۱۱ فروردین ۱۴۰۱، در حال و هوای نوروز بود که بیش از ۳۰۰ زن سینماگر با انتشار بیانیهای، بابت خشونت جنسی سیستماتیکی که در عرصه سینمای ایران نسبت به زنان وجود دارد، هشدار دادند.
هتک حرمت، تماسهای بدنی ناخواسته، اصرار و اجبار به عمل جنسی، گروگان گرفتن حق کار یا دستمزد به عنوان حق سکوت و تجاوز از جمله نمونههایی هستند که امضاکنندگان این بیانیه معتقدند به شکل سیستماتیک در فضای سینمای ایران جریان دارند.
در پی انتشار این بیانیه، «خانه سینما» خشونتها را محکوم کرد. در نهایت کمیتهای متشکل از پنج زن سینماگر طی برگزاری انتخابات و مشارکت ۵۱۶ زن از دستاندرکاران سینما و تئاتر تشکیل شد تا به شکایتهای زنان در عرصه سینما رسیدگی کند. در این میان، «انسیه خزعلی»، معاون امور زنان ریاستجمهوری نیز از اقدام زنان سینماگر حمایت و در صفحه اینستاگرام خود از آنها دعوت کرد که در محل معاونت با او دیدار کنند.
در پی واکنشها به بیانیه زنان سینماگر که تاکنون بیسابقه بوده است، برخی از سینماگران نیز علیه اقدام آنها اقدام کردند؛ از مقصر دانستن زنان تا تهدیدها و توهینها به آنها در محافل عمومی و خصوصی.
از همین رو، با «محمد اولیاییفرد»، حقوقدان و وکیل دادگستری در نخستین برنامه از مجموعه گفتوگوهای حقوقی هفتگی «ایرانوایر» ضمن اشاره به قوانین جمهوری اسلامی در قبال آزار جنسی و تجاوز، درباره بیانیه زنان سینماگر صحبت کردیم.
او میگوید اگر زنان امضا کننده این بیانیه به طور مشخص با توهینها و تهمتهایی که جرمانگاری شده، مواجه شدهاند، میتوانند از عاملان این اقدامها شکایت حقوقی کنند.
در ادامه خلاصه این گفتوگو را میخوانید:
در قوانین ایران، آزار جنسی و به طور کلی، خشونت جنسی به چه شکل تعریف شده است؟
- وقتی میگوییم تجاوز، همه فکر میکنند خشونت فیزیکی اتفاق افتاده است ولی آزار میتواند با فریب رخ دهد. در خصوص تجاوز، متجاوز و قربانی لزوما یکدیگر را نمیشناسند. اما در آزار، معمولا آزار دهنده و قربانی یک بستر آشنایی با هم دارند. به طور کلی، آزار میتواند کلامی یا لمس بدن باشد. قانون این موارد را پیشبینی نکرده است، در حالی که نگاه هم میتواند از نظر جنسی آزارگرایانه باشد. اما این مساله در قانون پیشبینی نشده است.
آزار کلامی در قانون اما پیشبینی شده است. در واقع، اگر زن یا کودکی مورد آزار جنسی کلامی قرار بگیرد، میتواند از عامل آزار شکایت کند. در قوانین جزا، به جز جرایمی مثل «زنا» و «لواط» [کلماتی که در قانون جمهوری اسلامی به کار رفتهاند] که چهار شاهد میخواهند، بقیه جرایم دو شاهد لازم دارند؛ البته دو شاهد مرد. در این موارد، زنان در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به عنوان «مطلع» پذیرفته میشوند. دو شاهد مرد در تمام جرایم کیفری لازم است. در صورت اثبات جرم، معمولا مجازات جریمه نقدی برای آن در نظر گرفته میشود. کسی که میخواهد شکایت کند، باید با شاهدان به دادسرای محلی منطقهای که جرم در آن اتفاق افتاده است، مراجعه کند.
در صورتی که آزار کلامی نباشد و به لمس بدنی برسد، قوانین جمهوری اسلامی چه برخوردی با آن دارند؟
- قانون روابط زن و مرد را در سه محور جرمانگاری کرده است؛ روابط نامشروع، عمل منافی عفت و زنا که جملگی جدای از تجاوز هستند. رابطه نامشروع در این قوانین، یعنی رابطه زن و مرد نامحرم به قصد لذت بدون تماس بدنی. این شامل تماس تلفنی، چت، نامهنگاری، حضور دو نفر در مکانی خصوصی و همینطور میهمانیها میشود؛ یعنی اختلاط زن و مرد. جایی آزار میشود که قانون میگوید اگر ثابت شود یک طرف اکراه داشته باشد، فقط او مجازات میشود؛ مثلا در همین عرصه سینما، یک کارگردان بازیگر جوانی را میبرد در محلی خصوصی، گوشهای از مکان فیلمبرداری که کسی دسترسی به آن ندارد و به آن زن جوان میگوید زیبا هستی، میتوانی بازیگر خوبی باشی و حالا با من راه بیا و امثال آن. در صورتی که دختر بتواند شاهد داشته باشد که با اکراه به آن محل خصوصی رفته است، کارگردان محکوم و مجازات میشود.
یکی از مشکلات این قوانین در برخورد با آزارگران، لزوم وجود شاهد است. وقتی در خلوتی این اتفاق میافتد، چهطور آسیبدیده میتواند شاهد به همراه داشته باشد؟
- بله، کاملا درست است؛ مثلا وقتی زنی در کوچه خلوتی مورد آزار کلامی یا لمس بدنی قرار میگیرد، برای اثبات جرم باید شاهد داشته باشد. یکی از مشکلات دقیقا همین است. مثلا وقتی به خود من، شخصی فحش جنسیتی بدهد، چهطور میتوانم ثابت کنم؟ اگر این مساله شاهد برطرف میشد، بسیاری از مشکلات هم حل میشد.
قانون چه برخوردی با عاملان اقدام منافی عنف و زنا پیشبینی کرده است و اصلا این اقدامات به چه معنا هستند؟
- عمل منافی عنف یعنی رابطه دو نامحرم با قصد لذت بدون عمل زنا؛ یعنی دخول انجام نشود. این ماده قانونی بسیار بد و بیرحمانه است. میگویند قوانین آزار جنسی در ایران «آلت محور» است. یعنی آلت مرد بین عمل منافی عفت و زنا فرق قائل میشود. این در حالی است که تمام رنجی که یک زن در تجاوز متحمل میشود، در عمل منافی به عفت هم مواجه میشود اما تنها دخول رخ نداده است. برای همین، در مجازات هم تفاوت قائل شدهاند. مجازات منافی عفت در حد رابطه نامشروع است؛ یعنی ۹۹ ضربه شلاق تعزیری که قابل تبدیل به جریمه تعلیق است.
گفته میشود که دخول هم باید کامل باشد؛ یعنی میزان مشخصی برای آن تعیین شده است؟
- این مسایل بیشتر در توضیحالمسایل و رسالهها عنوان میشوند. البته در قانون هم ذکر شده است که دخول باید کامل رخ دهد. اگر دخول کامل نباشد و همه رفتارهای تجاوز هم انجام شود، مجازات متفاوت است. اگر دخول کامل باشد، مجازات آن اعدام است. اما اگر دخول رخ نداده باشد، مجازات آن در حد رابطه نامشروع مطرح شده است؛ مثل مجازاتی که یک مرد به زنی میگوید «تو چهقدر خوشگلی».در عمل منافی عفت هم اکراه وجود دارد. به نظر من به نسبت آنچه در بیانیه زنان سینماگر مطرح شده، بیشتر عمل منافی عفت است. عمل منافی عفت هم با اکراه اتفاق میافتد. محور سوم، «زنا» است؛ یعنی تجاوز کامل جنسی که گفتیم اعدام مجازات آن است.
آیا این بیانیهای که بیش از ۳۰۰ زن سینماگر امضا و سیطره آزار جنسی توسط مردان صاحبقدرت و شهرت را مطرح کردهاند، جایگاه حقوقی دارد یا فقط یک هشدار است؟
- این بیانیه سمبلیک و هشدار دهنده است. این بیانیه فضای ناامن عرصه سینما را بیان میکند. اسمی از متهم یا متهمان در آن نیامده است. این بیانیه به تنهایی کاری از پیش نمیبرد. گاهی اوقات در مورد برخی مسایل، حتی اگر شکایت هم انجام نشده باشد، دادستان وارد میشود؛ مثلا خانههای «مسکن مهر» فرو میریزند. اما میپرسیم چرا دادستان در این موارد وارد نمیشود؟ چون دادستان میتواند در هر موردی وارد شود ولی طبق قانون جدید، او نمیتواند در موارد مربوط به عمل منافی عفت وارد شود. اینجا منفی است. اما جایی مثبت است و جلوی سرک کشیدن به زندگی مردم را میگیرد. قانون میگوید تا وقتی شکایتی مطرح نشده باشد، مسوول ورود به موارد منافی عفت نیست؛ مثلا وقتی اسیدپاشی میشود، اگر شکایتی نشود، دادستان باید وارد شود. در مورد این بیانیه اما دادستان نمیتواند وارد شود و نیاز به شکایت خصوصی است. بنابراین، این بیانیه هشدار، زنگ خطر و اعلام وضعیت است.
گفته میشود که افرادی صاحب قدرت در همان عرصه سینما امضاکنندگان را تهدید کردهاند، به آنها توهین میکنند و افترا میزنند. در چه صورتی میشود نسبت به عاملان این جبههگیری علیه امضاکنندگان بیانیه شکایت کرد؟
- مشروط به این است که صحبتهای آنها شامل توهین یا نشر اکاذیب باشد؛ مثلا «رضا کیانیان» گفت شما که این بیانیه را منتشر کردهاید، تعداد کمی از مردان اینگونه هستند. این جرم نیست. اما اگر کسی بیاید و مثلا بگوید که شما امضاکنندگان بیانیه «فاسد» هستید، جرم است و قابل پیگیری. بنابراین اگر تهمت و افترا به دایره محدود امضاکنندگان وارد شود و بگویند اینها خودشان میخواستند که مورد آزار جنسی و تجاوز قرار بگیرند و فاسد هستند، توهین و افترا رخ داده است. در واقع، زنان سینماگر امضاکننده این بیانیه میتوانند از توهینکنندگان و افترا زنندگان شکایت کنند.
وقتی در خصوص شکایت از تجاوز جنسی صحبت میشود، ما با مجازات اعدام مواجه میشویم. همین مساله یکی از مواردی است که باعث شده است بسیاری از قربانیان برای آن که در مقابل سلب حیات یک انسان قرار نگیرند، سکوت کنند و اقدام به شکایت نکنند. آیا میتوان شکایت کرد و بعد که به مرحله مجازات اعدام رسید، شکایت را پس گرفت؟
- قانون به این صورت است که میگوید جرایم دو جنبه «حقالناس» و «حقالله» دارند. حقالناس یعنی کسی جرمی در جامعه انجام میدهد و حقی را زیر پا میگذارد. اگر جنبه کیفری داشته باشد، شاکی میتواند شکایت خود را پس بگیرد؛ مثل توهین. اما جایی دیگر میشود حقالله. حق خدا یعنی اگر به جامعه اسلامی ظلم شود، به خدا ظلم شده است. همین حقالله دو جنبه دارد، یکی حقالناس است که به حقالله میرسد و دیگری حقالله؛ مثلا عمل زنا یا «لواط» اگر اتفاق بیفتد و شکایتی انجام شود، حقالناسی است که به حقالله میرود. دیگر وقتی به حقالله میرسد، شکایت پس گرفته نمیشود؛ یعنی از دست شاکی خصوصی خارج میشود، چون حقالله یعنی برهم زدن جامعه اسلامی از نظر قانونگذار. مساله قتل یا تجاوز به ۱۰۰ نفر هم نیست، کافی است که یک جرم انجام شود، پس میگویند تاثیرات منفی آن بر جامعه زیاد است. برای همین دیگر شاکی نمیتواند شکایت خود را پس بگیرد. اما اگر مجازات اعدام را برداریم و حبس سنگین جایگزین شود، مشکل این سکوت و قضاوتهای جامعه هم حل میشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر