close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

اعتراض های اقتصادی در ایران؛ آخوند یا شاه؟

۸ دی ۱۳۹۶
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۵ دقیقه
اعتراض های اقتصادی در ایران؛ آخوند یا شاه؟

امروز با حسرت فکر می کردم چه حیف، تصویر اسطوره ای آن دختر جوان که روسری سفید را در خیابان تهران بر علم برافراشت، در غوغای تظاهرات گم شد، امروز اما تصویر زن شجاع درد دیده ای که چشم در چشم پلیس فریاد زد مرگ بر خامنه ای، تلنگری بود که نه! زنان ایران فردا در میانه میدان ایستاده اند و می درخشند، مانند آن زن کارگر جنوبی که خطاب به مدیر کارخانه فریاد می زد بازی عوض شده و یا آن زنان روستایی که کنار مردان شان برای حق آب فریاد می زدند، و آن زنان دیگری روستایی که نمی خواستند زمین هایشان را ارتش مصادره کند. 

این رگه های خشم ریشه در تلخی زندان زنان ایران، در درد ۳ میلیون نفری که گرفتار صندوق های قرض الحسنه شده اند، در رنج کسانی که اسیر کارخانه های ورشکسته اند، دارد، ریشه در روزگار خجالت آور ۲۰میلیون حاشیه نشین، بیکاری فارغ التحصیل ها و فقر روزافزون دارد. از ممنوعیت تحصیل بهایی و مصادره کردن اموال شان می آید، از برجامی که جسدش به سردر پادگان های سپاه آویخته شده، از خصوصی سازی که خودمانی سازی شده، از فسادی که سیستماتیک شده، از ناکارآمدی دولت در حل معضلات شهری و محیط زیستی بر می خیزد، از تداوم ظلم به کرد و بلوچ، از بودجه های کلان نهادهای مذهبی و موازی و دخالت و خرج دولت باتفنگ بر می خیزد، از بی اعتباری پاسپورت و بی ارزشی پول ملی، از جنگیدن برای کنسرت رفتن خانواده ها و ورزشگاه رفتن زنان از غیرپاسخگو بودن نظام، تداوم سرکوب سیاسی، حصر و زندانی سیاسی، از بی عدالتی دستگاه قضایی و ... می آید. 

ریشه های این خشم روشن است. دسیسه خواندنش و یا دنبال ابراهیم رئيسی و سلطنت طلب و آمریکا به عنوان پشت پرده ماجرا گشتن، جهل سیاسی عامدانه است. مردم در کنار شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر روحانی، مرگ بر دزد سر می دهند، از اختلاس می گویند، از ذله شدن مردم، از گرانی. مردم توهم ندارند، زندگی روزانه شان را فریاد می زنند. قبلا هم فریاد زده بودند. اگر کسی تجمعات کارگری شش ماه اخیر، شب نشینی های مال باختگان صندوق های قرض الحسنه، وضع بیکاری فارغ التحصیلان، گزارش های تصویری حاشیه شهرها، روستاهای خالی از سکنه، چک های برگشتی، پرونده های فساد و ... را در همین یک سال اخیر دنبال کرده باشد، به راحتی متوجه می شود این تجمعاتی که رخ داد، خیلی کمتر از حد انتظار بود. 

اما حتی اگر می خواهید سیاسی به ماجرا نگاه کنید، دوگانه برجسته، مهم و غافلگیرکننده این ماجرا ابراهیم رئیسی-حسن روحانی، سپاه-دولت، اصلاح طلب و اصولگرا نبود. اسحاق جهانگیری که عین سخنرانی خامنه ای در ۲۹خرداد۸۸ درباره اردوکشی های خیابانی هشدار داد و از رفقای اصولگرا خواست مواظبت کنند، فقط ترس و توهمش را نمایش داد. همان اندازه که رهبر توانست بساط فتنه خیالی را جمع کند، روحانی هم می تواند سفره دسیسه خیالی را جمع کند. 

واقعیت ملموس این است که دوگانه اصلی این ماجراها، دوگانه آخوند - شاه بود، شعارها را دوباره مرور کنید. چهل سال پس از موفقیت آخوندها در کش رفتن و مصادره کردن انقلاب علیه شاه، شعارهای دیروز و امروز بازی را به نقطه صفر برگردانده است، ولو برای چند ساعت. بازگشت به نقطه صفر، رویاپردازی و خوش خیالی برای تغییر رژیم نیست، ولی واقعیت عریان را نمایش می دهد؛ واقعیت شکست چهاردهه سناریونویسی علیه پیش از انقلاب که هر سال در ۲۲بهمن تجلی یافته است. همچنان که ۸سال سناریو نویسی علیه انتخابات ۸۸ که هر سال در ۹ دی تجلی می یابد، پروژه شکست خورده است. این شکست ها تازگی ندارد. همان وقت که مستندهای من و تو پخش شد و برخی شعارنویسی کردند در تهران، میشد رگه های کمرنگش را دید، هرسال که پاسارگاد شلوغ تر شد، می شد هشدارش را شنید ولی برخورد بسیاری، توام با تمسخر بود.

این اعتراض ها و سرداده شدن دوباره شعار علیه سیاست ایران در غزه، لبنان و سوریه هم به چالش کشیده شدن دوباره پروپاگاندای مدافعان حرم بود که می گفتند اگر در سوریه نجنگیم، باید در تهران بجنگیم. بله، باید در تهران بجنگید ولی با مردمی که بابت نداشتن امنیت در زندگی روزمره اش به تنگ آمده اند و داد می زند چراغی که به خانه رواست، به مسجد و حرم و عتبات عالیات حرام است. 

 این دو روز خیلی از سناریوسازی ها شکست خورد، سناریوی روحانی دلبر و رئیسی دیو، سناریوی شاه بی عرضه و دست نشانده، سناریوی جزیره ثبات و ... ولی حکومت سخت جان جمهوری اسلامی که سال های سال است تکنیک ها و تاکتیک های بقا را تمرین کرده و یاد گرفته، باز هم سناریو دارد.  

حکومت جمهوری اسلامی نشان داده هم میل و اراده سرکوب دارد و هم ابزار سرکوب، فردا در راهپیمایی حکومتی ۹ دی قطعا نمایش پایان فتنه و دسیسه سامان می دهد ولی این نمایش، پاک کردن صورت مسئله است. همین پارسال آخوندی در قم نالید ما را چه شده که در شیراز در مدح کوروش شعار می دهند و امروز در قم شنید که روحت شاد رضاشاه. در مشهد هم شنیده بود، در اصفهان هم شاید. این شهرها در دهه اخیر، مهم ترین پایگاه های اصولگرایان بوده اند، محل رویش نسل های جدید اصولگرا و منبع مدافعان حرم ولی اکنون از زیر پوست شهر، شعارهای سلطنت طلبانه رخ نشان داده و دل کانون های انقلاب را به درد آورده اند. 

ریشه و سویه های اجتماعی و اقتصادی اعتراض هایی که دیروز و امروز در ده شهر ایران دیدیم و گره خوردن حداکثری آن با سلطنت طلبی، ولو یک اتفاق باشد، می تواند به خیلی ها یادآوری کند که جامعه پیچیده و جلوتر از نقطه ای که ما تحلیل می کنیم، ایستاده است، مانند همان دختر جوانی که نهایت کنش ما مسخره کمپین چهارشنبه های سفید بود و واکنش او، ایستادن بر بلندای شجاعت و حق خواهی بود. جامعه ایران، اعتدال و اصلاح نمی خواهد، تغییر می خواهد. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

مسعود شجاعی: آماده‌ام و می‌خواهم دوباره به تیم ملی دعوتم کنند

۸ دی ۱۳۹۶
گفتگوی ورزشی
خواندن در ۲ دقیقه
مسعود شجاعی: آماده‌ام و می‌خواهم دوباره به تیم ملی دعوتم کنند