close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

اسنادی تازه درباره کرمیت روزولت

۶ خرداد ۱۳۹۳
رولاند الیوت بران
خواندن در ۱۲ دقیقه
جلد کتاب ضد کودتا
جلد کتاب ضد کودتا
کرمیت روزولت در سال 1953
کرمیت روزولت در سال 1953

در سال ۱۹۷۹، «کرمیت روزولت» (Kermit Roosevelt)، مأمور کهنه کار«سیا»، خاطرات و روایت‌های خود را از کودتای امریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد سالِ  ۱۳۳۲ که به سقوط «محمد مصدق»، نخست وزیر وقت منجر شد، با عنوان «ضد کودتا» منتشر کرد. 

«ضد کودتا» در غیاب روایت‌های رسمی از داستان کودتا و نیز با لحن ماجراجویانه‌اش، توانست اعتباری برای خود به ارمغان آورد؛ روایتی ارزشمند و دست اول از این لحظه حساس در روابط ایران و امریکا.

دوشنبه گذشته، دوازدهم می، مرکز «اسناد امنیت ملی» در واشنگتن (مؤسسه تحقیقاتی غیردولتی که مدارک و اسناد دولت امریکا را که از حالت محرمانه خارج شده، گردآوری، طبقه بندی و وارسی می‎کند)، ۱۹ سند سیا را منتشر کرد که در واقع، گزارش‌هایی از مباحث و مذاکرات داخلی سیا در مورد انتشار کتاب روزولت هستند.

بنابراین اسناد، سیا بارها به محتوای کتاب ایراد می‌گیرد و همین نکته، روابطش را با روزولت تیره و پرتنش می‌کند. سیا خاطرات روزولت را «عمدتاً قصه‌ای تخیلی» می‌خواند.

به فاصله‌اندکی از انتشار ضد کودتا، ناشر کتاب، «مک گرو هیل»  قرارداد خود را برای چاپ‌های بعدی فسخ کرد چون روزولت به اشتباه، «شرکت نفت ایران و انگلیس» را عامل کودتا دانسته و جانشین بعدی شرکت، یعنی «شرکت نفت بریتانیا» برعلیه آن اقامه دعوی کرده بود. وقتی کتاب روزولت در سال ۱۹۸۰ از نو منتشر شد، تمام ارجاعات به «شرکت نفت ایران و انگلیس»، جای خود را به سازمان امنیتی بریتانیا داده بود.

«ایران‌وایر» درباره ‌این اسناد و مدارک تازه از «ملکولم برن» (Malcolm Byrne)، سرپرست و مدیر مسوؤل مؤسسه «اسناد امنیت ملی» پرسیده است:

انگیزه روزولت از نوشتن ضد کودتا چه بود؟ به نظر نمی‌رسد که می‌خواسته اطلاعاتی ناقص و تبلیغاتی دروغین را منتشر کند چون کلیت و انسجام کتاب برای او مهم بود. ولی سرانجام موافقت می‌کند مطالبی را منتشر کند که سیا آن را «قصه‌پردازی» توصیف کرده است.

  • سؤال خوبی است. یکی از انتقادهای اصلی به کتاب این است که حول محور «کرمیت روزولت» می‌گردد. بعضی معتقدند که کتاب بیش از آن که از رویدادهایی بگوید که نویسنده قصد توصیف و تشریح آن‌ها را داشته، از خود نویسنده می‌گوید. شکی نیست که لحن و نگاه خاص نویسنده از پشت سطرها معلوم است که خبر از ماجراجویی‌های گوناگون در «بازی بزرگ خاورمیانه» می‌دهد. به نظر می‌رسد که بخش بزرگی از این بازی برای روزولت سرگرمی جذابی بوده و البته درست مثل ماجراجویی‌های پدربزرگش، «تدی روزولت»، خطرهای جدی هم در پی داشته است.

سیا حدس می‌زند که روزولت به دلایل مالی تصمیم به انتشار خاطراتش می‌گیرد. ولی به نظر می‌رسد که‌ این حدس و گمان‌ها بیش‌تر ناشی از روابط تلخ و تند روزولت با سیا باشد.

  • نمی‌شود کل داستان را از این چند فقره سند بیرون کشید ولی قطعاً این نکته‌ای را گفتید، می‌توان از آن استنباط کرد. نمی‌دانم وضعیت مالی روزولت چه گونه بوده اما آن گونه که یکی از مأموران سیا گفته، آن‌ها بعید می‌دانستند که روزولت امیدی به بازدهی مالی چشم‌گیری از فروش کتاب یا حق تولید فیلم داشته است. من هیچ راهی برای تأیید یا رد این فرضیه نمی‌شناسم. ولی حتی اگر انگیزه انتشار کتاب، همین وجه مالی آن بوده باشد، تعجبی نخواهم کرد.

در مورد کودتا، کرمیت در ابتدا فکر می‌کرده که هیچ مشکل خاصی پیش نمی آید. البته از نظر کسی در مقام روزولت، با آن منزلت افسانه‌ای  در سیا و با آن روابط نزدیکش با بزرگان دولت، انتظاری هم جز این نمی‌رفته است. برنامه او این بوده که ابتدا نزد شاه برود و بعد با رییس سیا صحبت کند تا تأیید نهایی را از او بگیرد. روزولت فکر می‌کرده کل داستان به همین جا ختم می‌شود.

پیش از سال‌های دهه ۱۹۷۰، در سیا هیچ مکانیسمی‌ برای بررسی این گونه دست نوشته‌ها وجود نداشته است. بیش‌تر، مأموران بلندپایه سیا در دوران بازنشستگی خود تصمیم می‌گرفتند خاطرات و خطرات خود را به شکل کتاب یا مقاله منتشر کنند و بعد با موانع و مشکلات متعددی روبه‌رو می‌شدند.

ولی مشکلات و مسایلی که روزولت با آن‌ها بر خورد، از جنسی دیگر بودند و در سطوح پایین‌تر سیا، به ویژه در بخش عملیاتی پیش می‌آمدند. در مؤسسه ما نیز هنوز کسانی که تلاش می‌کنند درباره فعالیت‌های عملیاتی سیا اطلاعات بیش‌تری به دست بیاورند، با این دست واکنش‌ها و برخوردها روبه‌رومی‌شوند. بخش‌هایی از سیا به شدت معتقد است که هیچ نکته‌ای از فعالیت‌های آن‌ها، تحت هیچ شرایطی، نباید به بیرون درز کند.

وقتی روزولت با احتیاط در این وادی قدم گذاشت، اولین نشانه‌های حساسیت سیا را می‌شد دید و هرچه او بیش‌تر در این گود می‌رود، بیش‌تر به چهره‌ای سرکش و نافرمان بدل می‌شود.

در سند شماره ۲ می‌بینیم که روزولت تاریخ داخلی کودتا را از سیا تقاضا می‌کند. ولی به او می‌گویند از راه رسمی «قانون آزادی اطلاعات» (Freedom of Information Act) اقدام کند.

  • من عاشق این تکه‎ام چون خودم از مراجعان مکرر به «قانون آزادی اطلاعات» هستم. کسانی که موقعیت من را دارند، طنز ماجرا را می‌فهمند.

در آن دوره، چه اتفاقاتی در سیا می‌افتاده؟ آیا نگرانی فزاینده‌ای از خویشاوندسالاری وجود داشته است؟ آیا سیا سعی می‌کرده به ‌این مسأله خاتمه دهد؟

  • تا حدی همین طور بوده که می‌گویید. اوایل سال ۱۹۷۷، «جان والر» (John Waller)، ژنرال بازرس سیا گزارشی از کتاب روزولت به شورای عمومی این سازمان می‌دهد. سال ۱۹۷۵ به «سال اطلاعات» مشهور شد. در این سال، بخشی از اعضای بلندپایه سیا و دولت امریکا شروع به انتشار مدارک و اطلاعاتی می‌کنند که با توجه به موقعیت این سازمان، بسیار حساس و مأیوس کننده بود.
    سیا تصمیم می‌گیرد جلوی این کار بایستد. مردم فکر می‌کنند سیا قادر مطلقی است که می‌تواند هر کاری را انجام دهد. ولی در واقع، از همان اوسط دهه ۱۹۷۰، با انتقادهای شدیدی روبه‌رو شد. می‌گفتند سیا حیوان مکار و خودسری است که دست به کارهای غیرقانونی و شنیعی می‌زند. آن چه در این اسناد می‌بینید، نخستین نشانه‌های تلاش سیا است برای ایجاد یک حفاظ امنیتی در مقابل این دست حمله‌ها که از مسیرها و زوایای مختلف بر سر این سازمان آوار می‌شد.

منظور «ویلیام اف. دانلی» (William F. Donnelly)، عضو بخش «نقد و بررسی انتشارات سیا» چیست وقتی در سند نهم، این درخواست را طرح می‌کند که باید کتاب روزولت را از «منظر عملیاتی» نقد کرد؟

  • فکر کنم منظور او در مقام یکی از افراد عملیاتی و نه تحلیل‌گر-توجه کنید که ما بین این دو فرق می‌گذاریم - چیزی مثل این است که «آقایونی که با کرمیت روزولت کار می‌کردید! تا به حال هیچ چیز به درد بخوری به دست نیاورده‌اید. روزولت را دست کم گرفته‌اید و حتی امیدوارید یک روز این‌جا بیاید، گپ بزند و مارتینی نوش جان کند».

دانلی معتقد است که باید برخورد تندتری با روزولت شود. در واقع، باید به ‌ایده‌های روزولت اعتراض کرد چون باید از عملیات سیا صیانت و محافظت شود. البته خود روزولت از افراد کهنه کار بخش عملیات سیا به شمار می‌رفته و به احتمال زیاد از نگرانی‌های دانلی و همکارانش در مورد ضرر نوشته‌های او به نوعی خشنود بوده است.

در تمام خلاصه‌هایی که از این مدارک تهیه کرده‌اید، به «استدلال‌های استاندارد سیستم اطلاعاتی» اشاره می‌کنید که بعضی از آن‌ها هم‌چنان به قوت خود باقی مانده‌اند. این استدلال‌ها را با استدلال‌هایی که امروزه سیا مطرح می‌کند، چه گونه مقایسه می‌کنید؟

  • دوست داشتم استدلال‌هایی که در این مدارک مطرح شده‌اند را بررسی کنم چون امروزه مشابه ‌این‌ها زیاد مطرح می‌شود. سیا از انتشار تاریخ درونی کودتا سرباز می‌زند [ و این دقیقاً همان تقاضای روزولت در سال ۱۹۷۷ از سیا است؛ وقتی هنوز مشغول نگارش کتابش بود]، به ‌این دلیل که امنیت ملی را به خطر می‌اندازد.

این حرف، مسخره به نظر می‌رسد چون همه عالم و آدم از نقش سیا در کودتا با خبر بودند. اگر این سازمان اجازه می‌دهد که تیم اصلی عملیاتی خود در کودتا همه چیز را در مورد اتفاقاتی که رخ داده، بگوید چرا نمی‌گذارد اسناد و مدارک اصلی این عملیات منتشر شود؟

آن چه در این اسناد می‌بینید، از نقطه نظر متفاوتی مطرح شده‌اند و این با تجربه من در ثبت و ضبط اطلاعاتی که مطابق «قانون آزادی اطلاعات» انتشار یافته‌اند، هم‌خوان است.
استدلال اسناد یاد شده این است که تا حد ممکن باید از انتشار جزییات فعالیت‌های سیا جلوگیری کرد تا به دشمن، هر که می‌خواهد باشد، هیچ فرصت یا امتیازی داده نشود. اگر غیر از این باشد، سیا نمی‌تواند به وظیفه خود عمل کند.  

اگر با یکی از افراد بخش عملیات این سازمان صحبت کنید، به شما خواهد گفت: «بله، البته، همه می‌دانند که ما در کودتا نقش داشتیم. ولی خودمان نمی‌توانیم به‌این اقرار کنیم چون نمی‌خواهیم در را به روی دشمنان خود باز کنیم.» این یکی از استدلال‌های اصلی این اسناد بود.

واقعاً آزار دهنده است وقتی می بینیم چه گونه ‌این داستان کودتا برملا شد؛ این ‌که چه گونه کتاب روزولت نشان داد سیا برای حفاظت از همکاران خود در «ام آی ۶» انگلستان، ناچار شده بود تمام ارجاعات به آن را در کتاب حذف کند. هیچ سندی نیست که نشان دهد کسی به‌ این ارجاعات اعتراض کرده باشد. حتی خود انگلیسی‌ها هم در ظاهر گله‌ای نداشتند.

در این مورد، با کمبود اطلاعات روبه‌رو هستیم. ما منتظریم تا نسخه بازبینی شده رسمی دولت امریکا از تاریخ دیپلماتیک سال ۱۹۵۳ منتشر شود. دلایل تأخیر در انتشار این نسخه مربوط می‌شود به‌ این ‌که امریکا نمی‌خواسته به دلایل رسمی، در مورد نقش بریتانیا در کودتا افشاگری کند. ولی آخر چرا باید این اطلاعات، زمانی مقدس و تخطی ناپذیر باشد و زمانی دیگر هیچ ابایی از انتشار آن در کار نباشد؟ معیار کجا است؟

چه کسی ارجاعات به سازمان امنیت بریتانیا را در کتاب گنجاند و چرا؟

  • فکر کنم خودِ روزولت. ممکن است از سیا و حتی  سازمان امنیت بریتانیا مهر تأیید گرفته بود. به نظر من، به انگلیسی‌ها خبر داده بودند و کلید این ماجرا همان تهدید «شرکت نفت بریتانیا» بود مبنی بر این که اگر روزولت در کتاب خود به اشاره به سلف شرکت، یعنی «شرکت نفت ایران و انگلیس» ادامه دهد، ماجرا را دادگاهی می‌کند. جالب این‌که روزولت و سیا فکر می‌کردند می‌توانند از این مسأله فرار کنند.

به نظر می‌رسد که ام آی۶ در مورد تاریخ روابط خود با کودتا، موضع بسیار محافظه کارانه‌تری نسبت به سیا می‌گیرد.

  • صد در صد. بر اساس مصاحبه‌ها و مطالعاتی که تاکنون داشته‌ام، می‌توانم بگویم که سیا هیچ مشکلی ندارد که نقشش در کودتا آشکار و افشا شود. انتشار مدارکی که من در اوت سال گذشته درباره آن‌ها نوشتم، این ادعا را ثابت می‌کند چون می‌بینیم که سیا به صراحت اجازه می‌دهد مدارک موجود در مورد نقش امریکا در کودتا از حالت محرمانه خارج شود.

این روحیه را به هیج وجه نمی‌توان در فایل‌های بریتانیا پیدا کرد. وقتی به دیگر اسناد موجود در آرشیو بریتانیا در خصوص عملیات‌ آن‌ها در خاورمیانه نگاه کنیم، مسأله خیلی عجیب می‌شود چون در آن اسناد به روشنی به نقش خود اقرار می‌کنند. چرا دولت بریتانیا در مورد انتشار این اسناد هیچ ابایی ندارد ولی در مورد کودتای ایران، همواره با اکراه و احتیاط عمل کرده است؟ تنها حدسی که می‌توانم بزنم این است که  بریتانیا این ملاحظه را داشته که اگر ایران واکنش شدیدی از خود نشان دهد، منافع بریتانیا به خطر می‌افتد.

نقش ام آی ۶ را در کودتا چه گونه می‌بینید؟

  • به لطف خاطرات افرادی مانند «سم فل» (Sam Falle) که در زمان کودتا از اعضای دولت به شمار می رفت و درباره آن حرف زده بود و نیز از طریق بعضی دیگر، اطلاعات و شواهدی در دست داریم. حس خود من این است که انگلیسی‌ها نقش چندان حیاتی در کودتا نداشته‌اند چون در آن زمان، نمایندگان آن‌ها دیگر در ایران اقامت نداشتند. مصدق سال پیش از کودتا، همه آن‌ها را اخراج کرده بود. فکر می‌کنم نقش بریتانیا در این حد بوده که ‌ایده اولیه را پیشنهاد و در دولت «آیزنهاور» دوباره آن را مطرح می‌کند. انگلیسی‌ها به طور قطع علاقه داشتند که‌ این عملیات با موفقیت انجام شود و بدون شک با امریکا هم‌یاری و هم‌فکری کردند و برخی عوامل خود در ایران را هم در اختیار امریکا گذاشتند.  

روند خارج کردن اسناد از حالت محرمانه در سیا، ام آی ۶ و دیگر سازمان‌های امنیتی چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟ به نظر می‌رسد در مورد شفافیت اسناد تاریخی در دیگر سازمان‌های امنیتی، محل بحث زیاد است.  

  • کاملا درست است. فکر می‌کنم سیا در مقایسه با دیگر سازمان‌های امنیتی در دنیا - تقریباً بدون هیچ استثنایی - بازتر و صریح‌تر است. البته می‌توان به پرونده‌های «اشتازی»، وزارت امنیت آلمان شرقی اشاره کرد. ولی خب، آلمان شرقی که دیگر وجود ندارد.

سیا سازمان بزرگی است با یک دستگاه اداری بزرگ. هیچ دیوان‌سالاری به‌ این عظمت وجود ندارد که نگاه واحد و یک‌پارچه‌ای داشته باشد. روشن است کسانی که در بخش عملیات سیا فعالیت می‌کنند، در قیاس با کارشناسان و تحلیل‌گران، در انتشار اطلاعات بسیار کم دل و جرأت‌تر هستند. این نکته مدام در حال رشد و تحول است. بنابراین، شاید دوره‌هایی بوده که مدافعانِ «شفافیت در انتشار اطلاعات»، احساس پیروزی کرده‌اند و به نظر من، میانه دهه ۱۹۷۰ از همین دوره‌ها بوده است. ولی معمولا در پی این دوره‌ها، روند کاهش هزینه‌ها شتاب می‌گیرد. این دقیقاً همانی است که در دوره «ریگان» اتفاق افتاد و تحقیقات و وارسی‌های «کمیته کلیسا» (Church Committee) و «کمیته پایک» (Pike Committee) را در پی داشت.

همیشه وقتی مردم تلاش می‌کنند تا سازمان‌های امنیتی را شفاف‌تر کنند، این سازمان‌ها هم به دنبال ان می‌روند تا به طریقی، فشار را خنثی کنند. این است که همیشه در این شرایط، چالش‌ها و موانع زیاد می‌شوند. به نظر می‌رسد امروزه سیا برای حفاظت از گزارش‌های تاریخی داخلی خود، راه متفاوتی را در پیش گرفته است. ما درباره کودتای ۲۸ مرداد صحبت کردیم که تا کنون از نظر رسمی هم‌چنان محرمانه مانده است، هرچند روزنامه «نیویورک تایمز» بخش اعظم مدارک مربوط را در ژوئن سال ۲۰۰۰ منتشر کرد.

به نظر می‌رسد سیا امروزه ‌این استدلال را مطرح می‌کند که تاریخ‌های رسمی نه فقط اسرار امنیت ملی هستند بلکه بازگوکننده مذاکرات داخلی سیا نیز به شمار می‌روند؛ مذاکراتی که تحت «معافیت بی ۵» (B5 exemption) قرار می‌گیرند و «قانون آزادی  اطلاعات» انتشار آن را مجاز محسوب می‌کند.

فرض بر این است که‌ این نکته بر مذاکرات داخلی اطلاق شود؛ اتفاق بدی است اگر خود حکومت جلوی آن را بگیرد یا با آن مخالفت کند. ولی اگر اطلاعات مربوط به دیدگاه‌های افراد پیش از موقع افشا شود، به طور قطع حکومت با آن مخالفت می‌کند. اما بیش‌تر، این موارد روایت‌های تاریخی هستند که عمر بسیار بسیار طولانی دارند و حرف ما این است که بعد از این همه سال، حساسیت خود را از دست می‌دهند.

جالب این‌ که مشتاق‌ترین کسانی که خواهان بر ملا شدن رازها هستند، همین مأموران سیا به شمار می‌روند که وقتی بازنشسته می‌شوند، تصمیم می‌گیرند خاطرات خود را بنویسند و به اسنادی که با آن کار می‌کرده‌اند دسترسی یابند.

سرنوشت کتاب روزولت چه شد؟

از بازی روزگار، هنوز این کتاب یکی از مهم‌ترین منابع موجود است؛ سندی تلخ در مورد محدودیت‌های شفافیت. با این حال، کتاب روزولت و تاریخ داخلی که به قلم یکی از همکارانش در بخش عملیات، «دانلد ویلبر» (Donald Wilber) در سال ۱۹۵۴ نوشته شد، دو تا از مهم‌ترین روایت‌های موجود در این زمینه‌اند. روزولت خود را با جزییات بیش از حد سرگرم می‌کند و در عین حال، اشتباهات زیادی هم در مورد هویت عاملان مرتکب می‌شود. به هر حال، اگر می‌خواهید درباره کودتا بدانید، نمی‌توانید از کنار کتاب روزولت رد شوید.

 

ثبت نظر

بلاگ

سطل‌های زباله ای که شبانه ربوده می شوند

۶ خرداد ۱۳۹۳
شما در ایران وایر
خواندن در ۴ دقیقه
سطل‌های زباله ای که شبانه ربوده می شوند