close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

وقتی علوم تربیتی حریف ساسی مانکن نمی‌شود

۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸
اهالی ایران وایر
خواندن در ۶ دقیقه

بهنام قلی پور

خیلی از شما حتما فیلم‌های رقص و آواز کودکان در برخی مدارس ایران را دیده‌اید؛ همان فیلم‌هایی که در همین چند روز دوست٬ آشنا و فامیل برایتان فرستاده‌اند یا خودتان در شبکه‌های اجتماعی دیده‌اید.

خیلی‌ها بی‌تردید از دیدن این شادی‌های کودکانه لذت برده‌اند٬ اما فراموش نکنیم در همین ایران کسانی حکم می‌رانند که از اصل و اساس مخالف چنین شرایطی هستند٬ ۴۰ سال هم پول‌ها و برنامه‌های فراوانی خرج و اجرا کرده‌اند تا جامعه‌ای بسازند که با احکام اسلامی سازگار باشد.

پول‌هایی که در این ۴۰ سال برای ترویج تربیت اسلامی در ایران خرج شده تقریبا سر به آسمان می‌زند٬ بخشی از نتایجش را همه روزه در خیابان‌ها٬ شبکه‌های اجتماعی و روابط اجتماعی می‌بینیم که چقدر موفق بوده است.

پس از ۴۰ سال حالا خیلی‌ها می‌پرسند که نتایج تربیت اسلامی مدنظر حاکمان در مهد‌ها٬ مدارس٬ دانشگاه‌ها و حتی حوزه‌های علمیه چه بوده است؟ آیا همین شرایطی است که جامعه ایران دارد؟

پاسخ منصفانه به این پرسش این است که تربیت اسلامی مد‌نظر روحانیون حاکم بر ایران اگرچه در ابتدای انقلاب و حتی تا پایان جنگ در بسیاری از خانواده‌ها و جامعه دست‌بالا داشت٬ اما پس از جنگ و به خصوص در دهه اخیر به چنین وضعیتی افتاده که دیگر امیدی به احیای آن نیست.

روحانیون حاکم بر ایران در میانه دهه ۶۰ «کلیات طرح تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش» را تهیه کردند و بعد از بررسی‌های مختلف در نهایت تیرماه ۱۳۶۸ به تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی رساندند.

این طرح آن‌قدر آرمان‌گرایانه بود که از سوی همین متولیان آموزشی در ایران با بی‌اعتنایی مواجه شد٬ اما همین سند بعد‌ها منجر به «طرح تغییر نظام متوسطه» در اوایل دهه ۷۰ شد.

سال ۱۳۸۳ هم شورای عالی آموزش و پرورش گروهی را مشخص کرد که سند تحولی تهیه کنند؛ این افراد تقریبا ۶۰۰ نفر بودند و حدود هفت سالی دور هم جمع شدند و در نهایت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را طراحی کردند که سال ۱۳۹۰ در شورای عالی انقلاب فرهنگی تائید شد.

این دو سند را می‌توان مهمترین اسناد راهبری آموزشی و پرورشی جمهوری اسلامی در ۴۰ سال اخیر دانست که هر روز تردید‌ها به کارآمدی و انطباق مفاد آنها با واقعیت‌های جاری جامعه افزایش می‌یابد.

واحد «امور تربیتی» در مدارس محصول نخستین سند تهیه شده در این وزارت‌خانه است که دانش‌آموزان ده‌های ۶۰ و ۷۰ خاطرات عموما تلخ و ناخوشایندی از آن دارند.

تجربه دانش‌‌آموزان دهه ۸۰ و ۹۰ از «امور تربیتی» مدارس هم هرچند چندان تفاوت شگرفی با دانش‌‌آموزان دهه‌های قبل ندارد٬ اما آنها یک تفاوت اصلی و اساسی با اسلاف خود دارند؛ آن هم این بوده و هست که نظام تربیتی که اخلاق٬ باور و سبک زندگی آنها را بنا می‌کند خارج از سیستم آموزش رسمی و بسیار قدرت‌مند‌تر از آن عمل می‌کند که یکی از نتایجش همین فیلم‌های شادی است که در روز‌های اخیر به وفور در شبکه‌های اجتماعی دیده‌اید.

بیایید نگاهی هم به عملکرد تربیتی جمهوری اسلامی در سایر حوزه‌ها بیندازیم. مثلا ببینیم که در این ۴۰ سال پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی٬ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی٬پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بودجه‌های کلان راه‌اندازی شد تا درباره ابعاد مختلف تربیت و فرهنگ اسلامی در ایران مطالعه و تحقیق کنند و نتایج آن را به متولیان امور بدهد.

از انجمن‌های دولت‌ساخته طی این مدت هم نباید غافل شد٬ انجمن‌هایی که تلاش می‌کرد تا پدران و مادران را برای همراهی و کمک به تربیت اسلامی در مراکز آموزشی تشویق کند٬ اما حالا کار به جایی رسیده که برخی از والدین به صراحت با چنین روش تربیتی در مراکز آموزشی مخالفند.

انجمن ایرانی تعلیم و تربیت٬ انجمن علمی اولیاء و مربیان ایران و انجمن مطالعات برنامه ریزی درسی ایران را می‌توان سه انجمن نام‌ آشنا در جمهوری اسلامی دانست که بی‌تردید برخی از شما نام آنها را بارها و بارها شنیده‌اید.

شاید برایتان جالب باشد بدانید که سال ۱۳۴۸ ایران تنها ۱۳۰ دانشجوی علوم تربیتی داشت٬ اما آمار‌های سال ۱۳۹۵می‌گوید تعداد این دانشجویان به ۲۴ هزار نفر افزایش یافته است.

پس از انقلاب گرایش‌های متعدد علوم تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگا‌ه‌های ایران راه اندازی شد و در حال حاضر هزاران فارغ التحصیل ارشد و دکتری در حوزه تربیتی وجود دارد که در شهر‌های مختلف ایران مشغول کار تربیتی هستند.

به سال ۱۳۸۸ هم باید یک نگاهی انداخت٬ همان سالی که پس از گسترش یافتن اعتراض‌ها٬ رهبر جمهوری اسلامی دستور بازنگری در دروس علوم انسانی در دانشگاه‌ها را صادر کرد.

خامنه‌ای در آن زمان هرچند نگفت که معترضان را گروه زیادی از دانشجویان و طبقه متوسط شهری تشکیل می‌دهند٬ اما این را گفت که دروس علوم انسانی در دانشگاه‌ها خروجی مدنظر وی را تامین نمی‌کند.

این دستور در واقع پس از انقلاب فرهنگی ابتدای انقلاب٬ یکی دیگر از معدود سیاست‌های دستوری در جمهوری اسلامی در حوزه تعلیم و تربیت محسوب می‌شود.

خامنه‌ای پیش از این هم وضعیت بارها درباره «هجوم فرهنگی غرب» حرف زده و از مسئولان خواسته بود مقابل آن برنامه داشته باشند و با آن مقابله کنند.

رهبر جمهوری اسلامی را می‌توان مهمترین مصداق طی ۳۰ سال اخیر معرفی کرد که در مواجه با حوزه‌های تربیتی با سیاست‌های دستوری برخورد کرده است.

بسیاری از نهاد‌های حاکمیتی در حوزه تربیت اسلامی همچون حوزه‌های علمیه٬ نهاد‌های تربیتی و آموزشی سال‌هاست که زیرنظر رهبر فعالیت می‌کنند٬ اما در مورد کارآمدی آنها تردید جدی وجود دارد.

این نهاد‌های دینی٬ آموزشی و تربیتی سالانه صد‌ها میلیارد تومان بودجه دارند٬ اما وضعیت کنونی جامعه ایران نشان می‌دهد که آنها در اجرای برنامه‌ها و اهداف خود چندان موفق نبوده‌اند.

این نهاد‌ها در بدو تاسیس ابتدا تلاش کردند فرهنگ عمومی پیش از انقلاب سال ۵۷ را در جامعه از میان بردارند٬ بعد از آن تلاش‌ها برای ترویج و تثبیت اخلاق یا تربیت اسلامی در جامعه را پیش گرفتند که تا پایان جنگ ادامه داشت.

آنها پس از پایان جنگ هم تقریبا با رهبری علی خامنه‌ای همراه شد٬ پیرو خواست و دستور رهبر جدید ابتدا ماموریت یافتند با آنچه که موج تربیت لیبرالیستی در ایران خوانده می‌شد٬ مبارز کنند.

این نهاد‌ها تربیتی بعد از مدتی مامور مبارزه با «هجوم فرهنگی غرب» شدند و در دولت محمد خاتمی نیز به عنوان مهمترین نهاد‌های نقاد یا مخالف «جامعه مدنی» قد علم کردند.

در دولت اول محمود احمدی‌نژاد هم ماموریت آنها ادامه داشت تا اینکه در دولت دوم٬ ماموریت آنها با آنچه که «فتنه» یا «جنگ نرم» نامیده می‌شد٬ همراه شد.

این نهاد‌ها مدتی بعد به خواسته و دستور رهبر جمهوری اسلامی ماموریت یافتند با تغییر سبک زندگی مردم مبارزه کنند و بیش از گذشته به ترویج سبک زندگی ایرانی‌‌ـاسلامی بپردازند.

علی خامنه‌ای و بسیاری از نهاد‌های زیرمجموعه‌ وی در حال حاضر هم مشغول این مبارزه هستند و رهبر در تازه‌ترین سند دستوری خود بحث «گام دوم انقلاب» را مطرح کرده که یکی از مهمترین حوزه‌های آن مربوط به مسائل تربیتی است. سندی که به نظر می‌رسد سرنوشتی مشابه دیگر اسناد جمهوری اسلامی در حوزه تعلیم و تربیت پیدا کند.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

نرگس محمدی و سپیده قلیان؛ رویه ۴۰ساله حکومت تبدیل حق به جرم...

۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸
بلاگ میهمان
خواندن در ۲ دقیقه
نرگس محمدی و سپیده قلیان؛ رویه ۴۰ساله حکومت تبدیل حق به جرم است