close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

ایران دومین رتبه تغییر جنسیت در جهان

۱۵ آذر ۱۳۹۲
سارا دماوندان
خواندن در ۱۳ دقیقه
ایران دومین رتبه تغییر جنسیت در جهان

«مریم خاتون ملک‌آرا» که قبلا نامش «فریدون» بود، نخستین کسی بود که توانست پس از سال‌ها نامه‌نگاری و پی‌گیری، موافقت آیت‌الله خمینی را برای عمل تغییرجنسیت خود جلب کند و این گونه نظر حاکمیت ایران را در ایران تحت تاثیر قرار دهد.

 اما حالا 30سال پس از زمانی که او در بسته‌ای را برای دوجنسی‌ها (تراجنسی‌ها) در ایران باز کرد، هنوز بند و تبصره‏ای در به رسمیت شناختن حقوق این گروه از افراد جامعه در قانون وجود ندارد.

تعداد عمل‏های جراحی تغییر جنسیت در ایران نشان از این واقعیت دارد که  تعداد داوطبان در میان هم‌وطنان ما به نسبت کشورهای اروپایی و آمریکایی بالاست هرچند که آمار دقیق و رسمی از شمار دقیق اقلیت‌های جنسی در ایران در دسترس نیست. ولی براساس آمارهای موجود، پس از تايلند، ایران دومین رتبه تغییر جنسیت در جهان را دارد.

 پرداختن به مسایل دوجنسی‌ها و هم‌جنس‌گرایان در ایران یک تابو محسوب می‏شود و کم‌تر رسانه‏ای به آن می‌پردازد اما انتشار فیلم «آینه‏های روبه‌رو» در سال گذشته، نقطه عطفی برای آغاز بحث همگانی درباره جامعه دوجنسی‌ها بود. این فیلم شرح حال زندگی تلخ یک فرد دوجنسی است که می‌خواهد در جامعه حضور داشته باشد و جنسیت خود را اثبات کند.

گوشواره، ماتیک، ریش تراش، یک دست کت و شلوار مردانه، دامن و پیراهن چهارخانه و کفش‌های پاشنه بلند؛ نیلوفر یک ترانس بود با ظاهری مردانه و اندام جنسی زنانه.  خانواده او «علیرضا» صدایش می‏کردند اما  خودش اصرار داشت که نامش «نیلوفر» است. گاهی با ظاهری مردانه و گاه چادر به سر از خانه بیرون می‏رفت. این نبودِ ثبات او را کلافه کرده بود. برای همین تصمیم گرفت خود را به تیغ جراحی بسپارد و جنسیت ثابتی داشته باشد.

خودش راضی است و از این که بالاخره می‏تواند با یک جنسیت ثابت و مشخص در میان افراد جامعه زندگی کند بسیار خوشحال است. نیلوفر درباره شرایط پیش از عمل به «ایران‌وایر» می‌گوید:«دوجنسی یا ترانس بودن سخت است .درد روحی دارد. این‌که تو در جامعه‏ای زندگی کنی که حتی نتوانی این موضوع را مطرح کنی، زجرآور است. من تمام نوجوانی و جوانی‏ام تنها بودم. نه دوست پسرداشتم و نه دوست دختر. دخترهای فامیل از من فراری بودند چون فکر می‏کردند من یک پسرم. در میان پسرها هم جایگاهی نداشتم. همیشه مورد تمسخر قرار می‏گرفتم. تمام این سال‌ها تنها بودم و از جامعه فراری. وقتی که تصمیم به عمل تغییرجنسیت گرفتم ابتدا خانواده‏ام نمی‌پذیرفت. مادرم چقدر گریه کرد و ضجه زد. اما من تصمیمم را گرفته بودم . باید تکلیفم را مشخص می‏کردم  که کردم. حالا چندسالی است شب‌ها کابوس نمی‏بینم با همه وجودم لبخند می‏زنم و دیگر از جامعه فراری نیستم.»

این‌که چرا برخی افراد با پدیده دو جنسی روبه‌رو هستند ریشه درعلم بیولوژی دارد. افراد)هرمافرودی( یا دوجنسی هم دارای بافت تخمدان هستند وهم بافت بیضه. ‌دستگاه تناسلی مبهم دارند. تولید تستوسترون توسط یک گناد در داخل رحم نشانه آن است که بافت بیضه وجود داشته و برخی از سلول‌ها دارای DNA مربوط به کروموزوم Y هستند. اما جدا از نقص‏های کروموزمی، خانواده نیز نقش بسیار مهمی در ثبات شخصیت این افراد دارند.

به گفته روان‌پزشکان، عوامل اجتماعی و روان‌شناختی بە عنوان یکی ازمهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در نظر گرفته می‌شوند. عده‌ای معتقدند همان‌طور کە محیط می‌تواند بر تعیین نقش جنسی ما تاثیر بگذارد، می‌تواند برتعیین هویت جنسی‌‌ مان نیز تاثیرگذار باشد.

 تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی در جوامع مختلف و میزان پذیرفتن یا رد رفتارهای خاص توسط جامعه نیز می‌تواند در این زمینه نقش مهمی داشته باشد. اما البته در ایران گاهی دوجنسی‌ها را با هم‌جنس‌گرایی اشتباه می‌گیرند. دوجنسی فردی است که در ظاهر یک جنسیت دارد ولی از نظر ذهنی و عاطفی، جنسیت دیگر. یک دوجنسی مرد گاهی رفتار زنانه نشان می‌دهد یا یک دو جنسی زن، رفتار مردانه. از این روست که دوجنسی‌ها گاهی عمل تغییر جنسیت را انتخاب می‌کنند تا اندام فیزیکی آن‌ها با هویت روحی و جنسی‌شان یکی شود.

 عمل تغییر جنسیت اما الزما بهترین گزینه برای دوجنسی‌ها نیست و گاهی اعضای این اقلیت جنسی ترجیح می‌دهند تغییر جنسیت ندهند. در ایران این خطر وجود دارد که ممکن است فردی به زور جامعه یا خانواده خود تن به عمل تغییر جنسیت بدهد و نه تنها به خواست قلبی خود.

اما هم‌جنس‌گرایان افرادی هستند که به هم‌جنس خود گرایش دارند و خواستار انجام عمل تغییر جنسیت نیستند. یک مرد هم‌جنس‌گرا از مرد بودن خود راضی است و دوست ندارد که اندام زنانه داشته باشد اما در عین حال به هم‌جنس خود، یعنی یک مرد گرایش جنسی دارد. یک زن هم‌جنس‌گرا نیز برعکس دوجنسی‌ها، تمایلی به عمل تغییر جنیست ندارد و از اندام زنانه خود راضی است اما گرایش روحی و جنسی او به هم‌جنس خود، یعنی یک زن است.

 در ایران گاهی افراد به اشتباه تمایزی بین هم‌جنس‌گرایی با دوجنسی بودن (ترانسوالیته) قایل نیستند. در ۱۷می ۱۹۹۰، سازمان بهداشت جهانی هم‌جنس‌گرایی را ازطبقه‌بندی بیماری‌ها و اختلالات روانی خارج کرد. علم روان‌پزشکی و روان‌شناسی هم‌جنس‌گرایی را بیماری نمی‌داند و بر این باور است که یک فرد هم‌جنس‌گرا بیمار نیست.

دکتر «غلام‌حسین قائدی»، روان‌پزشک و سکسولوژیست در این باره می‏گوید: « پیش ازبیان هر مطلبی  بهتر است یک تعریف از هویت جنسی داشته باشیم. انسان یک ظاهر جنسی دارد، یک درون جنسی. در نتیجه، هویت جنسی بە درک ما باز می‌گردد، با هرظاهرفیزیکی که می‌خواهیم داشته باشیم. این ما هستیم که تشخیص می‌دهیم که خود را زنانه ببینیم یا مردانه را. این یک تعریف کلی از هویت جنسی است. حال با این تعریف تا حدودی می‌توان اختلال جنسی را معنا کرد. اختلال هویت جنسی بە حالتی می‌گویند که بین جنسیت پذیرفته شده فرد با هویت جنسی وی، تضاد و مغایرت ایجاد شود. گاهی شخص بین جنسیت پذیرفته شده‌اش با هویت جنسی که دارد تضاد احساس می‌کند و این تضاد سبب ناراحتی و نگرانی او می‌شود؛ برای نمونه، شخصی ظاهر مردانه دارد اما احساس می‌کند یک زن است یا برعکس.
وقتی این احساس تضاد درشخص وجود داشته باشد، به طور ناخودآگاه سبب می‌شود فرد براساس میل درونی‌ خودرفتار کند و این رفتارهیچ ارتباطی به اندام جنسی او ندارد. یعنی شخصی ممکن است کاملا از نظر اندامی، مرد یا زن باشد اما رفتارش جنسیت دیگری را نشان دهد در نتیجه او دوست دارد به مانند جنسیتی که در درونش احساس می‌کند در جامعه ظاهر شود.»

آمار دقیق و رسمی از شمار اعضای این اقلیت دوجنسی در دست نیست اما بنا به گفته‌های قائدی، این نوع اقلیت جنسی از شیوع کم‌تری در جامعه ما برخوردار است و در مردان بیش‌تر از زنان دیده می‌شود.

 براساس آمارها، از هر ۱۲ هزار مرد، یک نفر و از هر ۳۰ هزار زن یک فرد ممکن است دوجنسی باشند. افزون بر این که در بین کودکان نیز براساس آخرین آمارها و گزارش‌‌های والدین، 5/1 درصد از پسران و 5/3 درصد از دختران دوست دارند از جنس مخالف باشند و رفتارهای جنس مخالف را نشان می‌دهند.

ويژگی‌های جسمانی از جنسيت زيست شناختی فرد برمی‌آيد اما اين به تنهايی هويت جنسی را شكل نمی‌دهد. درپيدايش هويت جنسی، سرمشق‌های بی‌شمار اجتماع نقش دارند؛ سرمشق‌هايی از هم‎بازی‌ها، پدر و مادر، خواهر و برادر، آشنايان، آموزگاران و ديگر روابط اجتماعي.

از نگاه کارشناسان،  به طور معمول افراد با جنسيت بيولوژيك خود همانندسازی می‌كنند اما هميشه اين گونه نيست. گاه مغز و روان مردانه در پيكری زنانه اسير می‌شود.

یکی از دورانی که می‏تواند بر روی هویت جنسی فرد تاثیر فراوانی داشته باشد، دوران کودکی است. به باور روان‌پزشکان، مادران بیش از همگان می‏توانند کودک را به طور طبیعی از هویت جنسی خود آگاه کنند. نوع برخورد والدین سبب می‏شود که کودک جنسیت خود را پذیرفته و به آن افتخار کند، در نتیجه یک رفتار نامناسب می‏تواند اثر سوء داشته باشد.

 والدینی کە رفتارهای پسرانه دخترشان  و یا رفتارهای دخترانه پسرشان را منع نمی‌کنند، ممکن است بە تقویت و پذیرش این رفتارها در فرزندان خود کمک کنند و یا حتی آن‌ ها را تشویق کنند.

رایج‌ترین شیوه‌ای که دوجنسی‌ها برمی‌گزینند، استفاده از جراحی است یعنی تغییر دادن ظاهر فیزیکی با خصوصیات روانی و هیجانی پذیرفته شده توسط فرد.  بنا به گفته دکتر قائدی، این روش در حال حاضر در بعضی کشورهای جهان انجام می‌شود:«عمل تغییر جنسی زن به مرد آسان‌تر است اما میزان مردانی کە از جراحی استفاده می‌کنند بسیار بیش‌تر از زنان است و هیچ دلیلی هم بر موفقیت آمیز بودن آن وجود ندارد.»

 در گزارش‌‌ ها آمده است کە نزدیک بە دو درصد اشخاصی کە تحت عمل جراحی قرارمی‌گیرند، بعد از عمل جراحی اقدام بە خودکشی می‌کنند. 

در کنار جراحی، استفاده از درمان‌های هورمونی برای جایگزین کردن هورمون‌ها روش پزشکی دیگری است کە مورد استفاده قرارمی‌گیرد.افزون بر این که درمان‌های رفتاری شناختی نیز برای تغییر خصوصیات رفتارهای اشخاص دوجنسی وجود دارد. استفاده از تکنیک‌های رفتاری برای شکل دادن بە رفتارهای خاص نظیر نحوه صحبت کردن، نحوه راه رفتن و یا سایر آداب اجتماعی از جمله این روش‌های درمانی است . با این حال، این روش‌ها نیز مستندات علمی و پژوهشی محکمی بە دنبال ندارند.

 دکتر «بهنام اوحدی»، روان‌پزشک و سکسولوژیست در تحقیقاتی که برای افراد دوجنسی «تی اس» انجام داده، به این نتیجه رسیده است که « دختران مبتلا به  ترانس، دوستان و مصاحبان پسر زيادی داشته و دلبستگی ويژه‌ای به ورزش‌ها و بازی‌های خشن پسرانه نشان می‌دهند. آن‌ها علاقه‌ای به عروسك‌بازی و خاله‌بازی ندارند و ممكن است از ادرار كردن در وضعيت نشسته خودداری کرده و ادعا كنند كه آلت مردانه دارند و يا در آينده پيدا خواهند كرد. اين دختران از داشتن پستان خوشحال نبوده و از عادت ماهانه شدن متنفرند و می‌گویندهنگامی‌ كه بزرگ شوند، مرد خواهند شد. پسران  دوجنسی معمولاً با فعاليت‌های قالبی زنانه اشتغال ذهنی دارند و ممكن است ترجيح در پوشيدن لباس دخترانه يا زنانه را آشكار نشان دهند و اگر به لباس‌های زنانه واقعی دسترسی نداشته باشند، ممكن است از پارچه‌ها و وسايل موجود، چنين لباس‌هايی برای خود درست كنند. اين پسرها ميل شديدی برای شركت در بازی‌ها و تفريح‌های دخترانه دارند. وقت‌گذرانی‌های خاص دختران برای آن‌ها لذت‌بخش است؛ به عروسك‌های مؤنث دلبستگی زيادی نشان می‎دهند و معمولاً همبازی‌هايشان را از ميان دختران بر می‌گزينند.»

هر سال 60 نفر درخواست تغییر جنسیت می‌دهند

رییس بخش معاینات روان‏پزشکی سازمان پزشکی قانونی استان تهران تعداد افراد مراجعه شده به این سازمان  برای تغییر جنسیت را در سال 60 مورد عنوان کرده است که از این تعداد 40 نفر مجوز می‏گیرند و یک سوم مابقی شرایطی دارند که مانع از تصمیم گیری برای عمل جراحی این افراد است.

 بنا به گفته‏های دکتر«مهدی صابری»، تغییر جنسیت از مرد به زن حدود هشت برابر بیش‌تر از زن به مرد است:« روند تغییر جنسیت در ایران حدود یک سال است. فردی که دچار این عارضه است باید یک مسیریک ساله را سپری کند تا پس از بررسی‏های روان‌پزشکی و روان‌شناسی، مشخص شود راهی جز تغییر جنسیت ندارد. در آن صورت این موضوع از سوی کمیسیون پزشکی قانونی تایید شده و فرد از دادگاه اجازه تغییر جنسیت می‏گیرد. با این مجوز، فرد می‏تواند کارت ملی و شناسنامه جدیدی بر اساس هویت و جنس جدید خود داشته باشد.»

 اما اقدامات پس ازعمل، بیش از تغییر جنیست مهم هستند. بنا به گفته این مقام مسوول، «مهم‏ترین اقدامات به  بعد از جراحی مربوط می‏شود. این بیماران پس از تغییر جنسیت باید به طور مرتب تحت نظرپزشک باشند تا میزان عوارض وعفونت‏های ناشی از جراحی مورد بررسی و کنترل قرار بگیرد. هم‌چنین مشاوره روان‌پزشکی پس از تغییر جنسیت برای این بیماران حیاتی است زیرا برخی از آن‌ها پس از عمل جراحی دچار نارضایتی و پشیمانی می‌شوند و اگر مشاوره روان‌پزشکی نداشته باشند، خودکشی یکی از پیامدهایی است که گریبان این بیماران را خواهد گرفت».

درجوامع غربی وجود دوجنسی‌ها در جامعه امری عادی به شمار می‌رود. آن‏ها از حقوق شهروندی برخوردار هستند، آزادانه در جامعه رفت‏وآمد می‏کنند و کم‌تر دچار آسیب روحی می‌شوند. اگربخواهند به راحتی تغییر جنسیت می‏دهند و هیچ انگی به آن‏ها زده نمی‏شود و اگرهم نخواهند جامعه آن‌ها را با ظاهری که دارند می‌پذیرد.

یکی از مشهورترین دوجنسی‌های ایرانی، «سامان ارسطو» است؛ یک بازیگر ایرانی که پیش‌ترها با نام «فرزانه» و با جنسیتی زنانه روبه‌روی دوربین ظاهر می‏شد و این روزها همه او را به نام سامان می‏شناسند.

او در گفت‏وگوهای خود ترس از تنها شدن را مهم‌ترین عامل برای به تأخیرانداختن تغییرجنسیت خود عنوان کرده بود. اما سال 85 تصمیمش را قطعی می‌کند، تغییر جنسیت می‏دهد، نام سامان را بر خود می‌گذارد و سال 87 با ظاهری مردانه جلوی دوربین ظاهر ی‌شود .

ایران دومین رتبه تغییر جنسیت در جهان را دارد. آیت‌الله خمینی در «تحریرالوسیله» گفته «ظاهرآن است که تغییر جنس مرد به زن به سبب عمل و برعکس آن، حرام‌نیست» و به صراحت عمل تغییر جنسیت را آزاد عنوان کرده است.

«آیت‌الله موسوی تبریزی»، دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم درباره نکات شرعی تغییر جنسیتی می‌گوید: «اگر کسی بدون دلیل و بدون داشتن مشکل هویتی و بیماری روحی بخواهد اقدام به تغییر جنسیت کند شرعا کار حرامی را مرتکب شده است. اما دختری ممکن است پسر باشد ولی در ظاهرازهنگام تولد، آلت غیرپسرانه داشته باشد در این صورت هم نه تغییر جنسیت بلکه تغییر ظاهری جنسیت مطرح است که شرعا بلا اشکال است.»

موسوی تبریزی با بیان فقهی این مساله، دو مورد «خنثی مشکل» و «خنثی غیرمشکل» را مطرح می‌کند: « فردی که خنثی مشکل است در یک آن می‌تواند هر دو جنسیت را دارا باشد و این را کاری نمی‌توان کرد اما خنثی غیرمشکل باطنا یک جنس دیگر است اما ظاهرا جنس دیگر را دارد که این‌جا می‌توان تغییر ظاهرا جنسیتی انجام داد.»

 با توجه به این‌که مراجع تقلید شیعه عمل تغییر جنسیت را با توجه به دستور پزشک آزاد می‌دانند، اما در متن قانون ایران تا کنون مقررات خاصی دربارهٔ شرایط تغییر جنسیت و آثار حقوقی آن وضع نشده است. با وجود حمایت دولتی، حتی خانواده‏های این افراد نیز با آن‏ها مشکل دارند. برایشان قابل قبول نیست و درک این‏که فرزندشان چنین اختلالاتی دارند بسیار سنگین است. کم‌تر کسی هم پیدا می‌شود که در جامعه آن‌ها را بپذیرد. شاید همین پس زدن‌ها سبب شده است که شمار زیادی از آن‌ها از کشور خود و خانواده دل کنده و مهاجرت را انتخاب کنند.

ایران جهنم هم‌جنس‌گرایان است

«شادی امین» از فعالان و پژوهش‌گران حوزه زنان و موضوعات مربوط به جنسیت وهویت جنسی است. او درباره عمل تغییر جنسیت دوجنسی‌ها در ایران نظر منتقدانه‌ای دارد، می‌گوید:«این برای من خیلی جالب است. در کشوری که مجازات هم‌جنس‌گرایی مرگ است، چگونه می‌شود که عمل‌های تغییر جنسیت نه تنها آزاد است، بلکه از حمایت دولت نیز برخوردار شود. این حمایت‌های دولتی سبب شده است که برخی از رسانه‌های غربی ایران را بهشت دوجنسی‌ها بدانند. در واقع، ایران جهنم هم‌جنس‌گرایانی است که به جای آن‌که خود را دوجنسی بدانند، مجبورمی‌شوند تن به تیغ جراحی بدهند، در نتیجه این عمل‌های جراحی سبب می‌شود که دولتمردان ایرانی ادعا کنند که در ایران هم‌جنس‌گرا نداریم.»

ممنوعیت هم‌جنس‌گرایی در ایران سبب شده که جامعه یا خانواده این افراد، آن‌ها را با دوجنسی‌ها اشتباه بگیرند و مجبورشان کنند که تغییر جنسیت بدهند؛ جدا از آن که عمل تغییر جنسیت برای هم‌جنس‌گرایان هیچ سنخیتی ندارد.

شادی امین با اشاره به این که در ایران با حذف فیزیکی و پاک‌سازی هم‌جنس‌گرایان در کلینیک‌های تغییر جنسیت روبه‌رو هستیم، می‌گوید: «بسیاری از نوجوانانی که متوجه گرایش خود به هم‌جنس می‌شوند، بدون داشتن هیچ آگاهی از این که عشق به هم‌جنس می‌تواند طبیعی باشد، در مراجعه به روان‌شناسان، به سیستمی متصل می‌شوند که "کلینیک جی‌ آر اس" خوانده می‌شود. در این نظام درمانی که از سوی نهادهای دولتی مانند سازمان بهزیستی پشتیبانی می‌شود، در انتهای یک روند دو یا سه ساله مشاوره و هورمون درمانی، زنان جوان لزبین متقاعد می‌شوند که مردان بیماری در بدن‌های اشتباه هستند. به این ترتیب، با تبدیل زنان لزبین به مرد و مردان گی به زن، معضل هم‌جنس‌گرایی که گناه، انحراف و مستوجب مجازات تا سر حد مرگ است نیز حل می‌شود و همان افراد به عنوان دوجنسی حداقل از سوی قانون به رسمیت شناخته می‌شوند.»

 این پژوهش‌گر حوزه زنان معتقد است که بسیاری از این افراد هرگز زندگی جنسی سالم و موفقی را تجربه نمی‌کنند. این عمل‌ها در شرایط کاملا غیرانسانی و بدون آمادگی کافی روحی و روانی انجام می‌شود. بسیاری از کسانی که به اجبار تن به این عمل‌ها داده‌اند، دچار پیامدهای جسمی وخیمی هستند و درصد بالایی از خودکشی در بین آن‌ها دیده می‌شود. در واقع، تیغ جراحی هم‌چون طناب دار برای همیشه به مشکل وجود یک هم‌جنس‌گرا بدون توجه به آینده او پایان می‌دهد.

 

ثبت نظر

جامعه مدنی

کارگران فصلی و فصل سرما

۱۵ آذر ۱۳۹۲
سحر بیاتی
خواندن در ۸ دقیقه
کارگران فصلی و فصل سرما