شایا گلدوست
من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر»، با یکی از اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسایل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. مهمانان این برنامه، «ارغوان شمسآرا» زن ترنس، کنشگر کوییر و روزنامهنگار است و درباره نقش و حضور زنان ترنس در گذشته، حال و آینده ایران صحبت میکنیم.
***
جامعه کوییر و مشخصا افراد ترنس، یکی از مطالبهگران اصلی صدای آزادی است که امروز در جامعه ایران شنیده میشود. افرادی که در این سالها در تاریکترین لایههای آپارتاید جنسی و جنسیتی در ایران زندگی کردهاند. در سالهای سلطه جمهوری اسلامی، قیامها و شعارهای زیادی علیه رژیم انجام شد، اما آنچه در ماههای اخیر و روزهای اخیر اتفاق افتاد، مطالبه آزادی بود، چیزی که در گذشته در حاشیه قیامها و مطالبات قرار میگرفت و شعار «زن، زندگی، آزادی» که از روح غایب زنانه در جامعه ما استقبال میکند. نه تنها زن، بلکه مفهوم زنانگی، که طیف زیادی از انسانها را در خود جای میدهد، جدا از بیولوژی و اندام جنسی منتسب به زنانه.
از «ارغوان شمسآرا» پرسیدم که خیزش مردم ایران و حضور جامعه رنگینکمانی مخصوصا افراد ترنس را در این اعتراضات چگونه میبینی؟
امسال هم همزمان با اعتراضات سراسری در ایران، هفته آگاهیرسانی درباره افراد ترنس و روز یادبود جانباختگان ترنس را داریم. همه افراد ترنسی که در ایران قربانی خشونتهای سیاسی و اجتماعی شدهاند نیز «مهسا امینی» بودهاند. افراد ترنس نیز در تاریکترین لایههای آپارتاید جنسی و جنسیتی، در سکوت و سانسور جان خود را از دست دادهاند.
هیچ نهادی وجود نداشت تا بتواند این اتفاقات تلخ را جمع آوری کند. به همین دلیل، ما هرگز دسترسی به آمار مشخصی درباره افراد جانباخته نداشتهایم. چه افرادی که قربانی قتلهای به اصطلاح ناموسی توسط اعضای خانواده شدهاند، خانوادهای که در بسیاری از مواقع حکومت هم با آنها همدست بوده است، چه آنهایی که فرهنگ و جامعه حق زندگی را از آنها گرفته است؛ اما امروز میبینیم که افراد کوییر مخصوصا زنان ترنس، در صف اول اعتراضات در داخل و خارج از ایران حضور دارند.
در مقایسه خیزش اخیر جامعه ایران، با اعتراضات سالهای گذشته، نکتهای که زمینه را برای مطالبات جامعه رنگینکمانی بازتر و آمادهتر کرده است، چیست؟
من نام اتفاقی که به همراه این خیزش سراسری در حال وقوع است را «بازنگری اخلاقی» میگذارم. چیزی که در گذشته خیلی در مورد آن صحبت نمیشد و شاهد آن نبودیم.
من به شخصه به عنوان یک زن ترنس، در اعتراضات گذشته موضعگیری مشخصی نمیکردم، به این دلیل که احساس میکردم سهم ما در یک معادله هموفوبیک و ترنسفوبیک در جایگاه خاصی قرار نمیگیرد، اما امروز که فریاد آزادی بلند است، بهترین زمان برای جامعه کوییر ایرانی است تا صدای خود را بلند کرده و حقوق خود را مطالبه کند. مخصوصا ما ترنسها که میبایست از ظلمی که در این سالها تجربه کردهایم بگوییم و اطلاع رسانی کنیم. من به شخصه به عنوان یک خبرنگار، بسیارخوشحالم که فضای رسانه بهصورتی است که از مسائل حقوقبشری و خبرهای حوزه کوییر بسیار استقبال میکند و مورد حمایت است، و این فرصت خوب با خیزش سراسری پیوند خورده است و ما میتوانیم صدای خودمان را به جامعه برسانیم.
بسیاری تصور میکنند که ایران برای افراد ترنس جامعه مناسبی است. آیا تجربه تو به عنوان یک زن این تصور را تایید میکند؟
زمانی که ترنزیشنم را آغاز کرده بودم، ۲۲ سال داشتم. دانشجوی دانشگاه علامه بودم و به این واسطه میتوانستم با پژوهشگران حوزه علمیه قم ارتباط بگیرم و با آنها صحبت کنم. درباره شرایط خودم و پروسه ترنزیشن سوال میپرسیدم، منصفانهترین پاسخی که دریافت میکردم سکوت بود و میگفتند که برایت دعا میکنیم، این نهایت و متینترین جوابی بود که میدادند. دفتر «آیتالله بهجت» که یکی از شناخته شدهترین مراجع تقلید در ایران است، جوابی که به من داد این بود که تربت امام حسین بخور.
تاریکخانههای زیادی وجود دارد که منشا ظلمهایی است که به جامعه کوییر روا میشود و با افتخار هم در جامعه ما وجود دارد و گسترش داده میشود. به عنوان مثال بخشی از «تحریرالوسیله» روحالله خمینی. در این کتاب که هر سال با بودجه مردم ایران به چاپ میرسد و تبلیغ میشود و آزادانه انتشار داده میشود، در باره رابطه جنسی دو مرد این گونه میگوید: «حاکم بین اینکه گردن او را با شمشیر بزند، یا اینکه او را از جای بلندی مانند کوه و مثل آن، به طوری که دستها و پاهای او بسته باشد، پرت کند، یا اینکه او را با آتش بسوزاند، یا او را رجم کند و یا دیواری روی او خراب کند، خواه فاعل یا مفعول، مخیل است.»
اینها دقیقا همان افکاری است که در داعش و طالبان هم دیده میشود. این تنها حرفهای خمینی نیست، بسیاری از مراجع تقلید در جامعه ایران چنین نظری دارند.
من فکر میکنم کافیست، بس است تمام ظلمهایی که به جامعه کوییر ایرانی روا شده است. در همه این سالها بچههای کوییر خارج از ایران شروع به فعالیت کردهاند و حالا زمان آن فرا رسیده است که صدای جامعه ترنس و صدای جامعه کوییر را بلندتر به گوش همه برسانیم، البته که نیاز به کارهای سازمانی مستمر داریم.
فردای آزادی برای جامعه رنگینکمانی را چگونه میبینی؟
اگر با دقت نگاه کنیم، ما زنان ترنس جزو اولین زنانی بودیم که در جامعه ایران، بدون حجاب در خیابان تردد میکردیم. امید تنها سرمایهای است که انسانها دارند. ما همیشه میتوانیم امیدوار باشیم که شرایط رو به بهتر شدن میرود، کمااینکه رفته است، جامعه امروز جامعه سی سال پیش نیست.
امروزه میبینیم که بسیاری از ترنسها و یا افراد کوییر در جمعهای امن خود آشکارا در جامعه زندگی میکنند. هرچه صدای ما امروز بلندتر باشد، راه برای نسلهای بعدی بازتر میشود. ما نیاز داریم خودمان را بیشتر نشان داده و بیشتر دیده شویم و یکصدا شویم.
ایران آزاد، امروز یک رویا نیست، برگزاری رژههای افتخار در ایران آزاد دیگر یک رویا نیست، نزدیک است روزی که پرچم رنگینکمانی را در خیابانهای ایران به دست بگیریم و بگوییم «عشق یعنی عشق.»
ثبت نظر