close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز)/ فصل بیستم و یکم/ کانادا

۹ آذر ۱۳۹۳
شراگیم زند
خواندن در ۴ دقیقه
راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز)/ فصل بیستم و یکم/ کانادا
راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز)/ فصل بیستم و یکم/ کانادا

در ادامه ی بررسی کشورهای مقصد پناهجویی نوبت به کشور کانادا میرسد...کانادا از نظر شرایط و امکانات پناهندگی یک چیزی بین کشورهای اسکاندیناوی و آمریکاست...در آنجا نه آنقدر هوایت را دارند که از صبح تا شب بنشینی کنار پنجره و پایت را بیندازی روی پایت و در حالی که به بیرون خیره شده ای چایی ات را هورت بکشی و نه مثل آمریکا مجبوری سه جا کار کنی تا بتوانی فقط سرپناهی داشته باشی و شب سر گرسنه به زمین نگذاری... این به این معناست که در کانادا میتوانید یک صبح تا ظهر  بروید سر کار و بقیه ی روز را  بنشینید کنار پنجره و چایی تان را هورت بکشید. 
مشکل اصلی کانادا این است که هوایش بس ناجوانمردانه سرد است...البته واژه ی ناجوانمرد برای توصیف سرمای کانادا کلمه ی مناسبی نیست...ناجوانمرد صفتی ست که به درد زمستان های تهران میخورد...در مورد سرمای کانادا اگر بخواهیم حق مطلب ادا شود باید (با عرض پوزش) بگوئیم این هوای قرمساق بسی سرد است...! دمای هوا در فصل سرد سال بسته به اینکه کجای کانادا زندگی کنید ممکن است به منفی پنجاه درجه ی سانتیگراد نیز برسد... که این دما تقریبا به اندازه ی دما در سطح کره ی مریخ است.
مساله ی دیگری که در مورد کانادا وجود دارد حجم غیر قابل تصور شهروندان چینی و کره ای در این کشور است که بدون خون و خونریزی آنجا را فتح کرده اند...ابعاد این هجوم به اندازه ایست که اگر شما را با چشم بسته ببرند و سوار هواپیما کنند و بعد در یکی از خیابانهای تورنتو رها کنند و به شما نگویند در چه کشوری هستید شما چشمانتان را که باز کنید شک نخواهید داشت که در یک کشور آسیای شرقی به سر می برید...در شهری مثل تورنتو تقریبا از هر ده نفری که در خیابان میبینید هشت نفر چشم بادامی هستند...مساله وقتی غم انگیز میشود که اصولا این جماعت چون اکثریت جامعه ی کانادا را تشکیل میدهند دیگر لازم نمی دانند که زبان انگلیسی (زبان اقلیت) را بیاموزند و این شما هستید که برای اینکه بتوانید در کانادا زندگی کنید حتما باید زبان چینی و یا کره ای را یاد بگیرید. (الان سیل کامنت سرازیر میشود که نه آقا...این خبرها هم نیست و ما خودمان تورنتو هستیم و اصلا چشم بادامی تا به امروز ندیده ایم...بعضی ها اصلا عشقشان این است سر کلاس بیایند و به خیال خودشان استاد را ضایع کنند و وقت کلاس را بگیرند...اگر شما بیشتر از من می دانید و بلد هستید که چرا این کلاسها را آمده اید؟ بفرمائید و شما درس بدهید و من بروم بنشینم جای شما و یاد بگیرم...!)

بگذریم...به هر حال امیدوارم با توجه به مطالب عرض شده، پناه پژوهان عزیز در انتخاب کشور که در اصل آخرین مرحله از مراحل پناهجویی ست این نکات را مد نظر قرار بدهند...برای اینکه یک جمعبندی در این مورد داشته باشیم  باید عرض کنم که اگر زندگی انسان به فرموده ی شاعر شامل چهار بخش "خور و خواب و خشم و شهوت" باشد در یک جمعبندی و با توجه به مطالب عرض شده میتوانید با مراجعه به جدول زیر ببینید که کدام کشور با خلق و خوی شما برای زندگی بیشتر سازگار است. لازم به ذکر است که خور مترادف با خورد و خوراک و معیشت، خواب مترادف با آسایش و رفاه،  خشم  به معنای فشار کاری و سگدو زدن و شهوت اشاره به آزادیهای فردی در ارتباط با مسائل زیرشکمی دارد. (که در تمامی این کشورها این گزینه آخر به صورت یکسان وجود دارد)
خور و خواب و شهوت = اسکاندیناوی
خشم و شهوت  = آمریکا
خور و خواب و خشم (کم) و شهوت = استرالیا و کانادا

پناه پژوهان عزیز...ما تا امروز تقریبا تمامی نکات مربوط به پناهجویی را خدمت شما آموزش دادیم...در جلسه ی بعدی که در واقع آخرین جلسه ی سلسله مباحث آموزش گام به گام پناهجویی خواهد بود، یک درسگفتار ویژه خواهیم داشت که در آن به چگونگی آماده شدن برای انجام پیش مصاحبه و مصاحبه ی اصلی خواهیم پرداخت و اینکه وقتی روبروی افسر محاسبه کننده نشستید چه نکاتی را باید رعایت کنید که از مصاحبه سربلند بیرون بیائید...در انتهای آن جلسه نیز اگر فرصت بشود پاسخ به پرسشهای متداول خواهیم داشت و شما میتوانید تا آن زمان پرسشهای خود را برای ما ارسال نمائید. 
(در صورتی که حجم این سوالها زیاد باشد شاید ناچار شویم در یک جلسه ی جداگانه به ان بپردازیم).

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

alitav1234
۱۱ آذر ۱۳۹۳

ملت تشریفشونو میارن اینجا (خارج)
رشته دانشگاهیشون که کلا به کارشون نمی‌خوره
کار میخوان، زود هم میخوان
حقوقِ بالا هم میخوان
بخاطر کار هم که حاضر نیستن جابجا بشن چون از دوستاشون دور میشن و شهرای دیگه هم ممکن سوپر ایرانی‌ نداشته باشن
توقع دارن که توصیه شون رو هم بکنی‌
اگرم بخوای صادق باشی‌ و چون تو کار نمیشناسیشون توصیه نکنی‌، میشی‌ از این ایرانیایی که رفتن خارج و نمیخوان بقیه ایرانیا به جایی‌ برسن
بعد غرش رو هم به آدم می‌زنن

بعدشم اینکه همهٔ اینا تقصیر حکومت و اسلام و آخوندا هستش
تنبلی و گشاد بازی خودمون تقصیرِ همه هست جز خودمون چون این بقیه بودن که نخواستن که من به جایی‌ برسم
... بیشتر

جامعه مدنی

روایت 15 سال نبرد با ایدز

۹ آذر ۱۳۹۳
ماهرخ غلامحسین پور
خواندن در ۸ دقیقه
روایت 15 سال نبرد با ایدز