close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

هفت روز هفته

۱۱ آبان ۱۳۹۳
همایون خیری
خواندن در ۹ دقیقه
هفت روز هفته
هفت روز هفته

روز اول. بحران شيوع ايبولا باعث شده تحقيقات درباره جنبه‌های مختلف زيست شناسی این ويروس فراگير بشود. تازه‌ترين تحقيق که درباره فعاليت ژنتيکی ويروس است و در دانشگاه واشنگتن انجام شده نشان می‌دهد فعال بودن ويروس و مقاومت بدن در مقابل آن هر دو ژنتيکی هستند. معنی ساده‌اش اين است که سرعت تخريب ويروس بيشتر از سرعت بازسازی بدن بيمار است. منتها فعاليت ويروس و بدن در مقابل هم يک جور حرف کلی‌ست که در مورد تمام عفونت‌های ویروسی رخ می‌دهد. حرف دقيق اين است که کدام ژن مسئول فعال شدن ويروس و کدام ژن مسئول بازسازی رگ‌های خونی و مرگ سلولی‌ست. پژوهشگران دانشگاه واشنگتن می‌گويند بخش‌های مشخصی از کد ژنتيکی ویروس و رگ‌های خونی را پيدا کرده‌اند که نشان می‌دهد هر کدام از اين کدها در کجا می‌توانند از توانايی ژن طرف ديگر پيشی بگيرند. وقتی موش‌های آزمايشگاهی را با ويروس آلوده کردند معلوم شد در 70 درصد آن‌ها فعاليت ژن ويروسی از همان اول کار توانسته سريعتر از بازسازی تخريب کند و در نتيجه موش‌ها از پا درآمده‌اند. در عوض در 19 درصد موارد ژن‌های بازسازی سلولی از همان ابتدا فعال‌تر از تخريب ويروسی بوده‌اند و موش‌ها زنده مانده‌اند. در 11 درصد باقیمانده نيمی از موش‌ها ابتدا در برابر ویروس مقاومت کرده‌اند ولی بعد از بين رفته‌اند و نيمه ديگر بتدريج در مقابل ويروس مقاوم شده‌اند. محققان دانشگاه واشنگتن می‌گويند الگوی مشابهی در آلودگی انسانی به ويروس هم وجود دارد بنابراین می‌شود با تمرکز بر مهار ژنتيکی ايبولا قدرت تخريبی اين ويروس را مهار کرد.

                                                          

هفت روز هفته

روز دوم. هيات فرهنگی ايران شامل علی مرادخانی، معاون هنری وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی، و علی ترابی، دبیر اجرايی جشنواره موسیقی فجر، در همايش انستيتو امريکايی خاورميانه در پيتزبورگ شرکت کرده‌اند. چنين دعوتی می‌بايست ماه‌ها قبل انجام شده باشد و طبیعی‌ست که خبرهای مربوط به آن در محافل سیاسی داخلی وجود داشته باشد. می‌شود حدس زد که همين پذيرش دعوت از طرف دولت روحانی باعث سرعت گرفتن موضوع استيضاح علی جنتی، وزير فرهنگ و ارشاد، شده باشد. چندان هم تعجب آور نخواهد بود که اين ارتباط فرهنگی ميان ايران و امريکا برای سنجش حساسيت‌های منتقدان داخلی هر دو کشور باشد. گرچه که چنین ارتباطی به گشايش‌های اقتصادی نظیر لغو بخشی از تحريم‌های يکجانبه امريکا منجر بشود. منتها سوال اصلی اين است که آیا دولت روحانی يا دولت‌های ميانه‌رو در ايران قادرند چنين روندی را در زمان قدرت گرفتن يک رئيس جمهور از حزب جمهوریخواه در امریکا هم پيگيری کنند. سابقه نشان داده چنين اتفاقی محتمل نیست، مگر اين که روابط تا پيش از اين چنان گسترش يافته باشد که توقف يا چندين قدم عقبگرد در آن ارتباط دو کشور را بکلی قطع نکند. با وجود اين که جمهوری اسلامی با کشورهای همجوار نظير عربستان سعودی چنين تجربه‌ای از پيشرفت، توقف و عقبگرد در روابط دوجانبه را تجربه کرده اما هرگز اين تجربه از حوزه جغرافيايی خاورميانه خارج نشده است. می‌شود گفت جبر جغرافيايی همجواری با کشورهای همسايه بخشی از اين تنوع ارتباطی بين جمهوری اسلامی و دیگران بوده و حالا که موضوع امريکا مطرح شده اصل ارتباط بکلی جديد است. منتها چنين ارتباطی برای امریکا جدید نيست. بهترين نمونه آن رابطه با چين است که با تمام افت و خيزهای سياسی ميان دو کشور اصل رابطه برقرار می‌ماند. البته نکته مهم اين است که شروع رابطه امريکا با چين چندان هم آسان نبوده و شباهت‌های زيادی با وضعيت فعلی رابطه ایران و امريکا دارد. دولت روحانی ممکن است برای عبور از مرز بدون بازگشت رابطه با امريکا وزیر ارشاد فعلی‌اش را از دست بدهد، با اينحال سودمندی ايجاد رابطه با امريکا از نظر اقتصادی از دست دادن وزير ارشاد را توجيه‌پذير می‌کند.  

روز سوم. شکست حزب اسلامگرای نهضت در تونس و در جريان انتخابات مجلس اين کشور يک بار ديگر موضوع قدرت گرفتن احزاب مسلمان در کشورهای عربی را برجسته می‌کند. هنوز هم می‌شود بحث کرد که برکناری محمد مرسی و جانشينی عبدالفتاح سيسی در مصر راه را برای تجربه حکومتگری ميان احزاب اسلامی و نقد مردمی از اين احزاب را بست ولی هيجان موضوع را کم نکرد. مردم مصر بدون تجربه مستقيم از توانايی‌های احزاب اسلامی و بخصوص اخوان‌المسلمين می‌توانند هر ناکارآمدی دولتی را با رویای روی کار آمدن يا حکومتگری يک گروه اسلامی جايگزين کنند. منتها سوال مهم اين است که آيا توانايی اقتصادی کشور فقيری مانند مصر می‌تواند زمينه تجربی احزاب اسلامی را فراهم کند يا مصر آنچنان فقير است که اداره کشور بدون تجربه کافی آن را از اساس مضمحل خواهد کرد. دستکم در مورد ايران و قدرت گرفتن جمهوری اسلامی می‌شود بنیه اقتصادی کشور را عنصر قابل ملاحظه‌ای دانست که به روياهای عمومی برای برقراری یک حکومت مذهبی جامه عمل می‌پوشاند. برای مصر چنين تجربه‌ای می‌توانست گران باشد. حالا در تونس اين تجربه به مدد اقتصاد بهتر عملی شد و حزب نهضت در مقابل انتظارات اجتماعی برای بهبود شرايط ناکام ماند و از قدرت فاصله گرفت. البته آنچه در فاصله ميان انقلاب در تونس و قدرت گرفتن حزب نهضت با کاهش قدرت اين حزب رخ داد ظهور افراطگرايان اسلامی در خاورميانه بود که حزب نهضت را به فاصله گرفتن از آن‌ها برای حفظ هويت ميانه‌روی خود تشویق کرد. با اين همه نکته اصلی اين است که حزب نهضت هنوز در ساختار سياسی تونس فعال است و اين نشان می‌دهد که جامعه تونس همچنان به هویت اسلامی اين حزب تعلق خاطر دارد. اگر اين تعلق خاطر دينی در خاورميانه وجود داشته باشد- که به نظر می‌رسد دارد- در مورد مصر می‌توان حدس زد که عليرغم سرکوب اخوان المسلمین در اين کشور اما اميد به اين حزب از بين نرفته و قدرت گرفتن دوباره حزب موکول به شرايط اقتصادی‌ست. بنابراين عبدالفتاح سيسی در صورت ناموفق بودن به قدرت گرفتن اخوان کمک می‌کند و اگر در بازگشايی اقتصادی موفق باشد روياهای مردم برای برقراری يک حکومت دينی را دست يافتنی‌تر می‌کند.

                                                

هفت روز هفته

روز چهارم. محققان بيمارستان کودکان سينسيناتی در امريکا توانسته‌اند با استفاده از سلول‌های ساقه‌ای يا بنيادی يک معده انسانی کوچک بسازند. اهميت موضوع در اين است که برای اولین می‌شود نحوه ساخته شدن معده توسط سلول‌ها را در آزمایشگاه بازسازی کرد. این همان اتفاقی‌ست که بطور طبيعی در بدن رخ می‌دهد. منتها چرا ساخت معده مينياتوری برای محققان مهم است؟ دليل آن بررسی سرطان و نحوه تغييرات سلولی بعد از ايجاد سرطان معده است. از جنبه زيستی ساختار سلولی معده انسان با ساختار معده جانداران ديگر تفاوت دارد بنابراين شبيه سازی سرطان معده در جانواران آزمايشگاهی به نتايج کاربردی درباره شناخت تغييرات سلولی در معده انسان ختم نمی‌شود. محققان برای بازسازی معده انسان از سلول‌های ساقه‌ای چند منظوره استفاده کرده‌اند. تفاوت اين دسته از سلول‌های بنيادی با نوع تک منظوره در قدرت بازسازی انواعی از اعضای بدن است. در واقع سلول‌های بنیادی چند منظوره قادرند بر اساس نياز بافتی برنامه‌ريزی بشوند. اين نياز را می‌توان بطور مصنوعی و با استفاده از ترکيب‌های مختلف شیميايی در آزمايشگاه ایجاد کرد. تجربه استفاده از وصله‌های سلولی برای جايگزين کردن زخم‌های جداره معده در جانوران آزمايشگاهی باعث شد تا ايده بازسازی معده انسانی با سلول‌های بنيادی مطرح بشود. حالا با توليد اولین معده مينياتوری می‌شود اميد داشت که نمونه‌های بزرگ‌تر و نزديک‌تر به واقعی معده هم توليد و بخش‌هایی از آن‌ها بعنوان وصله سلولی برای مداوای زخم‌ها و مناطق سرطانی معده به کار گرفته بشوند. کار آسانی نيست ولی اميد فراوان برای انجام آن بوجود آمده است.

روز پنجم. قيمت منابع معدنی در استراليا کاهش پيدا کرده اما توليد تغييری نکرده و همزمان دستمزدها همچنان بالاست. نتیجه چنين شرايطی اين است که شرکت‌های معدنی برای حفظ شرايط مجبورند تعداد زيادی از کارکنان‌شان را اخراج کنند. در حال حاضر شرايط به همين شکل درآمده ولی يک حقوقدان برجسته در امور صنعتی ايالت کوئينزلند اعلام کرده که وقتی توليد به اندازه سابق است و کارگران کمتر شده‌اند معنی‌اش اين است که کارگران مجبورند بيشتر کار کنند. وقتی آن طرف معادله را می‌بينيد متوجه می‌شويد که کارگران برای اخراج نشدن حاضرند بيشتر کار کنند، حتی اگر ضوابط ايمنی را رعايت نکرده باشند. همين اعتراض باعث شده تا دولت ایالتی وارد ماجرا بشود و از شرکت‌های معدنی بخواهد تا شرايط ايمنی کارگاهی‌شان را بطور مستند در اختيار تشکیلات بازرسی ايمنی دولت قرار بدهند. نزديک شدن به زمان اجلاس گروه 20 در بريزبن، مرکز کوئينزلند، باعث شده تا دولت با حساسيت بيشتری با موضوع ايمنی صنعتی برخورد کند. دن ويليام، وکيل برجسته صنعتی در جلسه مشترک دولت و صاحبان صنايع گفته است آيا از خودتان نمی‌پرسيد حالا که قيمت منابع کم شده و حقوق کارگران دست نخورده ولی ما هنوز به اندازه سابق صادرات منابع معدنی داريم ضرر صاحبان صنايع از کجا جبران می‌شود؟ طبيعی‌ست که از اخراج بيشتر کارگران و کار بيشتر گرفتن از آن‌هایی که باقی مانده‌اند و به قیمت ناديده گرفتن ضوابط ايمنی. دن ويليام محاسبه کرده است که با وجود اخراج 9 هزار مهندس و کارگر متخصص از شرکت‌های معدنی، دستمزد مهندسان و کارگران متخصص در استرالیا دو برابر دستمزدها در امريکای شمالی‌ست. او می‌گويد يا دستمزدها را پايین بياوريد و تعداد بيشتری را به کار برگردانيد، يا توليد را کاهش بدهید و از نیروهای‌تان کمتر کار بکشید.

                                          

هفت روز هفته

روز ششم. رولا غنی، بانوی اول افغانستان، اولين تجربه مواجهه با محافظه‌کاری رسمی در دولت افغانستان را از سرگذراند. رولا به خبرگزاری فرانسه گفته بود که با سياست دولت فرانسه برای ممنوعيت استفاده از برقع و نقاب موافق است و حالا دفتر رياست جمهوری افغانستان خبر داده که گفته‌های رولا غنی بطور صحیح منعکس نشده است. طبيعی‌ست که نظام سياسی افغانستان بعنوان يک کشور اسلامی، درباره موضوع حجاب بسيار محافظه‌کارانه رفتار کند. اما اين برخورد رولا غنی با موضوع حجاب است که او را بعنوان چالشگر يا مطیع معرفی خواهد کرد. وقتی بعد از بازشماری آرا انتخابات رياست جمهوری افغانستان پيروزی احمدزی مسجل شد در همین بلاگ نوشته بودم که احمدزی برای جامعه بين‌الملل بعنوان يک رئيس جمهور سنتگرا معرفی خواهد شد تا روابط جهان با افغانستان را بر اساس خط مشی‌های جامعه اسلامی تنظيم کند. در عوض عبدالله عبدالله که عمده مسئوليتش در حوزه داخلی‌ست بعنوان نیروی پيشرو به جامعه افغانستان معرفی می‌شود. مواجهه رولا غنی با محافظه‌کاری سياسی دفتر رياست جمهوری اين کشور نشان می‌دهد از بانوی اول افغانستان انتظار می‌رود به پايبندی خود بر سنت‌های حجاب در افغانستان و بطور طبيعی در خارج از اين کشور صحه بگذارد. رولا در مصاحبه‌اش از این خطوط سنتی عبور کرد و حالا بايد منتظر ماند تا رولا غنی قدم بعدی خود را بردارد تا بشود قضاوت کرد که آیا او توان تغيير شرایط را دارد يا ناگزير بعنوان بانوی اول مطيع نقش خود را بازی خواهد کرد.   

روز هفتم. گروهی شامل پنج سناتور از احزاب ائتلاف ليبرال- ملی‌گرا، چهار سناتور از حزب کارگر و یک سناتور از حزب سبز استراليا طرحی را آماده کرده‌اند که بر اساس آن وزارت مهاجرت استرالیا موظف می‌شود به 30 هزار پناهجويی که در داخل اين کشور هستند ويزای اقامتی سه ساله و اجازه کار بدهد. گرچه طرح به ضرورت بازگشت پناهجویان به کشورشان تاکید می‌کند. سناتورهای اين گروه اعلام کرده‌اند که وزارت مهاجرت با تغييراتی که در سال 203 در قوانين پناهجويی ايجاد کرد از يک طرف ناوگان دريايی حفاظت از مرزهای دريایی را تقويت کرده و از طرف ديگر به دولت کمک کرده تا پناهجویان قايقی را به عنوان ورود غیرقانونی دستگير کند و فشارهای قوانین حقوق بشری بين‌المللی را نادیده بگيرد. دولت استراليا که سعی دارد تا سال 2017 يکی از کرسی‌های کميته ملل متحد در حقوق بشر را به دست بیاورد از جنبه مسائل پناهجويان در معرض انتقادات شدید سازمان‌های حقوق بشری‌ست.جوليا بيشاپ، وزیر امور خارجه استرالیا، به تلويزیون فیرفکس گفته است که تاريخ استراليا نشان داده که اين کشور پايبند به حقوق بشر و گسترش آن است و موضوع پناهجویان با همه انتقادهایی که درباره آن ابراز می‌شود هنوز هم نشانه‌ای از احترام ما به موازین حقوق بشری در سطح بین‌المللی‌ست. از جمله مواردی که در طرح سناتورها به آن اشاره شده افزايش سرعت رسیدگی به پرونده‌های پناهجویان است، موضوعی که می‌تواند یک پناهجو را سالیان دراز بدون کسب حقوق اجتماعی در جامعه رها کند.   

تا هفته آينده.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان تهران

18 هزار هیات رسمی، 23 هزار هیات خانگی در تهران

۱۱ آبان ۱۳۹۳
خواندن در ۲ دقیقه
18 هزار هیات رسمی، 23 هزار هیات خانگی در تهران