close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
سیاست

قدرت نرم ایران در پاکستان

۳۰ تیر ۱۳۹۳
خواندن در ۸ دقیقه
قدرت نرم ایران در پاکستان

با توجه به ناامنی و نبود ثبات در خاورمیانه که مدام رو به افزایش است و نیز از آن جا که مذاکرات هسته‌ای در وین هم‌چنان ادامه دارد و ایران هر روز به ضرب الاجلِ ۲۰ ژوییه نزدیک می‌‌شود، بررسی‌ نقش ایران در منطقه از اهمیت خاصی‌ بر خوردار می‌‌شود.
در میانه این تضاد‌ها و اختلاف‌های گسترده در منطقه، جمهوری اسلامی با طراحی‌ و ساخت ابزار قدرت نرم، به آرامی دیپلماسی فرهنگی‌ خود را در کشور‌هایی حساس در سراسر جهان اجرا می‌‌کند؛ ابزاری که در روند نفوذ تهران در این کشور‌ها از اهمیت زیادی برخوردار هستند.

وقتی‌ بحث گستره نفوذ فرهنگی‌ ایران به میان می‌‌آید، انگشت‌ها بی‌درنگ عراق را نشانه می‌‌گیرند؛ کشوری که ایران در میان اکثریت جمعیت شیعه آن نفوذی چشم‌گیر دارد. ولی‌ آن‌چه کم‌تر مورد توجه قرار گرفته، کشیده شدن شبکه نفوذ ایران تا میان شیعیان پاکستان است.

بازوی خارجی رهبر

جمهوری اسلامی دیپلماسی فرهنگی‌ خود را به شیوه‌های مختلفی‌ اجرا می‌‌کند ولی‌ به طور عمده، این وظیفه بر دوش «سازمان ارتباطات و فرهنگ اسلامی» است که در واقع می‌‌توان آن را نسخه‌ای از «کنسول‌گری بریتانیا» (British Council) و یا «مؤسسه کنفوسیوس» (Confucious Institute) چین دانست.

هزینه های این سازمان از بودجه کلی دولتی تامین می‌شود و گرچه از گزند مشکلات منابع مالی دولت ایران در امان نیست، با این حال رقم هنگفتی را از حکومت جذب می‌کند تا فعالیت‌های فرهنگی‌ جمهوری اسلامی را اجرا کند.

سازمان ارتباطات و فرهنگ اسلامی نماینده‌ های فرهنگی ایران را در سراسر جهان به خدمت می‌‌گیرد و اگرچه آن‌ها زیر نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند اما زیر نظر دفتر رهبری کار می‌‌کنند که مستقیماً رییس این سازمان را منصوب می‌‌کند.

به این ترتیب، سازمان به عنوان شبکه قدرت نرمِ ایران، بازوی مهم و توانای اجرایی ولی‌ فقیه در گسترش دیپلماسی فرهنگی ایران به آن سوی مرز‌های کشور به شمار می‌رود و بخش مهمی‌ از دیپلماسی خارجی‌ ایران را برای خامنه‌ای به اجرا می‌رساند. هرچند سال‌ها پیش تهران از هرگونه صدور فعال انقلاب اسلامیِ خود دست شست اما یکی‌ از اهداف اصلی‌ این سازمان، ایجاد آگاهی‌ از اصول، اهداف و مواضع جمهوری اسلامی ایران» است .

سازمان این دستورالعمل را با عرضه دیدگاه رژیم به مخاطبان بین المللی در سطحی وسیع اجرایی می‌‌کند.

هر یک از مراکز سازمان را یک کنسول فرهنگی مدیریت می‌کند که به شکل مستقیم از سوی ستاد‌های این مؤسسه در ایران انتخاب می‌‌شود و نه از طریق وزارت امور خارجه که مسوول امور دیپلماتیک ایران است.

با این که سازمان در پی‌ روابط نزدیک با ملت‌های مسلمان است، در سراسر دنیا، از جمله در چند پایتخت اروپایی برای خود دفاتری دارد. این دفاتر علاوه بر اشاعه فرهنگ و زبان فارسی‌، به تقویت روابط با جمعیت شیعه‌ کشور میزبان و برگزاری رویداد‌های مذهبی‌ نیز می‌پردازند.

فعالیت‌های سازمان، برخی‌ از قانون‌گذاران امریکا را نگران کرده است. در سال ۲۰۰۹، گزارشی که به کمیته سنا در روابط خارجی‌ به ریاست «جان کری»، وزیر کنونی امور خارجه این کشور ارایه شد، حاکی از رواج و گسترش مراکز سازمان ارتباطات و فرهنگ اسلامی در سراسر دنیا بود. از لا به لای این گزارش می‌‌توان به نگرانی دولت امریکا از فعالیت رو به افزایش سازمان پی‌ برد؛ به ویژه در آن بخش‌هایی‌ از جهان که حضور امریکا در عرصه عمومی‌ در حال عقب نشینی است.

این گزارش هم‌چنین حاوی توصیه‌هایی‌ است که چه‌گونه می‌‌توان بی‌درنگ دیپلماسی عمومی‌ امریکا را برای مقابله با فعالیت‌های ایران در این مناطق از نو احیا کرد.

این گزارش به ویژه نسبت به نبود دسترسی‌ عمومی به «مراکز اطلاعاتی و ارتباطی‌ سفارت امریکا» در کشور‌هایی‌ که سازمان ارتباطات و فرهنگ اسلامی حضور پررنگی در آن ها دارد، اعتراض خود را اعلام می‌‌کند. این سازمان در کشورهای مورد نظر گزارش، کتاب‌خانه‌هایی‌ دارد که برای عموم آزادند و آن گونه که در گزارش آمده است: «می‌ توانند بلندگویی برای تبلیغات ضد امریکایی باشند.»

این گزارش حتی تا آن‌جا پیش می‌‌رود که ادعا می‌‌کند مراکزِ سازمان ارتباطات و فرهنگ اسلامی برای فعالیت‌های مخفیانه اطلاعاتی مورد استفاده قرار می‌‌گیرند.

گرچه نمی‌‌توان چنین ادعا‌های تایید نشده‌ای را به بحث گذاشت اما به هر حال، این گزارش از آگاهی‌ امریکا نسبت به دیپلماسی فعال فرهنگی‌ ایران از طریق سازمان ارتباطات و فرهنگ اسلامی خبر می‌‌دهد و این که در پشتِ ظاهرِ بی‌ خطرِ تبادل فرهنگی‌، از چه اهمیت و نفوذی برخوردار است.

این سازمان همت و توان خود را در گام نخست متوجه کشورهای مسلمان متحد می‌‌کند و در کشور‌هایی‌ مثل عراق، پاکستان و لبنان که جمعیت شیعه گسترده‌ای دارند، فعالیت و تلاش بیش‌تری به خرج می‌‌دهد. سازمان در ترکیه نیز که در طول تاریخ، متحد کلیدی ایران در منطقه بوده، فعال بوده است.

سیاست در پوست فرهنگ

 بینش و دیدگاه دیپلماتیک ایران در صحنه بین المللی همواره از مساله هویت فرهنگی‌ سود جسته است؛ از جشن‌های متظاهرانه شاه به مناسبت ۲۵۰۰ سال پادشاهی ایران در سال ۱۹۷۱ تا فعالیت‌ های فرهنگی‌ شیعه محورِ جمهوری اسلامی، سران حکومت ایران و نیز دیپلمات‌های کشور دست به دامان تمدن و تاریخ خود شده اند تا منافع خویش را در صحنه بین‌المللی تقویت کنند.

جدا از این که این استراتژی، ایران را از تهاجم فرهنگی‌ غرب در امان می‌‌دارد و یا این  که به تبادل فرهنگی‌ ایران بال و پر می‌‌دهد (مانند «گفت‌وگوی تمدن ها» در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی)، در این نکته شکی‌ نیست که سیاست‌ خارجی‌ جمهوری اسلامی از رنگ و بوی فرهنگی‌ قوی برخوردار و بسیار بر این وجه وابسته است.

در این گونه موارد، ایران موفق عمل کرده است. تأکید خاتمی بر گفت‌وگو میان فرهنگ ها باعث شد تا  سازمان ملل سال ۲۰۰۱ را «سال گفت‌وگوی تمدن ها» نام گذاری کند و این هم‌چون انقلابی‌ بود که ایران را از انزوای خود در منطقه و جهان بیرون آورد. ایران باز هم از عناصر تاریخی و فرهنگی‌ خود سود جست تا روابطش را با جمهوری‌های آسیای میانه، به ویژه با کشور فارسی‌ زبان تاجکستان و نیز افغانستان با موفقیت تقویت کند.

ناظران، کارشناسان و چهره‌های سیاسی ایران در پی‌ این بوده اند تا نفوذ فرهنگی‌ ایران را با مفهوم قدرت نرم ترکیب و بر ارزش و اهمیت آن به عنوان ابزاری در روابط خارجی‌ تهران تأکید کنند. حتی برخی‌ تا آن‌جا پیش رفتند که این ابزار را منبع و سرمایه‌ای دفاعی در جنگ نرم علیه تهاجم فرهنگی‌ غرب دانستند. شاید غرب با این موضع دفاعی بیش‌تر از وجوه دیگر آن آشنا باشد ولی‌ تصویر کلی‌، پیچیده تر از این است. در واقع، چیزی که منافع جمهوری اسلامی را در صحنه بین‌المللی برآورده می‌‌کند، ارتباط چند وجهی ژئوپلتیک و فرهنگ است.

قدرت نرم در عمل

حسن روحانی، رییس جمهور ‌ایران از اهمیت قدرت نرم سخن گفته است و فعالیت های سازمان ارتباطات و فرهنگ اسلامی در پاکستان به خوبی‌ نشان می‌‌دهد که مصداق مفهوم قدرت نرم در عمل چیست.

رابطه ایران و پاکستان، رابطه‌ای پیچیده است که بر پاشنه‌ای از اختلاف و همکاری می‌‌چرخد. پاکستان یکی‌ از بزرگ‌ترین جوامع شیعه را دارد و میزبان بیش‌ترین تعداد از کارکنان این سازمان است که در هشت مرکز در حیدرآباد، اسلام آباد، کراچی، لاهور، مولتان، پیشاور، کُویته و  راولپندی به فعالیت مشغول هستند.

تمام این مراکز بر اشاعه و ترویج فرهنگ و زبان فارسی تمرکز دارند، به طور متناوب کلاس‌های زبان فارسی‌ برگزار می‌‌کنند و به تبلیغ و ترویج صادرات فرهنگی جمهوری اسلامی، آن گونه که تهران تعیین می‌‌کند، می‌‌پردازند.

این سازمان در محافل مذهبی‌ هم فعال است؛ با روحانیون محلی ارتباط برقرار کرده و در روز‌های کلیدیِ تقویم اسلامی، مراسم دینی برپا می‌‌کند.

با این حال، روابط نزدیک ایران با جمعیت شیعه پاکستان به مذاق برخی‌ گروه‌ها خوش نمی‌‌آید؛ در سال ۱۹۹۷، مراکز سازمان در مولتان و لاهور از سوی گروه‌های نظامی سنی مورد حمله قرار گرفتند که به مرگ چند تن از کارکنان انجامید. به هر روی، تلاش‌ جمهوری اسلامی در پاکستان همیشه بر این بوده که با آن گروه‌ های شیعه‌ای روابط نزدیک برقرار کند که با جهان بینی‌ حکومت ایران هم‌خوان و هم‌صدا باشند. از میان این گروه ها، می‌‌توان به «سازمان دانشجویان امامیه» اشاره کرد که به مفهوم ولایت فقیه خمینی پایبند هستند و رهبر کنونی‌ ایران، سیدعلی‌ خامنه ای را رهبر معنوی خود می‌‌دانند.

از سوی دیگر، ایران برای دانشجویان پاکستانی بودجه‌ ای‌ در نظر گرفته تا برای تحصیل امور مذهبی‌ به قم بیایند و نیز تلاش کرده از کمبود‌ِ چهره‌های شیعه سرشناس و عالی‌ رتبه در پاکستان استفاده کند تا راه را بر نفوذ مذهبی‌ خود را هموار سازد.

به سوی کدام هدف؟

جمهوری اسلامی خودش را رهبر شیعیان جهان می‌‌داند و مقامات این کشور بارها آشکارا نگرانی خود را از حمله‌های فرقه‌ای علیه شیعیان پاکستان ابراز کرده اند.

از سوی دیگر، نفوذ ایران در جامعه شیعیان عراق، لبنان و افغانستان بر کسی‌ پوشیده نیست. با تمام این اوصاف، پراگماتیسم و مصلحت اندیشی همیشه در روابط ایران و پاکستان حرف اول را زده است. برای همین، ایران نمی‌‌تواند قدرت و نفوذی را که در این کشورها اعمال می کند، در پاکستان نیز پیاده کند.

ایران به حفظ نفوذ و قدرت خود در میان شیعیان پاکستان است تا بلکه به نوعی با روابط نزدیکِ امنیتیِ دولت پاکستان با عربستان سعودی مقابله کند. بنابراین، باید محتاط باشد تا روابط خود را با همسایه قدرتمندش خصمانه و پرتنش نکند و مراقب گسترشِ فعالیت‌های خود در میان شیعیان پاکستان از طریق مؤسسه‌هایی چون سازمان ارتباطات و فرهنگ اسلامی، و نیز حمایت لفظی از فعالان شیعه پاکستانی باشد.

هرچند علی‌ خامنه ای  از ارشاد و هدایت جامعه شیعه پاکستان خشنود است، اما نیاز دارد که تردید مصلحت اندیشانه یا پراگماتیکِ خود را در مورد نفوذ کلی‌ در پاکستان حفظ کند تا از دشمنی با دولت پاکستان دوری جوید.

هم اکنون برقراری روابط در سطوحِ پایین تر از طریق ابزار‌های قدرت نرم که دست‌کم در ظاهر آن‌ قدر‌ها تهدید کننده نیستند، راهبردی مصلحت اندیشانه و واقع گرایانه تر برای ایران است. گرچه سال‌ها است جمهوری اسلامی از صدور فعال انقلاب خود دست کشیده، هم‌چنان روابطِ نزدیکِ خود را با  شیعیانِ سراسر دنیا حفظ و ثابت کرده که در استحکام نفوذ خود از طریق فعالیت‌های فرهنگی‌، حکومتی ماهر و زبردست است؛ فعالیت‌هایی‌ که نه فقط در خدمت فلسفه وجودیِ روحانی‌-فرهنگی‌ِ حکومت ایران قرار می گیرند که به گسترش منافع استراتژیک آن هم کمک می‌‌کنند. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

سیاست

سوریه؛ استان استراتژیک ایران

۳۰ تیر ۱۳۹۳
رولاند اليوت براون
خواندن در ۱۴ دقیقه
 سوریه؛ استان استراتژیک ایران