close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

چهار فیلم ایرانی جشنواره روتردام

۹ بهمن ۱۳۹۲
محمد عبدی
خواندن در ۴ دقیقه
چهار فیلم ایرانی جشنواره روتردام
چهار فیلم ایرانی جشنواره روتردام

جشنواره جهانی «روتردام» یکی از مهم‎ترین جشنواره‎هایی است که طی سال‎ها به سینمای ایران علاقه زیادی نشان داده و نمایش فیلم‌های ایرانی در این جشنواره با استقبال فراوان هلندی‌ها روبه‌رو شده است؛ تا آن‌جا که سال گذشته این جشنواره برنامه ویژه‌ای برای سینمای ایران تدارک دید.

امسال چهل و سومین دوره جشنواره روتردام که از بیست و دوم ژانویه آغاز شده و تا دوم فوریه ادامه خواهد داشت، سه فیلم از سینمای ایران و یک فیلم از یک فیلم‌ساز ایرانی ساکن سوییس را به نمایش گذاشته است.

دست نوشته‌ها نمی‌سوزند(محمد رسول‌اف)

چهار فیلم ایرانی جشنواره روتردام

جسارت «محمد رسول‌اف» و شاید ترکاندن بغضش به خاطر دستگیری و زندان موقت در پرداختن به حیطه‌های ممنوع در سینمای ایران (که از این نظریگانه به نظر می‌رسد)، می‎تواند سندی باشد بر این که دست‌نوشته‌های قربانیان نمی‎سوزند و به شکلی، در جایی ثبت می‌شوند.

فیلم، حقایق پشت پرده قتل‌های زنجیره‌ای را روایت می‌کند و برخلاف فیلم قبلی او، «به امید دیدار»، به ورطه شعار نمی‌غلتد و با زبانی پخته و به شدت سینمایی، روایت تند و تیزش را پیش می‌برد.

همه چیز در سایه کشتارهایی انجام می‌شود که بقایای عاملان و آمران آن در نیروهای امنیتی ایران هنوز وجود دارند. در واقع، فیلم با شکستن زمان و تلفیق رویدادهایی که در یک زمان رخ نداده‌اند، نشان می‌دهد که چگونه بقایای تفکر «روشن‌فکر، هنرمند و روزنامه‌نگار به عنوان سرباز دشمن»، هنوز در بین نیروهایی امنیتی ایران وجود دارد.

شخصیت‌های فیلم، هر یک به شکلی در واقعیت وجود دارند و داستان آن را پیش می‌برند؛ داستانی درباره روشن‌فکران و روزنامه‌نگارانی که درمعرض تهدید هستند، قرار است اتوبوس آن‌ها به قعر دره سقوط کند و یا در خانه خود به قتل برسند.

«سیامک پورزند»، یکی از قربانیان بازمانده‌های  «سعید امامی»، محور اصلی قصه را پیش می‌برد. او خاطرات خود را نوشته است و نیروهای امنیتی به هر قیمتی قصد دارند به آن‌ها دست یابند. حالا این دست نوشته‌ها که می‌توانند در واقعیت وجود خارجی هم نداشته باشند، بر روی پرده سینما می‌درخشند.

 رسول‌اف این بار از سبک و سیاق فیلم‌های قبلی خود فاصله می‌گیرد و جای نماهای بلند و ثابت را به دوربین سیال و آزادی می‌دهد که تنش موجود در صحنه را به تماشاگر منتقل می‌کند؛ چه تماشاگری که جزییات ماجرا را می‌داند و این افراد را می‌شناسد یا تماشاگر خارجی که مقهور فضا و داستان آن می‌شود.

از تهران تا بهشت(ابوالفضل صفاری)

چهار فیلم ایرانی جشنواره روتردام

«صفاری» در «از تهران تا بهشت» جسارت می‌کند و داستانی را برمی‌گزیند که به خودی خود مشکلات زیادی را برای فیلم به همراه می‌آورد؛ مشکلاتی که گاه فیلم‌ساز در حل آن‌ها موفق است و گاه به فیلمش لطمه می‌زند.

فیلم، شرح سفر یک زن در جست‌وجوی شوهرش است که با تهدید، ارعاب و آدم‌ربایی آغاز می‌شود. اما روایت رئالیستی نیمه اول فیلم به روایتی سورئال در بخش دوم می‌رسد.

فضای شهری فیلم، نگاهی است حتی گاه به شکل کمدی اغراق شده مانند عروس فراری، دعواهای خیابانی و از این قبیل که به عنوان موتیف، سعی دارد نگاه اجتماعی و نه سیاسی فیلم‎ساز را گوشزد کند. 
فضای نیمه دوم با دشتی فراخ که تصاویر این بخش را دیدنی‌تر می‌کند، به فیلم‌ساز فرصت می‌دهد تا این بار، خارج از دغدغه ممیزی، به نشانه‌ها پناه ببرد.

 چند قاب زیبا، از جمله جایی که زن از پشت پرده در اتاق، کویر را نگاه می‌کند و تصویر، یک‌ پرده عریض سینما را به یاد می‌آورد، حتی فضای فیلم را به سینمای وسترن نزدیک می‌کند. این در حالی است که پدر«فرهاد» با جیپ و حافظه از کار افتاده‌اش، هنوز در دوران مصدق و کودتا زندگی می‌کند و به شکلی، شاید به طنابی که شبیه به طناب دار در اواخر فیلم در صحرا دیده می‌شود و نشانه نوعی تهدید است، ارتباط  پیدا می‌کند.

ماهی و گربه ( شهرام مکری)

چهار فیلم ایرانی جشنواره روتردام

«مکری» از یک تجربه آغاز می‌کند، به اوج می‌رسد و فیلم ماندگاری خلق می‎کند؛ یک نمای 134 دقیقه‌ای بدون کات.

در ابتدا ممکن است این تجربه تکراری به نظر برسد(از«طناب» هیچکاک تا «کشتی روسی» ساخاروف) و حتی نوعی بازی؛ اما فیلم‌ساز جوان ایرانی فرم و محتوا را به شدت با هم می‌آمیزد و به فیلمی می‌رسد که تصور آن بدون همین شکل پلان- سکانس امکان‌پذیر نیست.

فیلم با تاکیدهای اولیه درباره قضیه رستوران و واقعی بودن آن، حالت مشمئزکننده‌ای ایجاد می‌کند که به آن نیازی ندارد و درواقع، به گمانم به فیلم لطمه هم می‎زند. اما جدای از آن، در یک فرم شگفت‌آور موفق می‌شود شخصیت‌های خود را به خوبی به تماشاگر معرفی کند و سرنوشت آن‌ها را با دوربینی سیال که آدم‌های مختلفی را به هم ربط می‌دهد، دنبال کند.

جالب این که یک پلان سکانس طولانی به عنوان فیلم، در نگاه اول یک روایت خطی را تحمیل می‌کند اما فیلم‎ساز به شیوه جالبی موفق می‌شود درهمان روایت خطی بدون قطع، فلش‌بک و فلش فوروارد داشته باشد و با دور زدن دوربین و برگشتن به جای اول( به صحنه‌ای که پیش‌تر دیده بودیم و حالا می‌فهمیم که این اتفاق، پیش از آن که قبل‌تر دیده‌ایم، رخ داده) فضایی می‎آفریند که فیلم را از نمونه‌های مشابه مجزا می‌کند.

توقف‌گاه(کاوه بختیاری)

چهار فیلم ایرانی جشنواره روتردام

این فیلم حکایت پناه‌جویان ایرانی در یونان است که به شدت واقعی به نظر می‌رسد بی آن که فیلم‌ساز سعی داشته باشد حضور خود را به رخ بکشد.

 داستان از آن جا شروع می‌شود که پسرخاله این فیلم‌ساز ساکن سوییس، در راه مهاجرت به غرب، در یونان گیر می‎افتد و آن‎جا هم‎خانه چند پناه‎جوی دیگر- عمدتاً ایرانی- می‌شود که همه در رویای فرار از این کشور و رسیدن به آلمان، فرانسه یا کشورهایی از این دست هستند.

«بختیاری» برای روایت این آدم‌ها، بسیار به آن‏ها نزدیک می‌شود و برای ماه‌ها با آن‌ها زندگی می‌کند. نقطه قوت فیلم را باید در همین نکته جست‌وجو کرد؛ این که گویی حایل دوربین حذف شده و به درون زندگی چند نفر با همه مشکلات‌شان نفوذ می‌کنیم، با آن‎ها می‎خندیم، گریه می‌کنیم و با آمال و آرزوهایشان شریک می‌شویم.

 حتی فیلم، دعواهای واقعی این شخصیت‌ها را با هم ثبت کرده است و همین تماشاگر را به آن‌ها نزدیک‌تر می‌کند. ما به درستی هیچ چیز درباره گذشته این آدم‌ها نمی‌دانیم- حتی این که آن‌ها پناه‌جوی سیاسی هستند یا اقتصادی- و از این جهت قضاوت‌های ما درباره آن‌ها تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد و با آن‌‌ها تنها به عنوان یک انسان روبه‌رو می‌شویم.

قضیه پرسر و صدای دوختن لبان یک پناه‌جوی ایرانی در اعتراض به شرایط خود در یونان، هم‌زمان با فیلم‌برداری این فیلم رخ می‌دهد و بختیاری این داستان تلخ را هم در لابه‌لای روایتش ثبت می‌کند.

فیلم، شخصیت‌هایش را تا انتها دنبال می‌کند؛ چه آن‌ها که در ظاهربه قبله آمال‌ خود می‌رسند، چه آن‌ها که نومیدانه در یونان می‌مانند و چه کسانی که به ایران بازمی‌گردند.

اما یک حادثه تلخ و تکان دهنده که برای پسرخاله فیلم‌ساز پس از بازگشت به ایران رخ می‌دهد، تلخی فیلم را دوچندان می‌کند.   

ثبت نظر

یک قاب چند نفره

۹ بهمن ۱۳۹۲
بلاگ تصویری جهانی
خواندن در ۱ دقیقه
یک قاب چند نفره