close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

چالش بر سر رهبری ارکستر سمفونیک تهران

۲۱ فروردین ۱۳۹۳
طاها بختياري
خواندن در ۱۰ دقیقه
مجید انتظامی
مجید انتظامی
منوچهر صهبایی
منوچهر صهبایی
منوچهر صهبایی
منوچهر صهبایی
علی رهبری
علی رهبری

سرانجام بعد از دو سال تعطيلي، تکلیف مهم‌ترین ارکسترهای موسیقی کلاسیک پایتخت؛ یعنی ارکسترهای سمفونیک و ملی مشخص شد. بنا به تصمیم دفتر موسیقی، «منوچهر صهبایی» که پیش از این برای نزدیک به سه سال رهبر ثابت ارکستر سمفونیک تهران بود، به عنوان رهبر دائم این ارکستر و «فرهاد فخرالدینی» رهبر و بنیان گذار ارکستر ملی هم، رهبر این ارکستر شد. اگرچه خبر این انتصاب ها در رسانه‌ها منتشر شده، اما هنوز رسما از طرف وزارت ارشاد اعلام نشده است.

ارکسترهای سمفونیک و ملی، داستان‌های جداگانه‌ای دارند. ارکستر ملی بسیار جوان است و 13 سال پیش، فرهاد فخرالدینی آن را پایه‌گذاری کرد. علاوه بر این، او امروز خود یکی از ریش‌سفیدان عرصه موسیقی است و پس از سال‌ها حضور در شوراهای موسیقی و تعامل با مدیران فرهنگی ارشاد، راه و چاه ارکسترداری را در کشوری که هنوز بحث درباره حلال و حرام بودن موسيقي ادامه دارد، فرا گرفته است. به این دلایل، احتمالا او را باید بهترین گزینه برای تصدی رهبری و مدیریت این ارکستر دانست. اما ماجرا برای ارکستر سمفونیک متفاوت است. ارکستری  تقریبا 70 ساله که تاکنون موسیقیدانان برجسته‌ای در تاریخ ایران آن را رهبری کرد‌ه‌اند و معاونت هنری ارشاد گزینه‌های مختلفی برای انتخاب رهبری آن پیش رو داشت. گزینه‌هایی که می‌توان آنها را به سه رهبری که پیش از این آن را هدایت کرده‌‌اند؛ یعنی «علی (الکساندر) رهبری»، «لوریس چکناواریان» و «منوچهر صهبایی» محدود کرد. اما چرا معاونت هنری ارشاد و دفتر موسیقی از میان این گزینه‌ها، صهبایی را برای هدایت ارکستر انتخاب کرده‌است؟ در اینجا با مروری کوتاه بر سابقه ارکستر سمفونیک تهران و آهنگسازانی که آن را رهبری کرده‌اند، سعی شده به این سوال پاسخ داده شود.

ارکستر سمفونیک در پیش از انقلاب

ارکستر سمفونیک تهران در نخستین دهه‌های اين قرن خورشيدي، توسط «پرویز محمود» پایه‌گذاری شد و یکی از نهادهای مهم فرهنگی در پیش از انقلاب بود. تا پیش از انقلاب، موسیقی دانانی مثل «پرویز محمود»، «روبیک گریگوریان»، «مرتضی حنانه»، «حشمت سنجری» و «فرهاد مشکات» آن را رهبری کردند و نوازندگان مطرح جهانی همچون «یهودی منوهین» در آن به اجرا پراختند. این ارکستر، برخلاف روال سال‌های اخیر آن، در آن سال‌ها همچون بیشتر ارکسترهای سمفونیک جهان فعالیتی در چهارچوب موسیقی سمفونیک داشت و حتی در برنامه‌های تشریفاتی هم حضور چشمگیری نداشت. اما روزهای طلایی این ارکستر، پس از انقلاب دوام نیاورد. شاید خوش‌شانس هم بود که همچون دیگر ارکسترهای مجموعه رودکی، کارش به تعطیلی نکشید. چرا که بخش زیادی از آرشیوه‌های صوتی- تصویری و مکتوب مجموعه رودکی در زمان انقلاب در حیاط تالار رودکی(وحدت فعلی) به آتش کشیده شد و چند پیانوی نفیس‌اش هم به یغما رفت.

در بحبوحه انقلاب، برای نیروهای انقلابی مسلمان، این ارکستر با همه نظم و انضباط، لباس‌ها و سازهای غربی و برخی نوازندگان چشم‌آبی غیرایرانی‌اش، نه تنها هیچ نزدیکی با فرهنگ انقلابی- اسلامی نداشت بلکه در نظر آنان حتی نمادی از فرهنگ ایران هم نبود و یادگاری از «طاغوت» و «غربزدگی» رژیم پهلوی بود. به همین خاطر هم بود که باید درهایش بسته می‌شد. با پیروزی انقلاب، رهبران مشهور ارکستر سمفونیک مثل «حشمت سنجری» و «فرهاد مشکات» همراه با بسیاری از نوازندگان ارکستر که بیشتر غیرایرانی بودند، ایران را ترک کردند. باقی‌مانده اعضای ارکستر هم ترجیح دادند برای آنکه از روند تخریب گر انقلاب و خوردن انگ «طاغوتی» به دور بمانند، بی صدا و با چراغ خاموش حرکت کنند. به این ترتیب در نخستین موج مهاجرت هنرمندان، از ارکستر سمفونیک تهران، جز چند نوازنده و رهبران ارکستر جوان‌تر و کم تجربه‌تر که تنها سابقه‌شان از همکاری با این ارکستر، نه در جایگاه رهبری، که در بهترین حالت نوازندگی در آن بود، چیزی نماند. نوازندگانی همچون «بیژن قادری» و «نادر مرتضی‌پور»، چوب رهبری ارکستر را به دست گرفتند تا دست‌کم، چراغ کم‌جان ارکستر سمفونیک تهران در هیاهوی انقلاب خاموش نشود.

ارکستر سمفونیک تهران پس از انقلاب

اگرچه ارکستر سمفونیک تهران در سال‌های پس از انقلاب بیشتر در حالت خواب زمستانی قرار داشت، اما در نخستین ماه‌های آغاز جنگ ایران و عراق، ارکستر نیمه تعطیل‏، با سرنوشت دیگری روبه‌رو شد و آن فعالیت ارکستر در قالب ارکستری نظامی بود. در این سال‌ها بود که پای ارکستر سمفونیک تهران به جبهه‌ها باز شد و نوازندگان بادیسیپلین ارکستر، به دور از زرق و برق رسمی‌شان در تالار رودکی، با لباس نظامی در مناطق جنگی غرب و جنوب کشور به اجرای سرودهای نظامی تهییج کننده برای رزمندگان جبهه ها پرداختند.

تقریبا دو سال پس از پایان جنگ بود که همزمان با آرامتر شدن فضای ملتهب کشور، ارکستر سمفونیک نیز آرام‌آرام به شرایط عادی باز‌گشت. در سال 1369 رهبری ارکستر به «فریدون ناصری» سپرده شد که خود پیش‌تر سابقه آهنگسازی و نوازندگی برای بعضی ارکسترهای پیش از انقلاب را داشت. دوره رهبری 14 ساله ناصری در ارکستر سمفونیک تهران، طولانی‌تر از تمام رهبران دیگر بود. اما در این سال‌ها ارکستر سمفونیک تغییر چندانی نداشت و به روال سابق کج‌دار و مریز حرکت می‌کرد تا هم بار موسیقی کلاسیک جهانی را در ایران به تنهایی بر دوش کشیده باشد و هم آنهايي را که موسیقی را «فعلی حرام» می‌دانستند، تحریک نکند. در همین سال‌ها بود که کم‌کم جشنواره‌های موسیقی فجر از راه رسید و دیگر این ارکستر، به تنهایی در مظان اتهام تندروها نبود. زنده یاد فریدون ناصری تا آخر عمر یعنی تیرماه سال1384 به عنوان رهبر دائم ارکستر سمفونیک شناخته می‌شد، هرچند که در این سال‌ها به خاطر ضعف جسمانی، ارکستر، بیشتر توسط رهبران میهمان اداره می‌شد. اما با درگذشت فریدون ناصری، وضعیت ارکستر بدتر شد. در این دوره رهبران مهمان آمدند و رفتند تا اینکه «علی (الکساندر) رهبری» با تجربه 30 ساله‌ای که از رهبری مهم‌ترین ارکسترهای جهان به دست آورده بود، برای بهبود ارکستر به تهران آمد. اگرچه طی چندماه حضور علی رهبری، این ارکستر پیشرفت چشمگیری داشت، اما حضور علي رهبری، که اتفاقا با آغاز کار دولت محمود احمدی‌نژاد همزمان شده بود، چندان دوام نیاورد و او با نوشتن نامه‌ای به «محمدحسین صفار هرندی» به وضعیت مدیریت این ارکستر و موسیقی کشور انتقادهای تندی کرد و از همان راه آمده به اتریش بازگشت.

بعد از علي رهبری، باز هم هدایت ارکستر سمفونیک تهران به رهبران مهمان واگذار شد. ر این دوره «نادر مشایخی» نیز مدتی ارکستر را رهبری کرد، اما کار او رضایت‌بخش نبود. از زمان رفتن مشایخی، ارکستر سمفونیک تهران نزدیک به 6 ماه با رهبرانی همچون «لوریس چکناواریان»، «مجید انتظامی» و «منوچهر صهبایی» برنامه‌هایی اجرا کرد و حتی در بیست و سومین دوره جشنواره موسیقی فجر، یعنی مهم‌ترین رویداد موسیقایی سال در ايران، اين اركستر، بدون رهبر ثابت و با هدایت «ارسلان کامکار»، مایسترارکستر زمان را پشت سر گذاشت. اما بالاخره دفتر موسیقی در سال 86، «منوچهر صهبایی» را که پیش از این چند بار به مهمانی ارکستر سمفونیک آمده بود به عنوان رهبر دائم ارکستر سمفونیک انتخاب کرد.

صهبایی كه پيش از اين، هم تجربه رهبري اين ارکستر را داشت و هم به عنوان نوازنده «ابوا» در سال‌هاي قبل از انقلاب در آن ساز زده بود، توانست به اين ارکستر سروساماني دهد و دست‌کم براي سه سال اغماي آن را به تعويق بيندازد. اما رهبري صهبايي هم پردوام نبود و همکاري او در ارديبهشت‌ماه 1389 به انتها رسيد و در نهايت بي‌تدبيري‌هاي وزارت ارشاد دولت دهم و سنگ‌اندازی‌های انجمن موسیقی و بعضی نوازندگان ارکستر، مهم‌ترين ارکستر کشور را به تعطيلي کشاند. پس از صهبایی، برای مدت کوتاهی ارکستر به وسیله رهبرانی همچون «نادر مرتضی‌پور»، «شهداد روحانی» و رهبران گمنام رهبری شد تا آنکه تقریبا از نیمه دوم سال 90 خاموش شد. حالا پس از حدود دو سال تعطیلی که تا فروردین ماه سال 93 ادامه داشت، بالاخره مدیریت هنری ارشاد، رهبر ارکستر را مشخص کرد و دوباره «منوچهر صهبایی» را به عنوان رهبر و مدیر هنری ارکستر انتخاب کرده است.

چرا صهبایی؟

معاون هنری وزارت ارشاد «علی مرادخانی»  از شهریورماه 92 کارش را شروع کرده است. با استقرار مدیریت جدید، درخواست‌های اهالی موسیقی برای بازگشایی ارکستر سمفونیک بلندتر و گمانه‌زنی‌ها برای تصدی رهبری این ارکستر بیشتر شد. رهبرانی که پیش‌تر این ارکستر را رهبری کرده بودند، کسانی بودند که احتمال انتخاب آنها وجود داشت. «شهداد روحانی» که بیش از رهبری ارکستر در ایران به عنوان ویلونیست ارکستر «یانی» و همین‌طور یکی از اعضای خانواده آهنگساز روحانی، شناخته می‌شد یکی از این گزینه‌ها بود كه در آمريكا به سر مي‌برد. «لوریس چکنواریان»، یکی از گزینه‌های دیگر، رهبر توانایی است که تقریبا نیمی از سال را در ارمنستان به سر می‌‌برد و بیشتر مشغول آهنگسازی و تدریس است. بعضی از آثاری که با رهبری او ضبط شده، توسط بهترین ناشران موسیقی جهان مثل «آر سی ای» یا «ناکسوس» منتشر شده و به همین‌ دلیل چکناورایان، انگیزه‌ای برای همکاری دائم و سر و کله زدن با این ارکستر پرمساله را ندارد.

در اين ميان، دو گزينه باقي مانده بود؛ «علی رهبری» و «منوچهر صهبایی»؛ رهبرانی که هم پیش از این با ارکستر تهران کار كرده بودند و هم نسبت به همکاری دوباره علاقه نشان داده بودند. پس از حضور مرادخانی در معاونت هنری با هر دوی این رهبران، تماس‌هایی انجام شد و نظر مساعد آنها برای رهبری ارکستر جلب شد. اما چرا با وجود نظر مساعد علی رهبری که بارها در رسانه‌های مختلف آن را اعلام کرده و همین‌طور تجربه‌ منحصربه‌فرد او در رهبری 120 ارکستر جهان، معاونت هنری، صهبایی را رهبری این ارکستر انتخاب کرده است؟

صهبایی تحصیلات عالی موسیقی را طی کرده و نوازنده چیره‌دستی در ساز «آبوا» است. او در دوره‌ای که ارکستر سمفونیک تهران به رهبری فرهاد مشکات پر از نوازندگان چیره‌دست غیر ایرانی بود، توانست نوازنده اول آبوا در این ارکستر باشد. اما تجربه او در زمینه رهبری ارکستر در اروپا محدود به یکی دو ارکستر کوچک می‌شود و در مقابل تجربه علي رهبری هیچ به نظر می‌رسد. چه کسی است که نداند «رهبری» برای زندگی دوباره ارکستر سمفونیک تهران و رساندن آن به سطوح جهانی بهترین گرینه است؟ «رهبری» در ۴۰ سال گذشته، حدود ۱۲۰ ارکستر معتبر جهانی را رهبری و حدود ۲۰۰ آلبوم را روانه بازار کرده است. آثار کلاسیک متعدد و مهمی را همراه این ارکستر ضبط کرده که همگی توسط انتشارات «ناکسوس» ـ پرفروش‌ترین ناشر آثار موسیقی کلاسیک در جهان ـ روانه بازار موسیقی جهانی شده‌اند. «رهبری» علاوه بر این، آثار کلاسیک متعدد و مهمی را همراه ارکسترهای دیگری همچون فیلارمونیک بروکسل، فیلارمونیک لندن، فیلارمونیک چک و ده‌ها ارکستر دیگر ضبط کرده است

شاید حذف گزینه علی رهبری از ارکستر سمفونیک تهران به دلایلی غیر از توانایی‌ها و نیازهای ارکستر سمفونیک مربوط باشد. علی رهبری پس از ترک ایران در سال 84 ، نامه‌ای تند و سرگشاده‌ به «صفار هرندی» در اعتراض به وضعیت ارکستر سمفونیک و موسیقی در ایران نوشت که پیش از مسئولیتش در وزارت ارشاد، از مديران روزنامه کیهان بود. مدتی پس از انتشار آن نامه، یعنی در آذرماه 84، دوستان سابق صفار هرندی در روزنامه‌ کیهان مطلبی با عنوان «الکساندر در رفت!» او را با «مجری برنامه‌های فرهنگی مشکوک غرب و اسرائیل» مرتبط کردند و به شیوه خاص این روزنامه برایش پرونده سازی کردند.

کمی بعدتر از آن، روزنامه ایران و سایت مشرق نیوز هم كه هر دو در اختيار محافظه‌كاران تندرو بود با انتشار مطالبی علیه علی رهبری، سیاست‌های افراطیون را ادامه دادند. روزنامه ایران در مصاحبه‌ای با علي رهبري، درباره اعتقادات مذهبی او سوالاتی پرسیده بود و سایت «مشرق نیوز» هم در تیرماه 90 مطلبی با عنوان: «آیا عرصه موسیقی محل جولان مروجان برهنگی است؟» رهبری را به عنوان یکی از اعضای گروه‌های مرتبط با «فراماسونرها و اعضای رسمی ساواک و کارگزاران آنها و همکاران تیم‌های صهیونیستی» متهم کرده بود. واکنش علي رهبری به این نوع اتهامات و پرونده سازی ها، سکوت و بی‌تفاتی بود چرا که او، منشاء آنها را ناآگاهی و حتی حسادت برخی موسیقیدانان داخلی می‌دانست.

به نظر می‌رسد سم پاشی های این سایت‌ها و این موسیقیدانان «حسود و کج‌اندیش» علیه «رهبری» موثر بوده‌ است. چرا که در نهایت معاونت هنری وزارت ارشاد او را به عنوان رهبر ارکستر تهران انتخاب نکرد. شنیده‌های غیررسمی اما موثق از معاونت هنری و دفتر موسیقی ارشاد و برخي آهنگسازان بنام كه با آنها تماس گرفته‌ايم، حکایت از آن دارد که مدیران فرهنگی ارشاد فعلا ترجیح داده اند که با کنار گذاشتن علی رهبری، حساسیت‌های جناح های تندرو و رسانه هایی مثل کیهان و مشرق‌نیوز را نسبت به معاونت هنری ارشاد، تحریک نکنند.

ثبت نظر

استان تهران

واریز آخرین "یارانه همگانی" تا جمعه به حساب سرپرستان خانوار

۲۱ فروردین ۱۳۹۳
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۱ دقیقه
واریز آخرین "یارانه همگانی" تا جمعه به حساب سرپرستان خانوار