در سالهای اخیر، سمت و سوی مجلس شورای اسلامی در ایران پیوسته به سمت چهرههای رادیکالتر رفته است. رهبر جمهوری اسلامی نیز از این اتفاق حمایت کرده و مجلس یازدهم را مجلس «انقلابی» نام نهاده است. این مجلس اما اعضایی دارد که بخشی از آنها نسبت به جریانهای سیاسی، افراد، پیروان ادیان، زنان و هر چیزی که در آنها «شک» ایجاد کند، نفرتپراکنی میکنند. یکی از این چهرههای خبرساز، «مجتبی ذوالنوری» است. او که از سال ۱۳۹۵ بی انقطاع در مجلس بود، معتقد است: «يهوديان بدترين قوم نسبت به اسلام و ديگر اديان هستند و در قرآن نيز آمده که يهود بدترين دشمن اسلام است.»
ذوالنوری در سال ۱۳۴۲ در روستای «سیاهکمر» از توابع شهر ملایر استان همدان به دنیا آمده است. ایام طفولیت را در همین منطقه سپری کرده و بعدتر برای تحصیلات حوزوی، به بروجرد و سپس به قم رفته است.
با فرا رسیدن جنگ ایران و عراق، او ابتدا مسوول اعزام مُبلغ شد، سپس معاونت فرهنگی لشکری از سپاه پاسداران انقلاب اسامی را برعهده گرفت و بعد به مدت ۲۳ سال فرماندهی «تیپ مستقل ۸۳ امام جعفر صادق» را برعهده گرفت. این تیپ، یک تیپ عادی نیست بلکه از طلاب و روحانیون تشکیل شده است. در درون این تیپ به جز مبلغین، گردانهای رزمی تبلیغی، گردانهای امر به معروف و نهی از منکر، امداد و نجات، سایبری و فضای مجازی وجود دارد.
با سابقه فرماندهی یک تیپ روحانی، ذوالنوری زمانی که از شهر قم پا به مجلس ایران گذاشت، عضو کمیسیونهای هستهای و امنیت ملی شد. پس از آن، او سخنان عجیبی را از تریبون مجلس و در مصاحبهها به زبان آورد که برخی او را در شان ریاست کمیسیون امنیت ملی نمیدانند.
با بالاگرفتن تنش میان ایران و اسراییل نیز ذوالنوری و افکارش در مورد این کشور بار دیگر بر سر زبانها آمده است. او در ۲۹ فروردین گفت: «عملیات ایران در انتقام از رژیم صهیونیستی کاملا موفقیتآمیز بود و آسیبپذیری گنبد آهنین را به اثبات رساند.»
از نظر او، موشکهای بالستیک ایران در کمتر از ۱۲ دقیقه به سرزمینهای اشغالی رسیدند. همین هم کافی است از نظر او که اسراییل بداند: «اگر دست به ماجراجویی جدیدی بزند، جمهوری اسلامی در کوتاهمدت پاسخ قاطعانه به آنها خواهد داد.»
راه نجات اسراییل، جنگ با جمهوری اسلامی است؟
ذوالنوری که نایب رییس دوم مجلس نیز هست، سالهای پیش در سخنرانیهای مختلفی از لزوم از بین رفتن اسراییل سخن گفته بود. اما در ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ مدعی شده بود: «برخی میگویند چرا جمهوری اسلامی انتقام نمیگیرد و نیروهای مسلح میترسند. دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. من فکر میکنم با تفکر و تعقل باید حرف زد. رژیم صهیونیستی راه نجاتی دارد که آن درگیری مستقیم با جمهوری اسلامی است. آیا مجلس باید به نیروهای مسلح فشار بیاورد؟ خیر.»
در حالی ذوالنوری تلویحا از دور ماندن جمهوری اسلامی از جنگ غزه سخن میگوید که در سال ۱۳۹۹ در مورد طرح «اقدام متقابل» در برابر کشته شدن «قاسم سلیمانی» که در آن بندهایی چون ارسال کالاهای اساسی به غزه و ارایه زیرساختهای رفاهی، اقتصادی و امنیتی جهت حمایت از پیادهروی «حق بازگشت آوارگان فلسطین» وجود دارد، گفته بود ایراد طرح آن است که راهها و امکانات نابودی اسراییل را پیشبینی نکرده است.
او همچنین درباره پیام امریکا به ایران برای وارد نشدن به جنگ حماس و اسراییل، به سایت «جماران» گفته بود: «حرف آنها را گوش نمیدهیم.»
تاکید هم کرده بود: «اگر روزی به این موضوع برسیم که باید کمک فیزیکی به غزه داشته باشیم، بر فرض ممکن است چنین کاری را انجام دهیم.»
نماینده مردم قم با خود امریکا هم سخن دارد. البته سخنش صرفا تحقیر است. او درباره حمایت امریکا از اسراییل در جنگ با «حماس» گفته است: «امریکاییها اگر سر سوزنی عقل داشته باشند، نباید خودشان را درگیر این ماجرا کنند. البته ما خیلی عقلی برای آنها قائل نیستیم؛ امریکاییها احمق هستند.»
او از عقل خود استفاده کرده و به امریکاییها نیز توصیه کرده است: «امریکاییها اگر عقل سیاسی داشته باشند و منافع خود را بسنجند، نباید به این جنگ وارد شوند.»
ذوالنوری این توصیه را در حالی مطرح کرد که پیش از این گفته بود اسراییل به گفتههای امریکا عمل میکند.
او در مهرماه ۱۴۰۲ حتی اعلام کرده بود: «صهیونیست بینالمللی یک سگ آموزش دیده در منطقه است.»
با همه حمایتهایی که از اسرایيل میشود، پس از حمله حماس به این کشور، ذوالنوری که این حمله را حق مسلم فلسطینیان میداند، گفته بود: «در طول تاریخ شکل گیری رژیم صهیونیستی در ۸۰ سال تاکنون چنین استیصال و درماندگی برای سران رژیم صهیونیستی را شاهد نبودیم.»
ذوالنوری معتقد است که اسراییل، هم دولت و هم ملتش «جعلی» و هر دو «غاصب» هستند.
حتی در سخنرانی دیگری میگوید: «شهرکنشینها یهودیان غاصب مسلح هستند.»
در همان سخنرانی تاکید میکند: «یهود، دزدی مال غیریهود و تجاوز به زنان غیریهود را درست میداند و این که مدعی است که همه بشر برای یهودیت خلق شده است.»
خامنهای خلبان هواپیمای ما است
او اگر چه به اسراییل در این سالها به هر زبان تاخته اما رگ خواب او ولایت فقیه است. ذوالنوری عضو «جبهه پایداری» است و خود را مانند بسیاری از همفکرانش، «سرباز آقا» معرفی میکند. میگوید رهبر جمهوری اسلامی در قالب نظام، مانند «خلبان هواپیما» است و «حداکثر شانیت» را دارد.
او رییسجمهوری را «کمک خلبان» میداند و میگوید: «خلبان مسیر را تعیین میکند و کمک خلبان باید تبعیت کند.»
اضافه میکند: «اگر رییسجمهوری از ولیفقیه تبعیت نکند، دود این مسیر کج در چشم مردم میرود.»
این نماینده مجلس در طول دوره «ابراهیم رئیسی»، از این کمک خلبان بارها تقدیر کرده و در مرداد ۱۴۰۱ گفته است: «با همه وجود از دولت حمایت میکنم که اهداف بلند آن انشاالله محقق شده و مشکلات مردم عزیزمان رفع شود.»
او البته وجود برخی مشکلات را میبیند اما میگوید: «چالشهایی که میبینیم، میراث دولت قبلی است.»
نایب رییس مجلس فارغ از خلبان و کمک خلبان، معتقد است: «در طول تاریخ اسلام روحانیت سپر بلا برای مردم بودند.»
میگوید: «با وجود همه مشکلات معیشتی، مردم ما مردم فهیمی هستند و حساب نظام را با چهار مسوول مشکلدار یکی نمیدانند.»
ذوالنوری این نگاه را بارها بر زبان آورده و روز یکشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ در یک سخنرانی نیز گفته است: «نباید مشکلات موجود کشور را از جنس انقلاب دانست و آن را به انقلاب اسلامی ربط داد.»
رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس از جمله این مشکلات کوچک را وجود فساد اقتصادی در نظام دانسته است اما آن را نشانه «سرماخوردگی» نظام میداند.
او با تاکید بر این که نباید امید مردم را به نظام از بین برد، گفت کشور ما سرطان ندارد: «سرماخوردگی در نظام به وجود آمده و آدمهای ویروسی آمدهاند و جلوی انقلاب عطسه کردهاند.»
ذوالنوری مدعی است: «انقلاب هیچگاه به دنبال ترویج دزدی، اختلاس و فساد اقتصادی نبوده بلکه هر جا که از اصول و ارزشهای انقلابی فاصله گرفتهایم، دزدی و اختلاس به وجود آمده است.»
او میگوید نباید در مورد فسادها اغراق کرد و برداشتهای منفی از جمهوری اسلامی را ساخته رسانههای «معاند» میداند که اذهان را «آلوده» کردهاند. ذوالنوری بر آن است که این مشکلات به زودی حل خواهند شد «دشمنان میخواهند القا کنند که ما نمیتوانیم پیشرفتی کنیم و میخواهند در ذهن جوان بگویند که انقلاب اسلامی توان حل مشکلات را ندارد و با استفاده از ابزارهای رسانهای و هجمههای همه جانبه در حال القای این موارد است.»
در مقابل ذوالنوری، به عنوان جواب به «اذهان منحرف از واقعیت»، تنها یک جواب دارد: «جمهوری اسلامی تنها کشور کره زمین است که در تمام ابعاد پیشرفت کرده و نظام سلطه نمیخواهد این موفقیتها را ببیند.»
ما میخواهیم طالبان به ما وابسته شود
یکی از مواردی که ذوالنوری با آن مطرح شده است، موضعگیریهای او در مورد طالبان است.
او طالبان را عنصر نامطلوبی نمیداند. حتی رفتار طالبانی را نیز نامطلوب قلمداد نکرده است: «طالبان بخش انکارناپذیری از حقیقت افغانستان است. باید پذیرفت که طالبان تندیها و تفاوتیهایی با سایر گروههای موجود در افغانستان دارد. نباید آنها را با القاعده، النصره، داعشیها و تکفیریها یکی دانست.»
این نماینده مجلس میگوید: «طالبان تهدید بالقوه برای جمهوری اسلامی نیست…و تلاش ما بر این بود که وابستگی طالبان به جمهوری اسلامی تشدید شود تا افغانستان در دامان امریکا گیر نکند.»
این موضوعی بود که بسیاری در شبکههای اجتماعی از آن به شبیهتر شدن جمهوری اسلامی به طالبان دانستهاند.
با وجود همه نوازشهایی که ذوالنوری نسبت به طالبان دارد، در پاسخ به انتقادهایی که روزنامههای اصلاح طلب از نوع رفتارش و دولت متبوع او نسبت به طالبان داشتهاند گفت: «از ابتدای انقلاب تا به امروز افرادی که در اردوگاه و جریان اصلاحطلب هستند، هیچ وقت مسیر صحیح و معتدل را طی نکردهاند. موارد متعددی را در تاریخ انقلاب اسلامی داریم که شاهد موضعگیریهایی عجیب از سوی این گروه بودهایم.»
ذوالنوری با تحقیر اصلاحطلبان گفت:«[اگر آنها] برای موضوع افغانستان احساس تکلیف میکنند، بسمالله. به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران به افغانستان بروند و نشان دهند که به دردی میخورند و فقط شعار نمیدهند و اگر کسی هم مانعشان شد، بنده موانع را از سر راهشان برمیدارم.»
او میگوید: «ما طالبان را تایید نکردهایم... بلکه جمهوری اسلامی ایران با توجه به منافعی که دارد، حرکت میکند و اگر چیزی با منافع ما سازگاری داشته باشد، با آن همراهی میکنیم و اگر غیر از این باشد، همراهی نخواهیم کرد.» ذوالنوری مواضع منتقدین به رویکرد جمهوری اسلامی و همکاری این نظام با طالبان را از «جهالت» آنها میداند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر