حمله شیمیایی به مدارس و نمایش فیلم پورن در دبیرستانهای دخترانه ایران؛ جامعه چه وظیفهای دارد؟ چه آیندهای پیش روی مردم و جوانان و به ویژه دختران است؟ دلیل سکوت طولانی حکومت چه بود؟
«سعید پیوندی»، جامعهشناس و استاد «دانشگاه لورن» فرانسه میگوید حکومت هراس جمعی ایجاد کرده است و مجرم اصلی در مسمومیت دانشآموزان و نمایش دهندگان فیلم پورن در مدارس دخترانه، خود حاکمیت است و باید محکوم و مجازات شود.
«ایرانوایر» هر چهارشنبه در اینستاگرام بهصورت زنده در مورد مسایل مربوط به حقوق کودکان با کارشناسان حوزههای مختلف گفتوگو میکند. خلاصه گفتوگو با سعید پیوندی، دکترای جامعهشناس و استاد دانشگاه لورن فرانسه را در زیر میخوانید:
یک قرن حمله به دختران دانشآموز در ایران
سعید پیوندی میگوید: «مدارس مربوط به میسیونرها یا ارامنه در ایران از قرن پانزدهم میلادی شکل گرفتند. البته دانشآموزان مسلمان در آن مدارس تحصیل نمیکردند ولی از حدود ۱۲۰ سال پیش که نخستین مدارس دخترانه به صورت عمومی شکل گرفتند، همواره دانشآموزان این مدارس مورد آماج خشم افراد قشری، محافل سنتی و طلبهها قرار داشتند. دانشآموزان دختر در مسیر خانه به مدرسه گاه مورد هجوم قرار میگرفتند، کتک میخوردند و روی آنها خاکستر ریخته میشد.»
به گفته سعید پیوندی، جامعهشناس و استاد دانشگاه لورن فرانسه، مسوولان کشور در چهار ماه گذشته به مسایل مربوط به دانشآموزان به قدری منفعلانه نگاه کردهاند که انگار این نسل متعلق به ایران نیست و این اتفاقات در کشور دیگری در حال رخ دادن است.
او میگوید: «سوال مهم این است که حکومت جمهوری اسلامی چه منفعتی از ایجاد اضطراب و ترساندن دانشآموزان میبرد؟ چرا هراس جمعی ایجاد میکند و جامعه را میترساند؟»
روزهای گذشته، «ایرانوایر» گزارشی منتشر کرد مبنی بر نمایش فیلم پورن و رابطه جنسی بین انسان با حیوان در برخی مدارس دخترانه در تهران، بندر ماهشهر ، قائمشهر، سربندر، اصفهان و اسلامشهر. این فیلمها توسط افرادی نزدیک به حکومت و نهادهای امنیتی در مدارس به نمایش درآمدهاند.
سعید پیوندی میگوید نمایش فیلمهایی با محتوای جنسی در دبیرستانهای دخترانه، برای ترساندن و ایجاد هراس جمعی است ولی باید دید حاکمیت و دولت چه سودی از این کار میبرد؟
به گفته او، مجموعه اقدامات انجام شده از سوی حکومت برای تنبیه دختران دانشآموز در ایران انجام میشوند: «برای این که به نظر آنها، به راه راست هدایت شده و بترسند و جای این که دنیای امروز را زندگی کنند، دنبال حیات طیبه بروند. به این معنا که از خانه بیرون نروند، مومن، چادری و نمازخوان شوند و زود ازدواج کنند؛ ایدهآلهایی که در کتابهای سبک زندگی تبلیغ میشوند و کسی هم دنبال آن نمیرود و حکومت از این بابت خشمگین است.»
بدفهمی میان حکومت و نسل جوان برقرار است
سعید پیوندی میگوید: «ما با حکومتی سر و کار داریم که برای سلامت نسل جوان هیچ دغدغهای ندارد؛ یعنی مطابق ۴۴ سال گذشته حکومت خود، به همه چیز نگاه کوتاهمدت دارد. دلیل این امر این است که همیشه درگیر بحرانهای مختلف بوده و مساله مهم برای آن، پشت سر گذاشتن این بحرانها است. اساسیترین اصل هم برای حکومت، حفظ نظام به همین شکل است. به همین دلیل، به خاطر حفظ نظام میتوان دروغ گفت، مسموم کرد، یک نسل را سرکوب کرد و در مدارس فیلم پورن نمایش داد، در حالی که همین فیلمها برای بزرگسالان در سینماها اجازه نمایش ندارند. هیچ چیز برای جمهوری اسلامی جز مچاله کردن یک نسل مهم نیست. حکومت میخواهد آنها را از حالت طغیانی درآورده، به نسلی مطیع تبدیل کند تا به همه خواستههای نظام ارزشی تن بدهند. جمهوری اسلامی از راه آموزش و روشهای متعدد همچون تغییر مفاد کتب درسی و درست کردن کتاب با عنوان مدیریت خانه و سبک زندگی که از کلاس اول تا ششم به صورت مجزا برای دختران و پسران تدریس میشود، تلاش کرده است آموزههای خود را به نسل جوان تحمیل و زنانی مطیع تربیت کند. ولی باز هم نتوانسته است چنین زنانی تربیت کند.»
به گفته این جامعهشناس، حکومت در حال حاضر دنبال درجه دیگری از سرکوب جوانان به صورت تهدید آنها رفته است.
او توضیح میدهد: «جوانان و نوجوانان امروز میخواهند در روابط خود و در انتخاب دین آزاد باشند، در حالی که حکومت ایران با این خواستهها مساله دارد. برای همین یه نوع بدفهمی یا نفهمی بین آنها و نسل جوان برقرار است.»
چرا حکومت دانشآموزان را میترساند؟
سعید پیوندی میگوید: «در همه مذاهب، ترس جایگاه ویژهای دارد و باید از خدا بترسی و گناه نکنی. در حکومت دینی هم همین است؛ ترس از حکومت، ترس از خدا، ترس از گناه، ترس از امامی که قرار است بیاید، ترس از امامی که شهید شده است و دیگر نیست و… . به همین شکل حکومت تلاش میکند ترسهای مختلف را به جامعه القا کند، برای این که این ترسها تبدیل به عوامل بازدارنده و جلوگیری از هنجار شکنی میشوند.»
بنا به گفته این جامعهشناس، حکومت سعی میکند نوجوانان را از آزادی بترساند؛ از جمله آزادیهای مدنی و جامعه باز: «بنابراین، محتوایی در قالب فیلمهای روابط جنسی و یا پورن نشان میدهند که بگویند اگر خواستار ادامه جامعه باز و آزاد هستید، نتیجه آن میتواند این باشد. در حالی که متوجه نیستند با روح و روان یک نسل بازی میکنند و بیتوجه به آثار مخربی هستند که میتوانند بر کودکان داشته باشند؛ کابوسها و فوبیاهایی که میتوانند نسبت به رابطه جنسی و جنس مخالف برای کودکان ایجاد کند.»
این استاد دانشگاه اضافه میکند: «نمایش فیلمهای پورن حتی میتواند در این کودکان ایجاد تنفر از رابطه جنسی ایجاد کند. البته همانطور که درسهای دینی را باور نمیکنند، این موارد را هم باور نمیکنند. در نتیجه، تنفر از این نظام و آموزش و ارزشها، کودکان را تبدیل به انسانهایی با وجدانهای شوربخت میکند؛ نسلی با کینهورزی نسبت به این حکومت. این نسل نسبت به عوامل این حکومت دارای کینه زیادی شده و این تنفر با چنین رفتارهایی تشدید میشود.»
جامعه ایران چه شرایطی را تجربه میکند؟
سعید پیوندی میگوید: «ما در مسابقه نابودی هستیم. نسل جوان از این طریق آسیب میبیند و حکومت، هم پایههای اجتماعی خود را ضعیفتر خواهد کرد و هم سقوط اخلاقی خود را باز هم بیشتر از گذاشته میکند.»
این جامعهشناس میگوید حکومت با انجام چنین کارهایی، مرزهای جدیدی را در حال درنوردیدن است که در هیچ جای دنیا رخ نداده است.
به گفته او، تنها در حکومت نازیها یا در کشورهایی با حکومتهای توتالیتر چنین رفتارهایی دیده میشد: «در این کشورها هم فکر میکردند اگر کسی مخالف حکومت است، حتما یک مشکل روانی دارد؛ یعنی اصل مخالفت را به رسمیت نمیشناختند.»
او ادامه میدهد: «یا دولت میخواست عمدا این اتفاق بیفتد یا توانایی مقابله با آن را ندارد. کسی که روی صندلی اتهام نشسته، دولت جمهوری اسلامی است. اگر قرار به محاکمه هم باشد، باید دولتی محکوم شود که بر این وقایع چشم بسته است، نه حتی کسانی که چنین اقداماتی را انجام دادهاند. حتما نهادهایی هستند که این کارها را انجام میدهند. حتما یک نهاد رسمی وجود دارد، در غیر این صورت چهطور باور میکنید که یک عده یک سری فیلم پورن در اختیار داشته باشند و در مدارس نمایش دهند؟»
کمیته کشف حقیقت برای اتفاقات اخیر حقیقت دارد؟
سعید پیوندی میگوید: «هیچکس نباید چنین کمیتهای را باور کند، چون اعضای آن به خاطر سکوت و کمکاری که کردهاند، خود بر صندلی اتهام هستند و باید مجازات شوند.»
او توضیح میدهد: «ما یک سری خشونت را میبینیم که فیزیکی هستند و جسم افراد را نشانه میروند، در عوض خشونتهایی هم هستند که دیده نمیشوند ولی تاثیر عمیقی دارند؛ مثل این که یک کودک وقتی میخواهد به مدرسه برود، احساس ایمنی نمیکند یا احساس میکند مجازات میشود، بدون این که سزاوار آن باشد. فکر میکند به او زور گفته میشود، همچون اجبار به یادگیری اجباری دروس دینی، نماز خواندن یا خواندن سرود سلام فرمانده و یا ممنوعیت گوش دادن و دیدن آنچه دوست دارند؛ مثلا آن طور که دوست دارند لباس بپوشند یا آرایش کنند یا سرنوشت خود را انتخاب کنند.»
به گفته سعید پیوندی، این موارد خشونتهای نمادین هستند که در کودک درونی میشوند و تنفرهای مختلف در او پدید میآید: «اگر خوش شانس باشد، در دوران بزرگسالی از آنها فاصله گرفته و بدون تنفر و حسهایی که تجربه کرده است، زندگی خواهد کرد.»
ولی به گفته این جامعهشناس، امکان دارد در بزرگسالی همین کارها را برای انتقام از گذشته خود تکرار کند.
وظیفه مردم در شرایط بحرانی جامعه امروز چیست؟
این جامعهشناس میگوید:«جامعه سالم با به رسمیت شناختن هویت افراد، احترام به آزادیها و کرامت انسانی، کودک را شهروندی خوب پرورش میدهد که از نظر روحی سالم است و نگاه او به دیگران سالم و عاری از خشونت و تحقیر.»
به گفته او، تنفری که از حکومت در جامعه وجود دارد، میتواند از یک سو به فریادهای اعتراضی تبدیل شود و از سوی دیگر افراد را افسرده، تندخو و منفیباف کند؛ افرادی که اعتماد به نفس کافی ندارند: «این تنفر اشکال مختلف مشکلات روانی میتواند برای جامعه و یک نسل به بار آورد.»
او وظیفه جامعه را گام نهادن رو به جلو میداند و میگوید: «همه به عنوان شهروند سهیم هستند. هر کس به نوبه خود باید گامی بردارد تا جامعه ایران در سطوح مختلف عوض شود. ما جامعهای داریم که با حکومت خود در یک جنگ اعلام نشده است و امکانات خیلی کمی هم در اختیار جامعه وجود دارد، چون رقیب آن خیلی نیرومند و تا بن دندان مسلح است. جامعه هم بزرگترین اسلحه که امید به آینده است را در دست دارد. »
ثبت نظر