close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
اجتماعی

تیشه طلاق و اعتیاد بر ریشه خانواده ایرانی

۱۳ بهمن ۱۳۹۳
منصوره فراهانی
خواندن در ۵ دقیقه
تیشه طلاق و اعتیاد بر ریشه خانواده ایرانی
تیشه طلاق و اعتیاد بر ریشه خانواده ایرانی

زمان کودکی ما، دهه ۶۰ و ۷۰، کمتر کودکی را می دیدی که بچه طلاق باشد و بیشتر طلاق و اعتیاد داستان فیلم های عبرت آموزی همچون «آیینه عبرت» بود. شاید کسی فکر نمی کرد تنها با گذشت دو دهه رشد طلاق و اعتیاد در ایران  به یکی از اصلی ترین مشکلات این جامعه تبدیل شود. 

اگر چه در زمان پدر ها و مادرهای ما، خیلی از  افراد از مطرح کردن بحث طلاق احساس شرم می کردند و همیشه بحث های مربوط به طلاق مخفیانه و با احتیاط مطرح می شد، اما امروزه به وضوح مسولان کشور که همواره همه مشکلات را سانسور می کنند، در مورد شیوع و گسترش این دو پدیده هشدار می دهند و همه ما حداقل یک نفر یا دونفر در نزدیکی خود داریم که  طلاق  را تجربه کرده باشند. 

البته فقط تابوی طلاق نیست که در جامعه ایرانی شکسته شده، بلکه اعتیاد نیز در رقابتی تنگاتنگ با طلاق در حال رشد  در بین جوانان ایرانی است و اگر زمانی اعتیاد مشکل شخصی به حساب می آمد، اما امروزه به مشکل اجتماعی و خانوادگی تبدیل شده است و تیشه بر ریشه بسیاری از خانواده های ایرانی زده است. 

اعتیاد و طلاق دو معضل بزرگ جامعه ایرانی بی ربط به هم نیستند. به طوری که بسیاری به دلیل مشکل اعتیاد  جدا می شوند و برخی هم به دلیل افسردگی های بعد از طلاق به مواد مخدر روی می آورند.

آمار و اطلاعات سازمان ثبت احوال ایران  نشان می دهد که رشد طلاق در ایران همواره با صعود همراه بوده و هر سال میزان طلاق بیش از سال قبل می شود. 

بر اساس این آمار تا پایان ماه آبان ماه جاری (۹۳)، ۱۰۳ هزار و ۳۰۲ زوج ایرانی از هم جدا شده اند، به طوری که این آمار نشان می دهد تعداد طلاق در سال ۱۳۹۲ حدود ۱۵۵ هزار و ۳۷۰ مورد و در سال ۱۳۹۰ بیش از ۱۴۲ هزار و ۸۰۰ واقعه بوده است. این در حالی است که در سال ۱۳۷۸ میزان طلاق در ایران ۵۷ هزار مورد بوده است. بنابراین می توان گفت آمار طلاق در پانزده سال اخیر حدود سه برابر شده است. 

اگرچه طلاق راهی برای پایان دادن زندگی ناخوشایند است،‌ اما به طور کلی جدایی دو نفر که زمانی همدیگر را دوست داشتند،‌ خوشایند نیست و اگر این پایان عوامل دیگر بیرونی دیگری هم داشته باشد، مسلما این جدایی دردناکتر می شود و اگر این زوج فرزندی هم داشته باشند، طلاق و زندگی پس از آن با پیچیدگی های بیشتری روبرو خواهد شد. 

گزارش های رسانه های داخلی ایران نشان می دهد که اعتیاد امروزه به اصلی ترین دلیل طلاق ها تبدیل شده و بیش از نیمی از طلاق ها به دلیل اعتیاد به مواد مخدر  (حدود ۵۵ درصد) است. 

زندگی کردن با یک فرد معتاد سختی های بسیاری به همراه دارد. فرد معتاد همانند یک فرد بیمار است که خود و خانواده و اطرافیانش را تحت تاثیر قرار می دهد. نمی توان گفت یک فرد معتاد تنها زندگی خودش را نابود می کند، بلکه باید گفت یک معتاد خانواده اش را می تواند به قهقراه ببرد و نابود کند. 

مریم زن جوان ۳۸ ساله ای که است که درخواست طلاق به دادگاه داده است،‌ او می گوید: پنج سال است که به شوهرم کمک می کنم تا اعتیادش را ترک کند، اما موفق نشده ام و دیگر تحمل بدرفتاری هایش را ندارم. او مرا برای هر چیز کوچکی کتک می زند و جلوی پسر سه ساله ام من را به باد فحش و ناسزا می گیرد. در این مدت خیلی سعی کردم به خاطر پسرم به زندگی ادامه دهم،‌اما تحملش برای من غیر ممکن است. 

همسر مریم حدود یکسال است که کارش را نیز از دست داده و خانه نشین شده است و با شرایطی که دارد نمی تواند کار پیدا کند. 

ریحان زن جوان دیگری که بعد از تلاش های مکرر و ناموفق برای ترک دادن همسرش، خودش روی به مواد مخدر آورد تا همراه او شود و هم اکنون به دلیل قاچاق مواد مخدر در زندان به سر می برد، می گوید که اوایل چون درآمد خوبی داشتند می توانستند مواد مخدر مورد نیاز خودشان را تامین کنند،‌ اما بعد از مدتی که شرایط مالی آن ها بد شد و همسرش کارش را از دست داد، به فروش مواد مخدر روی آوردند و سرانجامشان به زندان ختم شد. 

شاید زندگی با فرد معتاد در اوایل راه سخت به نظر نرسد، اما به تدریج با افزایش میزان اعتیاد فرد به مواد مخدر رفتارهای او تغییر می کند، پرخاشگر می شود، دروغ می گوید، بیمار می شود و بیمارگونه رفتار می کند، از خانه دزدی می کند و در مواردی خشونت های جدی از خود نشان می دهد. به طوری که در خبرها شنیده می شود که برخی از قتل های خانوادگی نیز به دلیل اعتیاد رخ داده است و فرد معتاد همسر یا فرزندش را به قتل رسانده است. 

داستان هایی از این قبیل برای همسران افراد معتاد بسیار فراوان است و حتی در دادگاه های خانواده ایران مردانی دیده می شوند که به دلیل اعتیاد همسرشان درخواست طلاق داده اند. این به این معنا است که دیگر اعتیاد مخصوص مردها در ایران نیست و این معضل اجتماعی زنان ایرانی را نیز درگیر خود کرده است. آمارها نشان می دهد که ۶۳ درصد معتادان در ایران متاهل هستند و بیش از ۹ درصد معتادان را زنان تشکیل می دهند که ۶۳ درصد از این زنان معتاد، متاهل هستند. 

در مورد علل گرایش افراد به مواد مخدر نظریه های مختلفی از جمله فقر، ناراحتی و افسردگی روحی، زندگی در محلات آلوده، نداشتن سیستم آموزشی مناسب، بیکاری، در دسترس بودن مواد مخدر، نگرش مثبت به اعتیاد، ضعف در اجرای قوانین،‌ سودآوری قاچاق مواد مخدر و غیره مطرح شده است. می توان به طور کل مجموعه ای از مواردی که ذکر شد را عوامل اصلی رشد اعتیاد در جامعه ایرانی دانست. 

به گفته رحمانی فضلی وزیر کشور ایران، هم اکنون یک میلیون و سیصد هزار نفر معتاد (تقریبا ۲و نیم درصد جمعیت) در این کشور وجود دارند که ۵۲ درصد جمعیت معتادان را متاهلان تشکیل می دهند. اگر هر معتاد دو فرزند داشته باشد، تعداد کودکانی که والدین معتاد دارند حدود یک میلیون و چهار صد هزار نفر می شود که در مدار بعدی وارد چرخه اعتیاد خواهند شد. 

با در نظر گرفتن این فرضیه می توان گفت که بیش از ۵ میلیون نفر در ایران گرفتار اعتیاد هستند و با توجه به آفات و مضراتی که اعتیاد می تواند برای یک خانواده داشته باشد، باید گفت که اعتیاد خانواده های ایرانی را که از اصلی ترین بنیان های جامعه هستند، به طور جدی برای نابودی هدف قرار داده است.

ثبت نظر

تصویری

منتخب تیترهای روزنامه‌های امروز ۱۳ بهمن ماه

۱۳ بهمن ۱۳۹۳
منتخب تیترهای روزنامه‌های امروز ۱۳ بهمن ماه