close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

شیوه کار با فستیوال ها و تهیه کنندگان اروپایی تئاتر

۳ دی ۱۳۹۲
نیلوفر رستمی در گفتگو با: امیررضا کوهستانی، کارگردان تئاتر «سالگشتگی»
خواندن در ۶ دقیقه
شیوه کار با فستیوال ها و تهیه کنندگان اروپایی تئاتر
شیوه کار با فستیوال ها و تهیه کنندگان اروپایی تئاتر

بخش دوم

بخش اول گفتگو را در اینجا بخوانید (کلیک کنید)

 دو نمایش با بازیگران خارجی در فرانسه، ژاپن و آلمان اجرا کردی اما هیچکدام از آن نمایش ها در ایران اجرا نشد. دلیلش چه بود؟

شیوه کار با فستیوال ها و تهیه کنندگان اروپایی تئاتر

نمایش «اتاق یک نفره» که با بازیگران آلمانی در آلمان در سال ۲۰۰۶ اجرا شد امکان اجرا در هیچ کجای دیگر را نداشت به این دلیل که بازیگران آن نمایش در همان زمان قرار داد بازی در چند تئاتر دیگر را داشتند. چیزی مانند مجموعه تئاتر شهر خودمان وجود داشت که طبق قواعد آن مجموعه تعدادی بازیگر ثابت وجود داشتند که موظف بودند در تمام تئاترهایی که در سالن های آن مجموعه اجرا می شد بازی کنند. بنابراین آن بازیگران هیچ امکانی برای سفر و اجرای نمایش در جای دیگری را  نداشتند چون تعهد اجراهای طولانی مدت برای آن مجموعه داشتند.

  نمایش دیگر «اتوپیاها» بود که محصول مشترک  سه گروه تئاتری ایرانی، فرانسوی و ژاپنی بود. نمایش اتوپیاها سه اپیزود داشت و هر اپیزود آن را یک کارگردان به اتفاق ۹ بازیگر که از بازیگران سه کشور بوند اجرا می کرد. این نمایش در فرانسه و ژاپن اجرا شد و ما خیلی تلاش کردیم تا در ایران هم برایش نوبت اجرا بگیریم اما از آنجا که مدیریت تئاتر ما متغیر است و برنامه منسجمی وجود ندارد امکان اجرایش را در ایران نیافتیم. گروه خارجی می خواست زمان اجرایش را در ایران حداقل از یکسال قبل بداند تا برایش برنامه ریزی کند اما مدیران تئاتر ما نمی دانستند که چه زمانی برای اجرا مناسب خواهد بود و خلاصه همه چیز روی هوا بود و بالاخره امکان اجرا نیافت.

برخورد منتقدان اروپایی وقتی نمایش هایت را در فستیوال ها اجرا می کنی چگونه است؟ چقدر با نمایش هایت ارتباط برقرار می کنند؟

برخورد منتقدان آنجا خیلی متفاوت است. مثلا وقتی نمایش کوارتت را که در مورد قاتل زنجیره ای است در تهران اجرا می کنم تماشاگرانم می گویند عجب آدم دیوانه ای که چند نفر از اعضای خانواده اش را کشته، درست مانند ماریا کولتس که نمایش «روبرتو زوکو» را در فرانسه اجرا می کند. اما وقتی نمایش کوارتت را در فستیوال تئاتر اروپایی اجرا می کنم آن بیمار و قاتل زنجیره ای تبدیل به نمادی از جامعه ایران می شود و خوانش های اینجنینی از اثر می شود. من همیشه این بحث را با تماشاچیان و منتقدان آنطرف دارم که انها هنوز در چارچوب جغرافیایی که من این اثر را خلق کردم با اثرم مواجه می شوند و نه به صورت مستقل. البته در بعضی شهرها و کشورهای اروپایی این نقدها کمتر اتفاق می افتد مثلا من تماشاچیان کشورهای کوچکی مانند بلژیک یا اسلونی را خیلی دوست دارم چون آنها کمتر تحت تاثیر رسانه ها قرار می گیرند و هنوز بی واسطه تر به تئاتر نگاه می کنند. خوشبختانه هنوز تئاتر مانند سینما آلوده نشده است اما متاسفانه میزان موفقیت یک نمایش را  منتقدان رسانه ها تعیین می کنند. بنابراین انتخاب نمایشی مانند سالگشتگی برای اجرا در فستیوال های اروپایی نیاز به شجاعت مدیران آن فستیوال ها دارد چون نمایش داستان عاشقانه ساده ای است که هر نقطه ای از جهان می تواند اتفاق بیفتد و منتقدان آنطرف ترجیح می دهند که مثلا من نمایشی در مورد سنگسار کار کنم تا بتوانم به واسطه آن کلی تبلیغات روزنامه ای بگیرم و کار مدیران فستیوال ها هم برای دعوت نمایش من بسیار راحت تر می شود چون منتقدان از این سوژها حمایت می کنند و آنقدر سر و صدا به پا می کنند تا براحتی مدیران فستیوال بودجه را برای اجرایم می گیرند.

آیا تا به حال از سوی مدیران فستیوال های اروپایی پیشنهاد شده که مثلا روی موضوعاتی مثل سنگسار کار کنی؟

نه. خوشبختانه این اتفاق تا به حال نیفتاده است. هنوز همان طور که اشاره کردم محیط تئاتر سالم تر از سینماست. اما از سوی دیگر هم یک تصور غلط در جامعه ایران وجود دارد که فکر می کنند تهیه کننده های خارجی به ما می گویند که روی چه موضوعاتی کار کنیم. من سه نمایش ام تهیه کننده خارجی داشته است اما هیچ وقت تهیه کنندگان ام نخواستند که در جریان پروسه تولید قرار بگیرند و من کاملا آزاد بوده ام.  من از عباس کیارستمی یک چیز را یاد گرفتم. کیارستمی یکبار گفت وقتی موقعیتی در سطح جهان پیدا می کنی و بر اساس اعتبار و موقعیت ات فستیوال ها به طرفت می آیند و کار جدیدت را که هر چه باشد می خواهند، آنوقت باید از همین موقعیت استفاده کنی تا اثری خلاف جریان عمومی از ایران نشان دهی. من هم همیشه سعی کرده ام حتی لجبازانه این کار را انجام دهم البته نه اینکه تصویر خوش و خرمی از ایران نشان دهم که این هم ابلهانه است اما سعی می کنم که وجهی از جامعه ایران را نشان دهم که در رسانه های آنطرف کمتر نشان داده شده است.  

اینکه گروه های تئاتری در ایران تهیه کننده خارجی داشته باشند امر معمولی نیست. می دانم که سه نمایش شما - در میان ابرها، کوارتت، سالگشتگی -  تهیه کننده خارجی داشته است. لطفا کمی در این باره توضیح بده که چطور این نمایش ها تهیه کننده خارجی پیدا کردند؟ آیا تهیه کنندگان بعد از خواندن نمایشنامه و بازبینی اجرایت تهیه کنندگی کار را پذیرفتند؟

اولین بار من وقتی نمایش رقص روی لیوان ها را در بلژیک اجرا کردم رئیس جشنواره بلژیک به من گفت که نمایش بعدیت هر چه باشد ما تهیه کننده اش می شویم و من هم پذیرفتم. بعد از آن چند فستیوال دیگر هم پیشنهاد تهیه کنندگی دادند و به این ترتیب نمایش در میان ابرها چند تهیه کننده داشت. بعد هم برای نمایش های کوارتت و سالگشتگی پیشنهاد به من شد. وقتی با چنین پیشنهادی رو به رو می شوم این شرط را می گذارم که قبل یا بعد از اجرایم در آن کشورها در ایران هم حتما اجرا داشته باشم مثل نمایش کوارتت که قبل از اجرایش در خارج، در ایران اجرا شد؛ اما تهیه کنندگان حتی نخواستند نمایشنامه ها را بخوانند و بازبینی اجرا هم نداشتیم. آنها فقط یک طرح کلی از داستان، صحنه و هزینه های گروه را می خواستند.

 شما موقعیت یگانه ای در تئاتر اروپایی داری و در طی این سال ها روابط خوبی هم با فستیوال های اروپایی برقرار کرده ای آیا تا به حال تلاش کرده ای تا گروهی تئاتری یا کارگردانی ایرانی را به آن طرف معرفی کنی و کمک کنی که چهره های بیشتری در عرصه تئاتر ایران شناخته شوند؟

چند روز پیش مانی حقیقی می گفت که وقتی اصغر فرهادی جایزه از جشنواره های خارجی می گیرد این جایزه ها در اصل دارد موقیعت برای سینمای ایران ایجاد می کند. من هم معتقدم وقتی کارگردان تئاتری از ایران در اروپا امکان اجرا می یابد در حقیقت غیر مستقیم دارد یک جوری برای کارگردان های دیگر ایرانی موقعیت ایجاد می کند. وقتی تعداد کارگردان ها هم در فستیوال های خارجی بیشتر شود انگار موقعیت های اجرا برای بقیه کارگردان ها هم بیشتر می شود. اینجا موضوع صداقت است که روابط تئاتری ها را محکم تر می کند. مثلا وقتی یکی از مدیران فستیوال تئاتر اروپایی از من می خواهد که درباره تئاتر ایران حرف بزنم اگر من فقط در مورد کار خودم حرف بزنم، برداشت نامناسبی از تئاتر ایران پیدا نمی کند بلکه برداشت نامناسبی از من پیدا می کند و دیگر هیچ وقت از من مشورت نمی گیرد. من یاد گرفتم که هر وقت از من سوالی در مورد تئاتر ایران می شود همکارانی که به نظرم کیفیت کارهایشان خوب است و حتی به نظرم فراتر از کارهایی است که من در اروپا می بینم حتما معرفی کنم. بارها شاهد بودم که همان رئیس فستیوال که نظر از من خواسته به من ایمیل زده و گفته ای ول چه کاری معرفی کردم و همین ها اعتماد را بیشتر می کند و روابط بر پایه صداقت ادامه می یابد. 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

فرهنگ

به ایران برگشتم؛ همه آدمهایی که دوست داشتم اینجا بودند

۳ دی ۱۳۹۲
نیلوفر رستمی در گفتگو با: امیررضا کوهستانی، کارگردان تئاتر «سالگشتگی»
خواندن در ۱۰ دقیقه
به ایران برگشتم؛ همه آدمهایی که دوست داشتم اینجا بودند