close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

یک تخمک و یک اسپرم تو را مادر و پدر نمی‌کند

۱۳ خرداد ۱۳۹۴
رنگین‌کمانی
خواندن در ۶ دقیقه
یک تخمک و یک اسپرم تو را مادر و پدر نمی‌کند

سوده راد

 

من فرزند دو نفرم، یکی تخمک‌اش را داد و دیگری اسپرمش را، تا من بوجود بیایم.  بعد هرکدام انتخاب کردند نقشی در تربیت و رشد من داشته باشند و یادم دادند آنها را «مامان» و «بابا» صدا کنم. اما والدینی هم هستند که انتخاب متفاوتی دارند، مثل مادران مجرد، پدران مجرد، خانواده‌هایی با دو مادر، با دو پدر، با چند مادر و پدر و... وقتی از والدین حرف می‌زنیم از همه این افراد صحبت می‌کنیم. 

چند روزی به روز مادر در ایران مانده بود که اولین بار نوشته‌ای با تیتر "من فرزند دو نفرم!" را خواندم: «دوستی می‌گفت توی اداره، همکارم ورقی رو به دستم داد و خواست که بخوانم، فرمی بود که خانمی برای استخدام پر کرده بود، در نگاه اول همه چیز عادی بود، گفتم: خب که چی؟ گفت کمی دقت کن جالب است، آرام تر خوندم: نام... نام خانوادگی... فرزند... به اینجا که رسیدم مکث کردم، نوشته بود: فرزند رضا و پروین. همکارم گفت: دیدی؟ من هم به اینجا رسیدم مثل تو مکث کردم و به خانم متقاضی گفتم شما فرزند دو نفر نوشتید، گفت: خب من فرزند دو نفرم!»

می‌توانم لحظه‌ روشن شدن یک لامپ را بالای سر آن نفر اولی که در ادامه این متن نوشت: «دوستان! مطمئنم تا بحال به این امر بدیهی فکر نکرده‌ایم. پس بیایید از عمل شجاعانه آن خانم محترم الگو گرفته و حرکتی را آغاز کنیم و در تمام اوراق اداری، این کار را انجام بدهیم. اگر موافقید به تمام دوستان بفرستید و خود نیز به آن عمل کنید»‌ تصور کنم. حسش لابد دقیقاً شبیه حس من بوده وقتی یک ایده به سرم می‌زند. اما این بار یک لامپ بالای سرم خاموش شد. خب معلوم است که هر انسانی از لقاح یک تخمک و یک اسپرم به وجود می‌آید، اما این همه آدم که هیچ‌کدام از والدینشان را نمی‌شناسند چه؟ اصلا مگر سالها در سریال‌ها و فیلم‌های ایرانی و خارجی ندیده‌ایم که فرزندخوانده‌ها وقتی می‌فهمند فرزند بیولوژیک والد یا والدین خود نیستند، باز تأکید می‌کنند کسی که آنها را پرورش داده پدر ویا مادر «واقعی» اش است؟ من در همین نزدیکی‌ بین دوستان و فامیل هم این را به چشم خودم دیده‌ام.

چند هفته‌ای گذشت و یک متن کوتاه دیگر به دستم رسید که به اندازه آن اولی بلند نبود، اما همان حال و هوا را داشت و می‌خواست از این به بعد روی سنگ قبر از دنیا رفتگان هم نام مادر و هم نام پدر را بنویسیم. آیا واقعاً لازم بود که نام پدر را هم روی سنگ قبر بنویسیم که حالا نام مادر را هم باید بنویسیم؟ یعنی کسی که توی قبر خوابیده و روی سنگ قبرش نام دو نفر نوشته نشده‌ باشد فقط از یک اسپرم تنها به وجود آمده است؟ هردو این حرکت‌ها بر نقش و زحمات مادر تأکید می‌کنند. اما در مخیله ما نمی‌گنجد که کسی فقط یک والد داشته باشد یا اصلا والدی شناخته شده نداشته باشد؟ والدین هم‌جنس کجای ماجرای ذهنی ما هستند؟

جواب ساده است. آنها وجود ندارند و اگر وجود داشته باشند، آنها را به راحتی نادیده می‌گیریم و با زدن یک برچسب اقلیت روی زندگی‌شان، خیال خودمان را راحت می‌کنیم.

هفته قبل بعد از مدت‌ها بالاخره گروه هشت-نه نفره دوستان دور هم جمع شدیم. کارولین، مشاور برابری جنسیتی است و با فرزند ۵ ماهه‌اش آمد. کلوئه بازیگر تئاتر است و آخرین ماه‌های بارداری‌اش را طی می‌کند و بی‌صبرانه منتظر به دنیا آمدن فرزندش است. لوسی خبر بارداری‌اش را همان‌جا به ما داد و به این ترتیب با وجود سه مادر دور میز، بارداری و بچه و فرزندآوری موضوع گفتگوهامان شد. کلوئه و دوست‌پسرش تصمیم گرفته‌ بودند از جنس فرزندشان تا وقتی به دنیا می‌آید چیزی ندانند و داستان خانم سونوگرافی را تعریف کردند که چطور آخر سر بچه را از زاویه‌ای را نشانشان داده که خوب ببینند. لوسی که دنبال اسمی است که هم دخترانه باشد و هم پسرانه، از نام فامیل فرزند آینده‌اش گفت که بناست ترکیب نام فامیل او و پدر بچه باشد. در فرانسه فرزند می‌تواند هر دو نام خانوادگی والدین را بگیرد و این دو تا که با یک خط تیره از هم جدا می‌شوند و بعدها هم می‌تواند اگر خواست نام خانوادگی‌اش را به یکی تغییر دهد.

بحث ادامه پیدا کرد و رسید به همه‌پرسی «خطرناک» ایرلند و نتیجه «شیرین» آن و البته گله‌مندی از تعلل دولت فرانسوا اولاند برای تصویب قانون «لقاح مصنوعی» برای زوج‌های هم‌جنس زن در فرانسه، که برابری در فرزندآوری را هم برای این زوج‌ها تضمین می‌کند. دوستانم از سیاست‌های جمعیتی ایران امروز خبر دارند، اما نمی‌دانند روزی که بخواهند به ایران سفر کنند و ویزای توریستی بگیرند از آنها نام پدرشان را هم می‌پرسند. از من پرسیدند چرا کمپینی برای تغییر این قانون راه نمی‌افتد و من یاد آن متن‌ها افتادم و جواب دادم فکر می‌کنم برای همچین درخواستی خیلی زود است.

حالا به این فکر می‌کنم اگر این نوشتن اسم پدر و مادر در فرم‌های اداری و روی سنگ قبر هم  یک فرهنگ فراگیر بشود، کارزار بعدی لابد باید این باشد که بیایید اسم دو مادر و دو پدر را برای فرزندان زوج‌های هم‌جنس بنویسیم و آن‌وقت باید به این فکر کنیم که اصلاً چرا باید همچنین رسم و رسومی وجود داشته باشد؟ اصلاً چه چیزی یک انسان را پدر یا مادر می‌کند؟ اگر کسی خود را در چارچوب این دوتایی جنس و جنسیت نداند و نباشد، یعنی در دوتایی نقش مادر و پدر هم قرار نمی‌گیرد. چرا والد بودن در فارسی فقط به پدری و مادری ترجمه می‌شود و اصطلاح کاربردی‌تری که این نقش‌ها را فارغ از جنسیت توصیف کند نداریم؟

همه می‌دانیم اهدای عضو چیست و شاید کارت اهدای عضو هم داشته باشیم و اسم «بانک اسپرم و تخمک» هم به گوشمان خورده است. این بانک‌ها در اصل برای حل مشکل و درمان ناباروری آنهایی بوجود آمدند که می‌خواهند بچه‌دار شوند و تخمک یا اسپرم باروری ندارند. اما سال‌هاست که در بسیاری از کشورها زنان به تنهایی و بدون مشارکت هیچ فرد دیگری - یا مردی به عنوان پارتنر یا همسر یا دوست پسر - می‌توانند از این بانک‌ها اسپرم دریافت کنند و باردار بشوند. البته این کار فرآیندی بسیار پیچیده‌تر و طولانی‌تر از مراجعه به «عابر بانک» است و کلمه بانک نباید موجب شود این فرآیند را ساده و بی‌هزینه تصور کنیم.

زنانی که این راه را برای بارداری انتخاب می‌کنند در کنار مردانی که فرزندی را به فرزندخواندگی می‌گیرند که شاید از اسپرم آنها بوجود آمده باشد، نقش دهنده اسپرم و تخمک را خیلی خوب از نقش پدری و مادری جدا کرده‌اند. اتفاقاً همین جدا نکردن نقش‌های بیولوژیکی و اکتسابی است که دستاویز شعارهایی نظیر «خانواده یعنی یک پدر و یک مادر و بچه‌ها» یا «هر بچه‌ای هم پدر می‌خواهد هم مادر» می‌شود که محافظه‌کارترین گروه‌های ضد آزادی و برابری جامعه رنگین‌کمانی برای مخالفت با احقاق حقوق انسانی سر می‌دهند. بسیاری از آنها که مخالف رابطه‌ هم‌جنس‌‌ها با هم هستند، می‌گویند رابطه‌ای که فرزند تولید نکند طبیعی نیست! خب، حالا که این همه راه برای لقاح «مصنوعی» هست و بچه‌هایی «طبیعی» به دنیا می‌آیند چه جوابی دارند؟

کاش وقتی همچین متن‌های رومانتیکی به دستمان می‌رسد این‌ها را یادآوری کنیم که خانواده‌ها و والدینی متفاوت از آنچه در ذهنمان نقش بسته وجود دارند و  کاش از همین امروز که جامعه رنگین‌کمانی در ایران هیچ حق و حقوق رسمی و اجتماعی ندارد، این باور را تقویت کنیم که یک تخمک و یک اسپرم کسی را مادر و پدر نمی‌کند تا در فردای ایران آزاد و برابر، فرزند‌آوری، پدری کردن یا مادری کردن، یک انتخاب آزاد و امن برای افراد فارغ از جنس و جنسیت و گرایش جنسی‌شان باشد.

 

 

ثبت نظر

بلاگ

در قاب عکس استراليایی؛ آی مارچلو

۱۳ خرداد ۱۳۹۴
همایون خیری
خواندن در ۴ دقیقه
در قاب عکس استراليایی؛ آی مارچلو