شایا گلدوست
این روزها در تجمعات ایرانیان در شهرهای مختلف دنیا پلاکاردهایی با شعار «ترنس، زندگی، آزادی» در کنار شعار «زن، زندگی، آزادی» در دست بسیاری از اعضای جامعه رنگینکمانی به چشم میخورد؛ پلاکاردهایی با تصویر افراد ترنسی که یا توسط اعضای خانوادهها و قانون به قتل رسیده یا زیر فشارهای روانی، اجتماعی و محیطی به زندگی خود پایان دادهاند.
تمام سعی اعضای جامعه رنگینکمانی در این روزها این است که هویت خود را به جامعه ایران یادآوری کرده و نگذارند تا بار دیگر در آینده ایران آزاد فردا، چون گذشته، به حاشیه رانده شوند.
«نیما نیا»، کنشگر حوزه الجیبیتی پلاس، ایدهپرداز و طراح این پوسترها در گفتوگو با «ایرانوایر» میگوید: «این ایده درباره شعار ترنس، زندگی آزادی از آنجایی به ذهن من رسید که در هفتههای اخیر شاهد مخالفت عدهای از طرح مطالبات جامعه الجیبیتیکیوپلاس بودیم؛ عدهای که میگفتند شما و مطالباتتان در حال حاضر در اولویت نیست. حتی به ما میگفتند شما آمدهاید که تفرقه بیندازید. میگفتند شما علیه اتحاد هستید و اتحاد را برهم میزنید. با خود فکر کردم مصداق این شعار میبایست جلوی چشم افراد قرار بگیرد، برای این که بتوانند بپذیرند؛ بپذیرند که در واقع، زندگی، رنج و مرگ ما در اولویت قرار داد. مصداق این موضوع، این چهرهها هستند؛ چهرههای خندانی که روی این پوسترها قرار دارند، واقعی هستند و بسیار به ما نزدیک. این شعار از فضا نیامده است بلکه از کف خیابانهای ایران، از خانهها، از پستوهای خانههای ما آمده است و میبایست به رسمیت شناخته شود.»
او میگوید با این ایده و این دیدگاه تصمیم گرفته است که برای تجمعهای اعتراضی، محتوا تولید کند؛ محتوایی که هم توسط خود افراد الجیبیتیکیوپلاس تهیه شده، هم روایتی از تجربه زیسته آنها باشد و هم تصویر، شعار و مطالبات آنها: «چه چیز بهتر از مجموعه افراد ترنس که نشان دهنده ماهیت واقعی این شعار است.»
یکی از این تصاویر، عکسی از «مرجان محمدی،» ملقب به «مرجان اهورایی»، زن ترنس ایرانی است که به دلیل هویت جنسیتی خود و فشارهای وارده در جامعه ایران به ترکیه گریخت.
دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد او را در آنکارا به عنوان پناهنده شناخت و پروندهاش برای اسکان مجدد، به کانادا ارجاع شد. مرجان چند ماه قبل از پرواز به کانادا پی برد که «اچآیوی» مثبت است و در بیمارستان بستری شد. متاسفانه به دلیل تشخیص دیرهنگام، او در آوریل سال ۲۰۱۳، مصادف با ۱۴ فروردین ۱۳۹۲ در ترکیه از دنیا رفت. اکنون در قبرستانی بسیار آرام، در نزدیکی شهر «کایسری» ترکیه به خاک سپرده شده است.
تصویر دیگر متعلق به مرد ترنس ۲۳ سالهای به نام «حسین بیرانوند»، معروف به «سیاوش» است؛ فردی که مرداد ۱۳۹۶ در خرمآباد به ضرب گلوله توسط پدرش به قتل رسید. این گونه که در خبرها گفته شده است، پدر پس از قتل پسر، به زندگی خود نیز پایان داده بود.
گناه سیاوش، هویت جنسیتی او بود؛ جنسیت مردانهای که هیچوقت از سوی خانواده و جامعه مورد پذیرش واقع نشد. این عدم پذیرش حتی پس از مرگ نیز او را رها نکرد و در اعلامیهاش دیده میشد. نه عکسی از او در اعلامیه گذاشته بودند و نه نامی از سیاوش برده شد. هویت جنسیتی مردانه او حتی پس از مرگ نیز به رسمیت شناخته نشده است و انکار میشود.
«ههنار» زن ترنس کُرد اهل مریوان بود؛ زن ترنسی که خانواده، جامعه، قانون و مذهب او را مجبور به پایان دادن به زندگی خود کردند.
«شبکه حقوق بشر کردستان» در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ به نقل از «پلکهزهرینه» خبر از خودکشی زن ترنسی به نام ههنار داد.
در این خبر آمده بود که این زن ترنس ۲۰ ساله بامداد روز دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ در منزل خانوادگی خود در شهر مریوان استان کردستان اقدام به خودکشی کرده و جان باخته است.
علت خودکشی ههنار، افسردگی و سرخوردگی به دلیل فشارهای اجتماعی عنوان شد. او زندگی در جامعهای که هویتش را به رسمیت نمیشناخت، غیرممکن میدید.
ههنار به دلیل بیان جنسیتی خود، بارها در سطح شهر مورد آزار و اذیت قرار گرفته و به خاطر فشارهای محیطی، حتی از ادامه تحصیل نیز باز مانده بود.
در مراسم خاکسپاری، هیچ اشارهای به هویت جنسیتی او نشد اما دوستانش که از خانواده رنگینکمانی بودند، با حضور برمزار او، یادش را گرامی داشتند.
«الا نیکبیان»، زن ترنس ایرانی ساکن برلین آلمان سپتامبر ۲۰۲۱ در میدان «الکساندرپلاتز» خود را به آتش کشید. او با وجود انتقال به بیمارستان، جان خود را از دست داد.
الا در سال ۲۰۱۵ از ایران خارج شده و با عبور از ترکیه و بالکان، خود را به آلمان رسانده، چند سالی را در شهر «مگدبورگ» زندگی و سپس به برلین نقل مکان کرده بود.
او با وجود مهاجرت و امید به زندگی بهتر، همچنان با مشکلات زیادی دست به گریبان بود؛ از جمله بسیاری از نهادها و ادارات دولتی نام و هویت جنسیتی او را به رسمیت نمیشناختند. در نهایت نیز بر اثر فشارهای روحی و روانی وارده، به زندگی خود به شکل دردناکی پایان داد.
اینها تنها تعداد انگشتشماری از تصاویر افراد ترنس هستند که قربانی ناآگاهی و ترنسستیزی جامعه شدهاند. بسیارند انسانهایی که حق زندگی کردن به واسطه هویت جنسی و جنسیتی خود را نداشتهاند اما ما هرگز نامی از آنها نشنیدهایم. حالا که این روزها جامعه ایران فریاد حقخواهی و آزادی سر داده است، چه زمانی مناسبتر که برای فردایی آزاد و برابر برای همه انسانها تلاش کنیم تا دیگر شاهد سفر ناتمام مرجانها، قتل سیاوشها، خودکشی ههنارها و رنج الاها نباشیم.
نیما نیا در پایان صحبتهای خود با اشاره به قصد ادامه دادن این پروژه میگوید: «ما هیچ وقت نمیتوانیم کسانی را که در جامعه الجیبیتی به قتل رسیدهاند یا زیر فشارها و سایه جمهوری اسلامی، نظام سیس_هترونرماتیو و نهادی که به عنوان خانواده برای ما ساختهاند و اولین تروماهای ما از آنجا شروع میشود را تک به تک شناسایی کنیم؛ زندگیهایی که به ورطه خودکشی و نابودی کشانده شدهاند. پیگیری اخبار مرگ یا به قتل رسیدن دوستان و اعضای این جامعه بسیار سخت است و حتما تعداد بسیار بیشتری از آنچه در تصاویر دیده میشوند، وجود دارند اما متاسفانه یا عکسی از این افراد نیست یا اطلاعات دقیقی از آنها، زندگی و مشخصاتشان وجود ندارد. به همین دلیل، من این مجموعه را ادامه خواهم داد و هر فردی که بتوانم به تصویر و مشخصات اودسترسی پیدا کنم را به این مجموعه اضافه خواهم کرد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر