close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

ستاره ها در آسمان سینمای ایران؛ بخش چهارم: خاموشی ستارگان

۳۱ مرداد ۱۳۹۳
پرویز جاهد
خواندن در ۶ دقیقه
مهدی باقری بیگی و پروین دخت یزدانیان در قصه‌های مجید
مهدی باقری بیگی و پروین دخت یزدانیان در قصه‌های مجید
پوستر فیلم دونده
پوستر فیلم دونده
نمایی از فیلم دونده ساخته امیر نادری
نمایی از فیلم دونده ساخته امیر نادری
نمایی از فیلم خانه دوست کجاست ساخته عباس کیارستمی
نمایی از فیلم خانه دوست کجاست ساخته عباس کیارستمی
فریما فرجامی در فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی
فریما فرجامی در فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی
نمایی از فیلم باشو غریبه‌ای کوچک ساخته بهرام بیضایی
نمایی از فیلم باشو غریبه‌ای کوچک ساخته بهرام بیضایی
نمایی از فیلم باشو غریبه‌ای کوچک ساخته بهرام بیضایی
نمایی از فیلم باشو غریبه‌ای کوچک ساخته بهرام بیضایی
پوستر فیلم برزخی‌ها
پوستر فیلم برزخی‌ها
پشت صحنه فیلم برزخی‌ها
پشت صحنه فیلم برزخی‌ها

مهم ترین ویژگی فیلم های ایرانی سال های اولیۀ بعد از انقلاب، حذف زنان و ستاره سالاری بود. در بیشتر فیلم های ساخته شده در سال های اولیه انقلاب، زن غایب است و فضای فیلم، فضایی کاملاً مردانه است، چرا که به خاطر جّو انقلابی جامعه و وقوع جنگ و به دنبال آن غالب شدن ژانر فیلم های جنگی، انقلابی و سیاسی، عملاً زنان، جایی در این نوع روایت های سینمایی از انقلاب و جنگ نداشتند. از سوی دیگر سینماگر و تهیه کنندۀ ایرانی هنوز تکلیفش با زن در سینما روشن نبود و نمی دانست در به تصویر کشیدن زنان، چگونه باید عمل کند که با ضوابط اسلامی و سانسور سینمایی مطابق باشد، از این رو ترجیح می داد که داستان فیلمش را به شکلی بنویسد که نیازی به حضور زن در آن نباشد. در غیبت زنان، سینمای ایران به انحصار مردان و قصه هایی با جوهر مردانه درآمد که زنان در آن تنها نقش هایی حاشیه ای داشته و مجبور بودند همه جا حتی در فضای خلوت خانه ها و در کنار خانواده شان، خود را بپوشانند و یا با مانتو و روسری همراه شوهرشان به رختخواب بروند.

بنابراین در سینمایی که حتی از نمایش تصویر واقع گرایانۀ زنان در یستوی خانه ها هم اکراه داشت، و زن مجبور بود تمام زیبایی ها و اندام جنسی زنانه اش را زیر مانتوهای گشاد یا چادر پنهان کند، ستاره بودن چه معنایی می توانست داشته باشد. در واقع با حذف همۀ زمینه های بروز و رشد ستاره ها در سینمای ایران، چه از نظر اقتصادی و چه از نظر روایتی، جنسی و زیبایی شناسی، سینمای ایران عملاً از وجود ستاره های زن محروم شد. این گونه بود که بسیاری از بازیگران زن سینمای قبل از انقلاب ایران نه تنها از فعالیت در سینما منع شدند بلکه به خاطر کارنامۀ سینمایی و فعالیت های گذشته شان به دادگاه های انقلاب فراخوانده شدند. برخی از آنها نیز ناامید از ادامه فعالیت در سینمای ایران، رفتن را بر ماندن ترجیح داده و به کشورهای دیگر مهاجرت کردند. این محرومیت، تنها برای ستارگان زن نبود بلکه شامل مردان بازیگر نیز بود.  

در چنین فضایی، ساخته شدن فیلم برزخی ها در سال 1361 با شرکت تعدادی از ستارگان محبوب سینمای پیش از انقلاب ایران مثل فردین، ایرج قادری و ناصر ملک مطیعی جنجال زیادی به پا کرد و با مخالفت شدید نیروهای حزب اللهی روبرو شد. با این حال به رغم این مخالفت ها، برزخی ها با استقبال وسیع مردم مواجه شد و به فروش قابل توجهی دست یافت. موفقیت تجاری برزخی ها و استقبال تماشاگران از آن، نشان می داد که ستارگان قدیمی هنوز در نزد عامۀ تماشاگر ایرانی محبوبیت دارد و انقلاب باعث فراموشی آنها نشده است و همین عامل اصلی نگرانی نیروهای تندرو و حزب اللهی بود. برزخی ها، تکلیف سینمای ایران را با ستاره ها و ستاره سالاری روشن کرد. دیگر عصر ستاره ها به سر آمده و نور آنها بی فروغ شد. اسماعیل فدایی، نماینده مجلس آن دوره و عضو کمیسیون ارشاد اسلامی مجلس، در مخالفت با فعالیت ستاره های پیش از انقلاب در سینمای ایران گفت: « بازیگران و فیلمسازان گذشته، واقعا خیانت شان، جنایت شان، کثافت کاری هایشان و فساد کاری هایشان در اجتماع بوده و نه تنها نباید روی پرده بیایند بلکه می بایست این ها را از همان روز اول بگیرند و محاکمه کنند. به دنبال آن، عرصه برای فعالیت این بازیگران بسیار تنگ شد و جز تعداد بسیار معدودی، اغلب بازیگران مطرح زن و مرد پیش از انقلاب از جمله فردین، بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی، ایرج قادری، از بازی در فیلم ها منع شدند. به این ترتیب سیاست پرهیز از ستاره سالاری، به حذف اکثر بازیگران زن و مرد جوان پیش از انقلاب انجامید و تنها به حضور برخی بازیگران مرد و زن از نسل قدیمی تر مثل مهری ودادیان، مهین شهابی، جمشید مشایخی، جمیلۀ شیخی، علی نصیریان، نادره، داوود رشیدی و عزت الله انتظامی که بیشتر سابقه تئاتری داشتند، رضایت داد. در این میان، ادامۀ فعالیت بازیگران زنی مثل فخری خوروش و پروانه معصومی یک استثنا بود؛ بازیگرانی که از دل سینمای موج نو آمده بودند و از دید مسئولان قضایی، پروندۀ آنها «پاک» تر از بقیۀ ستارگان زن سینمای پیش از انقلاب بود.

در غیاب ستارگان مرد و زن، کودکان جای آنها را گرفتند و به ستارگان سینمای ایران تبدیل شدند. در واقع ستارگان سینمای ایران در این دوره، مجید نیرومند فیلم های دونده و آب باد خاک، بابک احمدپور خانۀ دوست کجاست کیارستمی، عدنان عفراویان باشو غریبۀ کوچک بیضایی، و مهدی باقر بیگی قصه های مجید بودند.

در زمانی که مردان ایرانی در جبهه های جنگ با عراق سرگرم نبرد بودند و زن ها نیز در پشت جبهه نقش حامیان آنها را بازی کرده و برایشان دعا می کردند و یا آش نذری می پختند، کودکان فیلم های ایرانی با جدیت و تلاشی سخت و جان فرسا به دنبال تحقق آرزوهای کودکانه خود بودند و بهای مرد شدن زودهنگام خود را با عبوری تند از مرحله کودکی می پرداختند بدون اینکه طعم خوش دوران کودکی را واقعا چشیده باشند.

اما سینمای ایران نمی توانست بدون حضور بازیگران زن به حیات خود ادامه دهد اگرچه این بازیگران، دیگر هیچیک از ویژگی های فیزیکی و ظاهری یک ستارۀ زن سینما را نداشتند و این یکی از حریم های اجباری و تحمیل شده به سینماگران ایرانی در سینمای بعد از انقلاب بود. ساختن ملودرام هایی مثل پدربزرگ، سرزمین آرزوها، مترسک، گل های داوودی، پاییزان، خط قرمز، تیغ و ابریشم، تاتوره، ترنج، جهیزیه برای رباب و مادیان بدون حضور بازیگران زنی چون کتایون ریاحی، فخری خوروش، آهو خردمند، فریما فرجامی، پروانه معصومی و سوسن تسلیمی میسر نبود. سوسن تسلیمی که پس از انقلاب، جای پروانه معصومی را در فیلم های بیضایی گرفته بود، در دوره ای که هنوز حجاب زن در ایران اجباری نشده بود، بدون حجاب در فیلم های مرگ یزدگرد و چریکۀ تارای بیضایی ظاهر شد اما هر دو فیلم به همین دلیل توقیف شدند. همین طور فیلم خط قرمز نیز به دلیل بی حجابی بازیگر زن آن یعنی فریما فرجامی، توقیف شد و به هرگز به نمایش عمومی درنیامد. فرجامی در فیلم سرب کیمیایی در نقش زنی یهودی، سرش را از ته تراشید تا بتواند روی عرشۀ کشتی به سمت سرزمین موعود، روسری اش را از سر بردارد. 

سوسن تسلیمی، بازیگری تحصیل کرده و خلاق بود که از تئاتر به سینما آمده بود و نقش های زنان و مادرانی سخت کوش، بردبار، مقاوم و رنج کشیده را در فیلم هایی مثل مادیان و باشو غریبۀ کوچک به عهده گرفت، نقش هایی که بازی و سیمای آنامانیانی را در فیلم های نئورئالیستی ایتالیا مثل رُم شهر بی دفاع روسلینی و ماما رومای پازولینی به یادمان می آورد. اگرچه سبک بازیگری تئاتریکال و اکسپرسیونیستی تسلیمی با آنامانیانی تفاوت داشت اما وقار، شکوه و صلابت زنانه اش همانند آنامانیانی، از وجهه ای متفاوت با یک ستارۀ سینما به مفهوم متعارف و هالیوودی آن برخوردار بود.

متاسفانه نه سوسن تسلیمی و نه فریما فرجامی، هیچیک، آنقدر در سینمای ایران نماندند که همۀ ظرفیت های بازیگری و زنانۀ خود را به نمایش بگذارند و هر کدام به دلایل متفاوتی از این سینما دور شدند گرچه تماشاگر ایرانی هرگز خاطره همان نقش های معدود و درخشان شان بر پردۀ سینما را از یاد نبرد.

-------------------------------------------------

فهرست منابع:

تاریخ سینمای ایران. جمال امید
فصلنامه فارابی. شماره 37.  دوره دهم(مقاله سینمای فارسی. علی علایی)
دهه سی: تولد دوباره. فریدون جیرانی(تاریخ تحلیلی صد سال سینمای ایران)
فیلمشناخت ایران. فیلمشناسی ایران 1309-1357. عباس بهارلو
تاریخ سیاسی سینمای ایران. حمیدرضا صدر
زنان برهنه در سینمای ایران. گفتگو با پرویز جاهد. نشریه اینترنتی شهرگان. دهم فوریه 2012.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) / فصل هفتم / خاک ترکیه

۳۱ مرداد ۱۳۹۳
شراگیم زند
خواندن در ۵ دقیقه
راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) / فصل هفتم / خاک ترکیه