close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

رقص، هنر عرضه بدن نیست (بخش اول)

۲۶ فروردین ۱۳۹۳
نگار ثابتی
خواندن در ۹ دقیقه
رقص، هنر عرضه بدن نیست (بخش اول)
رقص، هنر عرضه بدن نیست (بخش اول)

غالبا تصویر ذهنی ما از هر پدیده ای برمی­گردد به خاطره ی اولین برخورد ما با آن. تصویر ذهنی من از رقص، زنانی سبز و نارنجی پوش را با رگ و ریشه ای ایلیاتی نشان می دهد. زنانی با حجم سنگینی از سکوت و پارچه. گردی از سکوت بر چهره و توده ای از پارچه بر تن. صحنه به گونه ای آراسته است که گویی حرکات چون وحی از آسمان به رقصندگان نازل می شود.

افسوس که عده ای، جهت وصله محیط خودخواهانه خویش، با زور سرنیزه ایدئولوژی سعی در تخریب آن فرهنگ داشتند. ذخایر فرهنگی هزاران ساله را به خیال سعادتی جاودانه به عاریه دادند و در حذف این هنر کوشیدند. غافل از اینکه نمی توان با جریان طبیعی فرهنگ مبارزه کرد. مردم بالاخره خوراک خود را در جایی دیگر پیدا خواهند کرد.

اما چیزی که در این میان مهم است، منبعی است که جایگزین آن فرهنگ غنی خواهد شد. این روزها آنچه به عنوان رقص، تصویر ذهنی کودکان مان می شود، حرکاتی چون رقص باسن مایلی سایرس است. متاسفانه دوری و غریبگی با گذشته غنی خودمان، و وفور رقص های عرضه بدن، چنان است که حق انتخابی برای نسل جدید باقی نمی گذارد. با این وجود هستند افرادی که به جد، برای حفظ میراث گذشته گان و معرفی آن به دیگران، بی دریغ زحمت می کشند.

سالومه و گروه رقصش، کرشمه، یکی از این افراد است . او که سی و پنج سال دارد، ده سال است که در کنار تحصیل و تدریس ایرانشناسی به رقص مشغول است. او رقص را در شاخه کلاسیک و رقص های نواحی ایران دنبال می کند. « تمرکز ما بر احیای رقص هایی است که برای ایرانیان کمتر شناخته شده اند و سعی می کنیم در کنار برنامه رقصی که اجرا می کنیم به معرفی فرهنگ و آداب رسوم آن منطقه هم بپردازیم.»

رقص، هنر عرضه بدن نیست (بخش اول)

سالومه در ایام نوروز سه اجرا را در سه شهر مختلف المان، فرانکفورت، گیسن و گوتینگن روی صحنه برد. از این رو سعی کردم که با او دیداری داشته باشم و درباره هنر رقص به گفتگو بپردازم. برای من که کلا خطم از رقص کور است، جالب بود که در ابتدا مختصری درباره تاریخچه این هنر بدانم. بخصوص که سالومه درباره گذشته فرهنگی ایران، تحصیلات آکادمیک دارد.

رقص های باستانی

او در این باره می گوید: «درباره رقص در دوران باستان ما اطلاعات دقیقی نداریم. نقش و نگار سفالینه های شوش و سیلک افرادی را در حال رقص و حرکت نشان می دهند. تاریخ این آثار به هزاره دوم قبل از میلاد بر می گردد. مشخص ترین اثری که ما از رقص داریم، نقش برجسته طاق بستان است که متعلق به دوره ساسانی است. در این تصویر، خسرو پرویز را به همراه عده ای نوازنده و رقصنده، سوار بر کشتی می بینیم. شاهان حتا در لشکرکشی های شان هنرمندان، از جمله رقصندگان را با خود همراه داشتند. این برای ایجاد فضای شاد و آرام در اردوی جنگی بوده است و برای برپایی جشن پیروزی احتمالی.»

سالومه درباره رقص در دوره اسلامی می گوید: «در دوره اسلامی بهتر است در ابتدا به حکومت امویان و عباسیان اشاره کرد که بهترین مثال آن، نقاشی دیواری در بنای جوسق الخاقانی (معرب شده کوشک خاقانی) است. این نگاره دو رقصنده را در حال ریختن شراب در جام نشان می دهد. در دوره صفوی نقاشی های زیادی وجود دارد که رقصندگان را به تصویر می کشند. در کاخهای دوره صفوی از جمله عالی قاپو نقاشی های دیواری را می بینیم که رقصندگان را در حال هنرنمایی در مجلس بزم به نمایش می گذارند.

رقص، هنر عرضه بدن نیست (بخش اول)
به نظر می رسد که در آن زمان رقص ابزاری بزمی جهت سرگرمی شاهان بوده و به چشم هنر به آن نگاه نمی شده است. در دوره قاجار نقاشی هایی روی بوم داریم که حرکات گوناگون رقصنده های زن بر آن تصویر شده است.

تابلویی دیگر، رقص بزک (آرایش زنانه) را نشان می دهد. بطور کلی باید به این نکته اشاره کنیم که به دلیل حرام بودن رقص، به تصویر کشیدن آن نیز چندان رایج نبوده و آنچه به تصویر کشیده شده نیز از خطر نابودی به دور نبوده است.

زنده نگه دارندگان رقص

نکته قابل توجه درباره رقص این است که، بزرگترین نقش در زنده نگه داشتن آن، بر عهده اقلیت های قومی و مذهبی بویژه ارامنه مهاجر ایران بوده است.

رقص، هنر عرضه بدن نیست (بخش اول)
سه نفر از پیشگامان رقص یا بهتر بگوییم باله در ایران مادام کرنلی، مادام یلنا آودیسیان و سرکیس جانبازیان بودند. در آن زمان یعنی حدود 1920 میلادی، هنوز به رقص به چشم کاری سبک و غیر اخلاقی در ایران نگاه می شد و به همین دلیل اغلب هنرجویان این سه نفر، فرزندان مستشاران خارجی بودند که در ایران حضور داشتند و یا فرزندان خانواده هایی با ریشه غیر ایرانی. یکی از این افراد، هایده احمدزاده بود که از مادری تاتار و پدری آذری متولد شده بود. او توسط مادرش در مدرسه رقص مادام کرنلی ثبت نام می شود.

هایده  با استعدادترین این هنرجویان بود و به سرعت پله های ترقی را طی نمود تا جایی که سولیست زن و استاد شماره یک باله ایران شد. در آن سالها که هنرجویان اندکی با آموزش رقص مشغول بودند، کم کم دربار به حضور این هنرمندان در تشریفات خود روی خوش نشان می دهد. تا پیش از آن تنها گروه مردان با نمایش های آکروباتیک به هنرنمایی می پرداختند.

زوج رقص ایران

مادام کرنلی کم کم گروه هنری خود را که البته در میان آنها برای نخستین بار هنرجویان دختر مانند هایده احمدزاده بودند، گسترش داد. هایده احمدزاده بعدها نام هنری "آیدا" را برای خود بر می­گزیند و با یکی از همکاران خود به نام نژاد احمدزاده، ازدواج می کند. کسی که بعدها ریاست آکادمی باله، کمپانی باله ملی و گروه رقص و موسیقی فولکلور ایران را به عهده گرفت.

از این زوج باید به عنوان کسانی یاد کنیم که رقص را روی نقشه هنری ایران جا دادند. آنها برنامه های مختلفی را در سازمان های دولتی برگزار کردند از جمله نزد خانواده سلطنتی. بعدها برنامه هایی را در کشورهای دیگر روی صحنه بردند. کم کم این گروه بزرگ و بزرگتر شد. خانم و آقای احمدزاده برای ثبت و ضبط رقص های محلی به شهرهای مختلف سفر کردند؛ کاری که بعدا روبرت دووارن، به شکل مفصل تر  پی گیری کرد. خانم احمدزاده همین اواخر کتاب زندگی نامه خودشان را با نام "زندگی من به عنوان یک بالرین ایرانی" در منچستر به چاپ رساندند. 

در سال 1346 نژاد احمدزاده و همسرش هایده آکادمی باله را در ایران تاسیس کردند. رابرت دوارن از اساتیدی بود که به این اکادمی دعوت شد. او در طول حدود هشت سال حضور در ایران، کارهای بسیار ارزنده ای را روی صحنه برد. حضور دووارن مصادف بود با تاسیس تالار رودکی توسط آقای احمدزاده. دووارن برای جمع آوری رقص های محلی ایران و مطالعه آن به سراسر نقاط ایران سفر کرد. او در ادامه فعالیت هایش، گروه رقصنده های محلی را با هنرمندان سازمان فولکور و رقصندگان هنرستان فرهنگ و هنر، تشکیل داد. در این گروه است که ستاره ای به نام فرزانه کابلی ظهور می کند. 

رقص، هنر عرضه بدن نیست (بخش اول)
از دیگر هنرمندان این گروه می توان به دو سولیست توانای مرد روانشاد احمد علیمددی  و رضا سخایی  اشاره کرد. رضا سخایی نقش بهرام گور را در اجرای هفت پیکر به عهده داشت و این نقش را مانند دیگر کارهایش با توانمندی بسیار اجرا کرد.  او هم اکنون ساکن استکهلم است.

رقص، هنر عرضه بدن نیست (بخش اول)
سازمان فرهنگ و هنر

در دوره پهلوی دوم تلاش بسیاری در احیای هنرهای مختلف از جمله رقص شد. منجی این امر سازمان فرهنگ و هنر بود. بودجه مورد نیاز در اختیار سازمان فولکلور و هنرستان فرهنگ و هنر قرار گرفت که هدفشان شناسایی و نجات آیین و رسوم محلی از جمله رقص بود. در همین حین گروه رقصندگان محلی تشکیل شد که بودجه زیادی برای تهیه لباس، دکوراسیون و سفرهای پژوهشی، در اختیار داشت.

بدین ترتیب به همراه هیأت سیاسی ایران در سفرهای خارجی همیشه گروه رقص و موسیقی سازمان فولکلور شرکت می کرد. این گروه در فستیوال های سراسر دنیا شرکت کرده و کم کم در خاورمیانه به عنوان برترین گروه فولکلور مطرح شد. در بسیاری از دیدارهای رسمی مقامات کشوری از کشورهای دیگر این گروه به عنوان مبلغ فرهنگی همراه هیئت ایران بود و چون کارشان بسیار قوی بود، مورد استقبال جهانی قرار می گرفت.

حرکات موزون انقلاب

بعد از انقلاب طبیعتا وزارت فرهنگ و هنر و سازمان فولکلور تعطیل شدند. بسیاری از مواد و اطلاعاتی که درباره هنر و بویژه رقص با صرف هزینه و وقت بسیار گردآوری شده بودند، از بین رفت. بسیاری از فیلم هایی که از مراسم آیینی و آداب و رسوم پیشینان ما بود، خوراک آتش شد. آنچه از بین رفت گذشته فرهنگی ما بود که متعلق به هیچ رژیم یا حکومتی نیست. حکومت ها می آیند و می روند اما چرا هنر قربانی این تغییرات باشد؟ اتفاقی که در تاریخ ایران بارها تکرار شده است، از عهد باستان تا کنون.

بعد از گذشت دو دهه از انقلاب و با روی کار آمدن دولت اصلاحات، کور سوی امیدی برای بازگشت این هنر به صحنه، به وجود آمد. هنرمندان سابق این رشته که به تئاتر روی آورده بودند، این بار در قالب حرکت به رشته هنری اصلی خودشان بازگشتند. حتا در بخش مذهبی، هنر حرکت ورود پیدا می کند. "حماسه ی انقلاب سنگ"، با طراحی حرکت فرزانه کابلی، با پوشش کاملا اسلامی، به روی صحنه می رود.

هنرمندان با قدرت هرچه تمام تر در حالی که هر کدام چند کیلو پارچه به تن داشتند، اثر شاهکاری را اجرا می کنند. آخرین کار جدی خانم کابلی، جشنواره آمین بود. که رقص محلی نواحی مختلف را شامل می شد. اما خانم کابلی از معدود کسانی است که شانس با او یار بود که هم در ایران باشد و با دشواری بسیار به کار خود ادامه دهد. اکثر ستاره های این هنر، بعد از انقلاب مجبور به مهاجرت شدند و گه گاه خبر فرو افتادن شان به گوش مان می رسد. همین چند روز پیش فرخ علیپور، یکی‌ از رقصندگان سازمان فولکلور ایران که مقیم برلین بودند از بین ما رفتند.

رقص زمینی، رقص آسمانی

سالومه درباره این که چگونه بعد از انقلاب افرادی چون فرزانه کابلی توانستند روی صحنه باقی بمانند و خود را با شرایط وفق دهند، می گوید: شرایط کار در زمینه حرکات موزون در ایران بسیار دشوار است. مشکل تنها محدودیتهای قانونی نیست بلکه متاسفانه به گونه ای این هنر دوباره از نقشه هنری ایران حذف شده است. نام رقص همچنان حساسیت های بسیاری به دنبال دارد، چنانکه من هم که در خارج از ایران زندگی می کنم ناخواسته آن را "حرکت" می نامم. اما بطور کلی باید بگویم که این هنر در واقع بیان عواطف و احساسات است از طریق اعضای بدن و بدون کلام. حال خواه این عواطف شاد باشند یا محزون، راوی آیین های مذهبی باشند یا مربوط به کار و معاش زندگی. هنرمندانی مانند خانم کابلی در تمامی این سالها کوشیده اند که نشان دهند این هنر عرضه بدن نیست و مفهومی والاتر و آسمانی تر دارد.

اصولا رقص های آیینی ریشه ای عمیق تر در فرهنگ ایران دارند. همین که اکنون نیز می توانیم کم و بیش آثاری از آن را مشاهده کنیم نشان دهنده قدمت آن است؛ مثل رقص برداشت محصول. در خراسان از مرحله کاشت بذر تا برداشت محصول، توسط رقصنده های مرد اجرا می شود. رقص شالی که در گیلان توسط رقصنده های زن انجام می شود. رقص خنجر یا چاقو که در مناطق جنوبی ایران، توسط مردان انجام می شود. رقص چاقوی کولیان خوزستان که توسط زنان انجام می گیرد. رقص به آیین های مذهبی هم رسوخ کرده است. رقص سماع نمونه خوبی از اینگونه رقص هاست. و نیز مراسم زار که به نظر من به نوعی حرکات موزون است و رقص های اهل حق، که مسلما ریشه بسیار کهن دارند.

یکی از هنرمندان سابق سازمان فولکلور ایران، آقای نادر رجب پور پس از انقلاب به موضوعات مذهبی روی آوردند و این هنر را شکلی تازه بخشیدند. خانم کابلی نیز کاری با عنوان سینه زنی را طراحی کردند و در خانه هنرمندان به روی صحنه بردند. با همه این اوصاف لغو مجوز یا کنسل شدن اجرای رقص اتفاقی معمول در ایران است. مثلا در جشنواره فجر 92 قرار بود یک گروه از رقصنده های مرد که تحت سرپرستی خانم کابلی بودند، به اجرای حرکت بپردازند، که متاسفانه لغو شد.

برای دیدن بخش دوم این گزارش کلیک کنید

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان خراسان رضوی

برگزاری مراسم روز عطار در نیشابور

۲۶ فروردین ۱۳۹۳
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۱ دقیقه
برگزاری مراسم روز عطار در نیشابور