close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

مارکز مثل نویسنده های جنوبی می نویسد

۳۰ فروردین ۱۳۹۳
ابوتراب خسروی، شهرام گراوندی، موسی بندری
خواندن در ۳ دقیقه
مارکز مثل نویسنده های جنوبی می نویسد

مارکز مثل نویسنده های جنوبی می نویسد

این‌که چرا مارکز در ایران این‌همه مخاطب دارد سوالی بود که از ابوتراب خسروی، شهرام گراوندی و موسی بندری پرسیدیم. شاید چون جنوبی اند یا با دنیای جنوب ایران بیشتر آشنایند چیزی در مارکز پیدا کرده اند که دیگران ممکن است کمتر دیده باشند: مارکز دنیای اش با دنیای جنوبی های ما نزدیک است. دنیای دریا و وهم و قصه های کهن.
 

ابوتراب خسروی

خرافه اصلی ترین مضمون کتاب‌های مارکز است که وجه مشترکش با کل جوامع است. مخصوصا در صد سال تنهایی. و آن وجه مشترک است که چنین اثری را جهانی می‌کند. برای مثال ساکنین جنوبی ایران این وجه مشخصه جامعه خودشان را در ادبیات مارکز می‌بینند. 

علاوه بر این‌ها ادبیات مارکز در کل پشتوانه ادبیات اسپانیا را دارد، ادبیاتی که با دون کیشوت شروع می‌شود و باعث می‌شود که کار مارکز اوج بگیرد و بدل بشود به یک اعتبار جهانی. شاید بتوان گفت تخته پرش جهانی شدن این‌ کار بوم‌گرایی مارکز است وقتی که مارکز مضمون اصلی جامعه و فرهنگ خودش را موضوع اصلی رمانش می‌کند باعث می‌شود که مابقی جوامع وجه مشترک خود را در نوشته‌های او پیدا کنند. یعنی جامعه خودشان و وجه تشابه جامعه خودشان را پیدا کنند. 

 

شهرام گراوندی

 

مارکز مثل نویسنده های جنوبی می نویسد
این‌که چرا گابریل گارسیا مارکز این‌همه در ایران خواننده دارد و خوانده می‌شده و خوانده می‌شود، اتفاق شگفتی نیست. اولن من مدعی این مساله نیستم که این جناب "گابو" در ایران خوانندهٔ بیشتری دارد به نسبت دیگر نویسندگان معروف جهان. ما در همین ایران همینگوی را هم داریم که مشتاقان بسیاری دارد. و یا آلبر کامو؛ که حتا نگاه عاطفی میان او و خوانندهٔ ایرانی واحد است. و یا کافکا. با همهٔ بدفهمی‌ها و کژفهمی‌هایی که از این دو تای آخر می‌شود و شده. ولی اگر بخواهیم با اغماض به این مساله بپردازیم و اصل پرسش و تز را باور کنیم دلیل اصلی استقبال از مارکز می‌تواند جهان روایتی دل‌نشین و هزار و یک شبی گابو باشد که در ژنتیک ایرانی و فرهنگ عامیانهٔ ایرانی از عهد کهن موجود بوده و حتا بعد‌ها با تغییر ساختار و شکل جهان داستان ایرانی، باز هم پوست‌اندازی کرده و در عرصه‌ای پست مدرن به حیاتش ادامه داده و فی‌الواقع‌‌ همان جهان حکایت و روایت را بازآفرینی کرده است.

 فضای اتفاق قصه‌های مارکز شبیه روستاهای سیستان و بلوچستان و بم و بروات و شادگان و هویزه و بستان و لالی و اندیکا و ازنا و الیگودرز است. خوانندهٔ ایرانی در ماکوندوی خیالی مارکز احساس قرابت بیشتری می‌کند تا در یوکناپاتافای ویلیام فالکنر مثلن که به شدت آمریکایی است. حضور کولی‌ها و آدم‌های ساده و دم دستی او در قصه‌هایش، آن‌چنان زنده و هویداست که انگار نمونهٔ کولی آواره‌ای است که امروز صبح با صدای در زدن او در خانه‌ای در لنگرود و لاهیجان و اردبیل از خواب پریده‌ایم. جهان قصه‌ها و ذهن شناور گابو به جهان خاصه روستایی ایرانی به شدت نزدیک و خودمانی و صمیمی است. و برای همین است که وقتی به قصه‌ای از گابو ورود می‌کنیم، انگار سمک عیار می‌خوانیم!

 

موسی بندری

مارکز مثل نویسنده های جنوبی می نویسد
از خصوصیات داستان‌های مارکز بومی‌گرایی است. مخصوصا در جنوب ایران به خوبی می‌شد با داستان‌های او هم‌ذات‌پنداری کرد. فضا‌ها و شخصیت‌هایی‌ که پرورش می‌داد به شکل قابل ملاحظه‌ای شبیه آدم‌های جنوب ایران است. این است که ما مخاطبان فارسی زبان نزدیکی زیادی با داستان‌های مارکز داشتیم. این شباهت‌ها دلیلی بود که مارکز بتواند بیشتر از مابقی نویسندگان دنیا خودش را به افکار عمومی ایران نشان دهد. تا جایی که تاثیرش را در ادبیات داستانی ایران می‌توان غیرقابل انکار دانست.

 المان‌هایی‌ که در داستان ایران مخصوصا در جنوب ایران وجود دارد مثل وهم و یا دریایی که عمقش همانند دریای شمال مشخص نیست و اسطوره‌سازی‌هایی‌ که به واسطه پهناور بودن وبی‌کران بودن عمق دریا هست یکی ازمهم‌ترین وجوه شباهت دنیای مارکز با ادبیات داستانی ایران و جنوب ایران است. در قصه‌های‌ بومی هرمزگان ما شخصیت‌هایی‌ داستانی داریم که جلوی کشتی‌‌ها و شناور‌های دریایی را می‌گیرد و برخوردی می‌کند از‌‌ همان نوع که در هومر می‌توان رگه‌هایی‌ ازآن‌ها را پیدا کرد؛ این نوع رویا پردازی‌ها در داستان‌های مارکز مشهود است‌‌ همان فضا و المان‌هایی‌ که در ایران و مخصوصا در جنوب ایران هست، جنوبی که سهم زیادی در ادبیات داستانی معاصر دارد.

ثبت نظر

استان سیستان و بلوچستان

عضو کمیسیون امنیت ملی:دانایی‌فر زنده و در پاکستان است

۳۰ فروردین ۱۳۹۳
خواندن در ۱ دقیقه
عضو کمیسیون امنیت ملی:دانایی‌فر زنده و در پاکستان است