close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
سیاست

حسن و حسین زیر یک سقف در نیویورک

۲ مهر ۱۳۹۲
گزارش امید معماریان از سازمان ملل متحد در نیویورک
خواندن در ۵ دقیقه
حسن و حسین زیر یک سقف در نیویورک

همه چشم‌ها امروز، سه شنبه دوم مهرماه، به طبقه چهارم سازمان ملل خواهد بود؛ جایی که «بان کی‌مون»، دبیرکل سازمان ملل میزبان میهمانی ناهاری است که در آن رهبران جهان شرکت خواهند داشت. در این میهمانی هم باراک اوباما خواهد بود و هم حسن روحانی، رییس جمهور ایران. باراک اوباما البته قرار است سر میز آقای بان کی‌مون بنشیند.

بنابراین، اگر قرار باشد که رییس‌جمهور ایران با باراک اوباما روبه‌رو شود، در هنگام ضیافت ناهارخواهد بود. شنیده‌ها حاکی از آن است که علاقه زیادی در هیات ایرانی وجود دارد که به شکلی طبیعی روحانی و اوباما رو در رو شوند، سلامی بکنند و با هم دست دهند. در این ضیافت رسمی ناهار البته خبرنگاران حضور نخواهند داشت ولی برخی عکاسان هستند و دست‌های این دو رییس‌جمهور را دنبال خواهند کرد تا ببینند پس از32سال که از انقلاب می‌گذرد به هم‌دیگر خواهند رسید یا نه؟

حسن روحانی درحالی عصر روز دوشنبه به هتل «ملینیوم» در منهتن وارد شد که در لابی هتل، یک نفر بیش از همه انتظار او را می‌کشید. آن یک نفر «جان کری» یا «سامانتا پاور»، نماینده آمریکا در سازمان ملل نبود. بله، قطعا نبود. او «نغمه عابدینی»، همسر «رضا عابدینی» نومسیحی زندانی در ایران بود که نسخه‌هایی از یک نامه را ساعت‌ها در دست نگهداشته بود تا به حسن روحانی و یا همراهش برساند. نغمه عابدینی به من گفت نامه را به دو تن از همراهان آقای روحانی رسانده است و آن‌ها قول داده‌اند که نامه را به او برسانند. در این نامه، او باشرح رنج‌ها و سختی‌هایی که روبه‌رو بوده، خواستار آزادی همسرش شده است.

اما در مقر سازمان ملل، همه چیز به دیدارهای متوالی جواد ظریف با همتایان غربی‌اش خلاصه می‌شد؛ دست‌کم برای ایرانی‌ها و یا آن‌هایی که تحولات ایران را دنبال می‌کنند. جایی که گفته می‌شود ایران با یک پیشنهاد معامله «شیرین» به نیویورک آمده است. کسی نمی‌داند واقعا این معامله شیرین چیست، چه مزه‌ای دارد و محتوایش چیست. ولی هر چه باشد، همه شایعه‌ها پیرامون آن است که حسن روحانی وقتی امروز عصر پشت ترییون سازمان ملل قرار می گیرد، قرار است در سخنرانی خود، محورهای سیاست ایران را در دوره چهار ساله‌اش مشخص کند و به شکلی مشخص‌تر، با دوران احمدی نژاد خداحافظی کند. با بیانی دیگر، مهر سه طلاقه‌ای بزند به سخنرانی‌های ایدئولوژیک و عارفانه - و البته غیردیپلماتیک- محمود احمدی نژاد در سازمان ملل.

باراک اوباما سخنران صبح خواهد بود و این احتمال بسیار وجود دارد که حسن روحانی هنگام سخنرانی وی در سالن باشد. البته اگر خستگی بیش از ۱۸ ساعت پرواز اجازه بدهد که ساعت 10 صبح در مقر مجمع عمومی سازمان ملل حاضر باشد. با این حال، با توجه به این که امسال سالن سازمان ملل در نقطه جدید و بسیار کوچک‌تر از سالن قبلی است، این مکان هم موقعیت دیگری فراهم می‌کند تا هنگامی که آقای اوباما در حال رفتن به سوی جایگاه سخنرانی است، یک نگاه و سر تکان دادنی رد و بدل شود. البته این‌ها همه از احتمالاتی است که طی روزهای گذشته در راهروهای سازمان ملل و در میان خبرنگاران از آن سخن گفته می‌شود اما این که در آن لحظات روسای جمهوری چه تصمیمی بگیرند، مشخص نیست.

انتظارات از سخنرانی آقای روحانی بسیار بالاست؛ شاید دلیل آن را باید در بخشی از سخنان «ویلیام هیگ»، وزیر امور خارجه انگلیس جست‌وجو کرد که روز دوشنبه گفته بود سخنان حسن روحانی و جواد ظریف را خوشامد می‌گوید، اما منتظر «اقدامات عملی» آن‌هاست. در واقع دوران سخنرانی، کلی گویی و صحبت کردن از عشق و صمیمیت و دوستی میان ملل، اندک اندک برای هیات ایرانی به پایان می‌رسد و این آقای روحانی است که می‌تواند با یک سخنرانی سنجیده و به دور از شعارگویی و حرف‌های کلی، خطوطی از محورهای سیاست گذاری خارجی دولت خود را نسبت به مسایل منطقه‌ای و جهانی ترسیم ‌کند و کمی از عطش جامعه بین المللی برای «اقدامات عملی» بکاهد.

خانم کاترین اشتون که طرف اول تیم ایرانی برای مذاکرات هسته‌ای است، پس از جلسه صبح دوشنبه خود با وزیر امورخارجه ایران، جلسه را «باساختار» نامید و گفت که اراده سیاسی و انرژی مناسبی داشته است و از سازنده بودن آن سخن گفت. کلماتی مانند «سازنده» یا «با انرژی» در ادبیات دیپلمات‌های سازمان ملل و خبرنگارانی که هر روز در چندین کنفرانس خبری از این دست شرکت می‌کنند به این معنا بود که حرف معنی‌داری در این جلسه غیر از تعارفات معمول زده نشده است. اما شاید این سرآغاز آن باشد که گفت وگوهای جدی‌تری بین کشورهای اروپایی و آمریکا از یک سو و مقامات ایرانی از سوی دیگر برگزار شود. این گفت وگوها قرار است با حضور جواد ظریف باشد و گفته می‌شود که جان کری، وزیر امورخارجه آمریکا نیز در آن‌ها شرکت خواهد کرد.

روز دوشنبه هم‎چنین موضوع انتشار یادداشتی از سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور وقت ایران در روزنامه گاردین در بین خبرنگاران محل بحث بود. خاتمی در این نامه از غرب خواسته است که از فرصت استفاده کرده و به دیپلماسی پشت نکند و با این جمله پرتکرار میان مسوولان که «از فرصتی که انتخابات ایران فراهم کرده، استفاده کنند»، به عنوان یکی از نشانه‌های نگاه محلی مسوولان ایرانی به سیاست که با واقعیت فاصله زیادی دارد، یاد کرده است. ریشه این حرف آن‌جا بود که این کشورهای غربی نیستند که مورد تحریم قرار گرفته‌اند بلکه این ایران است که تحریم شده، بنابراین باید از این فرصت استفاده کند.

از جلسه ظریف و هیگ البته جزییات چندانی منتشر نشده است، اما انتقاد شدید وزیر خارجه انگلستان از موضوع حمله به سفارت این کشور و چندین جمله در نکوهش آن، این شائبه را ایجاد کرد که مقامات ایرانی در این که بتوانند به صورت مناسب از طرف انگلیسی خود برای اقدام غیرمتداول و وحشیانه گروهی از افراد تندرو  در حمله به سفارت این کشور عذرخواهی کنند، ناتوان بوده‌اند. اگر چه این عمل در زمان دولت محموداحمدی نژاد انجام شد اما سایه بسیار سنگینی روی روابط دوکشور انداخته و هزینه گزافی  را به دولت تهران تحمیل کرده است. مقامات ایرانی اما به خاطر نگرانی که از واکنش تندروها دارند، ظاهرا حاضر نبوده‌اند به شکل آشکار این عمل را محکوم کنند وتضمین‌های لازم را برای تکرار نشدن آن ارایه دهند.

هیگ با ناراحتی از این موضوع سخن گفت و برای طرف ایرانی خود مشخص کرد که برای باز شدن سفارت انگلیس در تهران، مقامات ایرانی باید جدی‌تر باشند.  وزیر امور خارجه انگلیس هم‌چنین با اشاره به آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی، گفت که انگلستان نگران وضعیت حقوق بشر در ایران است؛ موضوعی که برای خیلی از خبرنگاران جالب توجه بود. باید دید که در روزهای آينده آقای روحانی در گفت‌وگوبا شبکه‌های تلویزیونی و کنفرانس مطبوعاتی خود و دیگر دیدارها، تا چه حد برای نقض حقوق بشر در کشور باید عرق بریزد و پاسخ‌گو باشد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

فرهنگ

ای کاش وطنم توی چمدانم جا می‌شد

۲ مهر ۱۳۹۲
ماهرخ غلامحسین پور
خواندن در ۱۸ دقیقه
ای کاش وطنم توی چمدانم جا می‌شد