درس‌های بزرگ باخت آبرومندانه

برخلاف نظر برخی از آقایان که عنوان کرده بودند که از برد ایران خوشحال نمی‌شوند، من نظرم کاملا برعکس است و از برد ایران احساس شعف می‌کنم. مردم ما در این سال‌ها دچار مشکلات و بحرانه ای زیادی شده‌اند و در واقع افسردگی، دلمردگی و عدم وجود شور و شوق بر دیگر جنبه‌های زندگی غلبه پیدا کرده است. بنابراین من معتقدم هر رویدادی در زمینه ورزشی، اجتماعی و یا حتی سیاسی که بتواند در بین مردم همدلی و نشاط به وجود آورد، مبارک است و میمون.

این شادی‌های خودجوش با بهانه‌های کوچک از نظر روحی روانی تاثیرات بزرگی دارد. آمارها نشان می‌دهد که درصد مبتلایان به افسردگی در جامعه ما بسیار زیاد است. بیکاری، گرانی و تورم باعث شده که در جامعه افراد زیادی دچار تالمات روحی و روانی بشوند. در این اوضاع و احوال، فکر می‌کنم به رویدادهایی از این قبیل نیازمندیم. شادی مردم بعد از بازی ایران مقابل آرزانتین نشان داد که مردم ما زیاده‌خواه نیستند، منطقی هستند و به حداقل‌ها قانع می‌شوند.

تیم ما بازنده بود اما بازی بچه‌های تیم ملی مردم را راضی کرده بود و آن‌ها باشادی‌شان از تیم ملی‌شان حمایت کردند. کاش مسئولان کشور هم به خواسته‌های حداقلی مردم توجه کنند و بکوشند که رضایت عمومی را بالا ببرند. بالارفتن رضایت عمومی تاثیرات مطلوبی در پیشرفت و رشد یک جامعه دارد. جامعه بانشاط جامعه‌ای است که در آن درصد افسردگی، طلاق و اعتیاد پایین می‌آید و مردم هم به رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه کمک بیشتری می‌کنند.

مسلما بازی خوب ، حرفه‌ای و برد ایران تنها بر روحیه مردم تاثیر ندارد، تاثیرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دیگری هم دارد. زیرا امروز ه فوتبال دیگر فراتر از ان دایره سبز است بلکه نقش اساسی در پیشبرد سیاست‌های یک جامعه دارد وحتی اهرمی قوی پیشرفت در زمینه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی است. برای مثال صعود تیم ایران به جام جهانی بازار فروش لوازم ورزشی را گرم می‌کند و روی وضعیت معیشتی یک قشر تاثیر می‌گذارد.

در عین حال، بازی حرفه‌ای تیم ایران مقابل تیم‌های مطرح دنیا، نام ایران را در بین تمام کسانی که پای مسابقات جام جهانی می‌نشینند، مطرح می‌کند و از همه مهمتر درس‌های بزرگی به مسئولان می‌دهد؛ مثلا مشخص می‌شود که وقتی یک مربی متخصص و کاربلد مثل کی روش  پای تیم گذاشته می‌شود، تیم هم حرفه‌ای بازی می‌کند، نتیجه می‌گیرد ودر دنیا آبرو می‌خرد. این درس بزرگی است که نشان می‌دهد در هرزمینه‌ای نیروی متخصص و کارشناس است که کار را جلو می‌برد. کی روش نشان داد که یک نیروی متخصص و باسابقه می‌تواند از هیچ، همه چیز بسازد. مسلما انتخاب و انتصاب مدیران لایق و باتجربه در سطح خرد و کلان سیاسی و اجتماعی بازدهی بهتری خواهد داشت. بازدهی بهتر، رضایت عموی را بالا می‌برد و رضایت عمومی در بسیاری از زمینه‌ها تاثیر می‌گذارد از کم شدن قتل و غارت تا بهترشدن وضعیت ترافیک. اگر مسئولان باورندارند کافی است امتحان کنند. آرامش، اخبار خوب و دلگرمی و نشاط را به مردم هدیه دهند و نتیجه را ببینند.