close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

درباره «هیچ‌عاطفه‌گرایی» چه می‌دانید؟

۷ اسفند ۱۴۰۱
رنگین کمان ایران
خواندن در ۷ دقیقه
۲۰ تا ۲۶ماه فوریه میلادی، هفته آگاهی‌‌رسانی درباره افراد «هیچ‌عاطفه‌گرا» یا Aromantic نام گرفته است.
۲۰ تا ۲۶ماه فوریه میلادی، هفته آگاهی‌‌رسانی درباره افراد «هیچ‌عاطفه‌گرا» یا Aromantic نام گرفته است.

شایا گلدوست

گرایش جنسی طیفی گسترده است و به تمایلات عاطفی و جنسی افراد به جنس و جنسیت‌های دیگر گفته می‌شود. افراد مختلف برای شناختن ابعاد جنسی و عاطفی و تعریف «هویت جنسی» خود، معمولا نیاز به بازه‌های زمانی متفاوت دارند و ممکن است در طی سال‌ها به شناخت و درک متفاوتی از گرایش جنسی خود دست پیدا کنند.

۲۰ تا ۲۶ماه فوریه میلادی، هفته آگاهی‌‌رسانی درباره افراد «هیچ‌عاطفه‌گرا» یا Aromantic نام گرفته است. فرصتی برای درک و شناخت بهتر و طرح تجربیات و مسائل و مشکلاتی که افراد هیچ‌عاطفه‌گرا در زندگی خود با آن مواجه هستند. 

 

ممکن است دو جنبه جنسی و عاطفی افراد با هم مطابقت نداشته باشند؛ یعنی افراد می‌توانند تمایلات و کشش جنسی را تجربه نکنند و «هیچ‌جنس‌گرا» باشند و به جنس و جنسیتی تمایل جنسی نداشته باشند؛ اما این به آن معنا نیست که تمایلات عاطفی را نیز احساس نمی‌کنند.

یا افرادی که «سکشوال» هستند و تمایلات جنسی را تجربه می‌کنند، می‌توانند «هیچ‌عاطفه‌گرا» باشند و کشش عاطفی به جنس و یا جنسیتی نداشته، یا کشش عاطفی کمتری را تجربه کنند، و یا اینکه هر دو جنبه جنسی و عاطفی را داشته باشند، ولی به‌صورت متفاوت از هم تجربه کنند.

«میرا قائمی» ۳۴ ساله که خود را از لحاظ زیست‌شناسی یا جنس، زن معرفی می‌کند، دانش آموخته رشته فلسفه، نویسنده، و حامی حقوق حیوانات، در گفت‌وگو با «ایران‌وایر»، از تجربیات خود به‌عنوان یک فرد هیچ‌عاطفه‌گرا صحبت می‌کند.

او می‌گوید: «همیشه متفاوت بودن را احساس می‌کردم، شاید از سن ۵ یا ۶ سالگی. مدتی این فرق داشتن را به دوقطبی بودنم نسبت می‌دادم و گاهی هم به "اوتیسم"، اما کسب آگاهی نسبت به هویت جنسیتی، گرایش جنسی و بیان جنسیتی و فرقی که با دیگران دارم، طوری که بتوانم خودم را در طیف طبقه‌بندی‌های پیشنهادی هویت‌یابی کنم، در چند سال گذشته اتفاق افتاده. این آغاز سفر خودشناسی جنسی و جنسیتی‌ام بود که از حدود ۶-۷ سال پیش آغاز شد و همچنان نیز ادامه دارد، چون من معتقد هستم که هویت‌ها یک برساخت اجتماعی هستند. به همین دلیل، به جنسیت نگاهی طیفی و سیال دارم و حتی فکر می‌کنم امکان دارد که گرایش جنسی افراد نیز در طول زمان دستخوش تغییراتی شود.»

اما تجربه افرادی مانند میرا، معمولا تجربه‌ای از حذف و نادیده گرفته شدن است، تجربه‌ای از سردرگمی در مسیر شناخت خود و نادیده گرفته شدن و حذف از جامعه‌ای که خود را به آن متعلق می‌دانند:

«حدود ۷ سال پیش، بعد از اینکه به ترکیه مهاجرت کردم، به این دلیل که شبکه ارتباطی ایرانم را از دست داده بودم و در کشور جدید یک خارجی به‌حساب می‌آمدم، به اجبار مسیر تازه‌ای را برای هویت‌یابی آغاز کردم. وقتی با جامعه رنگین‌کمانی فعال خارج از ایران بیشتر آشنا شدم، خوشحال بودم و فکر می‌کردم عضویت در آن می‌تواند به فردی مثل من کمک کند. کمک برای اینکه دوستان تازه‌ای پیدا کنم و حمایت‌هایی را دریافت کنم که تا به آن روز نداشتم. اما خیلی زود متوجه شدم که حتی در این خانواده هم افرادی مانند من ناشناخته و غیر قابل درک و به معنای واقعی کلمه، گویا عجیب‌وغریب هستند. این حس طردشدگی از جامعه‌ای که خود را به آن متعلق می‌دانستم، تجربه‌ای تلخ بود.»

هرچند هیچ‌عاطفه‌گرایی به‌عنوان گرایشی ناشناخته، مشکلات زیادی را برای فردی که خود را اینگونه هویت‌یابی می‌کند، به‌وجود می‌آورد، اما تجربیات میرا تنها محدود به این دوره زمانی خاص نبود، او با نگاهی به گذشته، وقتی که دوره‌های مختلف زندگی خود را مرور می‌کند، روایت‌های تلخی از طرد شدن دارد. طرد شدن به‌دلیل تفاوت با کلیشه‌های رایج جنسی و‌ جنسیتی جامعه، رابطه‌ای که به سرانجام نرسید و یا تنهایی و انزوا به‌دلیل آنچه بخشی از هویت او بود:

«حالا که به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم زمانی که ایران بودم نیز، بسیاری از فرصت‌ها و روابطم را به‌همین خاطر از دست دادم. ده سال با کسی زندگی کردم و زمانی که این زن تصمیم گرفت با یک مرد زندگی کند، به‌دلیل به رسمیت شناخته نشدن روابط میان افراد غیردگرجنس‌گرا و غیرهمانسو‌جنسیتی، ضربه شدیدی خوردم و تقریبا هرآنچه که در آن ده سال باهم ساخته بودیم را از دست دادم. 

علاوه‌بر روابط دوستانه و شخصی‌ام، هویت جنسیتی و بیان‌جنسیتی‌ام نیز زمینه انزوا را در زندگی‌ام ایجاد می‌کرد. همیشه به‌خاطر نحوه لباس پوشیدن و ظاهرم در محیط‌های عمومی و آموزشی مورد نفرت‌پراکنی و تبعیض قرار می‌گرفتم. دائما با سوالاتی مواجه بودم، مثل اینکه زنی یا مردی؟ یا چرا ابروهات رو برنداشتی؟ یا چرا صدات مردونه است؟ در ترکیه نیز این روند همچنان ادامه دارد، البته موضوع حجاب اجباری در ایران کار را کمی سخت‌تر می‌کرد، چون همه من را به‌عنوان یک زن می‌شناختند.»

 افراد هیچ‌عاطفه‌گرا می‌توانند بدون نیاز به رابطه عاشقانه، به رضایت برسند. بدون اینکه روابط عاشقانه و محبت‌آمیزی ایجاد کنند و یا ممکن است تعریف آن‌ها از رابطه عاشقانه با تعاریف معمول متفاوت باشد. توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که این افراد در جنبه جنسی خود می‌توانند هر گرایش جنسی‌ای داشته باشند. همجنس‌گرا باشند، هیچ‌جنس‌گرا، دگرجنس‌گرا، دوجنس‌گرا، همه‌جنس‌گرا و غیره. 

گرایش جنسی این افراد در هر صورت معتبر است. متاسفانه درک و پذیرش افراد هیچ‌عاطفه‌گرا در بسیاری از جوامع و فرهنگ‌ها کار دشواری است. پیدا کردن شریک جنسی مناسب می‌تواند برای این افراد سخت باشد، به‌دلیل اینکه به ندرت درباره آن‌ها و احساسات و تمایلاتشان صحبت و آگاهی‌رسانی شده است. اما این وظیفه همه ماست تا به تمامی گرایش‌ها و هویت‌ها احترام بگذاریم، خود و دیگران را آموزش دهیم و زمینه پذیرش تنوع‌ها را فراهم کنیم:

«من فکر می‌کنم جامعه‌ای سالم‌تر و پویا‌تر است که به تمامی شهروندانش با هویت‌های مختلف احترام بگذارد. چه از سوی حکومت و قانون، و چه از لحاظ فرهنگی بین عموم مردم و خانواده‌ها. برای این منظور اول باید با هویت‌های متکثر آشنا و از آن‌ها آگاه شد. چون بسیاری از رفتارهای بد، ناشی از ترس از بیگانه‌هاست که به آن بیگانه‌هراسی گفته می‌شود. همچنین همدلی کردن توانایی‌ای است که با تجربه و تمرین به دست می‌آید، توانایی‌ای که می‌تواند برای درک و پذیرش تنوع‌ها و تفاوت‌ها به ما کمک کند. در حال حاضر که نهاد‌های دولتی این آموزش‌ها را برعهده نمی‌گیرند و حتی آشکارا با آن ستیز می‌کنند، این وظیفه افراد است تا تلاش کنند و با افراد مختلفی که گرایش‌ها و نظرات متفاوتی دارند، آشنا شوند. گوش دادن به روایت‌ها و داستان‌های دیگرانی که شبیه ما نیستند، ما را از مشکلات و جهان‌بینی آن‌ها آگاه کرده و نگاه واقع‌بینانه‌تری از جامعه برای ما به‌وجود می‌آورد.»

متاسفانه افراد به‌اصطلاح به‌حاشیه رانده شده، یا افرادی که تحت تبعیض‌های ساختاری هستند، با آسیب‌های بیشتری در جوامع مختلف روبه‌رو می‌شوند و اگر چندین هویت‌ متقاطع تحت ستم داشته باشند، این آسیب‌پذیری افزایش می‌یابد. 

رسیدن به این باور که مشکل دیگری در واقع مشکل همه ماست، می‌تواند ما را به سوی نقطه‌ای درست از آگاهی سوق دهد. میرا اعتقاد دارد که همه انسان‌ها اول بر روی کره زمین، و دوم در جوامعی با مختصات فرهنگی مشخص و تاریخ مشترک زندگی می‌کنند، عناصری به‌هم پیوسته و وابسته که باعث می‌شود ما نیازهایمان را به‌وسیله دیگری برطرف کنیم و منابع‌مان را از زمینی دریافت کنیم که متعلق به همه ماست. او در انتهای صحبت‌هایش با اشاره به آنچه این روزها در جامعه ایران در حال رخ دادن است می‌گوید:

«بهترین ویژگی خیزش اخیر "زن، زندگی، آزادی" در ایران، همین توجه کردن به هویت جنسیتی تحت ستم است و آگاهی بیشتر نسبت به این واقعیت که انسان‌ها از هویت‌های مختلفی تشکیل می‌شوند. این آگاهی ما را از بحث حقوق زنان و جنس و جنسیت هم فراتر می‌برد و به‌جایی می‌رساند که متوجه می‌شویم در یک سیستم استبدادی که در آن به نیمی از جمعیت ظلم می‌شود و شهروند درجه دوم حساب می‌‌آیند، متعاقبا زمینه ظلم بر هویت‌های دیگر هم وجود دارد. پس می‌بایست با آگاهی‌رسانی و برجسته کردن ستم‌های تقاطعی به مسوولان و سیاست‌گذارها فشار بیاوریم و به آن‌ها نشان دهیم که حق خود را می‌شناسیم.

 

هم افزایی کردن چه از لحاظ آگاهی، چه با گفت‌وگو و ائتلاف در مبارزات سیاسی و چه در بعد اقتصادی، قدرت مردمی را افزایش می‌هد و این‌طور می‌توانیم امیدوار باشیم که در آینده ایران آزاد و آباد، شاهد برابری و آزادی بیشتری خواهیم بود. آنگونه که هیچ فردی به‌خاطر آنچه که هست یا دوست دارد باشد، مورد تبعیض قرار نگرفته و کرامت انسانی‌اش حفظ شود. هر گروه تحت ستمی می‌تواند با شناساندن خود، مسائل و مشکلاتش و آشکارسازی مطالباتش، در این مبارزه عدالت‌خواهانه که به سود همه مردم ایران است، سهیم باشد.»

مطلب مرتبط:

لغت‌نامه مختصر اصطلاحات حوزه جنس و جنسیت

ثبت نظر

اخبار

خبات فدائی، خواننده و آهنگ‌ساز کرد به ۶ سال زندان محکوم شد

۷ اسفند ۱۴۰۱
خواندن در ۲ دقیقه
خبات فدائی، خواننده و آهنگ‌ساز کرد به ۶ سال زندان محکوم شد