close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

سپیده زمانی؛ با اعمال سانسور نیت به زیر سوال بردن فردیت و مدنیت دارند

۴ آبان ۱۳۹۶
ادبیات و شما
خواندن در ۶ دقیقه
سپیده زمانی؛ با اعمال سانسور نیت به زیر سوال بردن فردیت و مدنیت دارند

محمد تنگستانی 

ضرب‌المثل«زبان سرخ‌ سر سبز می‌دهد برباد» را برخی رعایت بیان و نکته‌سنجی می‌دانند وعده‌ای آن را محافظه‌کاری و خودسانسوری تعریف می‌کنند. در پروژه جدیدی که ما برای شما تهیه‌کرده‌ایم قرار است به «خودسانسوری» بپردازیم. در این پروژه سه سؤال مشترک از تمام مصاحبه‌شونده‌ها پرسیده می‌شود و در بین پاسخ آنها اگر پرسشی بود مطرح می‌کنیم. نیت ما در این پروژه و مجموعه مصاحبه‌هایی که قرار است منتشر بشود، به چالش کشیدن مصاحبه‌شونده‌ها نیست. ما تعریف آنها از خودسانسوری را به شما انعکاس می‌دهیم و اگر تمایل داشته باشند یک نمونه از خودسانسوری زندگی فردی و یا اجتماعی‌شان را با شما به اشتراک می‌گذاریم و درصورتی‌که تمایل به این کار نداشته باشند برای شما خواهیم نوشت. در این پروژه مصاحبه‌شونده‌ها را برخلاف کارهایی که تاکنون برای شما منتشر کرده‌ایم، معرفی نمی‌کنیم و علتش  برابر بودن افراد یک جامعه در مقوله خودسانسوری، در این پروژه است. شما نیز می‌توانید در پروژه خودسانسوری شرکت کنید و مصادیقی از خودسانسوری در فعالیت‌های ادبی-هنری، دوران تحصیل و یا زندگی شخصی خود را به نشانی اینستاگرام ما ارسال کنید. سی‌وپنجمین نفری که با او گفت‌وگو کرده‌ایم سپیده زمانی است. خانم زمانی در تعریف خودسانسوری می‌گوید: 

وقتی از خود سانسوری حرف می‌زنید نگاه من به سمت تعریف دوگانه این مفهوم می‌رود. تعریف اول ماهیت درونی آن که از عبارت خود نشات می‌گیرد و شق دوم عبارت که عاملی بیرونی، اجتماعی و غیر شخصی است، به من ارتباطی ندارد و باید این پدیده را در جوامع گوناگون بررسی کرد، در غرب هم پیش از عصر روشنگری و در دوران تسلط کلیسا این عارضه وجود داشته است. به نظر من سانسور  اصطلاحی است که ارتباط مستقیمی با منافع فرد و یا اجتماع سیاسی دارد. چه باید گفت یا چه نباید گفت الان هم در بخشی از جوامع دموکراتیک این خصلت وجود دارد. اما در جهان سوم با تدبیر حاکمیت متغیر این پدیده شیوع بیشتری دارد. من در دنیای شخصی خودم قائل به هیچ سانسوری نیستم و خودسانسوری هم طبعا برایم در حال حاضر مفهومی خارج از من دارد. وقتی من می‌نویسم تا دنیای پیرامونم زیباتر شود پس قرار نیست چیزی از آن را جرح و تعدیل کنم. بر این باور هستم که چنین موقعیتی(خودسانسوری) به زیباشناسی و  خلاقیت هنرمند آسیبی جدی وارد می‌کند. خصوصا در جوامع غیردموکراتیک که امکان خلق آثار بدیع در سایه چنین پدیده‌ای غیر‌قابل دسترس است، راه بر نگاه هنرمند محدود است. پس تعريف من از خود سانسورى پنهان كردن خود واقعى است بدون وجود فشار از جانب قانون . گاهى أوقات اگر چه رفتار يا ابراز عقيده‌ايى و گفتن واقعيتى  برخلاف قانون نيست اما آدمی که موجودی اجتماعی است دست به خودسانسورى می‌زند تا از گرفتاری‌هايى كه ممكن است از رنجاندن عده‌ايى گريبانش را بگیرد، محفوظ بمانند. در واقع خودسانسورى نتيجه يك ترس نهادينه شده در انسان است كه در طول تاريخ به او كمك كرده تا با ابراز نكردن خودواقعى و أفكارش در جامعه به بقاء ادامه دهد و اين ترس چنان در وجودش ريشه دوانده كه حتى وقتى در جامعه‌ايى زندگى مى‌كند كه براى بقاء  اجتماهی و سیاسی نياز به خودسانسورى نیست، همچنان تحت كنترل اين ترس و طبق مصلحت و منافعش رفتار و گفتارش را تنظيم مى‌كند. حالا وقتى ما از خودسانسورى در ادبيات و دنياى نگارش صحبت مى‌كنيم اين مسئله بسيار جدی‌تر مى‌شود. خودسانسورى در دنياى تأليف و نويسندگى يعنى سكوت ، ننوشتن و صحبت نكردن از واقعيتى كه نويسنده در جامعه در  راستای حفظ منافعش مى‌بيند . صحبت نكردن از كمبودها ، كم و كاستى‌ها و چشم بستن بر‌بيمارى و رنج جامعه. اينجاست كه آن خودسانسورىِ پنهان شده در ناخودآگاه نويسنده  توسط خانواده و جامعه، به كار مى‌افتد و مى‌تواند نتیجه مخربى بر اثر بگذارد. 

 

خود سانسوری را یک بد اخلاقی تعریف می‌کنید یا محافظه کاری؟ 
ـ خودسانسوری،بداخلاقی،محافظه کاری! این  دو عبارات ساختاری دوسیلابی دارند. وقتی ازخود حرف می‌زنید پاى اخلاق پیش از رویکرد اجتماعی به میان می‌آید. یعنی اینجا در این ترکیب هم ازفردیت بایدگفت وهم ازرویکرداجتماعی. درفضای متمایل به مدرنیته، جامعه ایران در حال تجربه اخلاق  به معنی دیگری است. در وهله اول عدم پایبندی به قانون درمکانیسم آموزش اجتماعی فرد رامتمایل به هنجارشکنی می‌کند و در وهله دوم وقتی باعبارت سانسور مواجه می‌شویم جبری تلقی کردن بسیاری ازمبانی توسط دستگاه حاکم این ترکیب را کامل می‌کند. خودی درمعرض آسیب و جبری بنابه‌دلایل متفاوت سانسور را می‌آفریند که می‌شود گفت آنها یعنی سانسورچی‌ها با ترویج سانسور و فرهنگ‌خودسانسوری نیت به زیر سوال بردن فردیت و مدنیت دارند. پس هم بداخلاقی ست و هم محافظه کاری . 

 

 پیش‌فرض ما این‌ است که جامعه ایران جامعه‌ای خودسانسور است. گمان می‌کنید این خودسانسوری ریشه در فرهنگ ایران دارد یا تاریخ و اتفاقات سیاسی؟ 
ـ وقتی شماپیش فرض را تعيين می‌کنید پس بهتراست کمی عمیق تردرباره این موضوع حرف بزنیم. تلاش قانون‌گذار پیش و پس ازمشروطیت همه براین اصل گواهی می‌دهد که در تاریخ، این اتفاق که قانون شکل‌های متفاوتی را تجربه کند و بر آن سعی وافری شده است. هرجاکه صدای آزادگی برخاسته مشروعیت تیغ دو دمی برسرراه این همت بوده است. پس دلیل سیاسی وجود دارد و طبقه حاکم برای مشروعیت خود به آن  دلایل پاپیبند است و راه را بر صداهای دیگر مصدود می‌کند. می‌توان  از روزنامه‌نگارانی مثل عارف تا مسعود و دیگران مثال آورد که نامشان در هاله‌ای از تاریخ محو شده است، همه گواه این ادعاهستند كه این مبارزه بر سر دوگانگی مسبوق به سابقه است و همیشه در پدیدآوردن آن، دستگاه حاکم که قانون و سیاست را تبیین می‌کند نقش به‌سزایی داشته‌ است. پس پدیده خودسانسوری تاریخ، سیاست و فرهنگ را درون خود دارد. پدیده سانسور درحکومت‌های توتالیتر مرحله مابعد همین عبارت خودسانسوری است. 

 

قاعدتا تا کنون خود سانسوری داشته اید. یک نمونه از خود سانسوری‌هایی که داشته‌اید را همرسانی کنید؟
ـ راستش هر چه فكر مى‌كنم در زندگى شخصى يادم نمى‌آيد تابحال خودسانسورى كرده باشم . در خانواده‌ای رشد کرده‌ام كه اجازه داشتم به راحتی نظرم را ابراز كنم . البته ابراز نظرم لزوما به اين معنا نبود كه در خانواده هميشه به نظرم احترام گذاشته باشند يا با نظرم موافقت كرده باشند، نه . موارد زيادى پيش آمده كه موضوع تصميم‌گيرى درباره من و زندگی‌ام بوده و با اينكه قاعدتا بايد به نظرم احترام می‌گذاشتند و آنچه من مى‌خواستم انجام می‌شد. در واقع  من فقط اجازه داشتم نظرم را بگويم بدون ترس از  عواقب آن. در نتيجه ممكن است به نظرم احترام نگذاشته باشند يا آن‌را ملاك تصميم گيری‌ها قرار نداده باشند  اما تشويق به خودسانسورى و مخفى كردن نظرات و عقايدم هم نشدم. در اجتماع و دنياى نوشتن هم تابحال نشده كه بخواهم درباره چيزى صحبت كنم اما خودسانسورى كرده باشم . ممكن است براى صحبت درباره موضوعى كمى صبر كنم تا به اندازه كافى آن را از جهات و زواياى مختلف بشناسم . اما بعد از اينكه مطمين شدم آن موضوع و معظلات و كاستى‌هاى پيرامونش را مى‌شناسم  حتما درباره‌اش صحبت كرده‌ام.  شايد حرفم را بسيار محترمانه و با استفاده از كلمات  مودبانه گفته باشم و يا از شيوه ملايم‌ترى براى بيان مطلب استفاده كرده باشم اما به هر حال حرفم را زده‌ام. بنابراين اسمش را خودسانسورى نمى‌گذارم.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

عکس

شب سرخ تهران از قاب دوربین

۴ آبان ۱۳۹۶
ایران وایر
شب سرخ تهران از قاب دوربین