نگران بودم. اصلا چرا باید نگران می بودم وقتی خبر نداشتم این چمدان چهار سال از بهترین سال های عمرم را به هدر می دهد؟»

نمی داند چطور شد که مامور فرودگاه او را از صف بیرون کشید و با چمدانش به سمت میزی هدایت کرد که با دست تفتیش می شدند:« دنیا روی سرم خراب شد. داخل جعبه بسته بندی شده گز، بسته های شیشه ای سفید بود.»

 او را مستقیم به «لاک آپ» می برند. «لاک آپ» بازداشتگاهی است در «سپانگ»، نزدیک فرودگاه و ویژه مسافرانی که بازداشت شده اند. آن ها باید دو هفته در «لاک آپ» بمانند. امکان تماس با بیرون، غیر ممکن است: « برهنه در مقابل چشم دیگران تفتیش بدنی شدیم. باید روی زمین بخوابی، همه آن دو هفته را هیچ زیراندازی نداری.»

بازجویی های مکرر، تحقیر، سیلی، مشت و لگد این جا تنها چیزی است که سهم آن ها می شود. شوک حاصل از این بازداشت برای آن هایی که نمی دانند حامل چه بسته هایی هستند، شدیدتر است. آن ها با زنجیرهایی که به دست و پایشان بسته شده است در گروه های 10 تا 12 نفره با کامیون های بزرگ حمل مجرمان، به زندان «سونگای بولو» در شهر «سونگای بولو»، حدود 50 کیلومتری کوالالامپور منتقل می شوند. پس از ورود، دوباره تفتیش توسط ماموران و حرکت به سمت «آر، او»، جایی که باید سازمان دهی شوند و زندانی ها از هم تفکیک می شوند: «این بار به "دامای" فرستاده شدم. یک دست لباس پلاستیکی بنفش که پشت آن بزرگ نوشته شده بود "متهم» به من دادند. موهایم را تراشیدند. یک تشک متعفن بد بو هم تحویل گرفتم. برهنه و عریان تنفیش شدم. دستگاهی معروف به "موتور" در گیت بازجویی بود که نوعی تفتیش از اعضای داخلی بدن را انجام می داد. واقعا وحشتناک و نفرت انگیز است. برهنه روی یک دستگاه می نشینی و ماموران با دوربین هایی، بدنت را اسکن می کنند که مبادا چیزی داخل بدنت جاسازی کرده باشی.»

ایمان از «اورنگ باروها» است، یعنی تازه واردهایی که یک هفته باید در قرنطینه بمانند. «دامای» یا همان قرنطینه را باید هم چنان در بی خبری بمانی :« دامای بدترین جای دنیا بود، تحقیر از این بیش تر ممکن نبود. سالنی سه طبقه، حدود 200 نفر در فضای محدودی که گرم بود و کثیف را در خود جای داده بود با توالت و حمام هایی که وسط سالن بود بدون دیوار و حصار. آن قدر بوی تعفن زیاد بود که دیگر هیچ اشتهایی برای خوردن همان غذای اندک و بسیار بد زندان باقی نمی ماند.»

 هفت روز قرنطینه تمام و او به بند «سونگای بلو» منتقل می شود. سخت ترین قسمت این بازداشت زمانی است که پس از چند هفته باید با خانه تماس بگیرد و به خانواده اش بگوید:« من به جرم حمل مواد مخدر بازداشت شده ام.»  

مافیای مواد مخدر

مافیای بزرگ مواد مخدر هم چنان مخدر بیش تری تولید می کنند؛ هم چنان افراد زیادی با خوردن بسته هایی که در دو لایه کاندوم پوشیده شده، برای به دست آوردن 1000 تا 2000 رینگت، بسته به میزان توانایی در خوردن مواد، راهی مالزی می شوند. بسیاری از گیت رد می شوند و چند نفری هم بازداشت. آن هایی که رد شده اند، آن قدر سود قسمت مافیای مواد مخدر می کنند که آن ها از قربانی شدن نفرات بازداشتی، اخم به ابرو نیاورند.

 چندی پیش، یک توریست ایرانی در هتل جان داد؛ کیسه حاوی آمفتامین در شکمش پاره شده بود. توریست دیگری نیز پیش از مرگ به بیمارستان فرستاده شد تا همان جا مشخص شود او حامل بار شیشه است. آن ها جان خود را بر سر یک تا دو میلیون تومان معامله می کنند تا مافیای بزرگ مواد مخدر سوار بر مرکب های آخرین مدل، ثروت میلیاردیشان را به بیلیارد تبدیل کنند. در این میان، آن ها که دانسته جرمی مرتکب شده اند، از بازگشت به ایران هم واهمه دارند. دست کم در هشت سال گذشته هیچ زندانی خارجی در مالزی اعدام نشده است. دولت مالزی از تبلیغات منفی حقوق بشری واهمه دارد و برای نمایش کشوری آرام و آزاد دست به اعدام زندانیان نمی زند اما ایران واهمه ای از اعدام مجرمان ندارد. بسیاری از این زندانیان حتی لحظه ای به بازگشت فکر نمی کنند. آن ها مصداق عینی « در این جا مانده و از آن جا رانده» هستند. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

«بچه های تهران» نجات یافتگان هالوکاست

۱۳ مهر ۱۳۹۲
جهانشاه جاوید
خواندن در ۴ دقیقه
«بچه های تهران» نجات یافتگان هالوکاست