close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است

۲۳ بهمن ۱۳۹۲
سحر بیاتی
خواندن در ۸ دقیقه
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
تاریخ مهاجرت ایرانی‌ها به مالزی رو به انقضا است
«عسل» در 24 سالگی بزرگ‌ترین شکست زندگی خود را تجربه کرد؛ شکستی تحصیلی. مشکل اصلی عسل در نیمه کاره ماندن تحصیلش، مساله اقتصادی است. او به مالزی مهاجرت کرد تا در رشته مورد علاقه‌اش فوق لیسانس بگیرد اما ناگهان «رینگت» 360 تومانی، 800 تومان و بعد 1200 تومان معامله شد تا نه تنها عسل، که بسیاری از دانشجویان ایرانی در نیمه راه از تحصیل باز بمانند.

«محمدرضا» 56 ساله بود که طعم تلخ شکست را تجربه کرد. او نه برای تحصیل، که برای سرمایه‌گذاری و کار به مالزی مهاجرت کرده بود. خانه و زندگی‌ خود را در ایران حراج کرد و یک فست‌فود کوچک در مالزی راه ‌انداخت. اما خیلی زود همه سرمایه‌اش را از دست داد و با دست خالی و تنها با یک چمدان، آخرین عضو خانواده‌ بود که به ایران باز می‌گشت. 

«سرمایه‌گذاری مطمئن، تحصیل آسان و زندگی آرام در مالزی» شعاری است که هنوز هم از شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای به همراه تصاویری جذاب و دیدنی در طول روز بارها و بارها پخش می‌شود.

هزینه بسیاری از شبکه‌های ماهواره‌ای که با پخش سریال‌های ترکی و آمریکای جنوبی، هم‌اکنون به پربیننده‌ترین شبکه‌های تلویزیونی فارسی زبان تبدیل شده‌اند، از همین تبلیغات رنگارنگ و در مواردی بسیار غیرواقعی، تامین می‌شود.

مالزی سال‌ها است به یکی از مقاصد گردش‌گری، تحصیل و مهاجرت ایرانی‌ها تبدیل شده است اما تغییراتی که در سال‌های اخیر در روابط ایران و مالزی رخ داد و از همه مهم‌تر، تحولات اقتصادی که در هر دو کشور پیش آمد، حالا حساب و کتاب بسیاری از ایرانیان را بر هم زده است.

افزایش ناگهانی قیمت رینگت، کم شدن ویزای توریستی از سه ماه به 14 روز و دشوار شدن تمدید ویزاهای دانشجویی و کار بسیاری از دانشجویان، صاحبان مشاغل و خانواده‌های ایرانی را دچار سرگردانی کرده است. این در حالی است که مقامات مالزی  نیز سال 2014 را سال دشوار برای مردم مالزی عنوان کرده‌اند.

انتخابات عمومی مالزی در سال 2013 ، اعتراض‌های گسترده به سیاست‌های اقتصادی «نجیب تون رزاک»، نخست وزیر این کشور را در پی داشت. برخی از بدهی‌ مالزی به بانک‌های جهانی سخن گفتند و برخی ارایه وام‌های گسترده از سوی دولت به مردم مالزی و بازپرداخت نشدن وام‎ها را عامل اصلی مشکلات اقتصادی عنوان کردند. حذف یارانه‌ها و افزایش قیمت سوخت، سیگار و ... هم نگرانی از افرایش تورم را به همراه داشته است.

اما موضوع دیگری که به تیره و تار شدن روابط ایران و مالزی منجر شد، اظهارنظرهای تند مقامات مالزی در مورد مذهب شیعه و هشدارهای مکرر به ایرانیان مالزی بود. از «ماهاتیر محمد»، پدر مالزی نوین تا پسرش و بسیاری دیگر از مقامات مسلمان مالزی، دانشجویان ایرانی را مبلغ مذهب شیعه معرفی کردند و به مردم خود هشدار دادند که ایرانیان عامل اصلی تفرقه میان آن‌ها هستند. ماهاتیر محمد از ایرانیان خواست دست از دخالت در مذهب مالزی بردارند.  

   در یکی دیگر از تخریب‌های ضد ایرانی و ضد شیعی، «برناما»، خبرگزاری رسمی مالزی  از«مسافرت یک خانواده مالزیایی با خودرو از لندن تا مالزی طی 155 روز» خبر داد که این خانواده مجبور به طی مسیر از بسیاری از کشورها از جمله ایران شده‌اند. در بین همه خاطراتی که این خانواده مالزیایی از همه این کشورها در این 155 روز داشته‌اند، تنها این موضوع برجسته شده که «این خانواده در ایران دوبار مورد سرقت قرار گرفته‌اند.»

این در حالی است که تجربه سرقت پاسپورت، کیف دستی، گردن‌بند، حمله با چاقو و قمه به مسافران، توریست‌ها و حتی خود ساکنان مالزی، تجربه‌ای همگانی است و بسیاری از ایرانیان ساکن در مالزی بارها قربانی این گونه سرقت‌ها بوده‌‌اند. کافی است فقط کمی در یوتیوب جست‌وجو کنید تا تصاویر شگفت‌انگیز از شیوه سرقت‌های ماهرانه در مالزی را بیابید یا به علایم هشداری که در مناطق توریستی شهر نصب شده و از شما می‎خواهد مراقب کیف‌های دستی خود باشید، دقت کنید.
یکی دیگر از مسایلی که برای ایرانیان بسیاری در این کشور دردسرآفرین شده، اخبار مربوط به کشف مواد مخدر و بازداشت قاچاق‌چیان ایرانی است. این اخبار تا جایی پیش رفت که پلیس مالزی از صاحب‌خانه‌ها خواست در اجاره دادن خانه‌های خود به ایرانی‌ها و نیجریه‌ای‌ها تجدید نظر کنند. پلیس این کشور به ساکنان مجتمع‌های مسکونی نیز اعلام کرد مراقب همسایه‌های خود باشند و در صورت مشکوک بودن به آن‌ها، حتما با پلیس تماس بگیرند.

با توجه به این که این روزها ایرانیان ساکن مالزی زیر فشارهای اقتصادی و اجتماعی بسیاری قرار گرفته‌اند، پخش آگهی‌های بازرگانی در مورد امنیت سرمایه‌گذاری و تحصیل آسان در مالزی تعجب برانگیزتر می‌شود و به نظر می‌رسد هیچ هدفی جز سوء استفاده از گرایش بسیاری از ایرانیان به مهاجرت در پس این تبلیغات وجود ندارد.

«آیدا» دانشجوی ایرانی ساکن مالزی که حالا در مقطع دکترا مشغول به تحصیل است، در مورد زندگی در این کشور می‌گوید: «درابتدا، جایی که برای ادامه تحصلیم مقدور بود، مالزی بود. دم دست بود و گرفتن ویزای آن سخت نبود. زندگی در مالزی راحت بود و رفاه زیادی داشت.»

حالا اما آیدا قاطعانه می‌گوید که نه تنها نمی‌تواند به ایران بازگردد که در مالزی هم برای همیشه ماندگار نخواهد بود. او درباره دلایل خود برای نماندن در مالزی می‌گوید: «موضوع اصلی، بحث اقامتی است. شما به هیچ وجه نمی‌توانید برای همیشه در مالزی بمانید چون هرگز شهروند مالزی نخواهید شد و مدام باید ویزای خود را تمدید کنید. با مشکلاتی که این روزها به وجود آمده هم تمدید ویزا اصلا کار راحتی نیست.»

مشکل دیگر آیدا، نداشتن علاقه مردم مالزی به برقراری ارتباط با خارجی‌ها است و همه این‌ها سبب می‌شود تا او قاطعانه از نماندن در مالزی سخن بگوید. اما در مورد بازگشت به ایران نیز می‌گوید: «راستش بعد از اتمام دوره فوق لیسانس، به ایران رفتم که بمانم، 6 ماه هم ماندم اما واقعا ماندن ناممکن بود. من نمی‌توانم حرف نزنم و نقد نکنم. نمی‌توانم بی‌کار بمانم. در ایران اگر سیستم را نقد کنی، نمی‌توانی شغل مناسبی پیدا کنی، به ویژه برای ما که در شهرهای کوچک‌تر ساکن هستیم. باید مطیع باشی تا بتوانی شغل مناسبی پیدا کنی. من بعد از سه ماه مطمئن شدم که حاضر به ماندن در ایران هم نیستم.»

اما در این میان ایرانیانی هم هستند که روی بازگشت به وطن را ندارند. «مهدی» یکی از آن‌ها است که می‌گوید :«واقعا روی برگشتن ندارم. پنج سال در مالزی زندگی کردم اما الان باید با دست خالی برگردم. خب، من نتوانستم در مالزی درس بخوانم. هزینه‌ها بالا بودند، برای همین  شروع کردم به کار. خوش شانس بودم و کار پیدا کردم. اما حقوق من کفاف یک زندگی بخور و نمیر را می‌داد. به امید بهتر شدن اوضاع ماندم ولی حالا بعد از پنج سال، خسته از مالزی هستم. ولی با 32 سال سن برگردم و به خانواده‌ام بگویم حاصل این 5 سال چه بوده است؟»

حتی برای برخی که گمان می‌کردند مالزی می‌تواند سکوی پرتاب مناسبی برای رفتن به یکی از کشورهای پیشرفته دیگر باشد هم این سکو به اندازه کافی مرتفع نبود. «صنم»، دانشجوی برجسته دکترا در مالزی بود که با معدل عالی و توصیه‌نامه از دانشگاه معتبر، از سفارت استرالیا جواب رد گرفت تا برخلاف میل باطنی‌ خود، به ایران بازگردد.

صنم می‌گوید: «برگشتم ایران تا از این جا اقدام کنم. به نظرم از داخل ایران اقدام کردن برای مهاجرت به کانادا یا استرالیا مطمئن‌تر از مالزی است و حداقل مجبور نیستم در دوره زمانی که منتظر هستم، هزینه اضافی زندگی را پرداخت کنم. این روزها واقعا پرداخت اجاره خانه در مالزی سخت شده است.»

ایرانیان ساکن مالزی حالا به چند دسته تقسیم می‌شوند؛ حدود 300 خانواده که در انتظار جواب پناهندگی از سازمان ملل متحد هستند تا مالزی را ترک کنند و برای ترک مالزی ماه‌ها و سال‌های زیادی را باید چشم انتظار بمانند. این در شرایطی است که پاسخ منفی دریافت نکنند.

ایرانیانی که دانشجو هستند، با مشکلات اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند. ارز دانشجویی حالا پروسه پیچیده‌ای را طی می‎کند. آن‌ها باید در ازای دریافت ارز دانشجویی، وثیقه بگذارند و تعهد دهند که در مقابل تمام سال‌هایی که از ارز دانشجویی استفاده کرده‌اند، به ایران بازگشته و در ایران خدمت کنند.

آیدا در این باره می‌گوید: «نکته جالبی است. من می‌گویم اگر در ایران آن قدر کار اضافه هست که ما را به زور به ایران برگردانند پس چرا این همه آدم، این همه متخصص و تحصیل کرده در ایران بی‎کار هستند؟ قرار است به زور ما را به ایران برگردانند که خدمت کنیم؛ کجا و با چه حقوقی؟ کدام کار؟ من قید ارز دانشجویی را زدم.»

گروهی دیگر که سرمایه زندگی خود را به مالزی منتقل کردند اما با از دست دادن سرمایه، یا کسب و کار خود را تعطیل کرده‌اند و می‌خواهند برگردند و یا هم‌چنان آب باریکه‌ای برای گذران زندگی دارند. نکته مهم این جاست که بسیاری از ایرانیان در مشاغل وابسته به ایرانیان، از جمله سوپر مارکت ایرانی، رستوران ایرانی، صرافی ایرانی و ... سرمایه‌گذاری کرده‌اند و با کم شدن جمعیت ایرانی‌ها، رونق کسب و کار آن‌ها نیز کم شده است. این در حالی است که ورود به بسیاری از مشاغل مالزی مانند آرایشگاه، چاپ و نشر، مشاغل خدماتی و... در انحصار چند نژاد مالزیایی است و حتی مجوز این کار نیز به ایرانیان داده نخواهد شد. در صورت کسب مجوز هم هرگز یک چاپ‌خانه ایرانی نمی‌تواند با قیمت چاپ یک چینی تبار ساکن مالزی رقابت کند. بنابراین، چاره‌ای جز پذیرش شکست نخواهد داشت.

اگرچه، نمی‌توان ایرانیانی را که در مالزی موفق شده‌اند، نادیده گرفت. برخی پس از پایان تحصیل موفق شدند وارد بازار کار مالزی شوند که اکثر آن‌ها را متخصصان آی تی، شبکه و کامیپوتر تشکیل می‌دهند. هر چند برخی از آن‌ها نیز هم‌چنان با مشکلات ویزای کاری و کم بودن حقوق دریافتی دست و پنجه نرم می‌کنند.

اخبار ضد ایرانی، مساله پیچیده قاچاق مواد مخدر، سخت بودن تمدید ویزا، بالا رفتن تورم در مالزی و بالا بودن قیمت رینگت حالا دیگر مالزی را از کشوری امن برای سرمایه‌گذاری و تحصیل آسان، تبدیل به بن‌بست سرسبز ایرانیانی کرده است که گویی اغلب آن‌ها در مالزی گیر افتاده‌اند و تنها تعداد اندکی توانسته‌اند خود را با شرایط موجود وفق دهند. در این میان اما آگهی‌های بازرگانی هم‌چنان رنگ و لعاب‌ مالزی را به تصویر می‌کشند.  

ثبت نظر

استان سیستان و بلوچستان

نجات جان دو کوهنورد تهرانی در ارتفاعات تفتان

۲۳ بهمن ۱۳۹۲
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۱ دقیقه