close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

چرا فرانسه نمی‌تواند میانجی ایران و آمریکا باشد؟

۲۲ بهمن ۱۳۹۹
اهالی ایران وایر
خواندن در ۷ دقیقه
«امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهور فرانسه روز ۵فوریه۲۰۲۱ از آمادگی خود برای حمایت از گفت‌وگو میان آمریکا و ایران برای حل مساله برجام سخن گفت.
«امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهور فرانسه روز ۵فوریه۲۰۲۱ از آمادگی خود برای حمایت از گفت‌وگو میان آمریکا و ایران برای حل مساله برجام سخن گفت.
مکرون می‌داند که حلقه مفقوده در رابطه میان ایران و آمریکا بیش از هر چیز «اعتماد از دست رفته» است.
مکرون می‌داند که حلقه مفقوده در رابطه میان ایران و آمریکا بیش از هر چیز «اعتماد از دست رفته» است.
آیا فرانسه، به‌عنوان یکی از طرف‌های مذاکرات برجام، می‌تواند میانجی مناسبی برای این مذاکرات باشد؟
آیا فرانسه، به‌عنوان یکی از طرف‌های مذاکرات برجام، می‌تواند میانجی مناسبی برای این مذاکرات باشد؟

پژمان تهوری

«امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهور فرانسه روز ۵فوریه۲۰۲۱ در نشستی رسانهای در شورای آتلانتیک از آمادگی خود برای حمایت از گفت‌وگو میان آمریکا و ایران برای حل مساله برجام سخن گفت. سخنی که رسانه‌های فارسی زبان آن را آمادگی برای «میانجی‌گری صادقانه» میان ایران و آمریکا خواندند. دقت در سخنان امانوئل ماکرون نشان می‌دهد که او عالمانه از عنوان «Honest Broker» استفاده کرد؛ نه عنوان «میانجی یا Mediator»؛ چراکه او نیک می‌دانست که حلقه مفقوده در رابطه میان ایران و آمریکا بیش از هر چیز «اعتماد از دست رفته» است. از این رو ضمن تاکید بر آمادگی برای مداخله در مذاکره «Engaged in Dialogue» و حمایت از هرگونه نوآوری در مذاکره «Support any initiative in dialogue»، نهایتا از کلمه «Honest Broker» استفاده کرد. حال آنکه نقش میانجی تنها اعتمادسازی نیست؛ ولی او تعمدا این نقش را برجسته کرد.

بنابراین اولین نکته این است که جنس مداخله امانوئل ماکرون بیش از آنکه «میانجی‌گری» به معنای عام با قبول تمام مسئولیت‌های آن باشد، آمادگی برای «تسهیل‌گری» با هدف اعتمادسازی است. یعنی او خود را به‌عنوان فردی معرفی کرد که آمادگی دارد، صادقانه در راستای اعتمادسازی بین طرفین فعالیت کند و اعتماد از دست رفته را بازگرداند.

حال، فارغ از واژه‌ای که امانوئل ماکرون برای میانجی‌گری انتخاب کرد؛ پرسش این است که آیا فرانسه، به‌عنوان یکی از طرف‌های مذاکرات برجام، می‌تواند میانجی مناسبی برای این مذاکرات باشد؟

۱- میانجی‌گری زمانی معنا پیدا می‌کند که «مذاکره به بن‌بست رسیده باشد»، «ارتباطات بین طرفین قطع باشد»، «اعتماد میان طرفین وجود نداشته باشد»، «یک طرف آمادگی مذاکره نداشته باشد» و یا «مذاکره چند جانبه باشد.» به نظر می‌رسد تمامی شرایط برای ورود یک میانجی به حل مساله برجام وجود دارد. ایران اگرچه مذاکره را پایان یافته می‌داند و خواستار ایفای تعهدات از سوی طرفین است؛ ولی واقعیت این است که زمین بازی تغییر کرده؛ یک طرف مذاکره به هر دلیلی  تعهدات را نقض و ایران نیز در واکنش، ایفای تعهدات را کاهش و تهدید به خروج کامل از برجام و توافق هسته‌ای کرده است. بازگرداندن طرفین به توافقی که قبلا امضا و نقض شده، جلب اعتماد از دست رفته طرفین و طرح موضوعات جدید (تحرکات منطقه‌ای ایران و برنامه تسلیحات موشکی ایران) جملگی نشان می‌دهد که مذاکرات برجام نیاز به بازسازی دارد و در این راه، وجود یک میانجی که بتواند شرایط را برای مذاکرات جدید یا احیای توافق سابق ایجاد کند، وجود دارد.

۲- مداخله میانجی در چنین شرایطی برای باز کردن گره مذاکره و به نتیجه رساندن آن است. میانجی برای این مهم باید «خواست طرفین را به رسمیت بشناسد»، «به دغدغه‌های طرفین علم وافی و کافی داشته باشد»، «بتواند در طرفین انگیزه ایجاد کند»، «نسبت به نیازهای طرفین آگاهی داشته باشد» و «بتواند بر ترس طرفین از ورود به میز مذاکره غلبه کند.» در چنین حالتی است که یک میانجی می‌تواند نقش خود را ایفا و نتیجه موردنظر را محقق سازد. به‌عبارتی در عرصه عمل، میانجی باید بتواند نشان دهد که خواستِ هر یک، خواستِ طرف دیگر هم هست، انگیزه مثبت تزریق کند، فعالان واقع‌گرا را به عنوان طرفین دعوا وارد بازی کند، هزینه-فایده توافقات را برای طرفین روشن کند، بهترین راه‌حل را ارائه کند و بتواند امکان معامله روی خواست‌های طرفین ایجاد کند. باید توجه داشت که تحلیل درست وضعیت طرفین، کلید حل مساله است.

۳- اما هرکسی نمی‌تواند میانجی باشد؛ چراکه مداخله‌گر باید واجد شرایطی باشد که میانجی‌گری را ممکن سازد. از جمله اینکه باید «بی‌طرف باشد»، «فرهنگ، زبان و آداب طرفین را بشناسد»، «از قدرت تاثیرگذاری بر طرفین مذاکره برخوردار باشد» و «مورد اعتماد طرفین» باشد. تا این شرایط در میانجی، تحقق یافته نباشد، طرفین مذاکره یا اساسا تن به مذاکره و خروج از بن بست نمی‌دهند و یا اگر پای میز مذاکره هم بیایند، نتیجه لازم محقق نمی‌شود؛ چراکه میانجی قادر به ایفای رسالت میانجی‌گری نیست.

۴- میانجی چگونه می‌تواند به حل منازعه کمک کند؟ میانجی برای کسب موفقیت باید فرصت گفت‌وگو میان طرفین را برقرار و پرسه گفت‌وگو را مدیریت کند؛ اما پیش از شکل‌گیری میز مذاکره، میانجی باید اعتماد از دست رفته را بازسازی و با اعتمادسازی، اساسا امکان گفت‌وگو را فراهم کند. در ترسیم نقش کلی میانجی از مرحله آغاز تا پایان، می‌توان چنین وظایفی را برای میانجی متصور بود:

    • ممکن کردن ارتباطات میان طرفین
    • روشن کردن خواست طرفین
    • ابتکار داشتن
    • تهیه کردن بسته پیشنهادی
    • آماده کردن پیشنهادات جایگزین
    • قدرت تاثیرگذاری بر تاثیرات
    • آماده کردن متن اولیه توافقنامه
    • ارائه نظرات کارشناسی
    • کمک کردن به حل منازعه و امضا و تصویب توافقنامه

آیا رئیس‌جمهور فرانسه فرد مناسبی برای میانجی‌گری برای احیای برجام است؟

به نظر می‌رسد اینجا مهم‌ترین پرسش این است که آیا فرانسه به عنوان یکی از اعضای ثابت برجام، می‌تواند هم‌زمان نقش میانجی را هم ایفا کند؟ در پاسخ چند نکته را باید مورد توجه قرار داد:

اول: بی‌طرفی

اولین شرط میانجی، بی‌طرفی در منازعه است. یعنی کسی که می‌خواهد در مقام میانجی در منازعه‌ای وارد شود، باید بی طرفی‌اش خدشه‌دار نباشد. فرانسه اینجا خود عضوی از تیم مذاکره‌کننده است. ممکن است در مذاکرات چند جانبه بتوان برای یک عضو بی‌طرف‌ترِ مذاکرات، نقش میانجی را قائل شد؛ ولی در مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای پنج به علاوه یک، فرانسه یک بازیگر ذی‌نفع است. فرانسه بیش از آنکه بی‌طرف باشد، هم‌پیمان آمریکا در ناتو و سوی مقابل ایران و کنار آمریکا ایستاده است و از طرف دیگر به دلیل دارا بودن روابط  اقتصادی گسترده با ایران، از رفع تحریم‌ها و حل مساله هسته‌ای و امکان تجارت با ایران، سود بیشتری می‌برد. از این حیث فرانسه نمی‌تواند گزینه مطلوبی برای میانجی‌گری باشد.

دوم: قدرت اعتمادسازی

فرانسه یا هر میانجی دیگری پیش از چیدن میز مذاکره، باید بتواند اعتماد از دست رفته بین طرفین را بازسازی و پروسه اعتمادسازی را طی کند. اولین راه برای اعتمادسازی، روشن کردن خواست طرفین، به رسمیت شناختن خواست طرفین و قبولاندن این مهم به طرفین است که نفع آن‌ها در ورود به مذاکره و رسیدن به توافق است؛ نه ماندن در منازعه. تا این‌جای کار فرانسه با طرح اظهاراتی خلاف خواست ایران، (دعوت اسرائیل و عربستان به مذاکرات هسته‌ای و رسیدن به توافقی درخصوص برنامه تسلیحات موشکی ایران) نشان داده است که نه بی‌طرف است و نه خواست ایران را می‌شناسد و نه حاضر به رسمیت بخشیدن به خواست ایران است.

سوم: قدرت تاثیرگذاری بر طرفین

برای به نتیجه رساندن مذاکرات، یک میانجی تنها نمی‌تواند به ایجاد فرصت گفت‌‌وگو، مدیریت پروسه گفت‌وگو، اعتمادسازی و آشنا کردن طرفین با خواست یکدیگر اکتفا کند؛ بلکه میانجی باید از قدرت تاثیرگذاری بر طرفین هم برخوردار باشد، یعنی در موقعیتی باشد که بتواند در صورت بروز هرگونه خللی در روند مذاکرات، از قدرت تاثیرگذاری خود استفاده و طرفین را به تداوم مذاکره تا رسیدن به نتیجه، مجاب سازد. داشتن آلترناتیو در مذاکره و داشتن پیشنهاد سازنده برای تغییر مسیر مذاکرات به سوی نقطه هدف، قدرت میانجی در تاثیرگذاری بر طرفین را نشان می‌دهد. تلاش نافرجام پیشین فرانسه در ایجاد رابطه میان ایران و آمریکا در جریان نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۹، نشان داد که فرانسه از چنین قدرتی برخوردار نیست.

آنچه احیای برجام را پیچیده کرده، زایل شدن اعتمادی است که به‌سختی در سال ۲۰۱۵ (سال امضای توافقنامه برجام) حاصل شده بود؛ لذا منازعه موجود میان ایران و آمریکا، نیازمند یک میانجی است که بتواند این اعتماد را بازگرداند. اعلام حرف آخر از سوی طرفین مذاکره همچون اظهارات اخیر آیتالله خامنهای مبنی بر اینکه «آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها حق هیچ‌گونه شرط‌‌گذاری ندارند؛ زیرا تعهدات برجامی خود را نقض کردند و آن طرفی که باید شرط بگذارد، جمهوری اسلامی است؛ زیرا به تعهدات خود پایبند بود. بنابراین ایران هنگامی به تعهدات برجامی خود بازخواهد گشت که آمریکا همه تحریم‌ها را در عمل و نه در حرف یا بر روی کاغذ، لغو کند و این لغو تحریم‌ها مورد راستی‌آزمایی ایران قرار گیرد. این، سیاست قطعی و غیرقابل برگشت جمهوری اسلامی و مورد اتفاق همه مسئولان است و هیچ‌کس از آن عدول نخواهد کرد.» ایجاد بن‌بستی قطعی در مذاکرات است که راه مداخله میانجی را کامل می‌بندد.

بنابراین امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه به‌عنوان عضو ثابت مذاکرات برجام و ذی‌نفع، نه قادر به ایفای نقش میانجی به‌طور کامل است و نه حتی صلاحیت دارد به‌عنوان تسهیل‌گر به مساله اعتمادسازی میان طرفین ورود کند؛ چراکه این کشور در این مذاکرات ذی‌نفع و خود به‌عنوان یک طرف منازعه، خواست‌ها و پیشنهاداتی مطرح می‌کند (ضرورت ورود عربستان و اسرائیل به مذاکرات و ضرورت حل مساله برنامه تسلیحات موشکی ایران) که مذاکرات را پیچیده‌تر و حصول توافق را دشوارتر می‌سازد. در واقع او در موقعیتی است که ابتدا باید اعتماد ایران به‌عنوان یک طرف دعوا را جلب کند و نشان دهد که هم خواست ایران را می‌داند و هم آن را به رسمیت می شناسد، حال آنکه فعلا بین خواست ایران و خواست فرانسه تفاوت آشکار وجود دارد. ایران مذاکرات را اتمام یافته می‌داند و خواهان اجرای تعهدات از سوی طرفین است و در نقطه مقابل، فرانسه دنبال ورود بازیگران جدید و موضوع جدید به میز مذاکره است. به این استدلال می‌توان مساله بی‌اعتمادی ایران به فرانسه، به دلیل موضع این کشور در خصوص جریانات اسلامی (ماجرای مجله «شارلی ابدو» و کاریکاتور پیامبر اسلام) و نقش فرانسه در کشور لبنان را نیز افزود، که پذیرش این کشور توسط ایران به‌عنوان میانجی را دشوار می‌سازد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

خبرنگاری جرم نیست

محمد مساعد، روزنامه‌نگار در انتظار گرفتن پناهندگی و زندگی تازه است

۲۲ بهمن ۱۳۹۹
خواندن در ۳ دقیقه
محمد مساعد، روزنامه‌نگار در انتظار گرفتن پناهندگی و زندگی تازه است