اولی: این روزها خیلی این حرف مطرح است که دوران پساکرونا دیگر دوران پیش از آن نخواهد بود و خیلی چیزها اساسا تغییر میکنه. مثلا در مناسبات بینالمللی پایان جهانیشدن نئولیبرالی به طور قطعی رقم میخورده، دولتهای ملی تقویت میشوند، رابطه انسان و طبیعت متعادلتر و کمتر تجاوزگرانه میشه و خب در رفتار متقابل انسانها، از دستدادن تا ابراز احساسات هم تفاوتهایی به وجود مییاد...
دومی: راستش در بحبوبه هر بحرانی این حرف زده میشه که بعد از بحران جهان یا کشور مثل قبل ازبحران نخواهد بود که خب اغلب هم درست درنیومده. مثلا ۱۱ سپتامبر رو بگیر یا بحران مالی سال ۲۰۰۸ را. آن موقع هم از این حرفها زیاد زده میشد. ولی بعد دیدیم که با یک سری تغییرات غیربنیادین وضعیت تقریبا همانی ماند که قبل از بحران بود. البته میزان تغییرات و کم و کیف آنها به این که بحران چقدر به درازا بکشه هم بیارتباظ نیست. بحران جنگ جهانی دوم بعد از ۸ سال تداوم طبیعی بود که تاثیرات دامنهدارتری بر مناسبات بینالمللی و ساختارهای درونی جوامع بگذاره تا مثلا بحران ۱۱ سپتامبر و بحران مالی. کما این که بحران جنگ ایران و عراق هم تاثیراتش (منفی) در شکلدهی به وضعیت کنونی ما بیش از هر بحران دیگری بوده، البته اگر از خود بحران انقلاب ۱۳۵۷که بحثش جداگانه است صرفنظر کنیم.
اولی: یعنی معتقدی که اگر بحران مثلا در همین یکی دو ماه آینده به طور نسبی فروکش کنه، وضعیت مناسبات درونی وبینالمللی چندان تغییر نمیکنه.
دومی: راستش در مورد کرونا هنوز هم مجهولات بیشتر از معلومات است. البته این به این معنی نیست که با مدعیانی که میگویند در این بحران علم و مدرنیته بیشتر از دین و مذهب با مشکل روبرو شدهاند همآوا بشیم. کافیه در نظر بگیریم که انسان کنونی تا چه حد در قیاس با یک قرن پیش که با آنفلونزای اسپانیایی روبرو شد مجهزتر و باتجربهتراست.
اولی: در مقیاس نظری هم بشر خیلی آمادهتر از قبل است. دستکم از زمان انفجار چرنوبیل کارهای تئوریک کمی نشده، از بحث "جامعه ریسکی" اولریش بک تا مباحث ولو بعضا اغراقآمیز پستمدرنها در گرفتن بار قطعیت و قاطعیت از خوشباوریهای پوزیتیوستی و منجیدیدن مطلق علم و عقلانیت و ...
دومی: درسته، با این همه، اگر بحران در کوتاه مدت بدون دسترسی به واکسن و با رفتار متناسب انسانها و ایجاد تعادلی میان فعالیتهای اقتصادی و قرنطینهای وبهداشتی کم وبیش فروکش کنه باز هم شماری از تغییرات غیربنیادی را شاهد خواهد بودیم.
اولی: مثلا چه تغییراتی؟
دومی: مثلا در ۱۱ سپتامبر امنیت (در مفهوم ضدتروریستی آن) به اولویتی کمسابقه بدل شد و ما امروز در فرودگاهها و هواپیماها و خرید بلیط و گرفتن ویزا و ... شاهد تدابیر و گیرو گرفتها و کنترلهایی هستیم که تا آن موقع قابل تصور هم برایمان نبود. حالا میشه تصور کرد که از این به بعد امنیت سلامت و بهداشت جامعه در کنار امنیت در برابر تهدیدات خارجی و تروریستی (ارادههای انسانی) که تا حالا محوریت داشتند قرار بگیره و اولویت پیدا کنه. یعنی از این بعد در هر استراتژی امنیت ملی احتمالا مولفه سلامت جامعه و تمهیدات مربوط به آن را پررنگ تر خواهند نوشت. در این چارچوب تب خصوصیسازی نظام بهداشتی و درمانی کشورها شاید برای همیشه پایان بگیره، تولید برخی از اقلام بهداشتی و پزشکی هم جز مولفههای استقلال و امنیت ملی در بیاد و در نوع رابطه انسان با طبیعت و کاهش تجاوزگری به محیط زیست هم که همه کنفرانسها و سمینارهای بینالمللی تا حالا کار زیادی از پیش نبردهاند، ملاحظات تازهای وارد بشه. مثلا الان مشخص شده که ورای نوع تغذیه انسان و تجاوز به حریم زیستی سایر انواع جانوران که منشا کرونا بوده، خود شیوع و تاثیرگذاریاش هم تا حد زیادی مثلا از آلودگی هوا متاثر بوده و ...
اولی: البته سناریو میتونه کمی جبنههای دهشتناک هم به خودش بگیره.
دومی: منظورت جیه؟
اولی: مثلا این که با فناوریهایی که همین الان هم کم و بیش در دسترس هست، به تدریج در فرودگاهها مثلا تب انسان را هم بدون آن که خودش بدونه اندازه بگیرند. یا آزمایش سریع بیوشیمیکال از آدم بگیرند و اگر مورد مشکوکی دیدند جلو سفرش را بگیرند تا بره و گواهی پزشک بیاره و ...
دومی: میتونه واقعی بشه، ولی اصلا سناریوی جالبی نیست، این از انسان شیشهای و اورولی هم فراتره. هر چه که هست، دوران پساکرونا دوران احتمالا دوران رونق فناوریهای زیستی و پزشکی خواهیم بود. از تولید دستگاههای سادهای که هر کس بتونه در خونه برخی از مولفههای فیزیولوژیک خودش را اندازه بگیره، ورای مثلا فشار خون و میزان قند و اینهایی که تا حالا رایج بوده. مثلا شاید دستگاههای سادهای ارائه بشوند که آنالیز نفس و عرق را ممکن کنند و حداکثر با یک اسمارت در تلفنهای هوشمند چنین کاری ممکن بشه. تمرکز روی مطالعات ژنتیکی یا عبور از تولید صنعتی انبوه مواد غذایی و روآوردن به تولیدات زیستی، غیرصنعتی و بومی و ...
اولی: ولی ورای این مسائل بهداشتی و زیستی بحران کرونا کار از خانه را که تا حالا به دلایل مختلف پروژهاش پیش نمیرفت و حتی برخی ازشرکتها که آن را آغاز کرده بودند دوباره برچیدند، شاید رونق بیبازگشتی بده و فناوریهای ارتباطی آنلاین بیش ازپیش به بخش جداییناپذیر زندگی فردی و عمومی ما بدل بشوند. هر چند که بشر به اعتبار اجتماعیبودنش از تماسهای رو در رو و فیزیکی قادر به چشمپوشی و خودمحرومسازی نخواهد بود. در ارتباطات آنلاین بسیاری از وجوه فکر و تمایل ما که در حرکات بدنمان و نه لزوما در حرفهامان خودشان را نشان میدهند مکتوم و نامعلوم میمونند، در حالی که بخش بزرگی از تماسگیری و تفاهم و مشاجرات انسانی بیارتباط با تغییرات اندامهای چهره و حرکات اعضای بدن و دیدارهای رو در رو نیستند، حتی در قهوه یا چایی که با هم میخوریم یا چتول و آبجویی که بالا میاندازیم. القصه میشه گفت که تا مدتها ایجاد رابطهای متعادل میان ارتباطات آنلاینی که حالا رونق پیدا میکند و ارتباطات متعارف و ازلی انسانی چالشانگیز خواهد بود.
ولی بذار به نکته اول بحث برگردیم. با توجه به این که در این بحران بیش از همه این دولتهای ملی بودهاند که با جنبههای مختلف بحران (مقابله با کرونا، مولفه اقتصادی ناشی از قرنطینه و تعطیل فعالیتها و ...) درگیر بودهاند، این نهاد که نئولیبرالها تا حد ممکن حداقلی آن را میخواستند دوباره محوریت و وزن بالایی در سازمان و مناسبات اجتماعی پیدا کنه و در عین حال ما پایان یا عقبنشینی فاحش جهانیسازی نئولیبرالی و چندجانبهگرایی را شاهد باشیم.
دومی: این دوتا دو مقوله متفاوتند و باید جداگانه سرشون صحبت کرد...
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر