close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان خوزستان

گذشتی دیگر/ پدر سعید، رحمان را به خدا و خانواده اش بخشید

۲۶ آذر ۱۳۹۴
خواندن در ۵ دقیقه
گذشتی دیگر/ پدر سعید، رحمان را به خدا و خانواده اش بخشید
گذشتی دیگر/ پدر سعید، رحمان را به خدا و خانواده اش بخشید

اهواز - جوانی که به جرم قتل دوستش تا پای چوبه دار رسیده بود، با کمک مردم خیر و بخشش خانواده مقتول، مورد عفو قرار گرفت.

مهر نوشته است باید محکوم به مرگ در روز و زمان مشخصی باشی تا آرزوی حتی داشتن یک روز زندگی بدون ترس تمام وجودت را فرا بگیرد. باید هر لحظه مرگ و خط پایان زندگی را با تک تک سلول های بدنت حس کنی تا شیرینی زندگی را دریابی. بخشش چه واژه شیرینی است آن هم در جایی که طناب دار گردنت را لمس کرده است. هفت سال خون دل خوردی و با مرگ هم آغوش بوده ای و حالا زندگی است که به رویت آغوش گشوده و تو را به سوی خود می خواند. چشم ها را می بندی و دوباره باز می کنی تا از خوابی که هستی بیدار شوی.
خانواده ای که بدترین ظلم را در حق‎شان کردی و با یک اشتباه بزرگ جگر گوشه شان را با مرگ هم آغوش کردی، حرف از بخشش می زنند. این را خانواده ات گفته اند که خیلی ها واسطه شده اند که از خانواده مقتول برایت رضایت بگیرند ولی آن قدر خطای خود را بزرگ می دیدی که حتی فکرش را هم نمی كردی. حالا سر به زمین می سایی و به خاطر فرصتی که به همت عده ای خیرخواه و بخششی بی انتها و البته با خواست خدا نصیبت شده، شکرگزاری می کنی. باید هفت سال هر لحظه در انتظار مرگ باشی تا قدر زندگی و طعم شیرین آزادی را بهتر بدانی.

 

هفت سال چشم انتظاری به پایان می‌رسد

«رحمان» جوانی است که خود و خانواده‌اش در انتظار اعدام نشسته بودند ولی حرکت جهادی قشری که بدون هیچ چشم‌داشتی برای جلوگیری از اعدام این جوان گام برداشتند، باعث تغییر مسیر زندگی وی شد.

«سعید» و رحمان دو دوست و همسایه بودند در منطقه ۲۰ متری شهرداری یکی از مناطق محروم اهواز. رحمان ۱۸ سالش بود و سعید یک سال از او بزرگ تر. برادر رحمان سیم کارتی را به سعید می فروشد اما رحمان سیم کارت را از سعید مطالبه می کند. بر سر همین موضوع میان دو دوست درگیری روی می دهد و نهایتا با ضربه چاقوی رحمان، سعید از پای در می آید و کشته می شود.

دستگیری رحمان و تشکیل جلسات دادگاه و صدور حکم قصاص به چشم برهم زدنی می گذرد و خانواده سعید که تنها پسرشان را از دست داده اند، قصاص می خواهند. ولی در همین جا عده ای خیرخواه که به دنبال نجات جان این جوان نادم و پشیمان بودند، با پدر مقتول صحبت می کنند و در نهایت پدر سعید با اصرار و خواهش‌ و پادرمیانی‌ها، از قصاص رحمان می‌گذرد ولی خون بهایی ۷۰۰ میلیون تومانی مطالبه می کند که با مذاکرات بسیار، بالاخره به دیه ۴۵۰ میلیون تومانی راضی می‌شود. یک چک ۱۶۰ میلیون تومانی به آن ها داده می شود و ۲۹۰ میلیون تومان دیگر می ماند تا تا خون‌بهای سعید تهیه شود و خانواده رحمان رضایت قطعی بگیرند و او از قصاص رهایی یابد.

 

دستان خیران پایان دهنده انتظار قصاص

به نوشته «سمیه غافلی»، خبرنگار مهر، پس از هفت سال انتظار و اشک‌های ناتمام خانواده‌ جوان نادم، مبلغ دیه توسط قشری خداجو و انسان دوست جمع‌آوری شد. آن ها ریال به ریال مبلغ مانده از دیه را با ساعت‌ها کار شبانه‌روزی تهیه کردند.

پدر رحمان به مهر می گوید: «هفت سال گریه و زاری کردیم تا خوش بختانه فرزند ما که بالای چوبه دار رسیده بود، اعدام نشد و با بخشش خانواده ولی دم، به آغوش ما بازگشت.»

او قتل سعید توسط فرزندش را فاجعه ای غم انگیز توصیف کرده و می افزاید: «از دست دادن فرزند غم بزرگی است. ما که در آستانه این فاجعه بودیم، این را به خوبی درک می کنیم. این که فرزندت را به روی چشمانت بزرگ کنی و به یک باره او را از دست بدهی، دلخراش و غیر قابل تحمل است. پسرم رحمان به خاطر قتل عمد به قصاص محکوم شده بود و فاصله چندانی با چوبه دار نداشت. در حالی که امیدی برای برگشت پسر جوان مان به آغوش مان نداشتیم، به کمک خیران توانستیم با خواهش از خانواده مقتول که داغ دیده بودند، ۱۱ روز مهلت برای به تعویق انداختن اعدام بگیریم تا بلکه بتوانیم از طریق تفاهم و پرداخت دیه مرحوم سعید، از اعدام رحمان جوان جلوگیری کنیم. خانواده مقتول پیشنهاد دادند در قبال دریافت دیه ۴۵۰ میلیون تومانی، حاضر هستند رضایت بدهند که فرزندمان اعدام نشود. هرچند که خانواده مقتول فرزندشان را از دست داده بودند ولی پرداخت این پول نیز برای ما کاری غیرممکن بود. خوش بختانه با پی گیری افراد خیر و انسان دوست توانستیم مبلغ ۳۶۰ میلیون تومان را جمع آوری کنیم که خانواده مقتول در نهایت با دریافت این مبلغ موافقت كرده و رضایت دادند.»

او می گوید: «رضایت خانواده مقتول مانند جانی دوباره برای ما بود ولی این را مدیون کسانی هستیم که با حرکتی انسان دوستانه، به فرزند ما زندگی دوباره بخشیدند. برخی از آن ها شبانه روز برای من و خانواده ام وقت صرف کرده اند، چه از نظر مالی و چه از نظر عاطفی. خوش بختانه حرکت انسان دوستانه این افراد و رضایت خانواده مقتول طی روزهای اخیر  باعث شد که رحمان پس از هفت سال دست و پنجه نرم کردن با مرگ، از این کابوس وحشتناک رهایی یابد.»

پدر قاتل جوان وضعیت خود و مادر رحمان را در پی این حادثه ناگوار اسفبار توصیف کرده و می گوید: «در این هفت سال گریه و دعای خیر مادر رحمان همیشه بدرقه او بود.»

وی ضمن دعای خیر برای خانواده مقتول و قدردانی از این حرکت انسان دوستانه و خداپسندانه آنان می گوید: «این اتفاق درس عبرتی برای پسر ما و دیگر جوانانی است که این حادثه را می شنوند. رحمان به زودی از زندان آزاد خواهد شد و به آغوش مادر خود باز می گردد. هم بندی های رحمان نهایت رضایت را از او دارند. رحمان هم اکنون حافظ و مدرس قرآن در زندان شده است.»

اما پدر سعید تنها به جمله «من او را به خدا و خانواده اش بخشیدم» اكتفا می کند.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان آذربایجان شرقی

کاندیداهای احتمالی مجلس خبرگان در آذربایجان شرقی

۲۶ آذر ۱۳۹۴
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۲ دقیقه
کاندیداهای احتمالی مجلس خبرگان در آذربایجان شرقی