close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

شعر گفتن اساساً منحصر به مردان است

۱۴ بهمن ۱۳۹۴
ادبیات و شما
خواندن در ۶ دقیقه
شعر گفتن اساساً منحصر به مردان است

گفت‌وگو با رضا شنطیا
محمد‌تنگستانی

ادبیات و فرهنگ پاشنه آشیل هر جامعه و ملتی  تلقی می‌شود. ادبیات ایران  با  قدمتی چند هزارساله فراز و نشیب‌های فراوانی داشته است. با اینکه جامعه امروز، جامعه‌ای با امکانات و فضا‌هایی مدرن ا‌ست اما ادبیات کلاسیک باز جایگاه خاصی در کوچه‌ و بازار دارد. ادبیات کلاسیک  ایران و شاعرانی مانند «فردوسی»، «مولوی»، «سعدی»، «صائب» و «بیدل» در عصری که هیچ شباهتی  با فضا و نیاز‌های  اجتماعی آن‌ها ندارد باز پرفروش‌ترین کُتب و پرخواننده‌ترین‌ها هستند. 
بعد از انقلاب ادبی  نیما، شاعران و نویسندگان بی‌شماری پا به عرصه ادبیات نهادند، شاعرانی که فرم و ساختار جدیدی بر تن زبان و قالبی نوین برای ظرف  شعر، به تابعیت از انقلاب نیما انتخاب کرده بودند. در نه دهه اخیر، هزاران شاعر پا به عرصه جلب رضایت مخاطب نهاده‌اند. جریان‌‌ها و موج‌های متعددی با توجه به نیاز‌های اجتماعی و جامعه در برهه‌های مختلف زمانی در ادبیات معاصر ایران شکل گرفته‌است. عده‌ای در این جریان‌ها یا موج‌های ادبی پیش‌قراول بودند ومابقی پیرو، با این حال باز در جامعه‌ایران ادبیات پوسیده و شناسنامه‌دار کلاسیک در شاه‌نشین فرهنگ این کشور جا خوش کرده‌است. در قرن معاصر هیچ‌ یک از شاعر و یا نویسندگان ایرانی نتوانسته‌اند، به ادبیات جهان معرفی و تبدیل به چهر‌ه‌ای جهانی شوند، بماند که در توهمات ما ایرانیان، شاملو شاعری جهانی و هدایت نویسنده‌ به نام و صاحب سبکی در دنیاست. اینکه چرا شاعران و نویسندگان معاصر ایرانی نتوانسته‌اند در ادبیات جهان موفقیتی داشته‌ باشند، می‌تواند ریشه در وضعیت‌های سیاسی، اجتماعی و عدم ارتباط با زبان‌های دیگر داشته باشد و یا علت‌هایی که در مقالات و مصاحبه‌های  گذشته، برای شما در ایران‌وایر،  به آن‌ها پرداخته‌ام. چند ماه پیش پروژه «خانه شاعران و نویسندگان» را در ایران وایر شروع کردیم. هدفمان در آن پروژه ایجاد ارتباط شما با مولف ‌است، به موازات آن پروژه شروع به گفت‌وگو با  پانزده شاعر و نویسنده کرده‌ایم. در این گفت‌وگو‌ها یک موضوع مشخص را دنبال می‌کنیم و آن این است که شاعران و نویسندگان برای ایجاد ارتباط با مخاطبان ادبیات امروز، چه کارهایی انجام داده‌اند و برای سواد‌آموزی مخاطب در ادبیات مدرن ایران چه تلاش‌هایی کرده‌اند. در سومین  بخش از این گفت‌وگوها، نگاه و نظرات «رضا شنطیا» را می‌خوانید. رضا سی‌وشش سال پیش در تهران متولد شد فارغ‌التحصیل رشته حقوق است و تا کنون کتاب‌های «عصر حجر»، «نشر اکاذیب»، «ده فرمان» را منتشر کرده است. 

شعر فارسی  در دو دهه اخیر مخاطب کمتری داشته است
ـاجازه بدهید یک بار برای همیشه این تصور غلط را اصلاح کنم! چه کسی گفته که شعر این چند دهه اخیر مخاطب نداشته؟
مخاطب عام نداشته. مثل اشعار تمام ادوار تاریخ. مگر شعر نیما مخاطب عام داشت؟ اول تعدادی جوان جستجوگر و نوخواه به شعر نیما گرایش پیدا کردند و بعد از چند دهه، اقبال عمومی پیدا کرد. مگر شعر شاملو مخاطب داشت؟ خیلی کم! شاملویی که در دهه ی ۶۰ و ۷۰ زندگی‌اش را به سر می‌برد مورد قضاوت ما نیست. شاملوی هوای تازه، فروغ تولدی دیگر، چه قدر مخاطب داشت مگر؟  شعر ما هم از این قاعده مستثنا نیست. مثل هر پدیده جدید دیگری ابتدا فقط پیشگامان و نو دوستان به ما علاقه نشان می‌دهند. ولی چند دهه طول می‌کشد تا مخاطب عام هم به این نوع شعر علاقه‌مند شود.

آیا شعر امروز در جامعه مخاطب دارد.
ـ بسیار زیاد خوانده می‌شود. فقط کافی‌ست نگاهی به صفحات مجازی و شبکه‌های اجتماعی بی‌اندازید تا ببینید شعر امروز چه قدر طرفدار دارد. اما مخاطب خواهان شعر خوب است. برای همین من اعتقاد دارم که اگر تیراژ کتاب شعر پایین است نه به خاطر عدم علاقه  مخاطب بلکه به خاطر خیل عظیم کتاب‌های بی‌کیفیتی است که هر تازه شاعرِ بی استعدادی منتشر می‌کند و انتخاب را برای مخاطب علاقه‌مند سخت و ناممکن می‌کند. برای همین وقتی کتاب شعر خوبی منتشر می‌شود و شعری به عنوان نمونه از آن در فضای مجازی منعکس می‌شود، می‌بینیم که طی چند هفته، مابقی شعرهای آن کتاب مدام و به دفعات به اشتراک گذاشته می‌شود.  این موضوع برای کتاب اخیر من "ده فرمان" اتفاق افتاده به طوری که روزی نیست که بخش‌هایی از شعرهای این کتاب را در شبکه‌های اجتماعی نبینم. بنابراین با اعتماد به نفس کامل عرض می‌کنم که نه تنها شعر خوب خوانده می‌شود بلکه مخاطب فرهیخته امروز، تشنه  شعر خوب است. البته به شرط آفریده شدن شعر خوب و شناسایی آن توسط مخاطب.

شاعران امروز، دغدغه‌ای برای وضعیت‌های اجتماعی دارند
ـ مگر می‌شود شاعر که با اجتماعی‌ترین وجه یک جامعه یعنی زبان درگیر است، دغدغه‌ای برای اجتماعی بودن شعر نداشته باشد؟!

برای تربیت مخاطب شعر امروز  و یا حداقل مخاطبین شعر خودتان  چه تلاشی کرده‌اید  
ـ مخاطب امروز غالبا جزء فرهیختگان کشور هستند و واژه تربیت را چندان مناسب نمی‌بینم. لیکن برای به پیش بردن ذوق و بالا بردن انتظار مخاطب از خودش و شعری که می‌خواند، فعالیت‌هایی چند انجام داده‌ام. سردبیری مجله "بازارچه" در سال‌های دور، تأسیس وبلاگ گروهی "پوئت آنلاین" و همچنین تأسیس و مدیریت دو گروه  در فیس بوک "بهترین جمله از آخرین کتابی که خوانده‌ای" و "بهترین شعری که در این هفته خوانده‌ای »،  حتی برگزاری جلسات معرفی کتاب و شعرخوانی در کافه‌ای که داشتم، کافه‌ای به نام "کافه چرا". برای مخاطب شعر خودم هم کارهایی انجام داده‌ام که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توانم به انتشار صوتی شعرهایم اشاره کنم که در آن الگوی صحیح خواندن شعر خودم را عرضه کنم که مخاطب از قرائت شاملویی شعر امروز فاصله بگیرد. در حوضه ی نقد هم هر جا احساس کرده‌ام که باید ورود کنم، مطالبی را قلمی کرده‌ام وگرنه خود را به هیچ عنوان  منتقد نمی‌دانم. مثلا سال‌ها پیش مطلبی نوشتم با عنوان "انقراض امپراتوری غزل" که در آن به جد خطر پا گرفتن دوباره  غزل با کمک‌های دولتی را گوشزد کرد بودم. 

در یک سال گذشته «شعر پرفورمنس» بیشتر از همیشه در جامعه ادبی رواج پیدا کرده است، این امکان را بخشی از شعر امروز می‌دانید یا تنها یک مُد ادبی‌ست. 
ـ یکی از کسانی که این بستر را فراهم کرد خود من بودم. آن هم دو سال پیش که در "کافه چرا" پرفورمنس خانم گله‌داران برگزار شد. 
بنده ریشه‌ این علاقه را در نقالی ایران و اوپرای اروپا می‌دانم. هیچ اشکالی بر این پدیده وارد نیست؛ لیکن به نحوه  اجرای آن و درک نکردن ضرورت‌های تاریخی و محیطی آن انتقاد بسیار دارم. به خاطر همین عملکرد است که تصور می‌شود پرفورمنس این روزها بیشتر به قول شما مد ادبی است.

در چند سال گذشته، از طرف برخی از نویسندگان و منتقدین ادبی موضوع زنانه و مردانه بودن شعر و ادبیات بیشتر از دهه‌های گذشته مطرح شده است. ادبیات، خصوصاً شعر فارسی را جدا از لحاظ مفهومی و زیست شاعرانه،  زنانه و مردانه می‌دانید.
 ـ اصولا زبان فارسی، زبان مرد محور است و تعریفی برای الگوی زبان زنانه در آن نمی‌توان جستجو کرد. 
نمی‌شود صرفا با گفتن و نوشتن از زن با زبان مردانه شعر را زنانه بخوانیم. از طرفی اگر بخواهیم فرویدی و متعصبانه به قضیه نگاه کنیم باید بگویم که اکت و عمل شعر گفتن اساسا منحصر به مردان است و کنش شعر گفتن برای زنان چندان طبیعی نیست!
این مرد است که در راستای عقده ادیپش می‌خواهد با زبان "مادر"ی اش بخوابد و در این میان چندان دستور زبان فارسی که سمبل "پدر" است برایش مهم نیست. دست در نحو می‌برد، از چارچوب های گرامری سرپیچی می‌کند و غیرو تا به خواسته‌اش برسد.

عکس: استودیو میتراس

ثبت نظر

صفحه‌های ویژه

لیست مردانه ی جبهه وحدت زنان در خراسان رضوی + جدول اسامی

۱۴ بهمن ۱۳۹۴
خواندن در ۲ دقیقه
لیست مردانه ی جبهه وحدت زنان در خراسان رضوی + جدول اسامی