شایا گلدوست
«زهره کودایی»، دروازهبان تیم ملی فوتبال زنان ایران در هفتههای اخیر تیتر اول بسیاری از خبرها و خبرگزاریها را به خود اختصاص داده است. فدراسیون فوتبال اردن پس از شکست تیم ملی فوتبال زنان این کشور در برابر تیم ملی زنان ایران، با ارسال نامهای به AFC (کنفدراسیون فوتبال آسیا) خواستار تحقیق درباره جنسیت «زهره کودایی» شده بود. هر چند کنفدراسیون فوتبال آسیا شکایت اردنیها را درباره این موضوع رد کرد، اما طرح این مسئله از سوی رییس فدراسیون فوتبال اردن واکنشهای بسیاری را از سوی کاربران در شبکههای اجتماعی به دنبال داشت.
«شاهزاده علی بنحسین» رییس فدراسیون فوتبال اردن در توییتی در این باره نوشته بود: «از کمیته پزشکان مستقل AFC میخواهیم که تحقیق شفاف و واضحی درباره یکی از بازیکنان ایران و دیگر بازیکنان این تیم داشته باشند، چرا که تیم ملی فوتبال بانوان ایران سابقه چنین رفتارهایی را دارد.»
در پی طرح این موضوع و حواشی پیرامون آن، بسیاری از اهالی ورزش، کنشگران اجتماعی و سیاسی و فعالان برابری جنسیتی در حمایت از «زهره کودایی» واکنشهای متفاوتی از خود نشان دادند، تا آن جایی که حتی شهرداری تهران در حمایت از کودایی بنرهایی را در سطح شهر نصب کرده و از وی تقدیر کرده است. حمایتها تا جایی ادامه یافت که «علی بن حسین» پست خود را در توییتر پاک کرد.
اما در میان تمام لایههای این ماجرا که میتوان آنها را از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار داد، نگاه جنسیتزده و کلیشهای به زنان و ظاهر آنها بیشتر از هر موضوعی جای بحث داشته و یکی از مهمترین مسائلی بوده که فعالان برابری جنسیتی به آن واکنش نشان دادهاند. هرچند جامعه ایران خود غرق در کلیشهها و چارچوبهای پوسیده جنسی وجنسیتی است، اما کنش و کنشگری درباره چنین موضوعاتی میتواند دریچهای رو به رشد برای تغییر فرهنگ و آموزش به عموم جامعه باشد. هرچند «زهره کودایی» در میان این حواشی اشارهای به جنسیت و هویت جنسیتی خود، حتی اگر آن را به گونهای دیگر تعریف میکند، نکرده است؛ اما میدانیم با دیدگاهی که فرهنگ، جامعه و قانون به قشر رنگینکمانی دارد، این کار در عمل غیرممکن بوده است.
هدف قرار گرفتن ظاهر کودایی عملی غیرانسانی و بسیار توهینآمیز و ناقض حقوق فردی انسانها است. به دلیل اینکه او به عنوان یک زن در تعاریف و کلیشههای نادرستی که اکثر جوامع دگرجنسگرا و همانسوجنسیتی محور برای زنان تعریف میکنند، نمیگنجد. زنان همیشه در طول تاریخ با چالشی بیپایان در حال دست و پنجه نرم کردن هستند. مبارزهای برای جای گرفتن در قالبهای تنگی که به واسطه آن بتوانند مورد پذیرش جامعه مردان و حتی مورد تایید زنان دیگر قرار بگیرند. تخطی از این کلیشهها و چارچوبها مجازاتی بسیار سنگین به همراه خواهد داشت، تا آنجایی که مانند زهره جنسیت او به رسمیت شناخته نشده و زیر سوال برده میشود.
«سمانه سوادی» حقوقدان و فعال برابری جنسیتی در واکنش به این موضوع در صفحه خود در اینستاگرام نوشته است:
«این اقدام یکی از جنسیتزدهترین و بر پایه و اساس قواعد نظام تبعیضآمیز جنسیتی است. نظامی که زنان را ظریف و شکننده میداند، استانداردهای افسانهای از زیبایی ارائه میدهد و از آنها میخواهد آرام بخندند، داد نزنند، موهای سرشان را بلند کنند، موهای صورت و بدنشان را بزنند و به عبارتی، در کل، ناز باشند. نه فقط کودایی، بسیاری از زنان در بخش یا بخشهایی از این قالبهای تنگ و تاریک جا نمیشوند. زنانی که بیان جنسیتیشان چیزی است که الزاما زنانه نیست. یکی صدایش، یکی اندازه بینیاش، یکی جنگجویی و سرکشیاش، یکی سایز سینه و فرم فکش و این لیست بینهایت است...»
حتی بسیاری از افراد در حمایت از کودایی نیز این کلیشههای جنسیتزده را بازتولید میکنند، مانند اینکه میگویند: «ما به زنانگی تو باور داریم، اما آنها که به تو توهین میکنند، بویی ازمردانگی بردهاند؟» این خود نشاندهنده بازتولید مردانگی و زنانگی در یک جامعه دوقطبی جنسی و جنسیتی و استفاده از مردانگی به عنوان صفت برتر و برای ارزشگذاری بر روی عمل، رفتار و یا شخصیت یک فرد است. همان کلیشهها و دیدگاه دوقطبی که سالهاست بهواسطه آن اعضای جامعه رنگینکمانی و مخصوصا ترنسها مورد خشونت، تبعیض و ظلم قرار گرفتهاند و حقوق انسانی آنها پایمال میشود، تنها به این دلیل که با تعاریفی که جامعه برای زنان و مردان دگرجنسگرای همانسوجنسیتی تعریف میکند، متفاوت هستند. همانگونه که «مینا خانی»، تحلیلگر اجتماعی در این رابطه میگوید:
«حمله به دروازهبان تیم ملی زنان ایران از طرف اردن بهخاطر اینکه بیان جنسیتی او زنانه دیده نشده، علاوه بر اینکه زنستیزانه است، دارای وجوه ترنسستیزانه نیز میباشد. به این دلیل که بیانهای جنسیتی متفاوت در میان زنان را نمیبیند. زنان همیشه قرار نیست آن ظریفاندامان دنیای مردان باشند.»
وی معتقد است که بحث «بیان جنسیتی»، یکی از وجوه شدید زنستیزی، در ساختن تصویری «ظریف»، «کوچک» و «شکستنی» از زن است، به همین دلیل زنانی با بین جنسیتی منتسب به مردانه وهمچنین زنان ترنس و نانباینری دائما در زنانگی یا هویت جنسیتی خورد مورد سوال جامعه مردسالار قرار میگیرند. او به این موضوع اشاره میکند که پرداختن به مسئله هویت جنسیتی «زهره کودایی» به شکلی که در شبکههای اجتماعی و رسانهها مطرح شد، کار درستی نبوده است. به این دلیل که معمولا در این موارد اسم و فامیل و مشخصات فرد نباید بدون رضایتش منتشر شود و گمانهزنی درباره افراد نباید به صورت علنی صورت بگیرد؛ چون به دلیل ابعاد پیچیدهای که دارد، ممکن است فرد را در معرض فشارهای اجتماعی قرار دهد. فدراسیون فوتبال اردن نیز این شکایت را به صورت محرمانه مطرح کرده بود؛ اما با شیطنتها و گمانهزنیهایی که در شبکههای اجتماعی به وجود آمد، نام «زهره کودایی» مطرح شد. «مینا خانی» در پاسخ به این پرسش که چرا از نظر او این اتفاق و چنین دیدگاهی وجوه ترنسستیزانه دارد، میگوید:
«بسیاری از افراد سعی میکنند از روی ظاهر و بیان جنسیتی فردی جنسیت او را گمانهزنی کنند و این تجربهای است که بسیاری از افراد ترنس در زندگی داشتهاند، تنها به این دلیل که بیان جنسیتیشان در مواردی با آنچه که به جنسیت دلخواهشان منتسب شده است، همخوانی ندارد و با هنجارهای جامعه متفاوت است. این تجربهای ترنسستیزانه و انکار هویت جنسیتی افراد ترنس میباشد.»
او چنین دیدگاه جنسیتزدهای را علت شرایط بسیار بد جامعه رنگینکمانی در کشوری مانند ایران میداند، وی در ادامه میگوید:
«تبعات این مسئله برای جامعه الجیبیتی ایرانی بسیار بالاست، به دلیل دیدگاه جنسی وجنسیتیای که هم در فرهنگ و هم در قوانین وجود دارد، تعریف خاصی برای مردان و زنان وجود دارد و این زنان و مردان بیان جنسیتی مشخصی نیز میبایست داشته باشند. بیان جنسیتیای که تعریف و به آنها منتسب شده است. در این میان افراد نانباینری (افراد با جنسیت غیردوگانه) به رسمیت شناخته نمیشوند. بیانهای جنسیتی و گرایشهای جنسی مختلف با بیانهای جنسیتی متفاوت نیز به رسمیت شناخته نشده. گرایشهای جنسی وهویتهای جنسی نیز به رسمیت شناخته نمیشوند و در نهایت هویتهای جنسیتی کوییر و متعلق به جامعه اقلیتهای جنسی وجنسیتی به رسمیت شناخته نشده و دلیل آن نیز قضاوت افراد از روی ظاهر بوده که به کلیشههای جنسی وجنسیتی و بیان جنسیتی افراد ارتباط پیدا میکند. با توجه به این موضوع وضعیت افراد الجیبیتی ایرانی با توجه به اینکه هیچگونه قوانین حمایتی و سازوکار جنبشی اجتماعی نیز در سطح کلان وجود ندارد، بسیار بغرنج است. به این دلیل این گمانهزنیها درباره جنسیت افراد کل جامعه را دربرگرفته؛ چون حامل یک فضای پر از ستیز و خشونت است.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر