در جستجوی رویای گمشده، نگاهی به فیلم رادیو دریمز، ساخته بابک جلالی

پیام مقدم

راديو دريمز دومين ساخته بابك جلالى بعد از فیلم "داستان هاى جبهه" است . او دراين كمدى نوآر به تناقضات و پارادوكسهايی مي پردازد كه هرانسان مهاجرى با آن روبروست. مهاجرينی كه هريك با كوله بارى ازآرزوهاى بزرگ و کوچک خود ودر جستجوى زندگى بهتر، موطن وماوا خود را رها وبه سرزمينی غریبه آمده اند و هم اكنون روياهاى خود را گم كرده و سردرگم به هم رسيده اند وچه جايى بهتر از منطقه خليج سانفرانسيسكودر شمال کالیفرنیا با آن تنوع و درهمی نژادى ، فرهنگى و اجتماعى براى اين تقابل و بهم رسيدن ها.

 تقریبا همه شخصیتهای فیلم مهاجر هستند ، حميد رويانى ( با بازى محسن نامجو) نويسنده مهاجرى كه به سرزميني جديد آمده تا در جايى بنويسد كه كسي زبانش را نمي فهمد و اکنون سردبیر یک رادیو محقر فارسی زبان به نام پارس اف ام در کالیفرنیا شده، اعضاى گروه راك كابل دريمز كه به عشق موسيقى و بعد از برداشته شدن فشار طالبان گردهم آمده اند و اكنون بدنبال شنيده شدن کارشان در سطح جهان هستند، سهراب افشار كشتى گيرى كه براى امرارمعاش راديو فارسى زبان راه انداخته وبين تاجر بودن ، كشتى گير بودن و كارفرهنگى مردد است، دختر او، مارال كه از كار در دفترحقوقى دست كشيده و درپي بسط تجارت كوچك پدر است، شربت، مستخدم آسورى راديو، ليلا برنده مسابقه ملكه ايران آمريكا، رضا ، مراد و یاشار کارکنان ایرانی رادیو که دست سرنوشت آنها را به این رادیو آورده و.... ، همگى جزو همين مهاجرينى هستند كه دربرج بابلى به نام سانفرانسيسكو بهم مى رسند و هريك قصه خود را دارند و بدون آنكه زبان ديگرى را بفهمند سعی در همزیستی باهم دارند. براى همين است كه مترجمى رضا(با بازى محمدتالانى)  براى رويانى مضحك بنظر مى آيد و درجاى ديگر شربت ( با بازی بلا وردا ) زمانی که داستان نوشته رویانی را بزبان مادریش می خواند با آن خويش پندارى كرده و بياد مادرش اشك مى ريزد. 

محور اصلی فیلم اما همچنان حمید رویانی است، نویسنده ای که گرایشات چپ دارد ( علاقه او به شاعر السالوادری یا موسیقی روسی و ترانه های انقلابی از همین گرایش نشات می گیرد) و در عین حال غم نان او را مجبور کرده در رادیو کار کند و با ابتذالی که از سمت مارال و سایرین به او تحمبل می شود، دست و پنجه نرم کند و درعین حال کارهای فرهنگی دلخواهش را دنبال کند. رویانی بالطبع رفتار و اخلاق قشرروشنفکرو وسواس ها و دغدغه های آنها را دارد.

 ماجراى رادیو دریمز طى ٢٤ ساعت اتفاق مى افتد. از رسيدن گروه کابل دریم به فرودگاه سانفرانسيسكو براى حضور در يك برنامه همنوازى با گروه افسانه اى متاليكا در محل استودیو رادیوپارس اف ام که رویانی آن را برنامه ریزی کرده تا شب بعد كه او همه چيز را بهم ريخته و تمام شده مى داند و در روياهاى خويش غرق مى شود.

بازيگران فيلم ازدو گروه تشكيل شده اند، موزيسين هایی مانند محسن نامجو، محمد تالانى ، محمود شريكر  و صديق و ربيع و سليمان ( اعضا گروه كابل دريمز) و عده اى از بازيگران تاتر و سينما در شمال كاليفرنيا و البته حضور ناگهانى لارس اولريچ  درام نواز گروه متاليكا كه باعث توجه خيل عظيم طرفداران اين گروه به فيلم شده است. 

رادیودریمز تاكنون برنده جايزه ببر جشنواره روتردام هلند به عنوان بهترين فيلم و جايزه بهترين كارگرداني برای بابك جلالی در جشنواره فيلم تاركوفسكی در روسيه و جايزه بهترين بازيگر براى محسن نامجو در جشنواره فيلم دوربان در آفريقا جنوبى شده است . اكران  سراسرى فيلم در آمريكا شروع شده و به زودى در اروپا نير اكران مى شود. براى اطلاعات بيشتر مي توانيد به  وبسايت و صفحه فیسبوک فيلم مراجعه كنيد.