close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

لیورپول؛ زیباترین دوست و دشمن دنیا

۱۲ خرداد ۱۳۹۸
گفتگوی ورزشی
خواندن در ۵ دقیقه
این لیورپول را نمی‌توان دوست نداشت. بسان یوسف افسانه‌ها می‌ماند که چون زیبایی‌اش را دیده بودند، دست بریدند. لیورپولی که کلوپ ساخته، دوست داشتنی‌ترین دوست و دشمن تاریخ شده است.
این لیورپول را نمی‌توان دوست نداشت. بسان یوسف افسانه‌ها می‌ماند که چون زیبایی‌اش را دیده بودند، دست بریدند. لیورپولی که کلوپ ساخته، دوست داشتنی‌ترین دوست و دشمن تاریخ شده است.

پیام یونسی‌پور

خلاصه داستانی که پشت این کتاب نوشته شده این است؛ «لیورپول با برتری دو بر صفر مقابل تاتنهام در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۹ – ۲۰۱۸ برای ششمین بار قهرمان این رقابت‌ها شد.»

اما کتاب را که دست بگیرید و ورق بزنید، روایتی می‌خوایند از دو حسرت طولانی. یکی از «سرخ‌های مرسی ساید» و دیگری از پسری آلمانی‌تبار که وقتی وارد بندر لیورپول شد، مشخص نبود که قرار است خودش را نجات دهد یا لیورپول را.

 

اپیزود اول؛ محبوب‌ترین دشمن

هنوز نمی‌توان تشخیص داد که خون «سر الکس فرگوسن» در رگ‌های منچستریونایتد در جریان بود یا روح «شیطان سرخ» در کالبد این اسکاتلندی نشست. اما تردیدی لااقل وجود ندارد که این دو در هم آمیخته بودند.

نمی‌شود شما جزیی از وجود «من‌یونایتد» باشید و حتی به یک لیورپولی لبخند بزنید. اما بعد از قهرمانی تراژیک لیورپول در لیگ قهرمانان اروپا به سال ۲۰۰۵ سرالکس با «رافائل بنیتس» تماس گرفت. شبانه به او تبریک گفت و چنین جمله‌ای ساخت: «از رقابت با شما همیشه لذت می‌برم.»

می‌گفتند او در محاوره‌ای خصوصی با «روی کین» در قبال لیورپول از واژه «نفرت انگیز» استفاده کرده است. خودش نه، اما کاپیتان ایرلندی منچستریونایتد این شایعه را تکذیب کرد. مهم نیست در مورد رقیب دیرینه چه می‌گویید، مهم این است که آنها حتی در سال‌های افول هم دشمنان را آزار می‌دادند.

لیورپول همیشه یک شخصیت انگلیسی داشت. «بیل شنکلی» با سابقه ۱۹ سال مربی‌گری در لیورپول، روح این باشگاه را این‌گونه توصیف می‌کرد: «مرموز هستیم، مانند بندر همیشه مه‌آلود لیورپول»

شاید با همین خصیصه‌اش بود که پرافتخارترین باشگاه تاریخ انگلستان در لیگ قهرمانان اروپا هم شد. تا همین یک روز قبل از آخرین فینال لیگ قهرمانان اروپا، پنج قهرمانی داشت، ۱۸ قهرمانی لیگ برتر انگلستان، هفت جام حذفی، هشت جام اتحادیه، پانزده جام خیریه و سه سوپرجام اروپا. اما همیشه یک باشگاه انحصاری برای هوادارانش باقی ماند. نه در رسته تازه به ثروت رسیده‌هایی می‌گنجید که تاریخ معاصرشان را از نو و با قیمتی گران می‌نوشتند و نه در سال‌های یکه تازی منچستریونایتد و آرسنال موفق شدند سری در سرها داشته باشند. آخرین سالی که قهرمان لیگ جزیره شدند سال ۱۹۹۰ میلادی بود.

با این همه، تشخص لیورپول در انگلستان و اروپا قابل چشم‌پوشی نبود. به این فکر نکنید که قهرمان نمی‌شوند، مهم این است که هنوز وقتی روبروی دو منچستر یا آرسنال قرار می‌گیرند، خون به جوش می‌آورند.

سه سال قبل در چنین روزهایی اگر در بندرلیورپول به یک هوادار این باشگاه می‌گفتید که سه سال بعد انها با ۹۷ امتیاز نایب قهرمان جزیره  می‌شوند و جام قهرمانی اروپا را بالای سر می‌برند، شاید شما را به اولین و نزدیک‌ترین دکتر روانکاور معرفی می‌کردند. سال ۲۰۱۵ نخستین سالی بود که هواداران لیورپول پیش و پس از دربی «مرسی ساید» مقابل اورتون شعار «You'll Never Walk Alone » را نخوانده بودند.

«براندن راجرز» اخراج شد. مالکان باشگاه لیورپول در اولین قدم سراغ «کارلو آنچلوتی» رفتند، او نام یک مدافع، یک هافبک و یک مهاجم نام‌دار را روی میز گذاشت و گفت که باشگاه برای بالا کشیدن خود از میانه جدول به این بازیکن‎ها نیاز دارد. همان روز «یورگن کلوپ» به لیورپول چنین پیغامی داد: «شما به بازیکن جدید نیاز ندارید. باید روی فعال کردن پتانسیل کنونی خود تمرکز کنید.»

قرارداد امضا شد.

 

اپیزود دوم؛ رویای چرچیل

«من با آن‌ها حرف می‌زدم. شاید دست‌شان را هم می‌فشردم. اما نه در روزهایی که بمب روی سر ما می‌ریختند. هنوز هم معتقدم ما (انگلیس و آلمان) می‌توانستیم دنیای بهتری بسازیم. اگر او (هیتلر) وجود نداشت.»

این بخشی از سخنرانی «وینستون چرچیل» به تاریخ ۵ مارس ۱۹۴۶ در آمریکا است که با عنوان «پرده آهنین» مشهور شد. سال‌ها زمان برد که این اتحاد شکل بگیرد. سال ۲۰۱۵ یک آلمانی به انگلستان و بندر لیورپول رفت تا اتحادی که وینستون چرچیل در سیاست و شاید هم کمی در اقتصاد جست‌وجو کرده بود را در فوتبال و البته در اقتصاد معنی کند.

هشتم ماه می سال ۲۰۱۹ «ترزا می» نخست وزیر مستعفی انگلیس و رهبر حزب کارگر، گفت: «راستش با نگاه به برد دیشب لیورپول مقابل بارسلونا، فکر می‌کنم این نشان می‌‎دهد وقتی همه می‌گویند کار تمام است و حریف اروپایی شکستمان داده و زمان از دست می‌رود و باید شکست را پذیرفت، درست در همین موقع اگر همه متحد شویم می‌توانیم موفق شویم.»

این اظهارنظری است که از حضور یورگن کلوپ آلمانی در لیورپول حاصل شد. مردی که تماشاگران دیوانه‌وار دوستش دارند.

یورگن کلوپ را با این جمله «مارتین کواست»، خبرنگار ورزشی اهل آلمان که از دهه ۹۰ با او رابطه‌ای صمیمانه دارد می‌توان شناخت: «یورگن رد پا می‌گذارد. مهم نیست کجا می‌رود. شاید با او برای صرف قهوه به کافه بروید یا او را در یک باشگاه به عنوان مربی ببینید. سال‌ها بعد خواهید فهمید که یورگن آنجا بوده.»

اغراق‌آمیز نیست. «آدام لالانا» بازیکن لیورپول یک ماه پس از ورود کلوپ به باشگاه گفته بود: «روزهای اول تمرین با کلوپ بیشتر به جلسات درمانی طولانی شباهت داشت. در مورد این که تیم باید به خودش باور داشته باشد زیاد حرف می‏زد، در مورد ایمان و نترسیدن از تیم‏های دیگر.»

لالانا گفته بود که بدون شک کلوپ هم این باور را در مورد خودش داشت که یک مربی درجه یک است و این را حتی وقتی از در وارد می‌شد هم می‏توانستی حس کنی.

کلوپ یک ویرانه را تحویل گرفت. شاید لفظ ویرانه برای هواداران لیورپول که امروز و هنوز با قدم‌هایی شمرده روی ابرها قدم می‌زنند نفرت‌انگیز باشد. اما تاریخ سال ۲۰۱۵ را نمی‌توان تغییر داد. کلوپ در بدو ورود وقتی صدای فریاد یکی از مدیران باشگاه را می‌شنود که بازیکنان جوان را خطاب قرار داده به او می‌گوید: «یا عشق ورزیدن را بیاموز، یا دیگر پایت را در خانه من نگذار.»

لیورپول خانه عشق‌بازی آقای معمولی شد. معمولی بود؟ چرا به خودش چنین لقبی داد؟ مردی که حالا بندرنشین‌ها را نایب قهرمان جزیره و قهرمان لیگ قهرمانان اروپا و آنها را بیش از پیش در افتخارات دست نیافتنی کرده است.

مهم نیست هوادار کدام تیم باشید: این لیورپول را نمی‌توان دوست نداشت. بسان یوسف افسانه‌ها می‌ماند که چون زیبایی‌اش را دیده بودند، دست بریدند. لیورپولی که کلوپ ساخته، دوست داشتنی‌ترین دوست و دشمن تاریخ شده است.

 

 

    

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

«تو فراموشکاری!»

۱۲ خرداد ۱۳۹۸
حبیب حسینی‌فرد
خواندن در ۶ دقیقه
«تو فراموشکاری!»