close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

انبارلوئی سردبیر رسالت جرم مشهود خبرنگاران را تعریف کرده است

۸ مهر ۱۳۹۴
مهرانگیز کار
خواندن در ۶ دقیقه
انبارلوئی سردبیر رسالت جرم مشهود خبرنگاران را تعریف کرده است
انبارلوئی سردبیر رسالت جرم مشهود خبرنگاران را تعریف کرده است

 

تعدادی از نمایندگان مجلس به وزارت اطلاعات تذکر دادند که نفوذی های دشمن در مطبوعات کشور حضور دارند و صدها نفر هستند. انبارلوئی سردبیر روزنامه رسالت، این تیم 12 نفره مجلس را در مصاحبه ای پشتیبانی کرده و ناگزیر وارد خلاقیت های حقوقی شده که فقط خورند حال قاضی صلواتی و قضات از نسل اوست. در اظهارات انبارلوئی تعاریفی از "جرم مشهود" و "اردوگاه دشمن" و "ارتباط دشمنان با برخی خبرنگاران" و "اقدام مجرمانه" شده که حیف است در مدارس حقوق ایران و جهان تدریس نشود. خوشا به حال کشوری که هزار هزار حقوقدان، وکیل و قاضی خبره دارد، ولی حتی یکی از آن همه جرات نمی کند در برابر دانش حقوقی انبارلوئی، در نشریات درون کشور، خودی نشان بدهد و به پروژه ای که کیهان و چند نماینده مجلس آن را کلید زده اند، و سردبیر رسالت می خواهد به آن پوشش حقوقی بدهد، از زاویه حقوقی پاسخی بدهد. چنان نسقی از حقوقدانان بلندپایه آن کشور گرفته اند که سکوت در برابر هذیان های حقوقی دولتمردانی از جنس امضاکندگان تذکر و نماینده ولی فقیه در کیهان و سردبیر رسالت را بر هرگونه تحلیل حقوقی ترجیح می دهند. سرنوشت کسانی که در این نظام سیاسی حرف حساب زده اند و بر باد رفته اند، به قدر کافی عبرت آموز بوده است.

انبارلوئی به این اکتشاف حقوقی رسیده که وقتی روزنامه نگار، تیتر می زند و این تیتر با مواضع سیاسی و منافع شخصی و باندی او و یارانش هماهنگ نیست، مرتکب "جرم مشهود" شده  و باید مطبوعات کشور را از وجودش پاک کنند. سخنان انبارلوئی که تعریف تازه ای از جرم مشهود ارائه داده و با اعتماد به نفس به جای دادستان و مدعی العموم، کیفرخواست صادر کرده، نشانه ای است بر این که اگر سوریه . لیبی و افغانستان و...، برای عموم ساکنان امن نیست، درایران که امن ترین بخش منطقه اش می پندارند، دانشمندان، حقوقدانان، روزنامه نگاران، هنرمندان، فعالان مدنی، حتی بخشی از مدیران سیاسی کشور، امنیت ندارند.  در مجموع کسانی که از منابع علمی و حقوقی جهان خوشه چیده اند در ایران احساس امنیت نمی کنند و نمی توانند چندان صدا در صدا بیاندازند که با وزن حقوقی و علمی و دیگر فضائل خود، انبارلوئی و دار و دسته اش را سوسک کنند تا تن به مصاحبه های  بی سر و ته ندهند.  فضای امن برای انبارلوئی و فضای ناامن برای انبوه حقوقدانان مقیم کشور، به توطئه گران فرصت داده ، تا یکه تاز میدان شده و صدها روزنامه نگار را تا زندان ها بدرقه کنند . آن گاه که به مقصود رسیدند، قال دیگری چاق می شود.

آن قال چیست

 جوانان پرشور کشور یا چندی را در زندان می گذرانند و در صورتی که جان به در بردند، کشور را ترک می کنند. یا از ترس دستگیری و بر اثر هیاهوی بی خردان، زادگاه را به آنها وا می گذارند تا خاک و کوه و بیابان و معادن اش را بدزدند و نم هم پس ندهند.  در یک کلام، مقصود نهایی انبارلویی و چند نماینده مجلس و دیگر افراد قبیله، این است که روزنامه نگاران با استعداد و پر شور را به درجه ای از مشقت و ترس برسانند که سرگشتگی های مهاجرت و تبعبد را بر ماندگاری در زادگاهی که انبارلوئی شده است تنها حقوقدان آن، ترجیح بدهند. وقتی این جوانان پس از مدتها آوارگی در کمپ های پناهندگی، به تنها فرصت شغلی که در آن مهارت دارند، خودشان را می رسانند و در رادیو- تلویزیون های فارسی زبان خارج از کشور شاغل می شوند، انبارلوئی که با همیاری دوستان ، زادگاه را از زیر پای آنها ربوده، دار دار می زنند که رفته اند با دشمن و بیگانه کار می کنند. این می شود قال چاق کنی بر ضد کسانی که با اشک چشم آن سرزمین را برای آنها وانهاده اند و رفته اند.

انبارلوئی از بس کم آورده و برای خود شیرینی و مشارکت در پروژه امنیتی جدید، حرفی برای گفتن نداشته، بند کرده به تیترهای مطبوعاتی که طیف انبارلویی از آنها می ترسد. در دنیای روزنامه نگاری، تیتر زدن یک حوزه مهم و تعیین کننده از مهارت است. پیش از انقلاب هر چند آزادی بیان سیاسی نداشتیم، ولی مطبوعات حرفه ای نشو و نما کرده بود، مدیران جراید برخی روزنامه نگاران را به خاطر مهارت شان در تیترزدن از یکدیگر می قاپیدند. به یاد نداریم در آن جهنمی که پرچمداران این نظام سیاسی، آن را توصیف می کنند، کار اختناق و سانسور به جائی رسیده بود که یک روزنامه نگار حکومتی، مثل انبارلوئی به خود اجازه داده باشد که "تیتر روزنامه" را از مصادیق "جرم مشهود" بر شمارد. یک چنین ادعایی اگر در آن زمان مطرح می شد، حقوقدانان، چندان عرصه را بر آن نادان تنگ می کردند که حریف نمی شد و در حدود بضاعت حرف می زد.

تیغ حمله انبارلویی در مصاحبه ای که از او منتشر شده، متوجه روزنامه نگارانی است که در دوران اصلاحات با شور و شوق به روزنامه های عصر اصلاحات که شکل و محتوای جوان پسند داشت، پیوستند و در آن فضای کاری که مثل جبهه جنگ شده بود ، پیاپی تهدید شدند، بیکار شدند، احضار شدند، وثیقه گذاشتند، دوباره به روزنامه تازه تاسیسی پیوستند و ...، در این ماجراها رشد کردند. حکومت ضد رشد بنیادشان را برکند. از خاکی که چون جان دوستش دارند، جدا شدند و رفتند به رسانه های خارج از کشور غذا رساندند تا امرار معاش کنند و تن خود و خانواده شان از ترس هجوم به خانه و کاشانه نلرزد. جاسوس نبوده و نیستند. صفت جاسوس سزاوار کسانی است که استعدادها را از کشور فراری می دهند و در اختیار به قول خودشان دشمنان می گذارند.

این که تیتر برخی خبرها و تفسیرها در رسانه های فارسی زبان خارج و داخل با یکدیگر شباهت دارد، از آن است که در تیتر زدن و حرفه ای کار کردن در رسانه، مهارت پیدا کرده اند. آن سوی مرز، این سوی مرز، خبری یا تفسیری را که کار می کنند یکی است. وقتی غرضی در کار نباشد، تیترها به هم نزدیک می شود. این را نمی گویند "جرم مشهود". این را می گویند مهارت در تیتر زدن.

اما بسیاری از تیترهای کیهان و رسالت و روزنامه های این طیف، اگر نگوییم نسبت به این آب و خاک خصمانه است و سر آن دارد تا بر دشمنان داخلی و خارجی این کشور بیافزاید، می توانیم بگوییم اساسا تیتر نیست و بلکه یک نماد از ایدئولوژی و یک پروپاگاند تحریک کننده است که چنانچه در زندان ها و دوائر دولتی توزیع نشود، و برای اطلاع از مراسم ختم و عزا آنها را خریداری نکنند، اساسا توی انبارها باد می کند. با این وصف حقوقدانی را پیدا نمی کنید که بگوید تیتر این نشریات از مصادیق "جرم مشهود" است که باید فوری وزارت اطلاعات و بسیار نهادهای امنیتی وارد بشوند و صاحبان تیتر را سر و ته آویزان کنند و از آنها اقرار بگیرند که در صدد توبره کردن این خاک برامده اند و از کیسه خلیفه نشریه چاپ می زنند.

یک کلام این که:  آقای انبارلویی نگران باد کردن روزنامه رسالت است که آن هم غصه ندارد. موتلفه که نمرده. بازار را در چنگ دارد. خرج هم که از کیسه مهمان بود، حاتم تایی شدن اسان بود.

بگذارید مردم با عرق جبین در همان کشور امرار معاش کنند. شما هم که بر اسب مراد تان سوار هستید. بخورید و بچاپید، چرا دیگران را آواره می کنید؟

 

ثبت نظر

گزارش

مطهری:دست دادن با اوباما ربطی به نفوذ غرب در ایران ندارد

۸ مهر ۱۳۹۴
ایران وایر
خواندن در ۳ دقیقه
مطهری:دست دادن با اوباما ربطی به نفوذ غرب در ایران ندارد