close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

مسجد سلیمان؛ بوی نفت، فقر و خودکشی

۷ دی ۱۳۹۳
نعیمه دوستدار
خواندن در ۵ دقیقه
مسجد سلیمان؛ بوی نفت، فقر و خودکشی

سرخط خبرهای مسجد سلیمان، در استان خوزستان با خودکشی آغاز می‌شود، جوانی ۲۵ ساله خود را به دار آویخته یا دیگری خود را با بنزین آتش زده و حتی یک هوادار تیم نفت مسجد سلیمان هم به دنیال ناامیدی و افسردگی، خودسوزی کرده است.

بر اساس گزارش های رسانه ای، در دو سال اخیر، آمار خودکشی در شهرستان مسجدسلیمان بالا رفته است.27  ارديبهشت امسال، یک زن معلم با چادر خود را به دار آویخت. در همان هفته، چند خودکشی در این شهر نفت‌خیز رخ داد. یک وکیل پایه یک دادگستری که با طناب خود را به دار آویخت و یک دختر هجده ساله که تعداد زیادی قرص خورده بود، از جمله قربانیان آن هفته بودند.

جمعه ۵ دی‌ماه ۱۳۹۳ بار دیگر اخبار نگران‌کننده‌ای درباره آمار خودکشی در مسجدسلیمان منتشر شد. احمد نیامدپور، معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد واحد مسجدسیلمان از اختصاص اعتباری تا سقف ۲۰ میلیون تومان برای بررسی وضعیت خودکشی در مسجدسلیمان خبر داد. او گفت یک کارگروه تخصصی متشکل از استادان متخصص در زمینه جامعه شناسی و روانشناسی تشکیل شده تا با همکاری یک نماینده از بهزیستی وضعیت خودکشی را در این شهر بررسی کنند.

 پیش از این رییس دادگستری مسجدسلیمان هم نسبت به سیر صعودی خودکشی در این شهرستان هشدار داده بود. خبرگزاری ایسنا، از قول پیمان چعباوی، رییس دادگستری این استان نوشت که اقدام به خودکشی در این شهرستان در میان زنان و جوانان رایج شده که این مساله زنگ خطری به حساب می‌آید.

آمارهایی که جسته و گریخته در سایت‌های محلی منتشر شده نشان می‌دهد موضوع ریشه دارتر است. در سال ۸۹، حدود ۲۶۰ اقدام به خودکشی در این شهر ثبت شده که از این تعداد ۱۰۸ نفر مرد و ۱۵۲ نفر زن بوده‌اند و ۱۳ نفر  موفق به خودکشی شده‌اند. در سال ۹۰، ۳۳۱ نفر اقدام به خودکشی گزارش شده که ۱۹۸ نفر مرد و ۱۳۱ نفر زن بوده‌اند و ۱۲ نفر از این آمار خودکشی موفق انجام داده اند. این آمار در سال ۹۱ با ۱۲ خودکشی موفق ادامه پیدا کرده است. افرادی که دست به خودکشی زده‌اند، افسردگی، بیکاری، اعتیاد، مشکلات اقتصادی و خانوادگی را به عنوان دلایل خود ذکر کرده‌اند. ۶۳ درصد آنها مجرد و ۳۷ درصد متاهل بوده‌اند. به نظر می‌رسد آمار خودکشی‌ها در این شهر در فصل تابستان بیشتر بوده و در زمستان کمتر. در میان آنها از همه قشر و گروهی بوده: جوانان بیکار، زنان خانه‌دار و کارمند، معلم، دانش آموز و سرباز.

محمد، 46 ساله، ساکن مسجد سلیمان، در گفت و گو با ایران وایر بیکاری و افسردگی را عامل اصلی خودکشی جوانان این شهر می‌داند: «تصور کنید جوانان چه آینده‌ای پیش روی خود می‌بینند. هر روز به آیینه نگاه می‌کنند و می‌بینند که دارند پیر می‌شوند اما هیچ قدمی در زندگی برنداشته‌اند. نه تحصیل، نه کار درست و حسابی نه ازدواج. پاتوق‌شان کافه و قهوه‌خانه و سر کوچه‌هاست. این شهر سیلی خورده و فراموش شده است. همه افسرده‌اند و افسردگی خاص جوانان نیست. هم سن و سال‌های من هم همین وضع را دارند. غروب‌ها دور هم جمع می‌شویم و فقط حرف می‌زنیم. از دست کسی کاری بر نمی‌آید. بچه‌ها هم می‌روند و سیاسی می‌شوند و عضو این گروه و آن گروه. خیلی‌ها از مرز فرار می‌کنند تا به قول خودشان با این وضعیت مبارزه کنند.»

نسرین، 35 ساله، معلم این شهر است. او خودش دختر یکی از اقوام را می‌شناسد که تا حالا سه بار دست به خودکشی زده ولی موفق نشده است: «وضعیت زنان در این شهر خیلی بد است. من هم اگر در شرایط این زنان بودم، طاقت نمی‌آوردم. اکثرشان از سمت خانواده محدود می‌شوند. هیچ تفریح و سرگرمی ندارند. خشونت خانگی رواج دارد و ازدواج ناموفق زیاد است. دختر یکی از بستگان ما یک بار نامزد کرد و ماند توی خانه پدرش. صبح تا شب توی خانه است و برادرها رویش دست بلند می‌کنند و حق بیرون رفتن ندارد. هنوز به من می‌گوید اگر بتواند باز هم خودش را می‌کشد.»

او می‌گوید این تازه وضعیت زنان مجرد است و متاهلان وضعیت بدتری دارند. به اعتقاد نسرین، فرهنگ سنتی زندگی زنان این منطقه را دشوار کرده: «زنی که شوهر بیکار دارد، با بچه‌هایی که گرسنه‌اند و هزار نیاز دارند، در عین حال در خانه کتک می‌خورد، چه سرنوشتی می‌تواند داشته باشد؟»

او به خودسوزی به عنوان یکی از روش‌های مرسوم در خودکشی زنان این منطقه اشاره می‌کند: «این روش بسیار خشن، در واقع راهی است که فرد مایوس نهایت خشم خودش را از جامعه‌ که او را از همه حقوق محروم کرده نشان بدهد. اما افسوس که خبر این نوع خودکشی‌ها حتی در بین خانواده و اقوام هم سرپوش گذاشته می‌شود و جزو اخبار محرمانه کشوری می‌ماند.»

بیشتر تحلیلگران عوارض پس از جنگ، فقر و بیکاری گسترده در شهر مسجدسلیمان را عامل اصلی گسترش آسیب‌های اجتماعی در این شهر عنوان کرده‌اند. در سال 1392، نرخ بیکاری رسمی در این شهر 43 درصد اعلام شد و این شهر براساس آمار رسمی و دولتی، بعد از جوانرود کردستان و قبل از سراوان بلوچستان، در رتبه دوم بیکاری در ایران قرار گرفت.  آمار تکان دهنده بیکاری در این شهر در حالی اعلام می‌شود که مسجدسلیمان منابع عظیم نفت و گاز دارد و به‌عنوان «پایتخت نفتی ایران در یکصد سال اخیر» شناخته می‌شود. سه سد بزرگ و یک  نیروگاه دو هزار مگاواتی با ظرفیت تولید 6 هزار مگاوات برق در این شهر وجود دارد. با وجود این منابع، هوشمند صفایی، مدیرکل رفاه اجتماعی استانداری خوزستان، روز اول آذر امسال، آمار بیکاری را در مسجدسلیمان بیش از ۴۰ درصد اعلام کرد که در کل استان خوزستان بالاترین آمار است.

یک طلبه ساکن مسجد سلمان، در وبلاگ شخصی خود این شهر را «شهر مردگان» توصیف کرده و نوشته است: «شهر از نظر آب و برق در مضیقه است. در مناطقی از شهر در هر 48 ساعت، 2 ساعت آب با کیفیت بسیار نازل و غیر بهداشتی وصل می‌شود. در حومه شهر، روستاهایی هستند که جریان برق ورودی به کل روستا تک فاز است و در گرمای بالای 50 درجه امکان روشن کردن یک کولر هم نیست. اهالی روستا مجبور هستند وسیله‌ای تهیه کرده صبح‌ها به جای دیگری بروند و شب‌ها باز گردند. دیدن صحنه ای که در آن پیرمرد 70 ساله از فرط گرما گریه می‌کند، واقعا دردناک است.»

در سایر نوشته های وبلاگی و فضای مجازی هم می شود چنین صحنه هایی را رصد کرد، صحنه های که بوی فقر می دهند، بوی نفت هم می دهند، بوی خودکشی هم.

ثبت نظر

بلاگ

تجربه ای نزدیک به مرگ

۷ دی ۱۳۹۳
شراگیم زند
خواندن در ۴ دقیقه
تجربه ای نزدیک به مرگ