«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و درعینحال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹ گانه کتاب که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
***
«سکینه صگوری» (سگوری) باردار را وقتی برای زایمان به بیمارستان میبردند بیخود میخندید، اما از وقتیکه برگشت دیگر نخندید. افسردگی بعد از زایمان است؟ مگر این زن حق افسرده شدن دارد؟ پاهایش زخم است، موقع زایمان پابند شده بود و دکتر و پرستار سرش فریاد میزدند «میخوای سگ داعشی به دنیا بیاری؟» ناراحتی سکینه این بود که تا الان فقط خودش داعشی بود، حالا باید بپذیرد فاطمه هم داعشی است. لازم دارد بپذیرد و باورش کند وگرنه دوام نمیآورد. پرستارها در بیمارستان به فاطمه میگفتند «نارنجک».
سکینه را با شکم پاره پوره برده بودند که اعتراف کند. حالا فاطمه بیشناسنامه یک شناسنامه دارد که با رد خون روی آن نوشتهاند «من داعشی هستم.»
مطالب پیشین:
طرحهای سپیده قُلیان از زندان؛ تابلوی نخست، خلود
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی دوم، صهبا
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی سوم، سمیه حردانی
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی چهارم، مریم حمادی
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی پنجم، مکیه نیسی
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی ششم، زهرا حسنی
طرحهای سپیده قلیان از زندان؛ تابلوی هفتم، آمنه ظاهری
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر