close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

با اطلاع رسانی درست می توان فشارها روی زندانی را کم کرد

۳ مرداد ۱۳۹۳
بلاگ میهمان
خواندن در ۵ دقیقه
با اطلاع رسانی درست می توان فشارها روی زندانی را کم کرد
با اطلاع رسانی درست می توان فشارها روی زندانی را کم کرد

نویسنده: یک زندانی سابق

پرده نخست

نیمه شب- خانه- زمان بازداشت

به همراه چهار فردی که قرار است من را به زندان منتقل کنند ، از در خانه خارج می شویم و روبروی خانواده ام قرار می گیریم. به یکی از اعضای خانواده می گویم که با دوستی تماس بگیرد و بگوید من بازداشت شده ام و عذرخواهی کند که کارش را به موقع نمی رسانم. یکی از افراد همراه که بعدها می فهمم یکی از بازجوهاست، هنوز جمله ام را تمام نکرده ام برآشفته می شود و تذکر جدی به خانواده می دهد که موضوع بازداشت را با کسی درمیان نمی گذارند.

او پنج دقیقه به نوعی خانواده را تهدید می کند تا با کسی مصاحبه نکنند. حرفی از بازداشت زده نمی شود و هر نوع اطلاع رسانی مساوی است با بدتر شدن وضعیت بازداشتی. من آن ور در و روبروی خانواده با سر و چشم و ابرو اشاره می کنم که به حرف هایش گوش ندهند.

پرده دوم

ظهر-بازداشگاه اوین- زمان بازجویی

روز دوم بازجویی است. تازه بازجوها آمده اند. گویی دم در اتاق بازجویی هستند. من که با چشم بند رو به گوشه دیوار نشسته ام آنها را نمی بینم اما طوری صحبت می کنند که صدایشان را بشنوم.

سربازجو از بازجوی دوم سوال می کند که درباره متهم چیزی هم رسانه ها نوشته اند. او هم با قطعیت می گوید: «نه. هیچ چیز.»

اما در دلم می گویم که همه اینها نمایش است و دوستانم به فکرم بوده اند.

پرده سوم

ظهر-بازداشگاه اوین-اتاق بازجویی

دو هفته از بازداشت گذشته است. یک آدم ناشناس به اتاق بازجویی می آید. می گوید که حکم بازداشت من را او امضا کرده است. اما عصبانی است. در عین حال گویا با بازجوها هم هماهنگ نکرده است. با عصبانیت از اطلاع رسانی ها درباره بازداشت من ابراز ناراحتی می کند. آن موقع است که با تمام وجود خوشحال می شوم.

این سه پرده و اتفاق های دیگر در زمان بازجویی این نکته را به وضوح روشن می سازد که اطلاع رسانی درست همیشه باعث ناراحتی بازجوها و آمران بازداشت می شود به طوریکه «میرحسین موسوی»، یکی از کاندیداهای معترض به انتخابات سال 88 در بیانیه ای که به مناسبت روز دانشجوی سال 89  منتشر کرد، هم گفت: «آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است».

 آگاهی ای که به نظر می رسد می تواند حتی خود را در قالب اطلاع رسانی درباره زندانی بروز دهد.

قطعا اطلاع رسانی درباره فرد بازداشت شده می تواند فضایی برای پرسش از افراد مطلع و مسئول ایجاد کند که چرا بازداشت شده است؟ آیا از حقوق یک متهم برخوردار است؟ آیا بازداشت قانونی بوده است؟ در کجا نگهداری می شود؟ آیا سلول چند نفره است یا در انفرادی به سر می برد؟ آیا حق ارتباط و دیدار با خانواده اش را دارد؟ و...

اطلاع رسانی حساسیت های مثبت درباره بازداشتی را بالا می برد. تا زمانیکه این حساسیت ها وجود نداشته باشد قطعا آن فضای پرسش که پیش از این درباره اش گفته شد ایجاد نمی شود. متهم فراموش می شود و در فضای جدید بازجوها به راحتی می توانند آنچه را که خود می خواهند، آنچه را که در هیچ چارچوبی نمی گنجد، پیاده کنند و فشار روی متهم بیشتر از پیش می شود. اما با اطلاع رسانی درست می توان تا حد زیادی فشارها روی زندانی را کم کرد.

در سال های اخیر مخصوصا بعد از انتخابات سال 1388 ریاست جمهوری و با دربند کردن بسیاری از فعالان سیاسی، اجتماعی، روزنامه نگاران و ...  خود این افراد از داخل زندان به ضرورت های اطلاع رسانی نیز پی برده اند و با هر شیوه ای که ممکن است اقدام به این کار کردند و می کنند.

آنها که صدایشان توسط مسئولان به طور رو در رو یا با نامه های خصوصی شنیده نمی شود، با اطلاع رسانی توسط رسانه ها و سایت ها، بولتن های روزانه مسئولان مربوطه را به خود اختصاص می دهند تا واکنشی یا اقدامی صورت گیرد که تجربه نشان داده است که در بسیاری از موارد هم این نوع اطلاع رسانی ها موفقیت آمیز بوده است.

چه بسا اگر این اطلاع رسانی ها از داخل زندان نبود، مرگ ستار بهشتی که در بازداشگاه کشته شد، شاید هیچ گاه افشا نمی شد.

اما این روزها نزدیک به دومین ماه بازداشت صبا آذرپیک روزنامه نگار روزنامه اعتماد و هفته نامه تجارت فردا می شویم، هنوز هیچ مسئولی حاضر نشده است درباره وضعیت او اطلاع رسانی کند که شاید خواسته آنها هم همین سکوت باشد، از سوی دیگر در این مدت خانواده این روزنامه نگار تحت فشار مسئولان پرونده بوده اند و از گفت و گو و اطلاع رسانی با رسانه ها منع شده اند. بازجو و بازپرس پرونده با وعده هایی که عملی نمی شود، می خواهند خانواده را ساکت نگه دارند تا آنها کار های غیرقانونی خود را ادامه دهند.

حتی در بین زمزمه های اینور و آنور مکان نگهداری صبا آذرپیگ، بازداشتگاهی نامشخص در شرق تهران عنوان می شود درحالیکه بازداشتگاه اصلی تهران، زندان اوین است.

غیر از مکان نامشخص نگهداری متهم، نداشتن وکیل در جلسات نخست و دوم دادگاه متهم، به تاخیر انداختن صدور کیفرخواست با وجود اتمام بازجویی ها و تداوم بازداشت، دسترسی نداشتن به امکانات پزشکی با توجه به مشکلاتی که در بازداشت برای متهم ایجاد شده، مشخص نبودن نهاد بازداشت کننده و ... از جمله این اقدامات غیرقانونی است که هنوز ادامه دارد.   

 این روزها تنها زمزمه ها و خبرهای غیررسمی ناراحت کننده از وضعیت صبا آذرپیک شنیده می شود. زمزمه ها و خبرهایی که پر از ابهام است و تنها گاهی وکیل وی اطلاعاتی را با رسانه ها درمیان می گذارد. اما در عین حال وکیل آذرپیک هم نمی داند موکلش در کجا زندانی است.

 تاکنون با وجود گذشت نزدیک به 60 روز از زمان بازداشت اما اطلاع رسانی درست درباره پرونده این روزنامه نگار، دلیل بازداشت، اتهام ها، مکان بازداشت و ... صورت نگرفته است. هنوز مسئولی خود را موظف ندانسته است که به پرسش ها درباره این بازداشت پاسخ دهد و هنوز بسیاری می پرسند: صبا آذرپیک کجاست؟

ثبت نظر

استان خوزستان

هشدار درباره ورود پساب سرطانزای پتروشیمی به آب خور و خلیج فارس

۳ مرداد ۱۳۹۳
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۲ دقیقه
هشدار درباره ورود پساب سرطانزای پتروشیمی به آب خور و خلیج فارس