close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

فعالیت مدنی در ایران و مسئولیت والدین در برابر کودک

۱۴ فروردین ۱۳۹۵
بلاگ میهمان
خواندن در ۴ دقیقه
فعالیت مدنی در ایران و مسئولیت والدین در برابر کودک
فعالیت مدنی در ایران و مسئولیت والدین در برابر کودک

حامد فرمند
 
گزارش ایران وایر از شرایط آزیتا رفیع زاده و پیمان کوشک باغی به موقعیت فرزندشان، بشیر، می‌پردازد که با زندانی شدن والدین‌ش که به دلیل همکاری‌شان با موسسه عالی آموزشی بهاییان دستگیر شده‌اند، هر دو والدش را در زندان دارد و نزد خانواده‌ای به صورت موقت سرپرستی می‌شود. محور اصلی این گزارش، بی توجهی سیستم قضایی جمهوری اسلامی به نیازهای کودک و نادیده گرفتن شرایط این کودک شش ساله است. نقد من اما به مسئولیت والدین در برابر فرزندشان است. برای روشن شدن نقدم، نکته‌هایی را به صورت خلاصه در زیر آورده‌ام:

۱) همان اندازه که حق انتخاب مذهب و دین، حق تحصیل و حقوق شهروندی باید برای همه محترم شمرده شود، حق تلاش برای دستیابی به این حقوق هم قابل احترام و محفوظ است. تلاش امثال آزیتا و پیمان که پایدارانه برای تحقق این حق گام برداشتند، قابل تقدیر هم هست. 

۲) قطعا این حق شامل تمام افراد، مجرد و متاهل، مرد و زن، دارای فرزند یا بدون فرزند می‌شود. شخصا منتقد کسانی‌ام که فعالان مدنی را از بچه‌دار شدن یا افراد دارای فرزند را از فعالیت مدنی برحذر می‌دارند. 

۳) سوالی که در مورد والدین فعال مدنی، اجتماعی یا سیاسی -همانند هر گروه دیگری که فرزند دارد- مطرح است این نیست که چرا وارد فعالیت‌های پر خطر شده‌اند. سوال تنها و تنها می‌تواند از میزان مسئولیت پذیری‌شان در برابر فرزندشان باشد. 

مسئولیت پذیری در برابر فرزند قرار نیست به بی عملی و انفعال بیانجامد. همان‌قدر که از والدین شاغل انتظار می‌رود تا مسئولانه شرایط رشد و تربیت سالم کودک خود را فراهم کنند، از فعالان مدنی نیز همین اندازه و بیشتر انتظار مسئولیت پذیری در برابر کودکان‌شان می‌رود. 

۴) وقتی صحبت از مسئولیت در برابر رشد و تربیت سالم کودک می‌شود، تمام ملاحظات در مورد شرایط فعالیت مدنی در ایران هم در آن لحاظ شده است. 

درحالی که زیرساخت‌های قانونی و عملی برای اشتغال والدین به خصوص مادران در ایران و داشتن ارتباط سالم و مداوم با فرزندشان به دلیل فعالیت حرفه‌ای هنوز کاملا محیا نیست، از هیچ پدر-مادری انتظار نداریم مشکلات عاطفی، روانی و جسمی پیش آمده برای کودکان‌شان در زمان اشتغال‌شان به کار را بر گردن قوانین غیر منعطف، نامتعادل و نامناسب بیاندازند. در عین حال همچنان جا برای اعتراض به این شرایط و تلاش و اقدام برای تغییر آن نیز وجود دارد. 

۵) وقتی به قوانین مرتبط با والدین زندانی، مانند داشتن حق ملاقات، در نظر گرفتن ملاحظات در زمان دستگیری، ملاقات و آزادی برای افراد دارای فرزند و داشتن حق ارتباط مداوم علاوه بر ملاقات با کودک به طور عمومی و به خصوص برای زنان زندانی دارای فرزند صحبت می‌کنیم، تنها به حقوق کودک اشاره نمی‌کنیم و حقوق مسلم و پذیرفته انسانی برای زندانیان را هم در نظر داریم. پس اعتراض به شکل برخورد با کودک فرد زندانی از سوی فعالان مدنی یا والدین زندانی شده، نقد اعتراض‌شان به حقوق مسلم و لازم یک زندانی نیست. نقد نگاه مسئولانه‌شان در برابر کودک است. 

۶) حتی اگر اعتراض والدین زندانی شده بشیر را در قالب اعتراض به حقوق یک زندانی از یک سو و به حقوق شهروند مسئول از سوی دیگر قلمداد کنیم، شکل به میان کشیده شدن پای کودک،‌ روش مسئولانه‌ای تلقی نمی‌شود. 

آزیتا و جمعی از زنان زندانی اوین به درستی و به حق بر شکل دستگیری پیمان تاکید کرده‌اند. این شکل از دستگیری، بدون داشتن امکان خداحافظی از کودک، بدون احظاریه و بدون آمادگی، تنها به خاطر رعایت شرایط کودک مورد اعتراض نیست. طبق قوانین رسمی نظام قضایی جمهوری اسلامی که البته جزو قوانین اساسی نظام‌های قضایی یک جامعه رشد یافته محسوب می‌شود، دستگیری ساز و کاری دارد که شکل دستگیری پیمان با آن سازو کار و قواعد همخوانی ندارد.

اما نقد من به بخش اصلی گزارش و نوع نگاه والدین کودک به بشیر است. در حالی که در تمام مدت فعالیت مدنی، آزیتا و پیمان با علم به شرایط سختگیرانه و بدون ترحم جمهوری اسلامی نسبت به بهاییان، به فعالیت خود ادامه دادند، طرح موضوع نیازهای عاطفی و روحی کودک و لزوم حضور لااقل یکی از والدین بیرون از زندان بعد از دستگیری آزیتا و انتظار برای دستگیری پیمان، انداختن تمام بار مسئولیت بر دوش حکومتی است که نشان داده در شرایط عادی و برای کودکان والدین ظاهرا شهروند اول هم چندان حقوق دقیقی قایل نیست و هنوز بسیاری از ملاحظات را نادیده می‌گیرد. 

۷) شاید به این نگاه من معترض شوید که باید شرایط مادرزندانی را در نظر گرفت و احساس و عاطفه او را هم لحاظ کرد. 
اما نه آزیتا و پیمان اولین والدین زندانی در نظام قضایی جمهوری اسلامی‌اند و نه با شرایطی که شاهدش هستیم، آخرینش خواهند بود. از سوی دیگر این نگاه، تنها از سوی والدین زندانی نیست که منتشر می‌شود. برخی دیگر از فعالان مدنی ما نیز این نگاه را بازنشر می‌کنند یا با نوع گفتار و نوشتار و کردارشان آن‌ را ترویج. از طرف دیگر، نمی‌توان تنها به نیازها و عواطف و احساس مادر (والد) زندانی توجه کرد و حقوق و نیازهای کودک را نادیده گرفت. به اعتقاد من با این نوع نگاه که متاسفانه نگاه رایجی است، حقوق کودک از سوی فعالان مدنی ما نیز نادیده گرفته می‌شود.

پ.ن: از ابتدا تا انتهای نقدم از نوشته ایران وایر به عنوان«گزارش» یاد کردم. اما این اشاره تنها برای ارجاع دادن به مرجعی بود که نظرات آزیتا رفیع زاده را منعکس می‌کرد. و الا ماهرخ غلامحسین پور مثل همیشه بی واسطه و با دقت سراغ موضوعی رفته که از نظر عاطفی و احساسی نیز نویسنده آن را درگیر خود می‌کند و البته گزارش کاملی هم نوشته.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

تغییرات اقلیمی؛ تفاوت آنها با ما

۱۳ فروردین ۱۳۹۵
زمین ما - سام خسروی‌فرد
خواندن در ۴ دقیقه
تغییرات اقلیمی؛ تفاوت آنها با ما