close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

در قاب عکس استراليایی؛ توی ايران همه با روسری می‌خوابن

۶ آبان ۱۳۹۴
همایون خیری
خواندن در ۳ دقیقه
در قاب عکس استراليایی؛ توی ايران همه با روسری می‌خوابن

توی خیابان‌های شهر که راه می‌رويد همينطور خودروهای جورواجور می‌بينيد که به طرز سنتی و متداول نشانه‌ای از يک کشور محسوب می‌شوند. بنز و فولکس و آئودی آلمانی، فيات ایتاليایی، تويوتای ژاپنی، پژوی فرانسوی و همينطور بشماريد بروید جلو. حالا البته بعضی از سازندگان این خودروها ترکيبی از کشورهای مختلف هستند ولی مثل دستمال کاغذی و پودر لباسشويی که اسم کلينکس و تاید روی همه‌شان مانده به چشم آدم‌های معمولی مثل من فيات ایتاليايی‌ست ولو در گينه بيسائو ساخته بشود. گهگداری در استراليا يک پيکان هم می‌بینيد. البته معلوم است که از ايران نيامده ولی بلاخره برای ماهايی که پيکان ديده‌ايم مثل دیدار با يک فامیل قديمی‌ست. رستوران‌ها را هم که به اين موضوع اضافه کنيد باز ملت‌های مختلف را می‌بينيد. البته در مورد غذا تنوع بمراتب بيشتر از خودروست و جايی مثل نپال که خودروی بین‌المللی ندارد دستکم چند تا رستوران دارد که بتوانيد برويد مزه غذاهای‌شان را بچشيد. به اين فهرست لباس را هم اضافه کنيد. اين يکی از همه جذاب‌تر است و در محيط‌های دانشگاهی و بمناسبت اتفاقاتی مثل جشن پايان دوره تحصيلی اهالی این کشور و آن کشور را می‌بينيد که با لباس‌های خودشان در مراسم شرکت می‌کنند. البته دانشجويی که پايان دوره‌اش را جشن گرفته لباس مخصوص درجه دانشگاهی‌اش را می‌پوشد ولی تا قبل از مراسم هم خود دانشجو و هم خانواده‌اش با لباس کشورشان در محوطه قدم می‌زنند. در کشوری مثل استرالیا که تنوع فرهنگی محصول زندگی

در قاب عکس استراليایی؛ توی ايران همه با روسری می‌خوابن
مهاجران است تنوع لباس در مراسم رسمی دیدنی‌ست. يک دوستی دارم که هندی‌ست و دانشجوست. البته تا همين چند هفته ديگر و بعد خانم دکتر می‌شود. خانواده‌اش از هند آمده‌اند تا ايشان و شوهرش که سال گذشته درسش تمام شده را برای مراسم پايان تحصيلات همراهی کنند. البته چند هفته‌ای تا مراسم مانده ولی گاهی خانواده‌اش می‌آيند دانشگاه و همگی با هم غذا می‌خورند و قدمی می‌زنند. دو روز پيش این دوست من لباس هندی پوشیده بود و آمده بود سر کار. لباسش از همين‌هایی‌ست که در فيلم‌های هندی زياد ديده‌ايد که مثل يک جليقه کوتاه دارند همراه با دامن بلند و يک شال توری و يک فاصله‌ای از شکم‌شان بیرون است. گفت امروز هندی هندی شدم.

من: مگه مراسم پايانی امروزه؟

زن: نه، چند هفته ديگه‌س.

من: پس خيلی رسمی اومدی.

زن: می‌خوايم بريم مهمونی با خانواده‌م دیگه نمی‌خواستم برم خونه لباس عوض کنم. پوشیدم اومدم که از همينجا بريم.

من: خيلی لباس خوشرنگيه.

زن: مادرم بعنوان هديه از هند آورده. داده بوده برام بدوزن. به خياط گفته اين ديگه خانم دکتره بايد لباسش خیلی مرتب باشه.

من: از قرار شما هندی‌ها و بنگلادشی‌ها و سریلاناکايی‌ها خیلی لباس‌های شبيه دارید.

زن: کم و بيش شبیهيم ولی خانم‌های بنگلادشی شلوار هم دارن که ما نداريم. البته يک جاهايی از هند شلوار هم می‌پوشن. بلاخره همه‌مون اهل يک کشور بوديم. پاکستانی‌ها هم شبيه به ما می‌پوشن.

من: لباس مردهای هندی هم خیلی خوبه. اينطرف و اونطرف زیاد ديدم. يکی از پيراهن‌ها مردانه هندی رو خريدم گاهی می‌پوشم.

زن: آره. از همين‌ها لباس ملی درست کردن. شماها لباس ملی دارید؟

من: لباس محلی زیاد داريم. از شمال و جنوب و شرق و غرب ايران خيلی لباس محلی می‌بینی ولی لباس ملی نداريم.

زن: یعنی توی مراسم رسمی چی می‌پوشيد؟

در قاب عکس استراليایی؛ توی ايران همه با روسری می‌خوابن

من: آقايون کت و شلوار و کراوات و خانم‌ها لباس‌های مختلف. البته بعد از انقلاب که آقایون دولتی کت و شلوار می‌پوشن خانم‌ها هم یک لباس بلند با روسری. ولی لباس ملی نيست.

زن: آره می‌دونم انقلاب شده. توی المپیک چی؟

من: همين کت و شلوار مردونه و اون لباس بلند و روسری زنانه.

زن: از قديم لباس ملی نداشتيد؟

من: قديم يک چيزهایی بود مثل کت بلند و کلاه برای آقايون و يک دامن کوتاه و چین‌دار برای خانم‌ها ولی لباس ملی نبود که مقام‌های رسمی بتونن در مراسم سنتی یا رسمی بپوشن. فکر نمی‌کنم لباس زنانه قديم رو بشه پوشید. از اين نظر وضع شما خیلی بهتره.

زن: عجيبه که این همه تاريخ دارید ولی لباس ملی ندارید.

من: آره عجيبه ولی نداريم.

زن: توی هند که مدام مسابقه داريم برای طرح لباس هندی بخصوص برای خانم‌ها. توی فيلم‌ها که دیدی.

من: آره فيلم هندی که ديدم همه‌ش دور درخت‌ها می‌رقصید ... هاهاهاها ...

زن: من نمی‌رقصم ... هاهاهاها ... مسابقه لباس نداريد؟

من: تازگی‌ها توی ايران نمايش لباس داریم ولی خوب اونم لباس ملی نيست، لباس طراحی شده برای مهمونی رسمی و اداریه.

زن: من باید فیلم ايرانی ببینم شاید بفهمم خانم‌های ايرانی چی می‌پوشن.

در قاب عکس استراليایی؛ توی ايران همه با روسری می‌خوابن

من: بعد نيای بگی عجيب بود ها.

زن: چی عجيب بود؟

من: فیلم ديدی نيای بگی چرا خانم‌های ايرانی اينطوری لباس می‌پوشن؟

زن: چرا؟ بد می‌پوشن مگه؟

من: نه توی فيلم عجيب می‌پوشن. با روسری می‌خوابن.

زن: یعنی توی ايران همه با روسری می‌خوابن؟

من: می‌بينی هنوز فيلم نديدی ميگی با روسری می‌خوابن. توی فيلم خانم‌های ايرانی نمی‌تونن بدون روسری باشن برای همین در حال خواب و بیداری روسری سرشونه. ميگم اگه فيلم ديدی از اين قسمتش تعجب نکنی.

زن: دولت نمیذاره؟

من: آره ديگه. اجباريه. خنده‌داره ولی اجباريه.

زن: چه عجيبه. خوب من برم سر کارم.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

ایران سکولار؛ سال ۱۴۲۹/ رئیس جمهور: مظنونان به تروریسم را شکنجه نمی...

۶ آبان ۱۳۹۴
عزت تائب
خواندن در ۱۳ دقیقه
ایران سکولار؛ سال ۱۴۲۹/ رئیس جمهور: مظنونان به تروریسم را شکنجه نمی کنیم