close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان بوشهر

پاسخ های خواندنی روحانی به دغدغه های جوانان / هشدار می‌دهم حجاب را عین عفاف ندانیم

۱۱ تیر ۱۳۹۲
خواندن در ۱۹ دقیقه

بویرنیوز  گفت و گویی از مجله چلچراغ با حسن روحانی، رییس جمهور منتخب مردم ایران منتشر کرده که در آن سعی شده مسایل جوانان و نگاه رییس جمهور آینده به این مسایل مورد بررسی قرار گیرد. خبرنگار در این مصاحبه پرسیده است که برخی در مورد جوانان نسل چهارم امروز (دهه هفتادی‌ها) می‌گویند سطحی و بی‌خیال و بی‌ریشه‌اند. شما چقدر به این اتهام یا توصیف نسلی باور دارید؟ نوه‌های شما چگونه اند؟

روحانی پاسخ داده است: فکر می‌کنم سرعت تغییرات جهان و به دنبال آن تغییر دیدگاه‌های افراد در نسل‌های مختلف چنان زیاد شده است که نسل قبلی خیلی از آرمان‌ها و آرزوهای نسل جدید را نمی‌فهمد. در دنیای جدید همه نسل‌های قدیمی‌تر از نسل جدید ناراضی‌ و شاکی‌اند. تفاوت داشتن دو نسل به معنای بی‌ریشگی نسل جدید نیست. برای مثال، نسل جدید دنبال آزادی، عدالت، سرافرازی بیش‌تر در جهان، پیشرفت فنی و علمی، وضع اقتصادی بهتر و بسیاری از آرمان‌هایی است که در سال‌های دولت اصلاحات بیش‌ترمی‌شد بروز آن‌ها را دید. کدام یک از این‌ها نشان بی‌ریشگی است؟ هیچ‌کدام.

از طرف دیگر، خیلی از واکنش‌های جوانان که نسل قبلی نمی‌پذیرند، محصول شرایطی است که نسل قبلی یا دولت‌های نسل قبل ایجاد کرده‌اند. امروز بی‌کاری، بالارفتن سن ازدواج و برخی آسیب‌های اجتماعی در بین جوانان شایع است و براثر این وضعیت، رفتارهای خاصی از جوانان بروز می‌کند. وظیفه مدیران و نسل قبلی این است که شرایط زندگی بهتر را برای جوانان فراهم کنند و بعد انتظاراتی از آن‌ها داشته باشند. نسل قبلی بالاخص مدیران سه دهه گذشته بی‌حساب از دین خرج کردند و ناکارآمدی‌ها را با دین توجیه کردند و حالا خیلی از آن‌ها از تضعیف باورهای دینی جوانان ناراضی‌اند. از ابتدا نباید این کار را می‌کردند.

 او در توصیف نسل جوان دوران خود و دوران کنونی، گفته است: جوانی کردن تابع شرایط زمانی، امکانات هر دوره و ابزارهایی است که در اختیار افراد قرار می‌گیرد. در دوره‌ای که جوانی من گذشت، امکانات و ابزارهای امروز و البته برخی مشکلات امروز وجود نداشت. احساس کلی نسل من این است که هزینه زندگی خیلی پایین‌تر بود و افراد راحت‌تر می‌توانستند به خواسته‌های جوانی نظیر شغل یا ازدواج دسترسی پیدا کنند.

سقوط اخلاق در جامعه

او در پاسخ به این سوال که وضعیت فعلی جمهوری اسلامی چقدر با آرمان‌ها و تصورات اولیه شما سازگار است؟ و چقدر در این وضعیت نقش داشتید، گفته است: من هم بخشی از جامعه امروز ایران هستم و از آن‌جا که در هر زمانه‌ای گویی روح کلی‌ حاکم است و احساس کردن این روح کار سختی نیست، شما و خوانندگان‌تان می‌توانید احساس من را درک کنید. من که از موضع منتقد وضع موجود وارد انتخابات شده‌ام و اصلا چون احساس خطر می‌کنم پا به میدان گذاشته‌ام. ولی حداقل 4کاندیدای منتسب به جریان اصول‌گرا هم که بیش از همه حداقل در 8سال گذشته مدافع وضع موجود بوده‌اند و قدرت اجرایی را در جریان خود در دست داشته‌اند نیز منتقد وضع موجودند. به نقدهای آقای ولایتی علیه سیاست خارجی، نقدهای آقای قالیباف و رضایی علیه وضع اقتصادی توجه کنید و آن وقت می‌بینید که اگر ما به آرمان‌های خود رسیده بودیم و منظور ما از جمهوری اسلامی این بود، که نباید این‌قدر منتقد می‌بودند. تصور ما استقلال در همه ابعاد بود، امروز برای ضروریات اولیه زندگی به واردات نیاز داریم، آرمان ما جمهوریت مدنظر قانون اساسی بود، امروز جمهوریت زیر سایه قرائتی از اسلامیت در حال فراموشی است، تصور ما جامعه‌ای اخلاقی بود، ولی امروز اخلاق در حال سقوط است. به نظر من، به تدریج در فرایند جلو آمدن انقلاب، قانون اساسی به صورت شخصی و سلیقه‌ای تفسیر شده است. مقدس کردن خیلی چیزها و باورها، آن‌ها را از دسترس نقد دور نگه داشت. تاکتیک‌ها استراتژی شدند و ما خیلی در گذشته باقی ماندیم. عرصه‌های سیاست، اخلاق و اقتصاد در هم ترکیب شدند و دست آخر همه سیاست‌زده شدند. برخی اصول قانون اساسی خیلی پررنگ و برخی دیگر خیلی کم‌رنگ شدند و نتیجه شد همین عدم توازنی که شاهدش هستیم. آزادی‌ها و حقوق مردم کم‌رنگ شد، ولی حقوق حاکمان دایم مورد تاکید قرار گرفت. بگذارید من به صراحت به خوانندگان شما بگویم که بستن فضای نقد هر قدر هم که با گام‌های اولیه و کوچک شروع شود، به تدریج به خفقان و ناکارآمدی می‌انجامد. وضع موجود حاصل رفتار و کردار همه ماست، ولی من هیچ وقت با تندروی‌هایی که وضع را به این‌جا کشانده است، موافق نبوده‌ام. تاریخ را بالاخره می‌نویسند و سهم آدم‌ها مشخص می‌شود. اما من در هر مقامی که بوده‌ام اهل افراط، غوغاسالاری و قربانی کردن منافع مردم نبوده‌ام. عملکرد من را در پرونده هسته‌ای باید دید. من مانع شدم پرونده ما به شورای امنیت برود و از آغاز شدن فرایند تحریم‌ها علیه ایران جلوگیری کردم و مانع آغاز جنگ شدم.

هشدار می‌دهم که حجاب را عین عفاف ندانیم

روحانی درمورد نحوه برخورد با جوان‌ان مانند محدودیت‌های حضور و نشاط اجتماعی، گشت ارشاد و امثال آن در شرایط فعلی و واکنش دولت آینده به این موضوع  گفت: من قطعا با این برخوردها مخالفم. این‌ها حاصل همان قرائت و برداشت خاص از اسلام و قانون اساسی است. برای این‌که نگاهم به مساله روشن شود، دیدگاهم را به مساله حجاب و عفاف برای شما تشریح می‌کنم. خیلی از این برخوردها ناشی از دیدگاهی است که چنین شادی و نشاط‌هایی را گام‌های اولیه به سوی تضعیف عفت عمومی می‌بیند و بنابراین تشریح دیدگاه من مناسب است. به نظرم، عفیف بودن چیزی فراتر از حجاب داشتن است. به نظر من اگر زنی یا مردی حجاب رسمی مد نظر ما را رعایت نکند، عفیف بودنش زیر سؤال نمی‌رود. قبل از انقلاب زنان زیادی در جامعه ما حجاب نداشتند، ولی آیا انسان‌های عفیفی نبودند؟ من هشدار می‌دهم که حجاب را عین عفاف ندانیم. به نظر من زنان زیادی از جامعه ما حجاب مطلوب قانون را ندارند، ولی عفیف هستند. عفت شاخص‌های زیادی دارد. کما این‌که می‌توان کسانی را هم یافت که در ظاهر مطابق قانون دارند و حجاب دارند (چه مرد و چه زن) ولی اصول عفت را رعایت نمی‌کنند. بنابراین تاکید ما باید برعفت باشد. باید ببینیم عفت را چه چیزی تهدید می‌کند. به نظر من عفت مردم ما را فقر اقتصادی و ناتوانی در ازدواج بیش‌تر تهدید می‌کند تا رعایت حجاب مطابق استانداردهایی که عده‌ای دوست دارند و تعریف کرده‌اند.

این را چرا گفتم؟ چون عده‌ای فکر می‌کنند اگر جوانان با هم کوه بروند، در یک مراسم شادی شرکت کنند، یا در خیابان با هم قدم بزنند، عفت جامعه خدشه‌دار می‌شود. اما واقعیت این است که عفت را چیزهای مهم‌تری تهدید می‌کند. برخی از برخوردها هم ناشی از نگاه پلیسی و امنیتی به جامعه است، نگاهی که همه چیز را سیاسی می‌بیند. در حالی که اجازه دادن به برگزاری برخی مراسم، شدت کنش و دیدگاه سیاسی را کاهش می‌دهد. در ضمن، مطمئن باشید که در ایده‌آل‌های جمهوری اسلامی، نفی شادی و نشاط نبود. در هیچ کدام از شعارهای ابتدای انقلاب شما شعار علیه شادی و شور جوانی پیدا نمی‌کنید.

ضربه دانشگاه ها نتیجه تنگ نظری جریان اقتدارگرا

روحانی در مورد وضعیت دانشگاه‌ها، تفکیک جنسیتی دانشجویان، وجود دانشجویان ستاره‌دار به دلایل سیاسی و امثال آن گفت: دانشگاه برای رشد به استقلال آکادمیک نیاز دارد. یعنی رییس دانشگاه منتخب اعضای دانشگاه و طبق روال مشخصی باشد. در چنین دانشگاهی که رویه‌ای دموکراتیک بر انتخاب مدیرانش حاکم باشد، کادر مدیریت دانشگاه زیر بار اقداماتی خلاف منطق آزادی و استقلال علمی نمی‌رود. ما در دولت اصلاحات تجربه آزاد گذاشتن دانشگاه‌ها را داریم. آن بخش از ضرباتی که به دانشگاه خورد هم نتیجه لجاجت‌ها و تنگ‌نظری‌های جریان اقتدارگرا بود. ببینید یک زمانی در اوج تمدن اسلامی، در دربار خلیفه عباسی، در حضور علمای مسلمان، افراد غیرمعتقد به اسلام در مجلسی که خلیفه تشکیل می‌داد، درباره خدا تشکیک می‌کردند و در باب توحید بحث می‌شد. در چنان فضایی تمدن اسلامی به اوج می‌رسد. فضای دانشگاه با آزادی به شکوفایی می‌رسد. البته بعد از چندین سال برخورد پلیسی با دانشگاه، طبیعی است که آزادی دادن در ابتدا سبب بروز برخی رفتارها هم می‌شود. باید این‌ها را تحمل کرد و اعتماد متقابل به‌وجود آورد.

به هیچ عنوان دنبال تفکیک جنسیتی نیستم. هیچ جامعه‌ای در طول تاریخ نتوانسته است تفکیک جنسیتی کند، در جامعه پیچیده و پر از ارتباطات امروز نیز تفکیک جنسیتی هیچ کاربردی ندارد.

بنابراین گزارش،خبرنگار چلچراغ می پرسد: این سال‌ها بسیاری از جوانان هیچ امید و آینده‌ای را برای خود متصور نیستند و از همین رو به شدت موج مهاجرت به آن سوی مرزها (حتی بدون هدف‌های تحصیلی) رو به گسترش است. در این مورد چه باید کرد؟

روحانی پاسخ می دهد: باید اول جهت حرکت کشور را درست کنیم و معلوم شود قصد ما حرکت در جهتی است که امیدبخش است. مشکل ما این است که امید را از افراد گرفته‌ایم. آن که ۱۰۰ تومان سرمایه دارد و می‌داند روند جاری او را به ۱۵۰ تومان می‌رساند، خیلی شادتر از کسی است که ۱۰۰۰ تومان سرمایه دارد و می‌داند روند جاری او را به ۵۰۰ تومان می‌رساند. ما باید با نجات اقتصادی، اصلاح سیاست‌ها و تغییر دیدگاهمان به جهان و اداره کشور، وضعیت اول را حاکم کنیم و در این صورت احساس اثربخشی نخبگان افزایش می‌یابد. اما وقتی هر اهل فکری را از دانشگاه بیرون کنیم، هر صنعت‌گر صاحب‌فکر و ایده‌ای را از اعتبارات محروم کنیم، و دانشجو را ستاره‌دار کنیم، وضعمان روز به روز بدتر می‌شودمن شخصا سعی کرده‌ام در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام متخصصان و اهل فکر از هر سلیقه‌ای را که توانایی تفکر، تحقیق، و دادن راهبرد دارند، گرد هم بیاورم. در آن مرکز راست و چپ، اصول‌گرا و اصلاح‌طلب کنار هم هستند. این یعنی با کسی برخورد حذفی نداریم.

روحانی در مورد فضای مجازی، اینترنت، شبکه‌های اجتماعی مثل فیسبوک و فیلترینگ گفت: فضاهای مجازی ابزارند و هر ابزاری می‌تواند تهدید یا فرصت باشد. این ابزارهای در ضمن ناگزیر هم هستند. من یادم می‌آید که حتی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم شبکه‌هایی مثل فیس‌بوک را پدیده‌های مبارکی خوانده بودند. واقعا هم همین‌ گونه است. در همه تاریخ، به نظر من از ابزارها بیش‌تر استفاده مثبت شده تا استفاده منفی. شما نگاه کنید ببینید از انرژی هسته‌ای فقط دو بار برای کشتار گسترده استفاده شده است، ولی امروز بیش از ۴۰۰ نیروگاه هسته‌ای در جهان برق تولید می‌کنند و انرژی هسته‌ای در کشاورزی، صنعت و… کاربرد دارد. مگر جهان با انفجار بمب اتمی، کل انرژی هسته‌ای را کنار گذاشت؟ نه . در ضمن در نظر داشته باشید که خیلی از اقدامات علیه آزادی فضای مجازی که توسط افراد و نهادهای خاص صورت می‌گیرد، مقاصد خیرخواهانه ندارد. یعنی خیلی هم دلشان به حال اخلاق عمومی یا تهدیدهای این فضاها علیه جوانان نسوخته است. مقاصد سیاسی دارد. از آزادی موجود در این فضاها می‌ترسند، دنبال محدود کردن اخبار هستند، و این محدود کردن‌ها هم جواب نمی‌دهد. کاش طرفداران فیلتر کردن توضیح می‌دادند که در محدود کردن دسترسی مردم به کدام خبر موفق بوده‌اند؟ کدام خبر مهمی در چند سال اخیر وجود داشته که فیلترینگ باعث عدم دسترسی مردم به آن شده است؟ این اقدامات حتی مانع دسترسی به سایت‌های غیراخلاقی هم نشده است. فیلترینگ گسترده جز این‌که دیوار بی‌اعتمادی میان مردم و دولت را بیش‌ترمی‌کند و به اقتصاد ما ضربه می‌زند، خاصیت دیگری ندارد و مانع توسعه کاربری‌های مثبت اینترنت در ایران می‌شود.

روحانی محدودیت‌ها و سخت‌گیری‌های فراتر از قانون و شرع را که این روزها برای زنان و دختران اعمال می‌شود را رد کرد و گفت: من با اعمال محدودیت‌های فراقانونی علیه دختران و زنان مخالفم. برخی آن‌قدر تنگ‌نظر هستند که حتی برخی فتواهای غیرسخت‌گیرانه‌تر مراجع را نیز برنمی‌تابند. رفتار آدم‌های سخت‌گیر امروز با تصوراتشان درباره اسلام نمی‌خواند. اسلام را کامل و راه‌حل همه چیز معرفی می‌کنند، ولی دست آخر نمی‌توانند راهی برای وارد کردن زنان به ورزشگاه‌ها پیدا کنند و راه محدود کردن را در پیش می‌گیرند. من البته معتقدم قطعا مشکل از سوی این افراد است.

با شنیدن نام ایران احساس غرور می کنم

رییس جمهور منتخب در پاسخ به این سوال که وقتی نام «ایران» را می‌شنوید، چه حسی به شما دست می‌دهد و چگونه می توان نمادهای غرور ملی و فرهنگ و تمدن ایرانی را زنده نگه داشت، گفت:مدتی است می‌بینم و از دوستان هم شنیده‌ام که در مراسم مختلف، حتی مراسم عروسی، سرود «ای ایران» خوانده می‌شود. حس من موقع شنیدن کلمه ایران حس غریبی است، مثل این‌که یک‌باره چند میلیون ایرانی به فکر مظلومیت وطن افتاده‌اند و از آن‌چه بر سرش می‌آید ناراضی‌اند. گویی غرور و افتخار را طلب می‌کنند.

نمادهای غرور ملی و فرهنگ ایرانی را باید از دست تخریب‌ها دور داشت. اگر این‌ها بناهای معماری هستند، باید حفظ کرد. اگر دانش و ادبیات است، باید آموخت و گسترش داد.  باید به یاد داشت که سرمایه غرور و فرهنگ یک ملت اگر به شیوه درست استفاده شود، هر قدر بیش‌تر استفاده شود، زاینده‌تر و اثربخش‌تر می‌شود. برعکس کالاها که وقتی مصرف می‌کنید کم می‌شوند، نمادهای غرور یک ملت، مثل شاهنامه فردوسی یا سینمای پرافتخار ایران را هر قدر بیش‌تر بخوانید و ببینید، اثرش بیش‌تر می‌شود. باید به گذشته با احترام و عقلانیت نگریست و استفاده کرد. باید به غرور گذشته، هر قدر هم با سلیقه ما سازگار نباشد، با احترام نگاه کرد.

روحانی در پاسخ به این که برای برجسته کردن مسایل جوانان نباید سازمان و نهادی اختصاصی تشکیل داد، گفت: من با سازمان درست کردن مخالف نیستم، اما سازمان‌ها را راه‌حل نمی‌دانم.اصلی‌ترین مشکلات ما در زمینه جوانان، بی‌کاری، بالا رفتن سن ازدواج و اعتیاد است. ریشه همه این‌ها هم عمدتا وضع اقتصادی نامناسب و بی‌کاری ناشی از آن است. البته همین وضع نامناسب، فضای ناامیدی ایجاد می‌کند و وضعیت را به لحاظ روانی، آزاردهنده‌تر می‌کند و مسایل بعدی را به‌وجود می‌آورد. اما مگر سازمان جوانان می‌توانست نقش مهمی در ایجاد رشد اقتصادی و رفع بی‌کاری داشته باشد؟ سازمان جوانان مگر نقشی در گسترش بیمه‌های درمانی و پوشش بهداشتی جوانان داشت؟  این‌گونه سازمان‌ها نقش اجرایی نداشته‌اند و بیش‌تر سازمان‌های تحقیقاتی، مشورتی بوده‌اند.

سازمان جوانان بیش از هر چیز پژوهش‌هایی درباره وضعیت جوانان انجام می‌داده است. اصلا یکی از عللی که باعث شده وزارت ورزش و جوانان بیش‌تر روی ورزش متمرکز شود همین است که بخش ورزش بیش‌تر اجرایی است. مساله جوانان ما با سازمان‌های بیش‌تر حل نمی‌شود. البته باید تاکید کنیم که وزارت ورزش و جوانان تحقیقات مؤثرتری انجام دهد و به سیاست‌گذاری در عرصه جوانان کمک بیش‌تری کند. اما یادمان باشد که جوانان هم بر بستر همین جامعه زندگی می‌کنند و سرنوشت آن‌ها به سرنوشت بقیه گروه‌ها گره خورده است. بهبود کلی وضع جامعه، وضع جوانان را هم بهبود می‌دهد.

سیاست ممیزی حداقلی

روحانی در مورد ممیزی و سانسور شدید و در نتیجه آن، رکود فرهنگ و هنر و دلسردی و گریز بسیاری از اهل فرهنگ و هنرمندان گفت:اولین برنامه اعتماد کردن به اهالی فرهنگ و هنر و باز گذاردن دست آن‌هاست. همین که سیاست ممیزی ما حداقلی باشد، خط قرمزها را دایم سخت‌گیرانه نکنیم و نشان دهیم سانسور هدف نیست، فضا بهتر می‌شود. مگر در دوران اصلاحات چه کردند؟ به ممیزهای وزارت ارشاد گفته شد که سخت‌گیرانه برخورد نکنند. آدم‌ها در لیست سیاه نبودند. بیان افکار و حق اعتراض کردن، جزء حقوق اساسی افراد شمرده می‌شد. من باور دارم که اهل فرهنگ و هنر دلسوز کشورشان هستند، قصد تخریب ندارند و اگر آزاد باشند و دولت به عوض دخالت در کار آن‌ها، امنیتشان را تامین کند، خودشان مصالح جامعه را هم لحاظ می‌کنند. بالاخص این‌که ما تجربه سال‌های اصلاحات را داریم و جامعه برای استفاده از آزادی بسیار پخته‌تر و باتجربه‌تر شده است.

خبرنگار پرسیده است شما چقدر ماهواره نگاه می‌کنید؟ کدام کانال‌ها را؟ دیش و رسیور شما را جمع نکرده‌اد؟ بگویید چرا جوان‌ها با تلویزیون جمهوری اسلامی قهرند؟ چه باید کرد؟

روحانی پاسخ داده است: مقامات سیاسی و بالاخص آن‌ها که در حوزه تصمیم‌گیری‌های استراتژیک هستند به ماهواره‌ها دسترسی دارند. حتی آن‌ها که کمتر فرصت می‌کنند شبکه‌های ماهواره‌ای را تماشا کنند. در گزارش‌های نهادهای مسوول از محتوای برنامه‌های این شبکه‌ها مطلع می‌شوند. من به دلیل سمت من در مرکز تحقیقات استراتژیک، ضروری است به آن‌ها دسترسی داشته باشم. کسی هم تاکنون نیامده است دیش و رسیور ما را جمع کند.طبق قانون مجوزهایی برای افراد از سوی مقامات مسوول صادر می‌شود. اما من به‌طور کلی مخالفت با شیوه‌های خشن برخورد با استفاده‌کنندگان از ماهواره را اعلام کرده‌ام و معتقدم در عصر انقلاب دیجیتال، نمی‌توان در قرنطینه زندگی و حکومت کرد.

بخش زیادی از جوانان ما با صدا و سیما قهر کرده‌اند، چون صداقت، اخلاق و عدالت را آن‌چنان که شایسته است در آن ندیده‌اند. هر رسانه‌ای باید به نیاز مردم پاسخ دهد و یکی از مهم‌ترین نیازهای مردم، نیاز به خبر و اطلاعات شفاف درباره مهم‌ترین موضوعات است. وقتی سهم اخبار خارجی بیش‌تر از اخبار داخلی است، وقتی تولد یک خرس پاندا در فلان باغ وحش چین پوشش داده می‌شود اما از اعتراض کارگران به 6ماه پرداخت نشدن حقوقشان خبری در تلویزیون ما گفته نمی‌شود، وقتی تمام اسطوره‌های فرهنگ و هنر که اندکی صدای منتقد دارند در تلویزیون ما سهمی ندارند، و وقتی چهره‌های سیاسی بزرگ مثل آقایان هاشمی و خاتمی و گروه‌های سیاسی منتقد از تلویزیون حذف می‌شوند، بدیهی است که مردم و نه فقط جوانان با تلویزیون قهر می‌کنند. راه‌حل، تضمین آزادی بیان است. اگر روزی پوشش خبری تلویزیون ما بیش‌تر از پوشش خبری شبکه‌های خارجی نظیر بی‌بی‌سی شد، مردم با تلویزیون آشتی می‌کنند.

روحانی در پاسخ به این سوال که چقدر اهل تماشای فوتبال هستید؟ رنگ تیم محبوب شما چیست؟ آبی، قرمز یا رنگ دیگر، گفت: بازی‌های تیم ملی و بردهای مهم آن‌ها مرا خوشحال می‌کند. به ورزش نگاه استراتژیک دارم و آن را حتی برای امنیت و انسجام جامعه مهم می‌دانم. ولی باور کنید سمت مدیریت داشتن در شورای عالی امنیت ملی یا ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بودن، وقت چندانی برای فوتبال دیدن باقی نمی‌گذارد. اما با همان نگاه استراتژیک برایم مهم است که به جام جهانی برویم و به همین دلیل از برد ایران برابر قطر بسیار خوشحال شدم. آبی و قرمز نیستم، اما در عرصه فوتبال بیش از همه از برنامه «نود» خوشم می‌آید. قدرت تاثیرگذار آزادی بیان و قدرت نقد کردن را می‌شود در آن برنامه دید. اتفاقا به سؤال شما درباره قهر کردن با صدا و سیما هم ارتباط دارد. آیا شنیده‌اید که مردم با برنامه «نود» قهر کرده باشند؟ وقتی برنامه «نود» پخش می‌شود، کسی برنامه ماهواره‌ای نگاه می‌کند؟ الگوی برنامه «نود» می‌تواند برای کل جامعه ما درس‌آموز باشد. مساله این است که برنامه «نود» داشتن و ایجاد شخصیت‌هایی مثل عادل فردوسی‌پور به نفع خیلی‌ها نیست. فرض کنید یک برنامه «نود» اقتصادی داشته باشیم، آن وقت خیلی‌ها باید پست‌های خود را رها کنند و این به نفعشان نیست.

او در مورد سیدمحمد خاتمی و آیت‌الله هاشمی گفت: من افتخار همکاری با هر دو نفر را داشته‌ام. شخصیت‌های بزرگوار، اهل تدبیر و عقلانیت، دلسوخته منافع ملی و اخلاق‌مدار هستند. در ضمن، هرگز از مسیر اعتدال و توجه به منافع مردم خارج نشده‌اند. من از سرمایه هر دو بزرگوار استفاده خواهم کرد و به تشویق ایشان نیز وارد صحنه شدم.

چلچراغ: ترانه‌های شجریان را چقدر شنیده‌اید؟ کدام را بیش‌تر دوست دارید؟

روحانی: تعداد ایرانیانی که صدای شجریان را نشنیده باشند زیاد نیست و شاید اصلا کسی نباشد که صدای او را نشنیده باشد. حداقل همه ایرانیان صدای ربنای او را بارها بر سفره افطار شنیده‌اند. من نیز به نوای موسیقی او گوش داده‌ام. هم شکوه و گلایه او در «بیداد» را شنیده‌ام، هم به «دستان» او گوش داده‌ام، هم شعر سعدی را در «نوا» و مرکب‌خوانی او شنیده‌ام و هم به هشدار او که «تفنگت را زمین بگذار» باور دارم. او هنرمند بزرگی است و عصاره دو قرن موسیقی ماست، با هنرمندان بزرگی کار کرده و آثار ماندگاری خلق کرده است. باید به او و خدماتش احترام گذاشت. هر چند برخی از سلایق سیاسی او خوششان نیاید.

چلچراغ: موسیقی پاپ هم گوش می‌کنید؟ چقدر با ذائقه‌تان سازگار است؟

روحانی:من موسیقی پاپ گوش نمی‌کنم، هر چند همه موسیقی پاپ را یکپارچه نمی‌بینم. کیفیت، سطح هنری و خیلی مشخصات دیگر در بین انواع موسیقی پاپ متفاوت است. اگرچه شنونده فعال موسیقی پاپ نبوده و نیستم، ولی در رادیو، تلویزیون و به مناسبت‌های مختلف موسیقی پاپ شنیده‌ام و معتقدم باید برای شنوندگان و تولیدکنندگان این موسیقی احترامی به اندازه بقیه قایل بود. اساسا قضاوت درباره موسیقی را باید به جامعه هنری و شنوندگان آن واگذار کرد. دولت‌ها فقط وظیفه دارند برای ارتقای تولید موسیقی به صورت کمی و کیفی زمینه فراهم کنند و مطابق عرف و قانون و با تساهل و مدارای زیاد بر آن نظارت کنند.

چلچراغ: رابطه‌تان با موبایل چگونه است؟ اهل اس‌ام‌اس هم هستید؟ چقدر از طنزها و شوخی‌های پیامکی خبر دارید یا برای شما از آن‌ها می‌گویند؟

روحانی: تلفن همراه دارم، ولی اهل زیاد صحبت کردن نیستم. روحیه آدم‌هایی که در دستگاه‌های سیاست خارجی، دیپلماتیک، یا امنیت داخلی کار می‌کنند، این‌گونه است. در این مشاغل باید مواظب سخنان خود باشید. هر کلمه معنای خاصی دارد و می‌تواند هزینه‌ها و منافعی برای کشور داشته باشد. به تدریج عادت می‌کنید که زیاد حرف نزنید. در جلسات همیشه کسانی هستند که از پیامک‌های بامزه سخن بگویند و این‌گونه مطالب را به دیگران هم منتقل کنند. بالاخره مدیران و سیاستمداران هم از شوخی‌ها و لذت‌های شهروندان برخوردارند. در این ایام تبلیغات انتخاباتی از پیامک‌هایی که برای همه کاندیداها ساخته می‌شود و من را هم در بر می‌گیرد بی‌بهره نمانده‌ام. جالب‌اند، واقعا ذوق مردم در این عرصه بی‌نظیر است. دوستان می‌گفتند هنوز مناظره اول به پایان نرسیده بود که سیل لطیفه‌ها درباره آن آغاز شد و برخی انصافا هنرمندانه بودند. البته خوب است یادآور شوم که از نظر من این‌ها نوعی اعتراض کردن کاملا مسالمت‌آمیز و مدنی هستند و بخشی از ظرفیت‌های ارتباطی جامعه جدید است. برخی وقت‌ها هم از آن سوءاستفاده می‌کنند، ولی در کل مثبت است.

چلچراغ: برای این‌که پاسخ های شما تعبیر به وعده نشود مثل آن‌هایی که آمدند و گفتند موی جوان‌ها مساله ما نیست ولی بعد بگیر و ببند و تفکیک جنسیتی و گشت ارشاد را راه انداختند و گفتند پول نفت را سر سفره مردم می‌آوریم و گرانی و تورم ۵۰ درصدی را به گردن مردم گذاشتند. برای جوان‌ها چه تضمینی وجود دارد که این گفته های خوب و خوشایند توسط شما عملی شود؟

روحانی: تضمین ما چند چیز است:

۱- به منافع ملت ایران پای‌بند بودم که پرونده هسته‌ای به شورای امنیت نرود و سایه جنگ و تحریم روی کشور نیفتد و تا زمانی که مسوولیت داشتم این کار را انجام دادم. بدون هیاهو هم این کار را انجام دادیم.

۲- مردم باید سیاست‌مداران را نقد کنند و با استفاده از حقوق خود در مطبوعات، انجمن‌های سیاسی و حرفه‌ای به آن‌ها فشار وارد کنند که در راستای خواسته‌های مردم حرکت کنند. ما به مردم این آزادی‌ها را خواهیم داد تا بتوانند خواسته‌های خود را بیان کنند. در دوران آقای خاتمی هم این کار را از طریق دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی انجام می‌دادیم. آن‌جا هم که موفق نشدیم آزادی‌ها را تضمین کنیم، کارشکنی کسانی بود که جوانان خودشان می‌دانند.

۳- یک تضمین هم خود جوانان هستند که نباید ناامید شوند و با تمام قوا و از همه روش‌های مسالمت‌آمیز و قانونی حق خودشان را طلب کنند.

۴- من برنامه‌ای برای اداره کشور دارم که به شکل خلاصه آن تدوین و منتشر شده است.  آن را به طرق مختلف یادآوری کنند و از بدنه اجرایی کشور تحقق آن‌ها را طلب کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان چهارمحال و بختیاری

ثبت نام دختر چهارمحال و بختیاری در گینس برای بوسیدن زبان مار...

۱۱ تیر ۱۳۹۲
خواندن در ۱ دقیقه
ثبت نام دختر چهارمحال و بختیاری در گینس برای بوسیدن زبان مار کبری