close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

اعتراف کن که جاسوس جمهوری آذربایجان هستی

۲۶ آذر ۱۳۹۳
سوال و جواب حقوقی
خواندن در ۶ دقیقه
اعتراف کن که جاسوس جمهوری آذربایجان هستی
اعتراف کن که جاسوس جمهوری آذربایجان هستی

موسی برزین خلیفه لو

1) جاسوسی در قوانین ایران چگونه تعریف می شود و مجازات آن چیست؟ ٢) برای آن که جرم جاسوسی تحقق یابد، اطلاعات جاسوسی شده باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟ ٣) چه تفاوتی در مورد حکم جاسوسی افراد عادی و افراد عضو نیروهای مسلح وجود دارد؟ موسی برزین خلیفه لو در این بلاگ پرونده یکی‌ از موکل‌های خود را  مرور کرده و به این سوال‌ها پاسخ می دهد.

محمدرضا را اولین بار در زندان مرکزی تبریز، هنگامی که برای اخذ وکالت به ملاقات وی رفته بودم، دیدم. چند روزی می شد که او را از بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز به زندان منتقل کرده بودند. می گفت اهل تبریز است اما از سال ها پیش در جمهوری آذربایجان زندگی می کرده است. در این کشور ازدواج کرده و مشغول به کار شده بود. در یکی از سفرهای خود به تبریز برای ملاقات با خانواده اش، به هنگام ورود از مرز توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده و تمامی مدارک و وسایلش توقیف می شود. وی را به بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز برده و در آنجا تحت بازجویی قرار می دهند. پس از گذشت چند روز از بازداشت، بازپرس هاشم زاده برای تفهیم اتهام به اداره اطلاعات رفته و دو اتهام جاسوسی و فعالیت تبلیغی علیه نظام را به محمد رضا تفهیم کرده و قرار بازداشت موقت و همچنین دستور نگهداری وی در بازداشتگاه اداره اطلاعات را صادر می کند. ماموران اداره اطلاعات تبریز وی را بازجویی و سعی کرده بودند او را وادار به اعتراف به جاسوسی کنند. در این راستا محمد رضا تحت فشار قرار گرفته و شکنجه های جسمی و روانی سنگینی را متحمل می شود. طبق اظهارات محمد رضا وی در بازداشتگاه اداره اطلاعات مرتبا کتک خورده و مورد انواع توهین و تحقیر قرار گرفته است. در اثر این شکنجه ها، سه استخوان قفسه سینه و یکی از انگشتان دستش شکسته و یک انگشت پایش بی حس می شود. به گفته محمد رضا، وی را سه شبانه روز به زور بیدار نگه داشته بودند. محمد رضا به دستور بازپرس هاشم زاده، بیش از پنج ماه در سلول انفرادی نگه داشته شده بود. مدت کوتاهی از این پنج ماه را با یکی از دوخبرنگار آلمانی دستگیر شده در ارتباط با پرونده سکینه محمدی، در یک سلول بود و آن خبرنگار آثار شکنجه ها را در بدن محمد رضا مشاهده کرده بود.

محمدرضا عنوان می کرد که بازجویان، وی را مجبور به اعتراف دروغین کرده بودند. آنها می خواسته اند قبول کند اطلاعات و اسنادی را از ایران جمع آوری و به سرویس اطلاعاتی آذربایجان داده و در قبال آن پول دریافت کرده است. برای رهایی از این فشارها محمدرضا برخلاف میل خود ناچار به پذیرفتن خواسته بازجویانش شده و قبول می کند که به دروغ اعتراف کند که مقداری از اطلاعات منتشر شده در روزنامه های ایرانی را به سرویس های امنیتی آذربایجان ارائه داده است، اما این امر را در تمامی اظهارات خود نزد بازپرس منکر شده و اعلام می کند که در اثر شکنجه های شدید مجبور به اعتراف دروغین شده بود. در برگه های بازجویی نزد بازپرس از جمله در اخذ آخرین دفاع، محمدرضا شکنجه های اعمال شده علیه خود را کاملا شرح می دهد، لکن بازپرس هاشم زاده کمترین توجهی نکرده و  در نهایت، با صدور قرار مجرمیت، وی را متهم به جاسوسی و فعالیت تبلیغی علیه نظام می کند. کیفرخواست نیز بر این اساس صادر شده و پرونده به شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز ارسال شده بود.

پس از اخذ وکالت از محمدرضا، به شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز رفته و با تقدیم وکالتنامه خواستار مطالعه پرونده شدم. پرونده حجیمی بود. طی دو روز پرونده را به طور کامل مطالعه کرده و یادداشت برداری کردم. قاضی حملبر، رئیس شعبه، تقاضای بنده مبنی بر تبدیل قرار بازداشت موقت به قراری دیگر را نپذیرفت. وقت دادرسی برای دو هفته بعد تعیین شد. چندین بار یادداشت ها را مرور کرده و مشغول تنظیم لایحه دفاعیه شدم. ماده مربوط به جاسوسی در حقوق ایران ماده ٥٠١ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) است. البته مقررات دیگری از جمله موادی در قانون جرایم نیروهای مسلح در مورد جاسوسی وجود دارند، اما در مواردی که فرد عضو نیروهای مسلح نباشد، جاسوسی شامل ماده ٥٠١ خواهد بود. بر اساس این ماده: "هرکس نقشه ها یا اسرار یا اسناد و تصمیمات راجع به سیاست داخی یا خارجی کشور را عالما و عامدا در اختیار افرادی که صلاحیت دسترسی به آنها را ندارند، قرار دهد یا از مفادآن مطلع کند، به نحوی که متضمن نوعی جاسوسی باشد، نظر به کیفیات ومراتب به یک تا ده سال حبس محکوم می شود."

مهمترین مساله ای که در مورد جاسوسی باید در نظر گرفته شود، نوع اطلاعات اخذ شده است. در ماده فوق به نوع اطلاعاتی که جاسوسی محسوب می شوند، اشاره نشده اما بر اساس دیگر مقررات مربوط به جاسوسی از جمله مقررات مندرج در قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح و همچنین دکترین حقوقی و تفسیر منطقی از قانون، برای تحقق جرم جاسوسی، ضروری است اطلاعات جاسوسی شده طبقه بندی شده باشند. بدین معنی که چنانچه فردی، اطلاعاتی که طبقه بندی نشده است را به دست آورده و در اختیار افراد فاقد صلاحیت قرار دهد، جاسوس محسوب نخواهد شد زیرا این اطلاعات محرمانه نبوده و همگان می توانند به آنها دسترسی داشته باشند. بنابراین چنانچه فردی اطلاعاتی که در روزنامه ها منتشر شده اند و یا هرگونه مدارک و اسنادی که طبقه بندی نشده را در اختیار افرادی قرار دهد، مطلقا مرتکب جرم جاسوسی نشده است. این موضوع را در لایحه دفاعیه به طور کامل شرح دادم. علاوه بر آن به شکنجه موکل اشاره کرده و شرح دادم که بر اساس قوانین داخلی ایران، شکنجه ممنوع بوده و اقرار و اعتراف اخذ شده از طریق شکنجه فاقد اعتبار است. در این زمینه اصل ٣٨ قانون اساسی و بند ٩ قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب سال ٨٣ را متذکر شدم. در مورد اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام نیز متذکر شدم که کوچکترین مدرکی که نشان دهد موکل تبلیغ علیه نظام نموده در پرونده وجود ندارد و بازپرس پرونده بدون وجود هیچ دلیلی این اتهام را وارد ساخته است.

به هر حال جلسه دادرسی فرارسید. محمدرضا را از زندان به دادگاه آوردند. قاضی حملبر اتهامات را تفهیم کرده و از محمدرضا خواست که توضیحات خودش را ارایه دهد. محمدرضا با رد اتهامات، به شرح شکنجه هایی بر وی اعمال شده بود پرداخت. قاضی در این باره سکوت کرد. بنده نیز در ابتدا به تناقضات و موارد کذب گزارش اداره اطلاعات اشاره کرده و با توضیح آنچه که در لایحه نوشته بودم بیان کردم که در حق موکل ظلم شده و بازپرس هاشم زاده به همراه ماموران اداره اطلاعات، بدون توجه به قوانین و بدون وجود کوچکترین مدرکی موکل را متهم به جرم جاسوسی کرده اند. بدین دلیل خواستار صدور حکم برائت شدم. جلسه به اتمام رسید و بنده امیدوار بودم که موکلم تبرئه شود، اما وقتی چند هفته بعد رای دادگاه را دریافت کردم بسیار ناراحت و متاسف شدم. قاضی حملبر دفاعیات ما را در نظر نگرفته بود و موکل را به تحمل دوسال حبس تعزیری محکوم کرده بود. در مورد اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام نیز حکم برائت صادر شده بود. این رای از جهات مختلف مخدوش و کاملا ناعادلانه صادر شده بود. پرونده کاملا نشانگر آن بود که محمدرضا هیچ عمل خلاف قانونی مرتکب نشده بود. کاری از دست ما برنمی آمد جز اعتراض به دادنامه اما متاسفانه اعتراض بنده به دادنامه بدوی مورد قبول واقع نشد و شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی دادنامه بدوی را عینا تایید کرد.

ثبت نظر

تصویری

پرونده اسیدپاشی‌های اصفهان بعد از دوماه

۲۶ آذر ۱۳۹۳
پرونده اسیدپاشی‌های اصفهان بعد از دوماه