close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

افغانستان در دام انتخابات

۱۸ تیر ۱۳۹۳
بلاگ میهمان
خواندن در ۱۰ دقیقه
افغانستان در دام انتخابات

فرهمند علیپور

انتخابات ریاست جمهوری اخیر افغانستان نه تنها نسخه ای شفا بخش نبود که خود اینک به بحرانی بزرگ تبدیل شده است. قرار بود که انتخابات ریاست جمهوری  بهار 2014 صحفه ای تازه و متفاوت در تاریخ معاصر افغانستان باشد. جامعه جهانی با علاقمندی منتظر بود تا برای اولین بار در تاریخ این کشور قدرت به طور مسالمت آمیز و از طریق صندوق های رای منتقل شود، انتظاری که این روزها جای خود را به ناامیدی و دلواپسی های عمیق داده است.

پرده اول: شگفتی های کمیسیون مستقل

در برخی از ولایت های جنوبی افغانستان و هم مرز پاکستان که علی رغم 12 سال مبارزه ارتش های غربی علیه طالبان، هنوز دختران از رفتن به مدرسه محروم هستند و زنان به هیچ انگاشته می شوند، زنان مشارکتی بسیار بالاتر از مردان در انتخابات داشته اند. در کابل که پویاترین و پررونق ترین محفل روشنفکری در کشور است و یا شهر هرات که ترقی آن مثال زدنی است نیز زنان تا این اندازه مشارکت نکرده اند.

اما چه اتفاقی رخ داده که در روز انتخابات ولایت های هم مرز پاکستان که خطرناک ترین مناطق کشور هستند و ناظرین انتخاباتی کمترین انگیزه برای حضور در این مناطق را نداشتند، باید زنان پیشرو مشارکت در انتخابات باشند؟ این پرسش را خانم ارشاد نماینده ستاد آقای اشرف غنی احمد زی به تلویزیون طلوع نیوز اینگونه پاسخ می دهد:" شما به جای اینکه از زنان به خاطر حضور بالای خود در انتخابات تقدیر کنید، حضور آنها را زیر سوال می برید." البته این پاسخ شاید برای فردی که هیچ تصوری از ولایت های مرزی جنوبی افغانستان نداشته باشد کافی باشد، اما برای اعضای معترض ستاد عبدالله عبدالله، منطقی و کافی نیست.

از سوی دیگر، در برخی از این ولایت ها  - به عنوان مثال ولایت خوست - تنها 150 هزار نفر برای مشارکت در انتخابات ثبت نام کردند و کارت رای دهی گرفتند ولی بر اساس گزارش های منتشرشده، تا چهار برابر این میزان برگه های رای در صندوق ها ریخته شد. موسسه غیردولتی "بنیاد انتخابات آزاد و عادلانه  افغانستان"  که در کمتر از 4 هزار مرکز از مجوع 23 هزار مرکز رای دهی نماینددگانی داشت، 2500 شکایت تنظیم کرد که شکایت اصلی این بنیاد "مداخله مقامات دولتی، پر شدن صندوق های رای به طور غیرقانونی، رای دادن مردان به جای زنان و ..." بود.

برکناری " ضیاالحق امرخیل" دبیر کمیسیون مستقل انتخابات هم یک ماجرای پیچیده دیگر بود. ابتدا، فرمانده پلیس کابل، امرخیل را با کامیون هایی از برگه های رای غیرقانونی به دام انداخت، او به شماتت پلیس پرداخت و کار خود را قانونی دانست. چند روز بعد اما یک فایل صوتی از او منتشر شد که در گفتگو با مسئولین رده پائین تر کمیسیون مستقل انتخابات از آنها می خواست تا " گوسفندها را به کوه ببرند، آنها را چاق کنند و دوباره برگردانند." این فایل صوتی را ستاد عبدالله افشا کرد و همراه با مدارک دیگری تحویل کمیسیون بررسی شکایات و همینطور رئیس جمهور کرزی داد. با فشارهای ستاد عبدالله و تهدید او مبنی بر عدم همکاری این ستاد با کمیسیون مستقل انتخابات و در برابر مدارک مستند که تقلب سازماندهی تقلب را به خوبی نشان می داد، کرزی پذیرفت تا "ضیاالحق امرخیل" را از کار خود برکنار کند، هر چند حامیان رئیس جمهور و اعضای ستاد اشرف غنی احمدزی حملات شدیدی را علیه ستاد عبدالله ترتیب دادند و او را به امر غیرقانونی شنود تلفن متهم می کردند.

بعد از روزها بحران سیاسی، توافقی حاصل شد تا کمیسیونی مشترک از سوی ستاد عبدالله و ستاد احمدزی به مکانیسمی برای جدا کردن آرای پاک از آرای مخدوش دست یابند. هنوز ساعاتی از اعلام این توافق نگذشته بود که رئیس کمیسیون مستقل انتخابات در برابر دوربین های تلویزیونی حاضر شد و بخشی از همین آرایی که بر سر آنها بحث و جدل بود را قرائت کرد.

بر اساس نتایجی که اعلام شد اشرف غنی احمد زی 56 درصد آرا را به خود اختصاص داد و عبدالله عبدالله 43 درصد از آرا را حامیان کرزی و ستاد اشرف غنی احمد زی که اکنون در موقعیت بالاتری قرار داشتند و عبدالله را در برابر عمل انجام شده قرار داده بودند، اعلام کردند که هنوز هم برای جداسازی آمار پاک از آمار تقلبی دیر نشده و می توان در روزهای آتی به آن پرداخت. عبدالله و حامیانش اما تسلیم این سناریو نشدند و به سرعت اعلام کردند که نتایج برآمده از تقلب را هرگز نخواهند پذیرفت و دولت خود را معرفی خواهند کرد.

در دور اول انتخابات ریاست جمهوری که روز 16 ام فروردین برگزار شد، عبدالله عبدالله موفق شده بود 45 درصد آرا را از آن خود کند و در میان نامزدها در صدر قرار گیرد. اشرف غنی احمد زی 31 درصد آرا را کسب کرد و در جایگاه دوم قرار گرفت. زلمی رسول با 11 درصد آرا نفر سوم شد، عبدالرب سیاف با 7 درصد و گل آقا شیرزی  با 3 درصد آرا  در مکان های چهارم و پنجم قرا گرفتند. نکته جالب اینکه در دور دوم، همه نامزدهای ریاست جمهوری که در اینجا نام برده شد یعنی زلمی رسول، عبدالرب سیاف، گل آقا شیرزی و در مجموع با داشتن 20 درصد از آرای دور اول به حمایت از عبدالله پرداختند که 45 درصد آرا را از آن خود کرده بود.

ماجراهای دیگری هم وجود دارند. کمیسیون مستقل انتخابات چند روز پیش میزان آرای اخذ شده را هفت میلیون تن اعلام کرده بودند دیروز آمار خود را تصحیح  و بیش از یک میلیون مشارکت کننده دیگر را نیز اضافه کردند تا در مجموع میزان مشارکت بالای هشت میلیون تن رقم بخورد. عبدالله در سخنان روزگذشته خود در لویی جرگه گفت که اگر نتایج انتخابات چند روز دیگر طول می کشید، احتمالا میزان مشارکت را ده میلیون تن اعلام می کردند. در مرحله اول انتخابات حدود شش میلیون تن در انتخابات مشارکت کردند و در مرحله دوم گزارش ها حکایت از میزان مشارکت کمتر مردم در انتخابات داشت.

 پرده دوم : پشتون، تاجیک، آمریکایی  

بر خلاف بسیاری از مناطق خاورمیانه و جهان اسلام که این روزها در آتش رقابت های مذهبی می سوزد، در افغانستان اما هنوز قومیت و نژاد معیار خط کشی هاست. کم نیستند کسانی که رقابت های قومی را جانمایه بحران اخیر افغانستان می خوانند. خصوصا اینکه عبدالله تاجیک ها و شمال افغانستان را نمایندگی می کند و اشرف غنی احمد زی پشتون ها و جنوب افغانستان را.

 بی تردید عامل قومیت در این رقابت ها نقش پررنگی دارد. در تمام بیش از دویست سالی که از عمر کشوری به نام افغانستان می گذرد، قدرت همواره در دست قوم پشتون بوده است. پشتون ها شاهان افغانستان بوده اند، رئیس جمهور کمونیست کشور بوده اند و طالبان به شدت مذهبی بوده اند، اما همه در پشتون بودن مشترک بوده اند.

در تمام این صدها سال به جز چندماه، قدرت همواره در دست پشتون ها بوده است در همان مدت کوتاهی که قدرت دست تاجیک ها – ربانی – بود، عبدالله عبدالله وزیر امور خارجه دولت بود. تاجیک ها و از جمله عبدالله عبدالله در کنار نیروهای ناتو بر طالبان پیروز شدند، اما قدرت میان برنده های جنگ تقسیم نشد. ایالات متحده آمریکا در کنفرانس بن به جبهه شمال و از جمله عبدالله فشار آورد تا قدرتی که در دست دارند را به یک فرد پشتون ببخشند. به مردی به نام حامد کرزی. تصور این است که در افغانستان تنها یکی از افراد پشتون است که می تواند حکمرانی کند، زیرا پشتون ها در نهایت هیچ کس را غیر از خود نمی پذیرند. اینگونه شد که تاجیک ها پس از صدها سال و با فشاری که بر آنها وارد شد قدرت را به کرزی واگذار کردند. قدرتی که برای به دست آوردنش قربانی ها و هزینه بالایی داده بودند.

پنج سال پیش عبدالله در میدان رقابت ها رو در روی کرزی ایستاد تا این بار قدرت را از راه مسالمت آمیز پس بگیرد، عبدالله اما از دست تقلب های گسترده اعتراض کرد و با اینکه همراه با کرزی در دور دوم بود، از انتخابات کنار کشید. در انتخابات امسال، عبدالله اما متوجه شد که کرزی نمی خواهد قدرت را از خانواده خود دور نگاه دارد و حاضر است برای حفظ قدرت گام های جسورانه و محکمی بردارد. تحمل عبدالله و حامیان پر نفوذ او اما ظاهرا به سر آمده است، او این بار نمی خواهد میدان را خالی کند.

عبدالله اما در این روزها تنها بر روی همراهان تاجیک و هزاره خود حساب باز نکرده است. چهره های مهم و کلیدی از قوم پشتون نیز پشت سر او دیده می شود. از جمله چهره هایی چون زلمی رسول و گل آقا شیرزی که هر دو در دور اول انتخابات ریاست جمهوری، نامزد بودند. به نظر می رسد که حضور چهره هایی سرشناس از قوم پشتون در تیم عبدالله یکی از موانع تجزیه کشور و یا بروز جنگ داخلی در کشور شود.

پرده سوم : ایران در کجای ماجراست؟

عبدالله عبدالله  تاجیک – فارس – و از چهره های شاخص "ائتلاف شمال" است، ائتلافی که رهبر آن احمد شاه مسعود بود و در برابر طالبان مقاومت می کردند. ایران یکی از مهمترین و اصلی ترین حامیان ائتلاف شمال بود و هنوز در میان رهبران آن نفوذ گسترده ای دارد.

ایران اما به عنوان همسایه غربی افغانستان، در طی حدود چهار دهه اخیر میزبان میلیون ها پناهجو از افغانستان است. حضور این حجم از پناهجویان  یکی از دغدغه های بزرگ دولت  ایران در سالهای اخیر بوده است. دولت ایران بارها برنامه های گسترده ای را در پیش گرفته است تا پناهجویان را تشویق و به بازگشت به میهنشان کنند. دولت ایران در این زمینه گاه برنامه های خشنی را نیز در دست گرفت، بی ثباتی افغانستان اما مهمترین دلیل شکست سیاست ایران در بازگرداندن پناهجویان است.

ایران همچنین بزرگترین قربانی مواد مخدر و شاهراه عبور مواد مخدری است که در مزارع جنوب و غرب افغانستان تولید می شود. در سالهای اخیر و علیرغم حضور نیروهای ناتو در افغانستان میزان کشت و تولید مواد مخدر در این کشور افزایش چشمگیری یافته است. بر اساس آمارهای رسمی دولت ایران بیش از دو میلیون نفر در ایران مصرف کننده مواد مخدر هستند، موضوعی که آسیبی گسترده بر پیکره جامعه ایران وارد کرده است. ایران احساس می کند که از بابت موضوع مهاجرین و مواد مخدر، هزینه گزافی را در سال های گذشته پرداخت کرده است.

برخلاف پاکستان که همواره در افغانستان به دنبال حکومتی دست نشانده و فرمانبر است، ایران به دنبال یک دوست در راس حکومت و ثبات در این کشور است. در این چهارچوب است که برای ایران تفاوت چندان زیادی میان به قدرت رسیدن یک پشتون و یک تاجیک در افغانستان وجود ندارد. در جریان کنفرانس بن نیز "محمد جواد ظریف"  نماینده ایران در این کنفرانس تلاشی زیادی کرد تا عبدالله عبدالله و یونس قانونی، نمایندگان دولت ربانی در کنفرانس را متقاعد کند تا از طرح آمریکا برای به قدرت رسیدن حامد کرزی حمایت کنند و دست از مطالبه گرفتن قدرت بردارند. در انتخابات ریاست جمهوری پنج سال پیش نیز حکومت ایران به هر دو ستاد انتخاباتی حامدکرزی و عبدالله عبدالله، کمک های مالی چشمگیری ارائه داد.

از سوی دیگر در چند دهه اخیر، دلمشغولی های ایران بیشتر به سمت مرزهای غربی اش بود. جنگ هشت ساله با عراق، نزدیکی ایران و سوریه، تشکیل حزب الله در لبنان و رقابت همزمان با عربستان و اسرائیل و سپس حمله آمریکا به عراق و روی کار آمدن شیعیان در این کشور و جنگ داخلی در سوریه، جنگ های حزب الله و اسرائیل و... به ایران فرصت و مجالی برای تمرکز در افغانستان نداده است.

 ایران همچنین این نکته را به روشنی می داند که حضور پر رنگ تر در افغانستان  به معنای تهییج و ترغیب  پاکستان و عربستان برای افزایش نفوذ و رقابت با ایران در این منطقه می شود. ایران نمی خواهد تا زمین تازه ای در کنار مرزهایش به محلی برای رویارویی با عربستان تبدیل شود. همه اینها دست به دست هم می دهد که خواست ایران تنها ثبات در کشور باشد و روی کار آمدن حکومتی که روابطه خصمانه با ایران نداشته باشد. وجود چنین حکومتی در افغانستان به ایران فرصت می دهد تا بتواند به متحدان عربش در بغداد، دمشق و بیروت که در باتلاق قرار گرفته اند، کمک کند.

ثبت نظر

استان تهران

کارمندان زن و مرد در شهرداری تهران تکفیک می‌شوند

۱۸ تیر ۱۳۹۳
خواندن در ۱ دقیقه
کارمندان زن و مرد در شهرداری تهران تکفیک می‌شوند