بهمن بختیاری، مدیر اجرایی موسسه باسکرویل در ایالات متحده آمریکا
جامجهانی فوتبال در قطر، علاقهمندانی دارد که همه بازیها را بررسی و تاکتیکهای تهاجمی و دفاعی، حملات، پاس و کار تیمی را تجزیه تحلیل میکنند، در حالی که به شدت تیم مورد علاقهشان را تشویق میکنند. اما در داخل ایران، تمرکز برروی فوتبال و جامجهانی کاملا متفاوت بود.
***
عملکرد تیم ملی در جامجهانی امسال، تحت الشعاع ستارگان افسانهای فوتبال حامی جنبش اعتراضی ایران قرار گرفت. دستگیری و مرگ «مهسا امینی» دختر ۲۲ ساله در تهران، که ظاهرا قوانین سختگیرانه پوشش حجاب کشور را زیر پا گذاشته بود، موجب شکل گیری اعتراضات شهریور ماه گردید. سرکوب وحشیانه دولت، منجر به کشته شدن صدها تن، زخمی شدن تعداد نامعلومی از معترضان و زندانی شدن هزاران معترض شده است.
بسیاری از ایرانیان انتظار داشتند که تیم ملی با استفاده از فرصت خود در قطر برای محکوم کردن سرکوب، از اعتراضات حمایت کنند. آنها ناامید شدند، چراکه تیم کشورشان نتوانست از قهرمانان افسانهای آنها الگوبرداری کند.
در مقابل، از آغاز اعتراضات در ماه شهریور، ستارگان فوتبال ایران تظاهرات را تشویق و حمایت کردند. این ستارهها با بیش از بیست میلیون دنبال کننده در پلتفرمهای مختلف رسانههای اجتماعی، نقش مهمی در زنده نگه داشتن جنبش اعتراضی داشتهاند.
ایجاد یک حزب مخالف مجازی از طریق مصاحبه و حضور پرشور آنلاین. آنها با موفقیت با تلاشهای رسانههای دولتی برای کم اهمیت جلوه دادن یا بیاعتبار کردن تظاهرات مقابله کردهاند. آنها ویدیوهایی را منتشر میکنند که موارد خشونت نیروهای امنیتی را مستند میکند و به عنوان سفیری برای هواداران جوان خود خدمت میکنند، که مخالف رژیم ظالم جمهوری اسلامی هستند.
زمانی که «علی دایی»، کاپیتان سابق تیم ملی و بازیکن افسانهای ایران، بیانیهای پر سروصدا علیه رژیم صادر کرد، دولت ایران اموال و کسب و کار او را توقیف کرد، اما این بدترین شکل آن نبود. دایی طی پیامی در یک شبکه مجازی گفت: «در ماهها و روزهای اخیر از سوی برخی سازمانها، رسانهها و افراد ناشناس، تهدیدهای متعددی علیه خود و خانوادهام دریافت کردهام.» او دولت را مقصر دانست و به یاد آورد که در کودکی به او «شرافت، میهن پرستی و آزادی» آموختهاند. «با چنین تهدیدهایی میخواهید به چه چیزی برسید؟»
دایی دعوت مقامات فیفا برای حضور در جامجهانی را رد کرد و به معترضان گفت: «دعوت رسمی فیفا و فدراسیون فوتبال قطر برای حضور در جامجهانی با همسر و دخترانم را رد کردم، تا در کنار شما باشم، در کشورم؛ همدردی خود را با تمام خانوادههایی که عزیزان خود را از دست دادهاند ابراز میکنم.» بعدا او ویدیویی از زنی منتشر کرد که روسری خود را بر میدارد و میرقصد.
این به نمادی برای اعتراضات در سراسر کشور تبدیل شد.
یکی دیگر از اسطورههای فوتبال، «علی کریمی»، معروف به جادوگر یا مارادونای آسیایی، با لفاظیهای آتشین و حمایت پرشور خود از اعتراضات، ثابت کرده است که خاری در چشم رژیم ایران است. او اولین شخصیت برجسته ایرانی بود که گشت ارشاد ایران را مقصر مرگ مهسا امینی دانست. او ناتوانی رسانههای خارجی در پوشش مناسب اعتراضات را مقصر دانست و گفت: «همانطور که میدانید، مردم ایران در حال حاضر دوران بسیار سختی را سپری میکنند. فوتبال و من میخواهیم در کنار مردم و صدای آنها باشیم.»
کریمی به نیروهای مسلح توصیه کرد که در این سرکوب دخالت نکند و گفت: «شما سربازان وطن هستید و مسوول حفظ جان شهروندان ما هستید، نه اینکه آنها را دستگیر کنید.» او معترضان را تشویق میکند که مصمم بمانند: «اگر یک قدم به عقب برداریم و نتوانیم متحد شویم، رژیم با رقصیدن بر روی اجساد ما جشن خواهد گرفت.»
علاوهبر این، کریمی به عنوان عامل انتقال اطلاعات عمل میکند. هنگامی که در زندان بدنام اوین، محل نگهداری معترضان رژیم آتشسوزی شد، او در اینباره هشدار داده بود. دریایی از معترضان به زندان هجوم آوردند و توجه رسانههای خبری مهم از جمله «سیانان»، «رویترز»، «نیویورکتایمز» و «واشنگتن پست» را به خود جلب کرد.
از زمان درگذشت مهسا امینی، کردستان شاهد بزرگترین اعتراضات خود در تاریخ معاصر بوده است.؛به این دلیل که او کرد تباربود.
«وریا غفوری»، اسطوره فوتبال کردستان و کاپیتان سابق باشگاه بزرگ استقلال، طرفداران زیادی در شبکههای اجتماعی دارد. او همچنین منتقد صریح مقامات ایرانی است. او به ممنوعیت طولانی مدت حضور زنان در مسابقات فوتبال واکنش نشان داده و همچنین خواستار پایان دادن به سرکوب خشونتآمیز اعتراضات در اقلیم کردستان شده است.
زمانی که او به اتهام «تبلیغ علیه نظام» دستگیر شد، چند تن از مربیان و ورزشکاران برجسته ایران به دفاع از او پرداختند، بهویژه علی کریمی، وضعیت غفوری را در فضای مجازی مستند کرد. در نهایت، مقامات تسلیم شدند و به او اجازه دادند وثیقه بگذارد. دستگیری او تاثیری شدید در افزایش شهرتش گذاشت و مردم او را تحسین میکردند، به خاطر اینکه عقب نشینی نکرد و با خطر زندانی شدن روبهرو شد.
دستگیری یک فوتبالیست محبوب، اقدامی گستاخانه از سوی دولت ایران بود که ظاهرا به منظور ارسال پیام به تیم ملی ایران بود. اگرچه آنها قبل از اولین مسابقه خود از خواندن سرود ملی خودداری کردند، در مسابقه بعدی خود که آن را با اکراه خواندند، بیمیلی آنها آشکار شد.
آنها محزون به نظر میرسیدند. چه فشاری از سوی مسوولان را متحمل شده بودند؟ شکست حذفی آنها پنج روز پس از دستگیری وریا غفوری و سه روز پس از آزادی او رخ داد. به نظر میرسید تهدیدی نه چندان علنی در انتظار بازگشت بازیکنان باشد.
این تیم، بین نارضایتی تظاهرکنندگان و دولتشان گیر کرده بود. آنها در دفاع از خود سعی داشتند در یک موقعیت تقریبا غیر ممکن، در بازیهای جامجهانی پیروز شوند.
همبستگی ستارههای فوتبال ایران واقعا الهام بخش و شایسته حمایت سازمانهای ورزشی در ایالات متحده است. آنها رفاه شخصی خود را قربانی کردهاند تا به عنوان الگو در مبارزه با دیکتاتوری عمل کنند. به قول «نلسون ماندلا»: «ورزش قدرت تغییر جهان را دارد. قدرت الهام بخشی را دارد. این قدرت را دارد که مردم را به روشی متحد کند که کار دیگری انجام ندهند. با جوانان به زبانی صحبت میکند که آنها می فهمند. ورزش میتواند امید ایجاد کند، که زمانی فقط ناامیدی وجود داشت.»
ثبت نظر