close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

هفت بازی برای هفت روزِ هفته

۸ آذر ۱۳۹۳
مادران
خواندن در ۱۰ دقیقه
هفت بازی برای هفت روزِ هفته
هفت بازی برای هفت روزِ هفته

شادی بیضایی 

نمی‌دانم در حال حاضر قیمت اسباب‌بازی و وسایل کمک‌ آموزشی در ایران نسبت به درآمد عموم مردم چه‌قدر است. لابد ارزان نیست. این جا در استرالیا هم همین‌طور است؛ به ویژه اگر بخواهی به کیفیت و کارکرد اهمیت بدهی، باید جیب خیلی پر به اسباب بازی فروشی بروی. جدا از بحث قیمت، کلاً اسباب‌بازی این‌جوری است که یا خیلی زود از چشم بچه می‌افتد، یا از سن‌ وسالش می‌گذرد و یا آن‌قدر جاگیر است که وقتی خریدی، می‌مانی کجا بگذاریش. در عین حال هم خب بدون اسباب‌بازی که نمی‌شود. بچه‌ها دربازی‌ها چیزهای جدید یاد می‌گیرند و مهارت‌های خود را تقویت می‌کنند.

«راستین» که دو ساله شد، شروع کردم به پرس‌جو و خواندن متن‌هایی که یاد می‌دادند بچه ها چه‌طوربا همان وسایل موجود در خانه بازی کنند. چون کمدش پر شده بود از پلاستیک‌های رنگارنگی که دست آدم به هر دگمه‌ای می‌خورد، تا دو سه دقیقه دنگ و دینگ می‌کرد و در عین حال از آن‌ها خسته شده بود و دیگر نگاهشان هم نمی‌کرد. نتیجه خیلی خوب بود؛ خیلی از اسباب‌بازی‌هایی که باید برای خریدشان کلی پول مصرف می‌کردم و بعد از دو هفته در کمد انبار می‌شدند، با همان وسایل ساده‌ موجود درخانه قابل شبیه‌سازی بودند.

فکر کردم شاید بد نباشد این دفعه درباره‌ این ایده‌ها حرف بزنیم؛ درباره این که چه‌طوری می‌توانیم با خوب نگاه کردن به دور و بر و کشف چیزهای ساده، کارهای تازه انجام بدهیم. می‌دانم که هر مادر و پدری ایده‌ها و تجربه‌های خوب و زیادی توی ذهن دارد که می‌تواند برای بقیه مفید باشد. اگر شما هم آن‌ها را با بقیه در میان بگذارید، کمک خیلی بزرگی می‌شود به کشف چیزهای با ارزش در وسایل عادی خانه که اتفاقاً خیلی هم لذت‌بخش و خوب است.

این‌ها تعدادی از بازی‌هایی هستند که برای بچه‌‌های بین دو تا چهارسال مناسبند:

 جوراب‌بازی:

لابد شما هم کلی جوراب قد ونیم‌قد و سالم و سوراخ دارید. خب این خودش تمام وسایل لازم برای این بازی است. چند جفت‌شان را بردارید، لنگه‌ها را با هم قاطی کنید و از بچه بخواهید با توجه به سایز و شکل و رنگ، آن‌ها را جفت جفت کند. با توجه به سن و سالش حتی می‌تواند یاد بگیرد که لنگه‌های هر جفت جوراب را به هم وصل هم بکند. این بازی می‌تواند مفصل‌تر هم بشود. بعد بچه‌ها می‌توانند جوراب‌ها را بر اساس رنگ یا سایزشان مرتب کنند یا بر اساس این که جوراب‌های مامان هستند، بابا و یا جوراب‌های خودشان.
 
کف ریش‪:

بعضی از آدم‌ها به خاطر تفاوت در نوع پردازش سیستم حسی‌‌شان، دست زدن به وسایل مرطوب را دوست ندارند. از خیس شدن بدشان می‌آید و از آن فرار می‌کنند. بهترین کار این است که تا وقتی کوچک هستند، در بازی‌ها تشویق‌شان کنیم تا تمرین کنند که از این ماجرا آسیب نبینند. یکی از بهترین روش‌ها، بازی کردن با وسایلی است که آن‌ها را در موقعیتی که در شرایط عادی نمی‌پذیرند، قرار دهیم. بازی برای کف ریش نه فقط برای این دسته از بچه‌ها که برای همه‌ خوب و مفید است.
مقدار کمی کف ریش را توی حمام یا روی میز می‌ریزیم و روی آن با انگشت، چیزهای ساده می‌نویسیم، نقاشی می‌کشیم و شکل می‌سازیم. می‌شود بازی به همین کار ساده خلاصه نشود؛ مثلاً:

‫- حالا من دایره می‌کشم، تو هم دایره بکش.

‫- من مثلث بزرگ می‌کشم، تو مثلث کوچک بکش.

‫-من یک صورت با موی فرفری می‌کشم. تو چه صورتی دوست داری بکشی؟

بیا اسم‌مان را بنویسیم کنار هم.

فکر کنم لازم نیست تاکید کنم که نباید بچه‌ها را مجبور کرد به دست زدن به چیزهایی که آزارشان می‌دهد. ما می‌توانیم آن‌ها را تشویق کنیم و با عادی نشان دادن خیس شدن و کفی شدن، کم کم آن‌ها را با میل و رغبت خودشان به این بازی علاقه‌مند کنیم.  

توپ گرسنه:

بازی توپ گرسنه برای تقویت ماهیچه‌های دست مفید است. برای بچه‌هایی که می‌خواهند آماده مدرسه رفتن و نوشتن بشوند، این یکی از بازی‌هایی است که می‌تواند به مهارت مداد دست گرفتن آن‌ها کمک کند.

روی یک توپِ کوچک پلاستیکی، شکل یک صورت خندان می‌کشیم و دهان آدمک را با دقت قیچی می‌کنیم جوری که یک سکه به راحتی از آن بگذرد. حالا آدمک گرسنه دهانش را باز می‌کند و بچه‌ها سکه‌ها را دانه دانه به او می‌دهند تا سیر شود.

بهترین حالت برای سکه دادن به آدمک این است که بچه‌ها تعدادی از سکه‌ها را در دست‌ خود نگه دارند و با همان دست، آن‌ها را یکی یکی در دهان توپ گرسنه بگذارند. در این حالت، دست به شکلِ گرفتن قلم در می‌آید و با تمرین زیاد به آن مسلط می‌شود.

شاید بچه‌ها بخواهند با یک دست‌ خود توپ گرسنه را نگه‌ دارند و با دست دیگر، سکه‌ها را به او بدهند. در این حالت، ضمن تقویت ماهیچه‌های یک دست، به کارِ هم‌زمان با دو دست هم عادت می‌کنند. 

لباس‌ها کجا پنهان شده‌اند؟

توی این بازی، بچه‌ها درکِ شنیداری‌ خود را تقویت می‌کنند. برای این کار، چند تکه لباس می‌آوریم؛ مثلاً جورابِ قرمز، بلوز آبی و بلوز سبز.

حالا بچه چشم هایش را می‌بندد و ما هر کدام از این لباس‌ها را جایی پنهان می‌کنیم. بعد با دادن نشانی، به او کمک می‌کنیم که یکی یکی آن‌‌ها را پیدا کند. مثلاٌ:

بلوز آبی پشتِ میزِ تلویزیون است.

جوراب قرمز توی سبدِ پیاز‌ها است.

 بلوز سبز کنارِ بابابزرگ است.

بچه‌ها در این بازی یاد می‌گیرند که با دقت گوش کنند و مفاهیمی مثل زیر، رو و کنار را تمرین می‌کنند. در عین حال، با توجه به سن و توانایی‌هایشان می‌شود بازی را مشکل‌تر هم کرد. می‌شود نشانیِ هر سه لباس را پشت سر هم و دو بار تکرار کرد و از آن‌ها خواست که سعی کنند به حافظه بسپارند و یکی یکی دنبال آن‌ها بروند.

آخر این بازی، می‌تواند به پیدا کردن یک جایزه‌ دوست داشتنی برسد. به دادن نشانیِ آب‌نبات دلخواهشان که «روی» تخت و «زیر» رو تختی‌شان پنهان شده است.

پازل خانگی

یکی از مصیبت‌های من، پیدا کردن پازل خوب برای راستین بود. پازل‌های خوب معمولاً گران هستند و پازل‌های ارزان بیش‌تر وقت‌ها تصویرهای خوبی ندارند. گاهی برای این که یک پازل با تصویری که کیفیت خوبی دارد بگیرم، مجبور می‌شدم 25 دلار بدهم که واقعاً برای یک کارمند دون پایه کار سختی است. برای همین کلاً پازل به من خیلی احساس عذاب وجدان می‌داد. تا این که «کیم»، کاردرمان‌گر کارکشته‌ای که ما را دو هفته یک‌بار می‌دید، پیشنهاد خیلی خوبی داد. کیم گفت اگر دسترسی به اینترنت داری، می‌توانی تصویرهایی از بهترین تصویرگرها را پرینت کنی، روی مقوا بچسبانی و خط چین بکشی. بعد با قیچی کردن خط‌چین‌ها، پازلی را که خودت دوست داری درست کنی.

قیمت یک پرینتر با کیفیت متوسط می‌شود حدود سه تا پازل گران. پس ما دیگر پازل نخریدیم و پازل ساختیم. در گوشی بگویم که خیلی وقت‌ها حتی تنبلی‌ام می‌آمد که مقوا بچسبانم و پازل ساده‌ کاغذی می‌ساختم.

پازل‌هایی که شکل چهار‌گوش دارند، معمولا ساده هستند. اگر می‌خواهید پازل را کمی سخت‌تر کنید، می‌توانید به جای تصویر‌هایی که مربع یا مستطیل هستند، از تصویرهایی که شکل هندسی قابلِ حدس زدن ندارند استفاده کنید.

 رو بالشی

این بازی، یکی از بازی‌های مورد علاقه‌ خود من است. پس هر وقت بازی کنیم، خیلی جدی می‌خواهم که یک بار هم نوبت خودم باشد. برای این بازی به یک روبالشی یا هر کیسه‌ دیگری که درون آن پیدا نباشد، احتیاج داریم و چیزهای ساده و کوچکی که در خانه پیدا می‌شود. این بازی با دست کم دو نفر قابل اجرا است و با توجه به توانایی بچه‌ها، می‌تواند کمی سخت‌تر یا آسان‌تر برگزار شود. یک نفر باید اشیایی را انتخاب کند و توی رو بالشی یا کیسه بریزد. نفر مقابل باید دستش را توی کیسه ببرد و بدون دیدن و فقط با لمس کردن حدس بزند که چه چیزهایی پیدا می‌کند. این بازی ضمن سرگرم کردن بچه‌ها، می‌تواند به تقویت تمرکز آن‌ها هم کمک کند. بعضی چیزهایی که ما تا حالا توی کیسه ریخته‌ایم این‌ها بوده‌اند: حبه قند، رنده، شمع، مداد، کبریت، پنبه، گیره،  پسته، گیلاس، انگور، جوراب، موبایل.

خمیربازی

یکی از چیزهایی که از «کتی» روان‌شناس خیلی خوب و گفتاردرمان‌گر بچه‌ها یاد گرفتم، این است که خیلی وقت‌ها همین جریانِ درست کردنِ یک اسباب‌بازی در خانه خیلی لذت‌بخش‌تر از حاضری خریدن و به خانه آوردن آن است. توی کلاس‌های کتی، بچه‌ها همیشه خمیر را خودشان می‌سازند. توی همین اینترنت اگر گوگل کنیم، فرمول‌های زیادی برای درست کردن خمیر بازی پیدا می‌شود. ولی ما آن‌جا اصلا فرمول هم نداریم. معمولا آرد و نمک و آب و روغن را روی هم می‌ریزیم و به هم می‌زنیم و در لحظه حدس می‌زنیم چه چیزی باید اضافه کنیم که خمیر بهتر از آب در بیاید. خود بچه‌ها هم تازه گاهی نظر می‌دهند:

‫- به دست می‌چسبه، باید آرد بریزیم.

‫- کتی می‌شه یک کمی روغن بدی به من؟

‫- من سبز کم‌رنگ نمی‌خوام. چند قطره‌ دیگه رنگ بریزم؟

بعد خودشان با دست‌های کوچک‌شان خمیر را ورز می‌دهند و هر کدام از رنگی که دارند، کمی به بقیه هم می‌دهند تا هرکس سه، چهار رنگ خمیر داشته باشد. گاهی توی پروژه‌ خمیرسازی آن‌قدر هن و هن‌کنان ورز می‌دهند، می‌خندند و زحمت می‌کشند که در واقع بازی‌ آن ها می‌شود همین خمیر درست کردن و محصول را توی کیسه‌ در بسته می‌گذارند برای بعد.
در خانه با خمیر، ماکارونی و توت فرنگی، کیک یزدی درست می‌کنیم، رستوران می‌زنیم، مشتری هم می‌شویم. تزيين می‌کنیم و بعد هم بدون نگرانی از قاطی شدن رنگ‌ها با هم، بساط را جمع می‌کنیم تا دفعه‌ بعد که دوباره خودمان خمیر بسازیم.

همین ورز دادن، همین کم کم ریختنِ آرد و نمک، همین گرد کردن و تخت کردن، به بچه‌ها کمک می‌کند که تسلط بیش‌تری روی انگشت‌های خود پیدا کرده و ماهیچه‌های دست‌شان را تقویت کنند.

 لیست بازی‌ها و اسباب‌بازی‌های خانگی البته می‌تواند تا بی‌نهایت ادامه داشته باشد؛ می‌تواند وارد حیاط، آشپزخانه و حمام هم بشود. این که با هم‌دیگر مواد کیک را مخلوط کنیم، تخم مرغ بشکنیم، آرد را به مقدار لازم کنترل کنیم تا کافی و کم‌کم توی ظرف ریخته شود، شیر را توی پیمانه بریزیم و مرتب به فر سر بزنیم تا کیک بپزد، اگر بازی و یادگیری نیست، پس چیست؟ این که برگ‌های زرد را از باغچه جمع کنیم و توی سطل بریزیم، با آب‌پاش به گل‌ها آب بدهیم و گلدان‌های سبک را جا‌به‌جا کنیم و کنار هم بچینیم طوری که قشنگ‌تر به نظر برسند، اگر بازی و یادگیری نیست، پس چیست؟ این که با کفِ شامپویی که از روی سرمان توی حمام برمی‌داریم، شکل‌های جورواجور بسازیم هم حتماً بازی و یادگیری است. حتماً می‌شود خیلی چیزهای دیگر هم کشف کرد که تا حالا به فکر فرد دیگری نرسیده. خوب است آن‌ها را با هم در میان بگذاریم. کافی است گاهی فکر کنیم به جای این که بهترین کمک این باشد که بروند و بازی خودشان را بکنند، به ما ملحق شوند و جایی امن، توی آشپزخانه یا حیاط بازی کنند. نخود و لوبیاها را از هم جدا کنند تا تفیک کردن را تمرین کنند یا انگورهایی را که می‌خواهیم توی ژله بریزیم، با حوصله برایمان دانه کنند تا مهارت استفاده از دو دست‌شان تقویت شود و ماهیچه‌های دست‌ هم ورزش کنند و قوی شوند و شکر‌هایی را که پخش شده روی زمین، پیش از آمدنِ مورچه‌ها جارو کنند. مثال‌هایی از این قبیل زیادند. این‌طوری خیلی هم لازم نیست برای هر مهارتی و هدفی، کلی پول صرف کنیم و کمد‌ها و انباری‌ها را پر از انواع و اقسامِ اجناسی کنیم که خیلی زود بی‌استفاده می‌شوند و از چشم می‌افتند.

اساب‌بازی خیلی خوب است و خیلی هم لازم و مفید. حتماً برای بچه‌ها فراهم‌شان کنیم. این نوشته در مخالفت با خرید اسباب‌بازی نوشته نشده، اتفاقاً این متن، در ستایش اسباب‌بازی است. ولی اگر مثل من تصمیم گرفتید بخشی از این بودجه را جایی دیگر به بچه اختصاص بدهید، نگران نباشید چون بخش قابل توجهی از بازی و یادگیری و حتی تراپی برای تمام بچه‌ها می‌تواند توی خانه و در زندگی روزمره و بین همین لوازم ساده اتفاق بیفتد. در ضمن رابطه‌ شما را هم با ‌آن‌ها، صمیمی‌تر و نزدیک‌تر کند.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

جامعه مدنی

مورد عجيب سرقت از مسافران ايراني در فرودگاه استانبول

۸ آذر ۱۳۹۳
فیروزه رمضان‌زاده
خواندن در ۹ دقیقه
 مورد عجيب سرقت از مسافران ايراني در فرودگاه استانبول