close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

اندر شیعه بودن اینشتین

۱۷ اسفند ۱۳۹۲
بلاگ میهمان
خواندن در ۴ دقیقه
اندر  شیعه بودن اینشتین
اندر شیعه بودن اینشتین

همايون خيری

"... جايی بود به تمام معنی برای تعاملات مالی، اگر نگويم تجارت نخود و لوبيا!". اين شروع يکی از قسمت‌های کتاب خاطرات رضا منصوری، فيزيکدان برجسته ايرانی‌ست که چهار سال عهده‌دار معاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقيقات و فن‌آوری يا آنطور که خود او می‌نويسد "وزارت عتف" بوده است. جايی که منصوری توصيف می‌کند "مرکز تحقيقات علمی ايران" است که خطوط اصلی تحقيقات در دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی ايران را ترسیم می‌کند.

اندر  شیعه بودن اینشتین

کتاب برای پاسخ به اين سؤال نوشته شده که موانع رشد علمی ايران چيست و منصوری با دقتی که از یک فيزيکدان انتظار می‌رود اجزای ساختار سياستگذاری علمی ايران را می‌کاود؛ از نيروی اجرايی تا بودجه و اتاق‌های فکر. چهار سال برای توصيف موانع تحقيقاتی در آموزش عالی ايران زمان زيادی نيست و در نتيجه می‌توان حدس زد که آنچه منصوری در کتاب خود توضيح داده بيش از همه شبیه به نشانی دادن برای شناخت یک منطقه با تعداد زيادی خانه و مغازه و زيرزمين و کوچه و پسکوچه است.

اما در توصیف منطقه می‌توانيم از قلم نويسنده دريابيم که صاحب هر خانه تا هر جا که مايل بوده به ساخت و ساز خود تا درون خيابان‌ها هم ادامه داده و به اين هم بسنده نکرده، از ساخت در ارتفاع و زيرزمين مضايقه نکرده و در کنار همه اين‌ها درهای خانه‌ها کوچکند و پنجره‌ای هم در کار نيست "مثلا اين مرکز تعداد زيادی ميکروسکوپ خريداری کرده بود از يک مدل و از يک شرکت که معلوم نبود برای چه". در واقع تا نتوانيد به هر زحمت وارد يکی از خانه‌ها بشويد از ماوقع ساز و کار امور و آدم‌های درون آن باخبر نمی‌شويد.

رضا منصوری که در کتاب خود تلاش می‌کند به اين سؤال نيز پاسخ دهد که چگونه می‌شود از چنبره عقب‌افتادگی خلاص شد می‌گويد "مصادره احساسات مذهبی، ملی، و عاطفی در کشور" تبدیل به راهی برای جبران عقب‌ماندگی علمی شده است. منصوری می‌‌نويسد "نگاه و بينش متعارف در جامعه توسعه نيافته ما منجر به ظهور رفتارهایی می‌شود که اکثرا نابود کننده يا تضعيف کننده جوانه‌های رشدپذيرند".

رفتارهايی که منصوری به آن اشاره می‌کند حرف‌های مردم عادی کوچه و بازار نيست و مشکل از همينجا شروع می‌شود. "... يک خانم دبيری چند وقت پيش با من تماس گرفت که آقای فلانی ما در مدرسه‌مون يک دختربچه 16 ساله کلاس سوم دبيرستان رشته رياضی- فيزيک، اومده ميگه خانم دبير من توی خونه‌مون انرژی هسته‌ای رو کشف کردم. اينو يه کاريش بکن ... نشستند جلسه گذاشتند اين دخترخانم رو دعوت کردند پرس و جو. ديدن درست ميگه ... واقعا انرژی هسته‌ای توليد کرده. که خوب الان برداشتند بردند اونجا و بلاخره يه دانشمند هسته‌ای شده ديگه...". محمود احمدی‌نژاد، رئيس دولت هشت ساله‌ای که در ايران بر سر قدرت بود، گوينده اين جملات بود.

اما اين فقط احمدی‌نژاد نيست. محمدمهدی زاهدی، وزير علوم، تحقيقات و فن‌آوری دولت احمدی‌نژاد، هم عنوان "مرد علمی سال" را يدک می‌کشيد، عنوانی که در دولت محمد خاتمی بر بی‌اعتباری آن مهر تايید زده بودند. و البته اين هر دو تنها نيستند. همين روزها محمدرضا مهدوی کنی، رئيس مجلس خبرگان رهبری، هم به جمع مبلغان توسعه‌نيافتگی اضافه شده است.   

مهدوی کنی از گرويدن اينشتين به مذهب تشيع و طرفداری او از امام صادق، ششمين رهبر مذهبی شيعيان، می‌گويد و در ادامه از پيشرو بودن روايات و احاديث اسلامی بر کشفيات دنيای فيزیک مدرن پرده‌برداری می‌کند. نکته قابل توجه اين است که نهادی که مهدوی کنی رياست آن را بعهده دارد از جنبه اجرايی قادر به خلع رهبر بعنوان بالاترين مقام حکومتی ايران است و ناگفته پيداست که شئونات اداری چنين مقامی می‌بايست صاحب آن مقام را از گفتن سخنان بی‌پايه دور نگه دارد. 

آنچه که پيشتر رضا منصوری در واکاوی بحران مديريت علمی ايران در کتاب خود درباره آن هشدار داده بود تقویت و ايجاد بستر برای انتشار سخنانی از جنس گفته‌های مهدوی کنی‌ست. در واقع آن‌هايی که به خيال‌پردازی‌های مهدوی‌ کنی درباره اينشتين مدد می‌رسانند دانشگرانی هستند که "با سوء استفاده از احساسات مديران کشور اسلامی ادعای ناسوتی بودن علوم مدرن را می‌کنند که براحتی پذیرفته می‌شود و از اين طريق اعتبار سياسی کسب می‌کنند".

منصوری می‌نويسد معاون پژوهشی پيشين وزات علوم در جلسه‌ای از ارسال مقاله‌ای توسط محمد عبدالسلام (فيزيکدان برنده جايزه نوبل) به يکی از نشريات دانشگاهی ايران خبر می‌دهد. اما خبر مسرت‌بخش ارتقاء سطح علمی نشريه دانشگاهی پشت پرده جذاب‌تری پيدا می‌کند. سردبير مجله در جريان ديداری در راه پله‌های مرکز تحقيقات فيزيک نظری در ایتاليا از عبدالسلام درخواست می‌کند مقاله‌ای برای نشريه‌اش ارسال کند. عبدالسلام برای از سر باز کردن درخواست، موضوع را حواله منشی‌اش می‌کند. بعد از پيگيری‌های متعدد چندی بعد منشی به روش "ببر و بچسب" از تکه‌هایی از چند نوشته عبدالسلام مقاله‌ای برای نشريه می‌سازد و برای سردبير ارسال می‌کند. مقاله با نام عبدالسلام منتشر می‌شود و خبر بهجت اثر همکاری برنده جايزه نوبل با نشريه دانشگاهی ايران در وزارت علوم گرامی داشته می‌شود.

کسی نمی‌داند، يا اگر بداند برملا نخواهد کرد، که آيا کتابی که مهدوی کنی درباره شیعه شدن اينشتين به آن اشاره کرده بود با همين روش "ببر و بچسب" ساخته شده يا اين که رئيس مجلس خبرگان رهبری اصولا برای مزين کردن دوره رياست خود بر اين مجلس لازم ديده است اشاره‌ای به آشنايی خود با فيزيک مدرن هم داشته باشد. هر چه هست ايشان از زمان ارائه اين سخنرانی می‌تواند خود را نشسته بر همان کرسی علمی فرض کند که محمود احمدی‌نژاد و وزير علومش تاجدارانش هستند. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

زنان

کنترل پوشش زنان در دانشگاه‌ها و مجامع عمومی

۱۷ اسفند ۱۳۹۲
شیما شهرابی
خواندن در ۵ دقیقه
کنترل پوشش زنان در دانشگاه‌ها و مجامع عمومی