close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

واکنش بعضی از مخاطبین ایران‌وایر؛ شور و هیجانی برای فوتبال نداریم

۱۱ بهمن ۱۳۹۷
ادبیات و شما
خواندن در ۴ دقیقه
واکنش بعضی از مخاطبین ایران‌وایر؛ شور و هیجانی برای فوتبال نداریم

محمد تنگستانی

 قبل از بازی فوتبال تیم‌های ایران و ژاپن در مرحله نیمه‌نهایی رقابت‌های جام ملت‌های آسیا، «ایران وایر» در صفحه اینستاگرام خود فراخوانی منتشر کرد و از مردم خواست گزارش‌هایی تصویری از تماشای بازی فوتبال ایران و ژاپن تهیه و برای انتشار، ارسال کنند. در این فراخوان آمده بود: «لطفا شور و هیجان تماشای بازی را با ما و دیگران در هرکجای ایران که هستید، به اشتراک بگذارید.»

بعد از مدتی تعدادی پیام برای ارسال شد. «محمد صادق» نوشته بود: «هیچ وقت چیزی که بشود اسمش را خانواده گذاشت،‌ نداشته‌ام. در خانه‌مان هم تلویزیون نداریم. آخرین باری هم که همه دور هم جمع شده‌اند را به یاد ندارم. بعد شما انتظار دارید برایتان از شور و هیجان بازی فیلم بگیرم؟»

از محمد صادق خواستیم از خود و خانواده‌اش بیش تر برایمان بنویسد. نوشت: «در خانواده‌ای به شدت ضعیف از لحاظ مالی متولد شده‌ام. ۲۴ سال سن دارم و از ۱۶ سالگی تقریبا تمام کارهایی که امکان داشته‌ است را انجام داده‌ام؛ از کارگری ساختمان گرفته تا دست‌فروشی، کار در تالار عروسی و پخش تراکت. پدرم کارگر ساختمان است اما در سال‌های گذشته اغلب مواقع بی کار بوده است. بعد از یک عمر جان کندن، سال گذشته توانست یک موتور "هوندا" بخرد. روزی که موتور را به خانه آورد، آن موتور برای همه اعضای خانواده حکم مدرن‌ترین و بهترین ماشین جهان را داشت. مادر در خانه آش رشته درست می‌کند و می فروشد. اغلب مواقع بهداشت و شهرداری مانع از کارش می‌شوند. هرچه باشد، ماهی ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان می‌تواند درآمد داشته باشد که آن هم در اغلب ماه‌های سال به لطف اداره بهداشت و شهرداری از بین می‌رود. در خانه‌ای دقیقا ۵۰ ساله زندگی می‌کنیم که سال گذشته سقف خانه به خاطر بارش باران تخریب شد و بعد پدرم با قرض و بدبختی توانست سقف را به شکل موقت درست کند. حالا شما برایم من بگویید چه شور و هیجانی برای دیدن بازی فوتبال دارم؟ پولش را بازیکنان تیم ملی می‌برند و مشکلات زندگی آن قدر زیاد است که حتی شادی آن هم قسمت ما نمی‌شود.»

چند روز پیش «محمود حجتی»، وزیر جهاد کشاورزی در دولت «حسن روحانی» در پاسخ به سوال خبرنگاری که از او در مورد گله مردم به خاطر گرانی گوشت پرسید، گفت: «خدا را شکر که هنوز مرغ و گوشت هست.» «مریم»، یکی از کاربران شبکه‌های اجتماعی است. این دختر جوان ۲۵ ساله برای ما نوشته است: «چه شوری؟ واقعا در مورد ما چه فکری کرده‌اید؟ گمان می‌کنید شور و هیجانی مانده است؟ در کشوری که وزیرش به جای این که به فکر مردم باشد، می‌گوید بروند خدا را شکر کنند، چیزی به اسم نشاط نمانده است. لذت بازی فوتبال به تخمه شکستن است. الان قیمت تخمه آفتاب گردان حدود ۴۰ هزار تومان است. برای یک خانواده چهار نفره یا جمعی که چهار نفر باشیم که بخواهیم هیجان داشته باشیم، حداقل باید ۲۰ هزار تومان هزینه تخمه کنیم. حقیقتش، از زمانی که قیمت اجناس بالا رفته است، نه تنها فوتبال نمی‌بینم بلکه اصلا دوست ندارم بیرون هم غذا بخورم. شما نگاه آن دسته از هم‌وطن‌‌هایمان نکنید که برای دیدن بازی‌ها به امارات رفته‌اند. آن ها "از ما بهتران" هستند. دردِ نداریِ قشر ما را ندارند. حداقل ای کاش می‌نوشتید طبقه مرفه جامعه فیلم از شور و هیجان‌شان تهیه کنند. در آن صورت دل مان نمی‌سوخت.»

در ماه‌های گذشته بعد از خارج شدن امریکا از توافق «برجام» و بازگشت تحریم‌های این کشور علیه ایران، وضعیت اقتصادی در ایران بدتر از گذشته شده است. قیمت کالاهای مصرفی روزبه‌روز تغییر می‌کند و نارضایتی در اغلب شهرهای ایران منجر به اعتراضات و اعتصاب‌های گسترده شده است.

اغلب کاربران در اینستاگرام در پاسخ به درخواست ما به یک جمله اکتفا کرده بودند و آن این بود: «شوری برایمان نمانده است.»
از «نگار»، یکی از کاربرانی که این جمله را نوشته بود، خواستیم بیش تر توضیح بدهد. او که ۲۲ سال سن دارد، برای ما نوشت: «در این جا دیگر شور و هیجانی برای کسی نمانده است تا فیلم بگیرد، گزارش تهیه کند و یا حتی اعتراض کند. اما تا دل تان بخواهد، غم، اندوه، گرفتاری و بدبختی وجود دارد. دوست دارید از کدام  بدبختی و بیچارگی خودم یا هم سن‌وسال‌هایم برایتان گزارشی تهیه کنم؟ نه تنها دولت و حکومت، حتی خدا هم نمی‌خواهد لبخندی گوشه لب ما مردم غم‌زده بنشیند. از چه چیزی دقیقا باید شاد باشیم؟ از گوشت کیلویی ۱۰۰ هزار تومان؟ از دلار 12 هزار تومان؟ از گرسنگی مردم؟ از مردمی که صدا ندارند؟ هرچه بر سرمان می آید، از خودمان است. باید هیجان زده باشیم؟ مدت‌ها است که دیگر حسی نداریم. امشب می‌خوابیم، فردا همه چیز دو برابر شده است. ای کاش با بیش تر نوشتن من چیزی درست می‌شد. باور کنید اگر چیزی با نوشتن درست می‌شد، تا خود صبح برایتان می‌نوشتم؛ نه تنها از درد‌های خودم بلکه از بی کاری، افسردگی مردم، اعتیاد جوان‌های هم سن و سال خودم و... . اما اطمینان دارم که نه با نوشتن و نه با برد و باخت تیم ملی، هیچ چیز درست شدنی نیست.»

 

 

ثبت نظر

استان‌وایر

تخریب دفتر مطبوعات در هندیجان

۱۱ بهمن ۱۳۹۷
خواندن در ۱ دقیقه
تخریب دفتر مطبوعات در هندیجان